مشاعرۀ سنّتی

[zahra.71]

سرسبزترین بهار تقدیم تو باد........آوای خوش هزار تقدیم تو باد
گویند که لحظه ای است روییدن عشق........آن لحظه هزار بار تقدیم تو باد

در دل او درد ما از ناله تاثیری نکرد
برد مرغی نامه ما را که بال و پر نداشت

 

[فانوس خیس]

در دل او درد ما از ناله تاثیری نکرد
برد مرغی نامه ما را که بال و پر نداشت

تازیان را غم احوال گرانباران نیست
پارسیان مددی تا خوش و اسان بروم

 

[farzaneh ba]

تازیان را غم احوال گرانباران نیست
پارسیان مددی تا خوش و اسان بروم

من آن مرغم که هر شام و سحر گاه......................ز بام عرش میاید صفیرم

 

[فانوس خیس]

من آن مرغم که هر شام و سحر گاه......................ز بام عرش میاید صفیرم

مرا در منزل جانان چه امن و عیش چون هر دم
جرس فریاد برارد که بربندید محمل ها

 

[|PlaNeT|]

مرا در منزل جانان چه امن و عیش چون هر دم
جرس فریاد برارد که بربندید محمل ها

آفتاب من تویی و ماه من بگو چرا


با حضور آفتاب، روز من سیاه بود؟!

 

[ESPEranza]

آفتاب من تویی و ماه من بگو چرا


با حضور آفتاب، روز من سیاه بود؟!

دلم میل گل باغ ته دیره درون سینه‌ام داغ ته دیره
بشم آلاله زاران لاله چینم وینم آلاله هم داغ ته دیره

 

[toghrol1]

دلم میل گل باغ ته دیره درون سینه‌ام داغ ته دیره
بشم آلاله زاران لاله چینم وینم آلاله هم داغ ته دیره

همچو نرگس تا گشودم چشم پیوستم به خاک/ گل دوروزی بیشتر مهمان گلشن نیست نیست

 

[ESPEranza]

همچو نرگس تا گشودم چشم پیوستم به خاک/ گل دوروزی بیشتر مهمان گلشن نیست نیست

ته کت نازنده چشمان سرمه سائی ته کت زیبنده بالا دلربایی
ته کت مشکین دو گیسو در قفائی بمو واجی که سرگردان چرائی

 

[IRANIAN VOCAL]

ته کت نازنده چشمان سرمه سائی ته کت زیبنده بالا دلربایی
ته کت مشکین دو گیسو در قفائی بمو واجی که سرگردان چرائی

یکی درد و یکی درمان پسندد ................. یکی وصل و یکی هجران پسندد
من از درمان و درد و وصل و هجران ........ پسندم آنچه را جانان پسندد

 

[فانوس خیس]

یکی درد و یکی درمان پسندد ................. یکی وصل و یکی هجران پسندد
من از درمان و درد و وصل و هجران ........ پسندم آنچه را جانان پسندد

ترسم که اشک در غم ما پرده در شود
واین راز سر به مهر به عالم سمر شود

 

[gelayor14]

ترسم که اشک در غم ما پرده در شود
واین راز سر به مهر به عالم سمر شود

احیاناً با د نباید می گفتید؟؟

 

[فانوس خیس]

احیاناً با د نباید می گفتید؟؟

مرسی که گفتین .........ببخشید اشتباه شد
دیدی که مرا هیچ کسی یاد نکرد
جز غم که هزار آفرین بر غم باد

 

[gelayor14]

مرسی که گفتین .........ببخشید اشتباه شد
دیدی که مرا هیچ کسی یاد نکرد
جز غم که هزار آفرین بر غم باد

خواهش می کنم
دلوم بی وصل ته شادی مبیناد.........ز درد و محنت آزادی مبیناد
خراب آباد دل بی مقدم تو.........الهی هر گز آبادی مبیناد

 

[m.asn]

خواهش می کنم
دلوم بی وصل ته شادی مبیناد.........ز درد و محنت آزادی مبیناد
خراب آباد دل بی مقدم تو.........الهی هر گز آبادی مبیناد

دست گیرید درین واقعه کافتاد مرا


که نماندست کنون طاقت بیداد مرا

 

[ESPEranza]

دست گیرید درین واقعه کافتاد مرا


که نماندست کنون طاقت بیداد مرا

اگر چشمام نبینن روی خوبان

چه دونه دل که خوبان در کجا بی

 

[|PlaNeT|]

اگر چشمام نبینن روی خوبان

چه دونه دل که خوبان در کجا بی

یکی ببین و یکی جوی و جز یکی مپرست

از آن جهت که دو بینی قصور بینائی است

 

