مشاعرۀ سنّتی

[*سهیلا*]

هركجا رفتيم داغي بر دل ما تازه شد
سوخت آخر جنس مااز گرمي بازارها

الا ای همنشین دل که یارانت برفت از یاد......مرا روزی مباد آندم که بی یاد تو بنشینم

 

[seabride]

الا ای همنشین دل که یارانت برفت از یاد......مرا روزی مباد آندم که بی یاد تو بنشینم

من درد تو را زدست آسان ندهم
دل بر نكنم ز دوست تا جان ندهم

 

[*سهیلا*]

من درد تو را زدست آسان ندهم
دل بر نكنم ز دوست تا جان ندهم

من که باشم که بر آن خاطر عاطر گذرم........لطف ها می کنی ای خاک درت تاج سرم

 

[honey2009]

می خوردن وشاد بودن آیین من است
فارغ بودن ز کفر و دین،دین من است

 

[seabride]

من که باشم که بر آن خاطر عاطر گذرم........لطف ها می کنی ای خاک درت تاج سرم

مرا مهر سيه چشمان ز سر بيرون نخواهد شد
قضاي آسمانيستو دگرگون نخواهد شد

 

[A R M A N]

مرا مهر سيه چشمان ز سر بيرون نخواهد شد
قضاي آسمانيستو دگرگون نخواهد شد

دلا تا كي در اين زندان فريب اين و ان بيني................يكي زين چاه ظلماني برون شو تا جهان بینی

 

[*سهیلا*]

دلا تا كي در اين زندان فريب اين و ان بيني................يكي زين چاه ظلماني برون شو تا جهان بینی

یک شب کمند گیسوی ابریشمین بتاب.......ای ماه اگر ز چاه به در می کشانیم

 

[honey2009]

ما نگوییم بد و میل به ناحق نکنیم
خرقه ی خود سیه و دلق خود ازرق نکنیم

 

[seabride]

دلا تا كي در اين زندان فريب اين و ان بيني................يكي زين چاه ظلماني برون شو تا جهان بینی

يك غصه بيش نيست غم عشق و اين عجب
كز هر زبان كه ميشنوم نامكرر است

 

[honey2009]

اینجا که کسی ما رو تحویل نگرفت.................همین کارها رو میکنین جوونا عقده ای میشن دیگه!!!!!!!!!!!!!!!!!!

 

[رجبی علی]

ما نگوییم بد و میل به ناحق نکنیم
خرقه ی خود سیه و دلق خود ازرق نکنیم

عقده ای نشو
مرغ مهتاب
میخواند.
ابری در اتاقم میگرید
گلهای چشم پیشانی می شکفد.

 

[yalda.2008]

دوباره می سازمت وطن.......................

 

[saba jo00on]

دوباره می سازمت وطن.......................

نیستی تا ببینی چطور پژمرده ام
زندگم را با ختم , به پای احساس

 

[RZGH]

دوباره می سازمت وطن.......................

یکی ازقوانین مشاعره اینه که سعی کنی تکراری نگی کشتی مارا بابا توام همین روبلدی فقط

 

[RZGH]

نیستی تا ببینی چطور پژمرده ام
زندگم را با ختم , به پای احساس

سخنها خفته درچشمم نگاهم صدزبان دارد
چراای بی وفا طرزنگاهم رانمی خوانی چرایک دم کنارمن نمی مانی

 

[saba jo00on]

سخنها خفته درچشمم نگاهم صدزبان دارد
چراای بی وفا طرزنگاهم رانمی خوانی چرایک دم کنارمن نمی مانی

یکی بود یکی نبود
حکایت همیشگی عشق و نفرت بود

 

[رجبی علی]

دیوار قیر اندود
از میان برخیز
پایان تلخ صداهای هوش ربا
فروریز

 

[saba jo00on]

آی زندگی سرد و خاموش
کاش می شد ببندی
چشمای خمارم را
تا نبینم رفتن ستاره ها را

 

[mohandes soror]

ای که از کوچه معشوقه ما می گذری
برحذر باش که سر می شکند دیوارش

 

[MOΣIN]

ای که از کوچه معشوقه ما می گذری
برحذر باش که سر می شکند دیوارش

شمع سحر گهى اگر لاف ز عارض توزد...........خصم زبان دراز شد خنجر آبدار كو

 

[رجبی علی]

آی زندگی سرد و خاموش
کاش می شد ببندی
چشمای خمارم را
تا نبینم رفتن ستاره ها را

آخر شعر من که ز بود چرا با الف شروع کردی

 

[رجبی علی]

و مرد میرود به راه خویش
و باد سرگران
هی میزند دوباره:کجا میروی؟
و مرد میرود.
و باد همچنان.....

 

[yalda.2008]

نمیدونی توکه عاشق نبودی

چه سخته مرگ گل برای گلدون

 

[seabride]

نمیدونی توکه عاشق نبودی

چه سخته مرگ گل برای گلدون

نـاله را هرچند میخـواهم که پنهـانی کنم
سینه میگوید که من تنگ آمدم، فریاد کن
​

 

[yalda.2008]

نزارتنهابمونم.....................

 

[رجبی علی]

من مسلمانم
قبله ام یک گل سرخ
جانمازم چشمه،مهرم نور
دشت سجاده من
من وضو با تپش پنجره ها میگیرم

 

[mani24]

من مسلمانم
قبله ام یک گل سرخ
جانمازم چشمه،مهرم نور
دشت سجاده من
من وضو با تپش پنجره ها میگیرم

مگر چه میشود عشقت بهانه ام باشد

حریر عاطفه ات روی شانه ام باشد

مگر چه میشود ای فصل سبز زندگیم

دل بهاری تو آشیانه ام باشد

مرا که گم شده ام در سکوت پیدا کن

حوالی دل من خانه ای محیا کن

مرا که منتظر یک نگاه گرم توام

در آفتابی چشمان خویش شیدا کن

 

[RZGH]

مگر چه میشود عشقت بهانه ام باشد

حریر عاطفه ات روی شانه ام باشد

مگر چه میشود ای فصل سبز زندگیم

دل بهاری تو آشیانه ام باشد

مرا که گم شده ام در سکوت پیدا کن

حوالی دل من خانه ای محیا کن

مرا که منتظر یک نگاه گرم توام

در آفتابی چشمان خویش شیدا کن

نیستی که ببینی چگونه عطرتودرعمق لحظه هاجاریست
چگونه عکس تودربرق شیشه هاپیداست

 

[mani24]

نیستی که ببینی چگونه عطرتودرعمق لحظه هاجاریست
چگونه عکس تودربرق شیشه هاپیداست

تنها و غریب و مملو از تشویشم​

​

​

جز غصه و غم کسی نیاید پیشم​

​

​

​

​

​

ازغربت خویش خنده ام می گیرد-​

​

​

وقتی به صدای گاو می اندیشم !​

​

​

 

[رجبی علی]

تنها و غریب و مملو از تشویشم​

جز غصه و غم کسی نیاید پیشم​

ازغربت خویش خنده ام می گیرد-​

وقتی به صدای گاو می اندیشم !​

​

من به مهمانی دنیا رفتم
من به دشت اندوه
من به باغ عرفان
من به ایوان چراغانی عرفان رفتم
رفتم از پله مذهب بالا
تا ته کوچه شک
تا هوای خنک استغنا
تا شب خیس محبت رفتم