مشاعرۀ سنّتی

Saeed.bi

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
دل من در هوس روی تو ای مونس جان
خاک زاهیست که در دست نسیم افتادست

این ابیاتی که می نویسید از کجاست؟ رزم رستم و سهراب یا؟
تو اکنون همانا به کین آمدی / که با خشت بر پشت زین امدی

از کل شاهنامه
 

pearan

عضو جدید
کاربر ممتاز
تا بیاید آن بهار سبز سبز
تازه تر باید هوا، باران ببار
سینه ام آشوب و دل خونابه است
غصه می سوزد مرا، باران ببار


روزی اندر خاکت افتم ور به بادم می‌رود سر

کان که در پای تو میرد جان به شیرینی سپارد
 

الناز تبریز

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
تو خود به جامه خوابی و ساقیان صبوح
به یاد چشم تو گیرند جام صهبا را
ببخشید تشکرام تموم شدن

آن زورق پیـــــرم که در طــوفان تقدیــــر
بارش به دوش بــادبـــان افتــــاده باشد
دارم به آخر میـــرسم بـــی تـــو، شبیه
تــــیری که از دوش کمان افتـــاده باشد
 

pearan

عضو جدید
کاربر ممتاز
ببخشید تشکرام تموم شدن

آن زورق پیـــــرم که در طــوفان تقدیــــر
بارش به دوش بــادبـــان افتــــاده باشد
دارم به آخر میـــرسم بـــی تـــو، شبیه
تــــیری که از دوش کمان افتـــاده باشد


دیدی که چه غافل گذرد قافله عمر
بگذاشت به شب خوابت و بگذشت شبابت
 

pearan

عضو جدید
کاربر ممتاز
تا نگذری از جمع به فردی نرسی
تا نگذری از خویش به مردی نرسی
تا در ره دوست بی سر و پا نشوی
بی درد بمانی و به دردی نرسی


یکی سر بر کنار یار و خواب صبح مستولی
چه غم دارد ز مسکینی که سر بر آستان دارد
 
Similar threads
Thread starter عنوان تالار پاسخ ها تاریخ
naghmeirani اولین مسابقۀ "مشاعرۀ سنتی دور همی" با جایزه مشاعره 109
Fo.Roo.GH مشاعرۀ شاعران مشاعره 11

Similar threads

بالا