معماری با مصالحی از جنس دل

کلبه تنهایی من

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
زندگی میکنم حتی اگه بهترینهامو تو زندگی ازدست بدم
چون این زندگی کردنه که برام بهترینها رو میسازه
پس بزار هرکس وهرچیزی که میخواد از دست بره ،بره
من چیزی که به التماس الوده باشه نمیخوام
حتی زندگی را
 

ترانه3

کاربر بیش فعال
میشنوی؟

گوش کن...

صدایی می آید...

خوب گوش کن...

صدای ناله زمین است...

که مردی با کلنگی

گودالی در حال زدن است...

گودالی به شکل مستطیل...

برای من...

ناله زمین از تیزی کلنگ نیست...
 

ترانه3

کاربر بیش فعال
در هیاهوی زندگی دریافتم چه دویدن هایی که فقط پاهایم را از من گرفت در حالی که گویی
ایستاده بودم و چه غصه هایی که سپیدی موهایم را حاصل شد در حالی که قصه ای کودکانه
بیش نبود دریافتم کسی هست که اگر بخواهد می شود و اگر نه نمی شود به همین سادگی…
 

(رها)

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
اگر دری ميان ما بود
می‌کوفتم..
درهم می‌کوفتم!
اگر ميان ما، ديواری بود
بالا می‌رفتم، پايين می‌آمدم
فرو می‌ريختم!

اگر کوه بود، دريا بود
پا می‌گذاشتم بر نقشه‌ جهان
و نقشه‌ای ديگر می‌کشيدم!

اما ميان ما هيچ نيست
هيچ..
و تنها با هيچ
هيچ کاری نمی‌شود کرد!
 

ayja

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
سلام
از حضورتون در این تاپیک و اظهار نظرتون ممنونم
خدمت شما عرض کنم که :
1- بخش ادبیات یکی از پویاترین و پر طرفدارترین قسمتهای همین سایت است....
2- اکثر دوستانی که در این بخش فعالیت دارن خودشان از مهندسان رشته های مختلف هستن که جای بسی افتخار است.
3- بنده و همه دوستان حاضر در تاپیک و بخش ادبیات از حضور همه اعضای باشگاه و مخصوصا کسانی که دستی در شعر و دلنوشته دارن استقبال میکنیم.
باز هم متشکرم
من هم از لطف شما سپاسگزارم.اگر تنها تجلی تالار با عظمتی مثل تالار ادبیات همین دل نوشته ها باشه ، باید عرض کنم که جای تامل داره.شما فرصت کردید سری به تالار انجمن نواندیشان بزنید تا ببینید محصولات تالار ادبیات چقدر میتونه غنی و قابل استفاده باشه،پیشنهاد من این بود که این دل نوشته ها را ببرند تو بخش وب نویسی . تالار ادبیاتی که کل مفاهیم آن تو همین نوع نوشتار ها خلاصه بشه ، نشان از نگرانی میده.
نماد ادبیات این نیست که یکی دو تا تاپیکش مشتری مشخصی داشته باشه و او نام بیان برای نامزدشدن یا چه میدونم عشق خیالیشون سوگنامه یا چیزایی بنویسند که خواندن شان نه علیلی را شفا دهد و نه مریضی را دوا.
تعریف تالار ادبیات و ویترین تالار نه این است که دیده میشه.
 

mohammad azizi

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
 

ترانه3

کاربر بیش فعال
خاطـــــــــرات بی هــــــــوا می آیند

گاهی وســـــــط یک فـــــــکر...

گاهی وسط خـــــــیابان!!!

ســــــــردت میکنند؛داغـــــــــت میکنندخاطــــــــرات تمــــــــام
نمیشوند...

تمامـــــــت میکنند

 

mohammad azizi

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
کمی میان انبوه واژه ها که بگذریم
فقط میشود
معنای یک کلمه را دانست
بودن یا نبودن
نه
بودن کسی که شاید روزی دیگر نباشد
نبودنش را به یادمان میاورد
انگاه تازه قدر تک تک وبدنها را میفهمیم
*نقل از یک نفر*
 

mohammad azizi

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
دوست خوب غم رو از بين نمي‌بره!
اما كمك مي‌كنه محكم سرپا باشيم.
درست مثل چتر خوب كه
بارون رو متوقف نمی‌کنه
اما به ما كمك مي‌كنه راحت
زير بارون قدم بزنيم...


ويكتور هوگو
 

mohammad azizi

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
"امیــــــــــــد" یعنی اینکه بدونی برای انجام کارهای بزرگ

همیشه نمیشه یک گام بزرگ برداشت

گاهی وقت ها هم باید یه عالمه گام کوچیک برداریم . . .





 
بالا