مشاعرۀ سنّتی

گلابتون

مدیر بازنشسته
تنها تو آگهي و تو ميداني
اسرار آن خطاي نخستين را
تنها تو قادري كه ببخشائي
بر روح من صفاي نخستين را

آه ،اي خدا چگونه ترا گويم
كز جسم خويش خسته و بيزارم
هرشب بر آستان جلال تو
گوئي اميد جسم دگر دارم.
 

magsod

كاربر فعال مهندسی كامپیوتر
کاربر ممتاز
من از اوج نگاه تو به زیر پایت افتادم
بیا این اوج واین پرواز و این باور
بگو دیگر چه میخواهی
 

magsod

كاربر فعال مهندسی كامپیوتر
کاربر ممتاز
ترا گزید دل من،مرا گزید غم تو
به حال من نظری کن ،که مردم از ستم تو
 

noosh_l

عضو جدید
:gol::gol::gol:
ياد باد آن صحبت شبها كه با نوشين لبان
بحث سر عشق و ذكر حلقه عشاق بود
:gol::gol::gol:
 

eterno

کاربر فعال مهندسی مواد و متالورژی ,
کاربر ممتاز
دوستان عيب كنندم كه چرا دل به تو دادم
بايد اول به تو گفتن كه چنين خوب چرايي
 

anahita shams

عضو جدید
کاربر ممتاز
دوستان عيب كنندم كه چرا دل به تو دادم
بايد اول به تو گفتن كه چنين خوب چرايي

یادباد آن که به خلوتگه وصلت شب و روز
دل سرا پرده‌ی صد راز نهان بود مرا

یادباد آن که چو آغاز سخن می‌کردی
با تو صد زمزمه در زیر زبان بود مرا
 

*زهره*

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
نزدیک تو می آیم، بوی بیابن می شنوم
به تو می رسم، تنها می شوم
کنار تو تنهاتر شده ام
از تو تا اوج تو، زندگی من گسترده است
از من تا من، تو گسترده ای
 

anahita shams

عضو جدید
کاربر ممتاز
نزدیک تو می آیم، بوی بیابن می شنوم
به تو می رسم، تنها می شوم
کنار تو تنهاتر شده ام
از تو تا اوج تو، زندگی من گسترده است
از من تا من، تو گسترده ای

ياد تو مي‌رفت‌ و ما عاشق‌ و بي‌دل‌ بديم‌
پرده‌ برانداختي‌ كار به‌ اتمام‌ رفت

ماه‌ نتابد به‌ روز چيست‌ كه‌ در خانه‌ تافت‌
سرو نرويد به‌ بام‌ كيست‌ كه‌ بر بام‌ رفت
 

گلابتون

مدیر بازنشسته
تا هشيارم طرب ز من پنهانست
چون مست شدم در خردم نقصانست
حاليست ميان مستي و هشياري
من بنده آن كه زندگاني آنست
 

sheyda_star

عضو جدید
کاربر ممتاز
ياد باد ان كه ز ما وقت سحر ياد نكرد
به وداعي دل غمديده ي ما شاد نكرد...
 

floe

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
دلشده پای بند گردن جان در کمند
زهره گفتار نه کاین چه سبب وان چراست

مالک ملک وجود حاکم رد و قبول
هر چه کند جور نیست ور تو بنالی جفاست
 

floe

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
دل عالمی بسوزی چو عذار برفروزی
تو از این چه سود داری که نمی‌کنی مدارا

همه شب در این امیدم که نسیم صبحگاهی
به پیام آشنایان بنوازد آشنا را
 

noosh_l

عضو جدید
:gol::gol::gol:
اي دوست بخند و غنچه بارانم كن
با خنده نو گلت شكوفانم كن
در باغ غزل شكوفه عشق توام
گل وا كن و غرقه در بهارانم كن
:gol::gol::gol:
 

گلابتون

مدیر بازنشسته
نخست روز كه ديدم رخ تو دل مي گفت
اگر رسد خللي خون من به گردن چشم

به بوي مژدهء وصل تو تا سحر شب دوش
به راه باد نهادم چراغ روشن چشم
 

canopus

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
من دنیا را با واژه ها تسخیر می کنم
زبان مادری را تسخیر می کنم!
فعل ها را، اسم ها را، نحو را...
 

گلابتون

مدیر بازنشسته
اورنگ كو گلچهر كو نقش وفا و مهر كو
حالي من اندر عاشقي داو تمامي ميزنم

دانم سرآرد غصه را رنگين برآرد قصه را
اين آه خون افشان كه من هر صبح و شامي ميزنم
 

mr.mehrdad

عضو جدید
دانم سرآرد غصه را رنگين برآرد قصه را
اين آه خون افشان كه من هر صبح و شامي ميزنم


ما در پیاله عکس رخ یار دیده ایم
ای بی خبر ز لذت شرب مدام ما
 
Similar threads
Thread starter عنوان تالار پاسخ ها تاریخ
naghmeirani اولین مسابقۀ "مشاعرۀ سنتی دور همی" با جایزه مشاعره 109
Fo.Roo.GH مشاعرۀ شاعران مشاعره 11

Similar threads

بالا