مشاعرۀ سنّتی

حميدرن

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
دریای دل از لطفش پرخسرو و پرشیرین

وز قطره اندیشه صد گونه گهر سازد


آن جمله گهرها را اندرشکند در عشق

وان عشق عجایب را هم چیز دگر سازد


شمس الحق تبریزی چون شمس دل ما را

در فعل کند تیغی در ذات سپر سازد
 

*zahedan

عضو جدید
کاربر ممتاز
دل من تنگ شــده، سیـر نگاهت بکنم
با دو
چشم سیه‌ام، عاشق راهت بکنم

میشود هم قدمم باشی و در بدو
ورود
روی شطرنج دلــم مهره‌ی شاهت بکنم


 

حميدرن

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
از تو ای دوست نگسلم پیوند

ور به تیغم برند بند از بند


الحق ارزان بود ز ما صد جان

وز دهان تو نیم شکرخند


ای پدر پند کم ده از عشقم

که نخواهد شد اهل این فرزند


پند آنان دهند خلق ای کاش

که ز عشق تو می‌دهندم پن
 

*zahedan

عضو جدید
کاربر ممتاز
ديـر گاهي اسـت كه من مسـت نگاهـش شـده ام
عاشق و جان و به لب چهره ي ماهش، شده ام
پيشه ام نيست به جـز ... نغمه ي غم پردازي
من كه از
روز ازل قمري چاهش، شده ام

 
Similar threads
Thread starter عنوان تالار پاسخ ها تاریخ
naghmeirani اولین مسابقۀ "مشاعرۀ سنتی دور همی" با جایزه مشاعره 109
Fo.Roo.GH مشاعرۀ شاعران مشاعره 11

Similar threads

بالا