من به مهمانی دنیا رفتم
من به دشت اندوه
من به باغ عرفان
من به ایوان چراغانی عرفان رفتم
رفتم از پله مذهب بالا
تا ته کوچه شک
تا هوای خنک استغنا
تا شب خیس محبت رفتم
مانند پنبه دانه كه در پنبه تعبيه است....................................... اجرام كوهها است نهان در ميان برف
گرچه سپيد كرد همه خان و مان ما........................................ يا رب، سياه باد همه خان و مان برف