معماری با مصالحی از جنس دل

رجایی اشکان

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
دلت که شکست،
ســـــــــــــــرت را بگیر
بــــــــــــالا ..!
تلافی نکن ، فریاد نزن ، شرمگین نباش.
حواست باشد ؛ دل شکسته، گوشه هایش تیز است..
مبادا که دل و دست آدمی را که روزی دلدارت بود زخمی کنی ،...
مبادا که فراموش کنی روزی شادیش، آرزویت بود
صبور باش و ساکت.
بغضت را پنهان کن،
رنجت را پنهان تر . . .
 

ESPEranza

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
 

anahita1370

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
سخت است دوستش داری و می داند

می نویسی ومیخواند اما باز هم با ابهام می گوید

ایشالله به کسی که دوستش داری برسی

ای کاش خودش را به خواب نزند وبداند

بی خوابی من از بی احساسی اوست


 

رجایی اشکان

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
هرچه مغرور تر باشـــــی ،
تشنه ترند برای با تو بودن…
و هرچه دســـت نیـــافتنـــــی باشی،
بیشتر به دنبالت می آیند…
امان از روزی که غروری نداشته باشی،
و بی ریا به آنها محبت کنی…
انوقت تـــــورا هیچوقت نمیبینند…
ســــاده
از کـــنارت عبور میکنند… !!!
و این قانون این دنیای لعنتی است…………….
 

anahita1370

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
حالا تو هی نباش !!!

همین که میدانم صبح ها چه ساعتی بیدار میشوی ، کافیست ...

همین که میدانم دقیقا چه ساعتی از شب غرق در خوابی ...

همین که میدانم کدام آهنگ برایت عزیز است

و بارها گوش می دهی ، برایم کافیست ...

حالا تو هی نباش !!

بلاخره آوازه ی من به گوش تو خواهد رسید ... شاید سال ها بعد ...

نمیدانم ...

شاید خیلی سال بعد پ دخترت که عاشق شد ...

وقتی دیدی دیوانه وار عشق میورزد به پسری که " او را نمیخواهد "


بی اختیار مرا یاد کنی !!! میبینی ؟!


حتی خیلی سال بعد هم هنوز هستند پس لرزه هایی که تو را به هم بریزند !

آوازه ام را به گوشت می رسانم ... یکروز بشکنی وقتی که ...

دخترت را در آغوش میگیری ...

به خودت میایی و زیر لب میگویی ...

" چقدر شبیه یک نفر هستی "


و آن یک نفر قطعا من هستم ...


 

anahita1370

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
از اتاق خاطراتم بوی حلوا بلند شده...



آرام فاتحه ای بخوان...


شاید خدا گذشته ام را بیامرزد ؟!

 

nasim_shsh

عضو جدید
کاربر ممتاز
آنـــقدر نـفس مـی کــشم …
تـــا ،
تمـــام شـود..
همـه ی آن “هـــوایــی” کـه ،
ســـراغ ِ تـــو را مـی گــــیـرد
 

nasim_shsh

عضو جدید
کاربر ممتاز
به " تـــــــــــــو " کـــــه میرســـــم ...!

مکـــث میکنـــــم ...!

انگـــــار در " زیباییــ ــت " چیـــــزی را ,

جـــــا گذاشتـــــه ام !

مثلــــــــــا"...

در صـــ ــدایت ... آرامـــ ـش ♥

در چشـ ــم هایـــت ... زندگـــــ ـــی ♥
 

Gelveh

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
تمام شکوه های زندگی نهفته است....
در قلب داغدار عاشق نا امید.....
که می توان تمام دردهای عشق را.....
در انعکاس قطره ای از اشکهای وی....
نگاه کرد!
 

Autumn girl

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
ماه بر بام خانه ام می افتد
ادامه باران ها همیشه زیبا نیست
همینطور ادامه رویاها
نیستی
و این شب سرد و غمگین
ادامه سرمه ای است
که به چشمانم کشیده ام
 

Autumn girl

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
تو ادم من حوا
سیبی در کار باشد یا نه
با تو ،در آغوش تو
بهشت جاریست
بوسه هایت طعم سیب می دهند
 

anahita1370

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
خــــدایا‎!!!!!



