معماری با مصالحی از جنس دل

mohammad azizi

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
صدای بسته شدن در را که پشت سرت شنیدم ...

رفتنت باورم شد

یکی بیاید جلوی اشکهایم را بگیرد

تو رفته بودی بی خداحافظی بی دلجویی ... بی من

رفتنت را ندیدم

من فقط صدای وحشتناک در را شنیدم که پشت سرت بسته شد...

من هیچ چیزی ندیدم

نه نگاه سردت را... نه گره وا نشدنی اخم هایت را.... نه قهرت را...

نه رقیبم را... که به خاطرش رهایم کردی

نه من هیچ چیزی ندیدم

من فقط شنیدم... از همه شنیدم که ترکم کرده ای

خودم صدای لعنتی در را شنیدم و فقط حرف مادر بزرگ آرامم می کند که می گوید:

"شنیدن کی بود مانند دیدن"

نه من هیچ چیزی ندیدم
 

hanane1

عضو جدید
کاربر ممتاز
من ماندم و ۱۶ جلد
لغت نامه که هیچ کدام از واژهایشمترادف “دلتنگی” نمیشود…
کاش دهخدا میدانست دلتنگی معنا ندارد!!
درد دارد…

 

نادین

عضو جدید
کاربر ممتاز
بار الها
برای همسایه ای که نان مرا ربود ، نان
برای دوستی که قلب مرا شکست ، مهربانی
برای آنکه روح مرا آزرد ، بخشایش
و برای خویشتن خویش آگاهی وعشق میطلبم .
 

hanane1

عضو جدید
کاربر ممتاز
دَســــتــــ هــــایــَـــم خــالـــی اَنـــد• • •
جـایِ خــالــی دَســــتـِـــتــورا هــــیـــــچ کــَــســ
بــَــرایــَــم پــُــرنــمـــی کــــنــد• • •
راســــتــــ مــــی گـــُـفــتــــ شـــــامــــلو:
" دَســـــتـــِـــ خـالـی را بـایــَـــد بــَـــر ســَـر کــــوبــیـــد "
 

mohammad azizi

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
شب خمار است و سیاه ...
شب اگر تاریک است ،
علتش بخشش ِ خورشید به ماه و است و زمین ..
و سوالم این است ،
سهم ِ دلتنگی ِ خورشید کجاست ؟!
 

mohammad azizi

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
 

نادین

عضو جدید
کاربر ممتاز
پاییز از حوالی حوصله ات که بگذرد
من زرد می شوم
و تا کفشهای رفتنت جفت می شود
غریب می مانم
و نیلوفرانه دوستت دارم
نه مثل مردمی که عشق را از روی غریزه نشخوار می کنند
من درست مثل خودم
هنوز و همیشه
دوستت دارم...
:gol:
 

نادین

عضو جدید
کاربر ممتاز
می خواهم از تو بنویسم
برای تو که در تمام لحظاتم وجود داری…
خنده هایم برای توست
با تو بودن مرا شاد می کند…
و بی تو بودن مرا گریان…
تو با من هستی در حالی که در کنارم نیستی…
تو با منی چون در قلب منی...
قلبم را با دنیا عوض نمی کنم…
چون تو در آنی
و من تنها
:gol:تو را دوست دارم…
:gol:
 

نادین

عضو جدید
کاربر ممتاز
حسودیم می شود به اطرافت ...

به هر چیز که تو را لمس کند...

که تو را ببیند که صدایت را بشنود .
:(
 

baran72

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
چه زود فراموش می شوم
انگار سالهاست که من مرده ام
اما هنوز ذهن زخمی ام یاد تو را نشانه می رود
یک شب مه گرفتهو حرف هایی تلخ
که از اعماق تنهایی ام بیرون می آید
دستم را بگیر
من به بودن تو نیاز دارم.......
 

MisyoMasoud

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
[FONT=&quot]اوّل قصّه ات یکی بودم[/FONT][FONT=&quot][/FONT]
[FONT=&quot] [/FONT]
[FONT=&quot]بعد، آنکه نبود خواهم شد[/FONT][FONT=&quot][/FONT]
[FONT=&quot] [/FONT]
[FONT=&quot]گریه کردی و گریه خواهم کرد[/FONT][FONT=&quot][/FONT]
[FONT=&quot] [/FONT]
[FONT=&quot]دیر بودی و زود خواهم شد[/FONT][FONT=&quot][/FONT]
[FONT=&quot] [/FONT]
[FONT=&quot]مثل سیگار اوّلت هستم[/FONT][FONT=&quot][/FONT]
[FONT=&quot] [/FONT]
[FONT=&quot]تا ته ِ قصّه دود خواهم شد. . .[/FONT][FONT=&quot][/FONT]
 

MisyoMasoud

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز

مثل هزار تکه شیشه پاشیده ام روی آسفالت

تا ذهنِ رهگذر را پر کنم از فاجعه ی دلخراش یک برخورد

حسِ ناگهانی یک مصیبت


بغضی بی‌ فرصت و مرگیِ آنی



آری عزیزم ! ببین، چه کرد آمدنت چه ها کرد رفتنت....
 

