معماری با مصالحی از جنس دل

(رها)

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
در زندگی لحظاتی پیش می آید که انسان نه کسی را دوست دارد، نه دلش می خواهد کسی او را دوست داشته باشد؛
از همه چیز و همه کس حتی از وجود خود بیزار است؛ مثل این که تمام نیروها و رشته های زندگی را از او بریده اند،
نه میل کار کردن دارد و نه اشتهای خوردن؛ دلش می خواهد خاموش و تنها گوشه ای بنشیند و به نقطه ی ثابتی خیره شود؛
یا این که صورت اشک آلود خود را در متکا فرو برد و به هیچ چیز نیندیشد.
 

***##***

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
کاش می توانستم

دلتنگی های نبودنت را شماره کنم

مانند عیدی های کودکی هایم

و صدای مادر را بشنوم:

"آنقدر نشمار... کم می شود!!"

و من باور کنم

و باز دلتنگی هایم را شماره کنم تا کم شود...

کاش باور کنم.
 

***##***

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
حرفهایت را به کسی بزن که با جغرافیایی کلماتت آشناست
کسی که...
میتواند وقتهایی که، شبیه یک کوه یخ میشوی، آفتابی شود و آبت کند...
آرام.... آرام
بعد چکه چکه هایت را که لیز میخورند و می آیند پایین، با انگشت بسراند لایی موهایت... کسی که میداند، وقتهایی که سکوت میکنی... یعنی حرفهایت جایی گیر کرده اند و میتواند دست دراز کند و آن کلمه ی بازیگوش را بگذارد در دهانت...
کسی که نا گفته تو را بفهمد! همین!
 

(رها)

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
دورترین فاصله در دنیا
حتی فاصله‌ی مرگ
و زندگی نیست!
فاصله‌ی من است با تو!
وقتی روبرویت ایستاده‌ام
و دوستت دارم!
بی‌آنکه تو بدانی..
 

mohammad azizi

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
در سرزمین من احساس خاموش شده
خالی از عشق خالی از دوست داشتن
خالی از مهربانی خالی از حسی درونی
کمی خسته ام کاش خدا مرا در اغوش میگرفت تا کمی ارام شوم
خسته ام از اینکه برای دیوارهای اتاقم حرف بزنم
کمی فراموش شده ام در سرزمین خود
*-نقل از یه نفر*
 

ترانه3

کاربر بیش فعال
 

(رها)

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
اکثر کسانی که به زندگی ما
می‌آیند، مسافرند..
از همان اول، می‌آیند که بروند!
گاهی ما برای آنها
سفر یک روزه‌ایم..
گاه تعطیلات آخر هفته
و گاهی تعطیلات آخر سال..

در هر حال
روزی که از سفر خسته شوند
می‌روند..
می‌روند و می‌برند
نه تنها خودشان را
بلکه همه‌ی بودن و باورهای ما را

و تنها برای ما مشتی خاطره
به یادگار می‌گذارند
که فقط نمکی می‌شود
بر زخم‌های همیشه تازه‌ی ما..

#ندا_عبدی
t.me/Asheghaneha_IR
 

mohammad azizi

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
وقتــــــی "رفتــــــی" تا آخــــــر "بــــــرو"
وقتــــــی "مانــــــدی" تا آخــــر "بمــــان"
ایــــــن تــــــن.....خستــــــه ســــــت !

از نیــــــمه رفــــــتن ها.............
از نیــــــمه مانـــــدن ها....

 

mohammad azizi

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
دلتنگی های مرا نه ابر می فهمد نه آسمان

نه این دریای مقابل

نه این بادی که می آید

نه .... که جریان داری در ....

دلم تنگ شده فقط همین ...

 

mohammad azizi

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
ﯾــﺎﺩ ﺍﻭﻥ ﺭﻭﺯﺍﯾــﯽ ﺑﺨﯿــــﺮ ﮐــﻪ ﻓﮑــﺮ ﻣﯿــﮑــﺮﺩﻡ،

ﺗﻨﻬــﺎﯾﯽ ﯾﻌﻨــﯽ ﻭﻗﺘــﯽ ﮐــﻪ ﻓﻘــﻂ ﮐﺴــﯽ ﺧــﻮﻧﻪ ﻧﯿﺴــﺖ . . .

 

mohammad azizi

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
فهمیدم....
"ﺍﮔــــﺮ ﮐﺴـــﯽ ﺍﺣﺴـــﺎﺳـــﺖ ﺭﺍ ﻧﻔـــﻬــﻤﯿـــﺪ ﻣــﻬـــﻢ ﻧﯿــﺴـــﺖ


ﺳـــﺮﺕ ﺭﺍ ﺑــــﺎﻻ ﺑﮕﯿــــﺮ ﻭ ﻟﺒﺨــــﻨﺪ ﺑــــﺰﻥ
ﻓـــﻬﻤــــﯿﺪﻥ ﺍﺣﺴـــــﺎﺱ
ﮐــﺎﺭ ﻫــﺮ ﺁﺩﻣــــی ﻧﯿﺴـــﺖ...!"




 
بالا