تو می دانی ما را چه می شود و ما خود نمی دانیم !!!


نجاتمان بده‎ . . . ‎



ای آنکه بی آنکه بگوییم شنیده ای ....




اَنْ تُـسـامِحَنـى وَ تَـرْحَمَنـى...




وَ مَـن یَتَّـقِ اللَّهَ یَجْعَـل لَّـهُ مَخْـرَجـاً



بـا تــو هیـچ کـوچــه ای بــن بستـــــ نیستـــــــ !
 

رجایی اشکان

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
آهــــایـــ.... لــــیـــلــی
ــبـــه قـــصــــه خـــودت بـــرگـــرد!!!
ایـــــــــــــــنـــــــجــــــــــــا
مــجــنــون به هــمه لیلــی هـــا "مــحــــرم" اســـت...!!!
 

رجایی اشکان

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
قلم....!
کاغذ....!
یک فنجان
چای داغ
و....
تمام عادت های"نوشتنم" مهیاست
اما...
قلمم خسته است وحس تغزل ندارد
نمی نویسم...!
آمده ام که بشنوم...!!!
 

رجایی اشکان

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
هرموقع ؛ موفق به فریب دادن کسی شدی … قبل اینکه فکرکنی چقدر احمق بود ؛
به این فکرکن که چقدر به تو اعتماد داشته …
 

رجایی اشکان

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
دیدی ای دل عاقبت زخمت زدند گفته بودم مردم اینجا بدند،
دیدی ای دل ساقه ی جانت شکست آن عزیزت عهد و پیمانت شکست،
دیدی ای دل در خیابان یک یار نیست هیچکس در زندگی غم خوار نیست،
دیدی ای دل حرف من بیجا نبود از برای عشق اینجا جا نبود
 

A.8

عضو جدید
کاربر ممتاز
ديدي اي دل عاقبت زخمت زدند؟
گفته بودم مردم اينجا بدند
ديدي آخر ساقه جانت شكست ؟
آن عزيزت عهدوپيمانت شكست؟
ديدي اي دل درجهان يك يار نيست؟
هيچكس در زندگي غمخوار نيست؟
آه ديدي سادگي جان داده است؟
جاي خود را گِل به سيمان داده است؟
ديدي آخر حرف من بيجا نبود؟
از براي عشق اينجا ، جا نبود؟
نوبهار عمر را ديدي چه شد؟
زندگي را هيچ فهميدي چه شد؟

ديدي اي دل دوستيها بي بهاست؟
كمترين چيزي كه مي يابي وفاست؟
ديده اي گلها همه پژمرده اند
رنگها در دود و سرما مرده اند
آري اي دل ! زنده بودن ساده نيست
بين آدمها يكي دلداده نيست
بايد اينجا از خود اي دل گم شوي
عاقبت همرنگ اين مردم شوي !
 

رجایی اشکان

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
در غم عشق نبودیّ و محبت کردی
این هم از لطف شما بود و نمی‌دانستیم
من نکردم گله از عهد و وفاداری تو
عهد ما عهد جفا بود و نمی‌دانستیم
رنج بی‌عشقی و تنهایی و بی‌مهری یار
همه تقدیر خدا بود و نمی‌دانستیم
 

رجایی اشکان

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
خیلی سخته...
که برای دیگران مثل کوه استوار باشی اما
تو خودت آروم آروم بشکنی...
خیلی سخته...
که مرهم درد دل آدم ها باشی اما تو
سینه ات یه بغض سنگین پنهان کرده باشی...
خیلی سخته...
که همیشه برای دیگران روی لبهات خنده
باشه اما غم و غصه موهات رو سفید کرده باشه...
خیلی سخته...
که برای همه پیام امید باشی اما از دست
روزگار خسته شده باشی...
 

رجایی اشکان

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
گاهی بدون گریه بغض داد و هواربا غرور باید قبول کنی که فراموش شده ایو بروی دنبال زندگی ات
 

رجایی اشکان

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
درد می کشم ، درد
هم تلخ است هم ارزان
هم گیراییش بالاست
هم اینکه تابلو نمی شوم و رفیقی که مرا به درد معتاد کرد ناباب نبود ،
 
بالا