معماری با مصالحی از جنس دل

imah

عضو جدید
کاربر ممتاز
عابرانی که از کنارم میگذرند
مست عطری میشوند.
نامش را که می پرسند
دلم می لرزد ...
چگونه بگویم که خاطرات توست؟
 

imah

عضو جدید
کاربر ممتاز
من اگر میخندم تنها به اجبار عکس است. و گرنه من کجا و واژه ی سیب کجا؟
 
  • Like
واکنش ها: joey

imah

عضو جدید
کاربر ممتاز
بی تو هر شب از خواب هایم صدای گریه می آید !

.
.
.

هر شب آب نمک قرقره می کند
گلو درد دارند چشم هایم !!

.
.
.

خیلی از خودش خوش قول تر است …
خیالش را می گویم که یک عمر است زودتر از خودش آمده سر قرارمان !
.
.
.
شب که میشود ، شروع میشوند ، ای کاش های من …
 

imah

عضو جدید
کاربر ممتاز
حرفت که می شود با خنده می گویم : یادش بخیر ، فراموشش کردم …
اما نمی دانند هنوز هم کسی اشتباه تماس می گیرد سست میشوم که نکند تو باشی !

.
.
.

گاهی یه جوری میشکننت که وقتی تیکه هاتو به هم میچسبونی یه آدم دیگه میشی !
 

محدثه یوسفی

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
دلم گرفته، اي دوست!...
دلم گرفته اي دوست! هواي گريه با من
گر از قفس گريزم، كجا روم، كجا من؟
كجا روم؟ كه راهي به گلشني ندانم
كه ديده برگشودم به كنج تنگنا، من
نه بسته‌ام به كس دل، نه بسته دل به من كس
چو تخته پاره بر موج، رها، رها، رها، من
ز من هر آن‌كه او دور، چو دل به سينه نزديك
به من هر آن‌كه نزديك، ازو جدا، جدا، من!
نه چشم دل به سويي، نه باده در سبويي
كه تر كنم گلويي به ياد آشنا، من
ز بودنم چه افزود؟ نبودنم چه كاهد؟
كه گويدم به پاسخ كه زنده‌ام چرا من؟
ستاره‌ها نهفتم در آسمان ابري -
دلم گرفته اي دوست! هواي گريه با من...
سيمين بهبهاني
 

حنا جون

عضو جدید
ترک آزارم نکردی ترک دیدارت کنم
آتش اندازم به جانت بس که آزارت کنم
قلب بیمار مرا بازیچه می پنداشتی؟؟؟

آنقدر قلبت بیازارم که بیمارت کنم

من گلی بودم در این گلشن تو خوارم کرده ای
همچو خاری در میان گلرخان خوارت کنم

همچنان دیوانگان در کوی و بازارت کشم
کهنه کالایت بخوانم ، بی خریدارت کنم
 

نادین

عضو جدید
کاربر ممتاز
چشمانم به نگاهت حسودی می کنند

و نگاه مشتاق و تشنه تو به دستان گریزان من ناگسستنی است...

چقدر خستگی ناپذیرست...

آشوب
نگاه تو...
 

نادین

عضو جدید
کاربر ممتاز
کلمات بی صدای تو روحم را نوازش می کند

انگار در پس تنهایی

انگشتان آشنایی ساز مرا می نوازد

به وسعت لبخند، آهنگین می شوم ...

نت های آرام ،

کوتاه و مداوم ...

لحظه، دلنشین می شود

آرام می شوم ....
:cry:
 

نادین

عضو جدید
کاربر ممتاز
من از طــــــرح نگاه تـــــو امید مبهمی دارم

نگاهتــــــ را نگیــر از من که با آن عالمـــــی دارم...
 

نادین

عضو جدید
کاربر ممتاز
وقتی سایه تو بالای سر من است،

دیگر هیچ آفتابی نمیتواند مرا بسوزاند...

تو را دوست دارم و بس،:gol:

ای که عاشقی با تو زیباست

و بی تو بی معنی...

 

mohammad azizi

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
دلم که می گیرد...

آرام خــــــودم را در آغوشــــــ می گیرم...

خـــودم به تنهـــایی

دستــــ نوازشــــــــــی بر ســــرم می کشم ...

لبخنـــــــــــد می زنم...

آهستـــه می گویم:

"گریه نکن عــــزیـــزم ...

من هســتم"
 

mohammad azizi

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
ﻣﯿﮕﻦ ﺳﮑﻮﺕ ﻋﻼﻣﺖ ﺭﺿﺎﺳت، ﺍﻣا همیشه اینطور نیست...
يه وقتايي ﺳﮑﻮﺕ ﻣﯿﮑﻨﯽ ﭼﻮﻥ ﺍﯾﻨﻘﺪﺭ ﺭﻧﺠﯿﺪﯼ ﮐﻪ ﻧﻤﯽ ﺧﻮﺍﯼ ﺣﺮﻑ ﺑﺰنی...
يه وقتايي ﺳﮑﻮﺕ ﻣﯽ ﮐﻨﯽ ﭼﻮﻥ ﻭﺍﻗﻌﺎ حرﻓﯽ ﺑﺮﺍﯼ ﮔﻔﺘﻦ ﻧﺪﺍﺭی.....
ﮔﺎﻫﯽ ﻣﻮﻗﻊ ﻫﺎ ﺳﮑﻮﺕ ﯾﻪ ﺍﻋﺘﺮﺍﺿﻪ، ﮔﺎﻫﯽ ﻣﻮﻗﻊ ﻫﺎ هم ﺍﻧﺘﻈﺎﺭﻩ....
ﺍﻣﺎ ﺑﯿﺸﺘﺮ ﻭﻗﺘﻬﺎ ﺳﮑﻮﺕ ﻭﺍﺳﻪ ﺍﯾﻨﻪ ﮐﻪ ﻫﯿﭻ ﮐﻠﻤﻪ ﺍﯼ ﻧﻤﯽ ﺗﻮﻧﻪ ﻏﻤﯽ ﮐﻪ ﺗﻮ ﻭﺟﻮﺩﺕ ﺩﺍﺭﯼ را ﺗﻮﺻﯿﻒ ﮐنه..
.

 
بالا