مشاعرۀ سنّتی

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
شب های شعر خوانی من بی فروغ نیست

اما تو با چراغ بیا تا ببینیم
:w16:
مرده را حسرت زمردن نیست هست از بهر آنکه
باز می گیرند زوهم صحبتان دیدار خویش

هر که روزی ناوکی خوردست او داند که چیست
درد مجروحی که نالد از دل افگار خویش

راز با دیوار هم گفتن نمی آرم ازانک
گوشها می بینم از هر سو پس دیوار خویش
 

فانوس خیس

عضو جدید
کاربر ممتاز
مرده را حسرت زمردن نیست هست از بهر آنکه
باز می گیرند زوهم صحبتان دیدار خویش

هر که روزی ناوکی خوردست او داند که چیست
درد مجروحی که نالد از دل افگار خویش

راز با دیوار هم گفتن نمی آرم ازانک
گوشها می بینم از هر سو پس دیوار خویش

شیر بی دم و سر و اشکم که دید
این چنین شیری خدا خود نا فرید
 

majid.rk

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
سبک باران به شور آیند از هر حرف بی مغزی
به فریاد آورد اندک نسیمی هر نیستان را
افسوس که سرمایه زکف بیرون شد
در پای اجل بسی جگر ها خون شد
کس نامد ار آن جهان که پرسم از اوی
احوال مسافران دنیا چون شد
 

فانوس خیس

عضو جدید
کاربر ممتاز
افسوس که سرمایه زکف بیرون شد
در پای اجل بسی جگر ها خون شد
کس نامد ار آن جهان که پرسم از اوی
احوال مسافران دنیا چون شد

دارم از زلف سیاهش گله چندان که مپرس
که چنان زو شده ام بی سر و سامان که مپرس
 
Similar threads
Thread starter عنوان تالار پاسخ ها تاریخ
naghmeirani اولین مسابقۀ "مشاعرۀ سنتی دور همی" با جایزه مشاعره 109
Fo.Roo.GH مشاعرۀ شاعران مشاعره 11

Similar threads

بالا