baran72

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
قَواعـــد ِ بازے را خوب مے دانــیمچشم مے بَنــدے تا من پنهان شَوم
و منـــ بهتـــرین جا را براے قایم شدنَم مے یابم
گوشــه ایے از آغوشت بهتـــرین مأمنــ براے من اَست
و تو ساعتــ ها سراغ ِ آغوشت را نمے گیرے
مَبــــــادا کــ پیــدا شومــــــــــ
و از آغوشت بیرون بیایم
مے بینــی دلکمــ ! این مے شود عشق بازے ِ هاے ِ ما
 

MisyoMasoud

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
در زندگی آدم، وقت هایی پیش می آید که دوست دارد

تمام خاطرات را از ذهنش بیرون بکشد،‌

بچیندشان روی میز و یکی یکی ببوسدشان.

اما امان از خاطراتی که نه برای بوسیدن خوبند،‌

نه حتی از ذهن بیرون می آیند،

کز می‌کنند یک گوشه مغز،‌ زانوی غم بغل میگیرند

و به تمام خاطرات خوب نیشخند می زنند،

آنوقت است که با خود فکر می‌کنی کاش مغز

به قدری کوچک و ناتوان بود


که آدم حتی نمی‌توانست اسم خود را به یاد آورد....
 

MisyoMasoud

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
[FONT=&quot] [/FONT]
[FONT=&quot]يك روزي[/FONT][FONT=&quot][/FONT]
[FONT=&quot] [/FONT]
[FONT=&quot]يك جايي[/FONT][FONT=&quot][/FONT]
[FONT=&quot] [/FONT]
[FONT=&quot]بالاخره[/FONT][FONT=&quot][/FONT]
[FONT=&quot] [/FONT]
[FONT=&quot]اوني كه مال مال خودته[/FONT][FONT=&quot][/FONT]
[FONT=&quot] [/FONT]
[FONT=&quot]مياد و[/FONT][FONT=&quot][/FONT]
[FONT=&quot] [/FONT]
[FONT=&quot]توچشمات نگاه ميكنه[/FONT][FONT=&quot][/FONT]
[FONT=&quot] [/FONT]
[FONT=&quot]وميگه[/FONT][FONT=&quot][/FONT]
[FONT=&quot] [/FONT]
[FONT=&quot]ديگه نميزارم ازم دوربموني[/FONT][FONT=&quot][/FONT]
[FONT=&quot] [/FONT]
[FONT=&quot]خداكنه اون روز بارونم نم نم بباره...[/FONT][FONT=&quot][/FONT]
 

MisyoMasoud

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
[FONT=&quot]خُـدآوَنـد نمی خـوآهـَد مـآ بـه هَـم برسيـم...[/FONT][FONT=&quot][/FONT]
[FONT=&quot] [/FONT]
[FONT=&quot]شـآيـَد تَـنـهآ دَليلَـش ايـن بـآشـَد كـه...[/FONT][FONT=&quot][/FONT]
[FONT=&quot] [/FONT]
[FONT=&quot]اَگَــر كنــآرَم بـآشـﻲ...[/FONT][FONT=&quot][/FONT]
[FONT=&quot] [/FONT]
[FONT=&quot]ديگَــر هيـچ وَقت[/FONT][FONT=&quot][/FONT]
[FONT=&quot] [/FONT]
[FONT=&quot]هيـچ چيـز ...[/FONT][FONT=&quot][/FONT]
[FONT=&quot] [/FONT]
[FONT=&quot]اَز او نَخــوآهـَم خوآست ...![/FONT][FONT=&quot][/FONT]
 

baran72

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
زین پس تنها ادامه میدهم...
در زیر باران...
بدون چتر...
میخواهم تنهایی ام را به رخ این هوای دو نفره بکشم!!
باران... نبار!!!
من نه چتر دارم...
نه یار...!
 

hanane1

عضو جدید
کاربر ممتاز
یاد اون روزایی بخیــر که فکر میکردم،
تنهایی یعنی وقتی که فقط کسی خونه نیست…!


 

hanane1

عضو جدید
کاربر ممتاز
دلـــم مــیخــواهــد دنــیا را از نــــو بســازم . . .

زیــبـاتــر و عــاشــقــانه تـــر

اگــــر حــوا شـــوم ،

قــــول مــیــدهــی آدم شــوی . . .؟

...

 

khanommohandes

عضو جدید
کاربر ممتاز
ما نسل
بوسه های خیابانی هستیم.. نسل خوابیدن با اس ام اس..
نسل درد دل با غریبه های مجازی .. نسل جمله های كوروش و دكتر شریعتی
نسل كادوهای یواشكی .. نسل ترس از رقص نور ماشین پلیس...
نسل سوخته ... نسل من.. نسل تو ...
یادمان باشد هنگامی که دوباره به جهنم رفتیم بین عذاب هایمان مدام بگوئیم یادش بخیر ...
دنیای ما هم همین طور بود
مثل جهنم ...
 
بالا