معماری با مصالحی از جنس دل

mohammad azizi

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
نشانی از تو ندارم اما نشانی ام را برای تو می نویسم:

در عصر های انتظار،به حوالی بی کسی قدم بگذار!
خیابان غربت را پیدا کن و وارد کوچه پس کوچه های تنهایی شو!

کلبه ی غریبی ام را پیدا کن،کنار بید مجنون خزان زده و
کنار مرداب ارزوهای رنگی ام !در کلبه را باز کن و به سراغ
بغض خیس پنجره برو!حریر غمش را کنار بزن!مرا می یابی.....
 

hassan2010

عضو جدید
کاربر ممتاز

وقتی عاشقش شدم که دیدم

هیچوقت دلمو نشکست

هیچوقت بهم نه نگفت


همیشه در جواب بچه بازیهام

خندید و گفت: عاشق همین کاراتم...
 

mohammad azizi

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
خدایا…

کاش اعتراف کنی

… جهنمی در کار نیست…

برای ما همین روزهای برزخی زمینی کافیست.
 

mohammad azizi

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
یادت را

از "من" نگیر
بگذار "من هم" مثل سهراب

بگویم
"دلخوشی هایم"

کم نیست ..
 

mohammad azizi

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
دست از دستت که می*کشم

حسرتِ همین روزهای کذایی

در دلم تاب می*خورند

آینده

چیزی نیست
که بشود پنهان*اش کرد !

باید از همین جا شعر را

قیچی بزنم

هفته**ها و ماه*ها و سال*ها را

رد کنم

بدوزم به یک سطر مانده به آخر ..

من حالم برای تاب آوردن خوب نیست .

 

mohammad azizi

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
گاهــی با یکــ لبخنــــــد

بایـــد از کنـــار همه چیـــز رد شویــــم ، بگــذار بگوینـــد نفهـــمید !
 

mohammad azizi

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
این روز ها در نفس هایم...


نه


چندی است نفس نه آه می كشم


این روزها در آه هایم


بد جور تمنای بودنت احساس می شود ...
 

mohammad azizi

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
دوباره بي دليل ابرهاي تيره دلم گرفت

صورتم را به شيشه چسباندم

هوا گرفته بود

شايد مي خواهند ابرها ببارند

آن طرف شيشه ابرها گرفته بود

اين طرف شيشه باريدن گرفت...

 

mohammad azizi

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
زخم شدم شیشه به زخمم نشست
شیشه شدم سنگ سرم را شکست
یا رب اگر سنگ شوم لحظه ای!
بر دل این سنگ چه خواهد گذشت...

 

mohammad azizi

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
خدایـــــــــا

قیامتت را برپـــــا کن

تو اگـــر خستــــــــه نشدی , ما عجیبـــــــ
خستــــــه ایم




 

hassan2010

عضو جدید
کاربر ممتاز
موضوع انشا : خوش بختی …
به نام خدا
خوش بختی یعنی قلب پدر و مادرت بتپد …
پایان !!!
 

hassan2010

عضو جدید
کاربر ممتاز
[FONT=arial,helvetica,sans-serif]از تنهاییم راضی نیستم . . .[/FONT][FONT=arial,helvetica,sans-serif]ولی ...[/FONT][FONT=arial,helvetica,sans-serif]خوشحالم که با خیلی ها نیستم . . .[/FONT]
 

hassan2010

عضو جدید
کاربر ممتاز
[FONT=arial,helvetica,sans-serif]گُفتــــــــ :مَـــرا فَــرامــوش کُـטּ اَمّـــا نَــدانستـــــ
[/FONT]
[FONT=arial,helvetica,sans-serif] ڪـﮧ[/FONT][FONT=arial,helvetica,sans-serif]اَصــلـاً اَرزش ِ بـﮧ یــاد مـــانـدَטּ رآ نَــداشتـــــــ…![/FONT]
 

fateme_003

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
چه موجود عجیبی است این انسان...
وقتی صدایش می کنی، نمی شنود...
وقتی به دنبالش می روی، نمی بیند...
وقتی دوستش داری، به فکرت نیست.
اما......
وقتی می شنود که دیگر صدایت گرفته...
وقتی می بیند که خسته در راه افتاده ای...
وقتی به فکرت هست، که دیگر نیستی.....
 

mohammad azizi

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
دلتنگم .......صدا بزن مرا ....

دلتنگم برای شنیدن صدایت .......برای در اغوش کشیدنت ......برای از تو نوشتن ...

صدا بزن مرا ........صدای تو برای من به معنای جانی دوباره است ......

به من جانی دوباره ببخش ........زندگی من .......

 

mohammad azizi

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
این روز ها در نفس هایم...


نه


چندی است نفس نه آه می كشم


این روزها در آه هایم


بد جور تمنای بودنت احساس می شود ...
 

mohammad azizi

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
روزهاي بدون تو را هرگز نخواهم شمرد تا هميشه بگوييم همين ديروز بود ...
 

mohammad azizi

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
با تو هستم!

صدای باران را می شنوی


دانه های باران را لمس می کنی


سرت را بالا بگیر

روح آبی ات را در فیروزه بیکران آسمان به
پرواز در بیاور...

و ترنم باران را با تمام وجود لمس کن


تا باور کنی که


تنها نیستی





 

mohammad azizi

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
چه حـرف

بي ربـطيست

کـــه مــرد

گريـــه نمــي کند!

گاهـــي آنقدر بغــــض داري...

کـــه فقـــط

بايــد مـــرد بــاشـي

تـا بتواني گريـــه کنـــي
 

mohammad azizi

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
سخت است ؛ خیلی سخت !

وقتی بدانی او کجای زندگی توست ،
اما ندانی تو کجای زندگی او هستی !
 
بالا