معماری با مصالحی از جنس دل

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز


 

mohammad azizi

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
دلم گرفته٬ از این روزگاران بی فروغ ! از این تکرارهای ناپایان !

دلم گرفته از این همه کینه .... این همه دروغ !

از این مردمان نا مهربان و بی وفا دلم گرفته .......

دلم برای کوچه پس کوچه های مهربانی ها تنگ است !

دلم تنگ است برای کودکی ام که پاورچین پاورچین روی سنگفرش های زندگی بی دغدغه قدم می زدم !

 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
وقتی دیگر
نه امدنی را میبینی
نه رفتنی را میبینی
کور و کر نشدی
فقط از یه جایی
تو زندگیت به
بعد
نه دیگه به اومدنی اعتماد میکنی
و نه از رفتنی دلت خیلی میگیره
چون نیمی از وجودت واسه همیشه
از یه جایی به بعد
ازت دور شده اونقدر دور که
دیگه چشمات میبیندی
تا دردش حس نکنی
a.m
 

رجایی اشکان

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
امتحان

امتحان

تمام خاطراتمان را مرور کرده ام
زیر همه ی اشک هایم خط کشیده ام
همه ی صبرم را “حفظ” کرده ام
فقط دعایم کن که در “امتحان” نبودنت “رد” نشوم!
 

رجایی اشکان

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
وقتی می روی تمام چیزهای عادی
یادگاری می شوند
حساس می شوند
تَرَک برمی دارند
بر مبل نمی شود نشست که تو آنجا نشسته بودی
هوا را نمی شود نفس کشید که عطر تو آنجا مانده است
وقتی نیستی همه چیز تو را یادآوری می کند
تو را و نبودنت را
حالا میدانی چرا همه چیز یادم مانده؟
 

رجایی اشکان

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
سکوت

سکوت

سکوت علامت چیست
نمی دانم علامت رضایت است
یا همان جواب ابلهان خاموشی است
معنی جدیدی به سکوت داده ای
سکوتت را می فهمم
یعنی انتظار
 

saba27

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
امروز در قلبم برای همیشه پلمپ شد به جرم دوست داشتن های بی مورد! لطفا دیگر سراغ آن نیایید حتی با مجوز رسمی از عقل!
 

$marziyeh67$

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
در "نقاشی هایم" تنهاییم را پنهان می کنم...
در "دلم" دلتنگی ام را...
در "سکوتم" حرف های نگفته ام را...
در "لبخندم" غصه هایم را...


دل من...
چه خردساااااال است !!!
ساده می نگرد !
ساده می خندد !
ساده می پوشد !
دل من...
از تبار دیوارهای کاهگلی است!!!
ساده می افتد !
ساده می شکند !
ساده می میرد !
ساااااااااااااا ­ااااااااده



 

رجایی اشکان

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
ﻣﻴﮕﻲ ﻣﻬﻢ ﻧﻴﺴﺖ ﺍﻣﺎ زمانی که ﻣﻴﺒﻴﻨﻴﺶ
ﺩﺍﻍ ﺩﻟﺖ ﺗﺎﺯﻩ ﻣﯿﺸﻪ
ﻣﯿﮕﯽ ﻣﻬﻢ ﻧﯿﺴﺖ ﺍﻣﺎ ﺗﺎ ﺑﻬﺶ
ﻓﮑﺮﻣﯿﮑﻨﯽ ﺍﺷﮏ ﺗﻮﭼﺸﻤﺎﺕ ﺟﻤﻊ ﻣﯿﺸﻪ ...
ﻣﯿﮕﯽ ﻣﻬﻢ ﻧﯿﺴﺖ ﺍﻣﺎ زمانی ﮐﻪ
ﺧﯿﻠﯽﺗﻨﻬﺎﯾﯽﻋﮑﺴﺎﺷﻮ
ﻧﮕﺎﻩ ﻣﯿﮑﻨﯿﻮ ﺑﺎﻫﺎﺵ ﺣﺮﻑﻣﯿﺰﻧﯽ ..
 
بالا