[ESPEranza]

یکی ببین و یکی جوی و جز یکی مپرست

از آن جهت که دو بینی قصور بینائی است

اگر دردم یکی بودی چه بودی
وگر غم اندکی بودی چه بودی

 

[aynaz.m]

اگر دردم یکی بودی چه بودی
وگر غم اندکی بودی چه بودی

یگانه دلم
نامت که میاید
لبخند میزنم
اه که چه شوقی
در دلم مینشیند

 

[ESPEranza]

یگانه دلم
نامت که میاید
لبخند میزنم
اه که چه شوقی
در دلم مینشیند

دریغا از غم و درد جدایی
به چشمانم نمونده روشنایی

 

[aynaz.m]

دریغا از غم و درد جدایی
به چشمانم نمونده روشنایی

یکی از همین روزها
میایم
کمی تحمل کن
دوباره میایم و تو را
در اغوش میگیرم

 

[ESPEranza]

یکی از همین روزها
میایم
کمی تحمل کن
دوباره میایم و تو را
در اغوش میگیرم

مو که افسرده حالم چون ننالم
شکسته پر و بالم چون ننالم

 

[aynaz.m]

مو که افسرده حالم چون ننالم
شکسته پر و بالم چون ننالم

مهربانا دلم در دست توست
نگاهم پر از یاد توست
اخر تو کجایی

 

[*zahedan]

مهربانا دلم در دست توست
نگاهم پر از یاد توست
اخر تو کجایی

يک شبي جانا بيا پيشم که پست افتاده ام
از غمت اکنون دگر باده پرست افتاده ام
با خيال شهد لبهايت چه ها نوشيده ام
نيستي پيش من و من مست مست افتاده ام

يا بيا دستم بگير و يا بگير اين جان من
منکه در عشقت از آن روز الست افتاده ام

گر نيايي اين غمين معشوق خود
ناگهان بيني ز دست افتاده ام

اشک را تاکي به مي آلوده در کامم کني ؟
سالها بگذشت و من نزديک سي و... افتاده ام
طاقتم ديگر چو اين جام شرابم پر شده
با دلي همچون سبو اندر شکست افتاده ام

 

[self.f_t_m990]

يک شبي جانا بيا پيشم که پست افتاده ام
از غمت اکنون دگر باده پرست افتاده ام
با خيال شهد لبهايت چه ها نوشيده ام
نيستي پيش من و من مست مست افتاده ام

يا بيا دستم بگير و يا بگير اين جان من
منکه در عشقت از آن روز الست افتاده ام

گر نيايي اين غمين معشوق خود
ناگهان بيني ز دست افتاده ام

اشک را تاکي به مي آلوده در کامم کني ؟
سالها بگذشت و من نزديک سي و... افتاده ام
طاقتم ديگر چو اين جام شرابم پر شده
با دلي همچون سبو اندر شکست افتاده ام

من از رویـیدن خــار ســر دیــوار دانستــم ......
که ناکس ، کس نمی گردد از این بـالا نـشستنها

من از افتادن نرگس به روی خاک دانستم ......
که کس ، ناکس نمی گردد از این افتان و خیزانها
​

​

 

[jungle bird]

آنکه پرنقش زد این دایره میناییکس ندانست که درگردش پرگار چه کرد

 

[self.f_t_m990]

آنکه پرنقش زد این دایره میناییکس ندانست که درگردش پرگار چه کرد

دانست که خواهد شدنم مرغ دل از دست // و از آن خط چون سلسله دامی نفرستاد

 

[فانوس خیس]

دانست که خواهد شدنم مرغ دل از دست // و از آن خط چون سلسله دامی نفرستاد

دردم از یاراست و درمان نیزهم
دل فدای او شد و جان نیزهم

 

[zahra.71]

دردم از یاراست و درمان نیزهم
دل فدای او شد و جان نیزهم

مرغ خوشخوان را بشارت باد کاندر راه عشق
دوست را با ناله شب‌هاي بيداران خوش است

 

[فانوس خیس]

مرغ خوشخوان را بشارت باد کاندر راه عشق
دوست را با ناله شب‌هاي بيداران خوش است

تا مگر همچو صبا باز به کوی تو رسم
حاصلم دوش بجز ناله شبگیر نبود

 

[zahra.71]

تا مگر همچو صبا باز به کوی تو رسم
حاصلم دوش بجز ناله شبگیر نبود

دوست می دارم من این نالیدن دلسوز را
تا به هر نحوی که باشد بگذرانم روز را