مشاعرۀ سنّتی

رجایی اشکان

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز

به به ،ممنون از خوش ذوقی شما :)

نسیم زلف تو چون بگذرد بر تربت حافظ
ز خـــــاک کالبــدش صد هزار لاله برآیــد

[FONT=&quot]دیگران چون بروند از نظر از دل بروند[/FONT]
[FONT=&quot]تو چنان در دل من رفته که جان در بدنی[/FONT]
(دوستان ببخشند که تشکرام تموم شده و نمیتونم از شعرای زیباتون تشکر کنم)
 

رجایی اشکان

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز

تا به جرم زیبایی در قفس نیفتم
یک ضربدر هم روی قلبم تا به هوس هم نیفتم!

[FONT=&quot]ماکیان ها همه مست خوابند[/FONT]
[FONT=&quot]شهر هم خواب اینترنتی عصر اتم می بیند[/FONT]
[FONT=&quot]کوک کن ساعت خویش[/FONT]
[FONT=&quot]که در این شهر دگرمستی نیست که تو وقت سحر[/FONT]
[FONT=&quot]آنگه که از میکده برمیگردد[/FONT]
[FONT=&quot]از صدای سخن و زمزمه ی زیر لبش برخیزی[/FONT]
 

رجایی اشکان

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز

مدامم مست میدارد نسیم جعد گیسویت
خرابم میکند هردم فریب چشم جادویت

[FONT=&quot]تو زهری، زهر گرم سینه‌سوزی،[/FONT]
[FONT=&quot]تو شیرینی، که شور هستی از توست.[/FONT]
[FONT=&quot]شراب جام خورشیدی، که جان را[/FONT]
[FONT=&quot]نشاط از تو، غم از تو، مستی از توست.[/FONT]
 

baran 2012

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
دیگران چون بروند از نظر از دل بروند
تو چنان در دل من رفته که جان در بدنی
(دوستان ببخشند که تشکرام تموم شده و نمیتونم از شعرای زیباتون تشکر کنم)

خواهش میکنم،شما اینقدر "ی" نده تشکر نمیخواد :دی
ممنون از حضور شما

یاد ایامی که در گلشن فغانی داشتیم

در میـان لالـه و گــل آشیـــانی داشتیم
 

الناز تبریز

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
ماکیان ها همه مست خوابند
شهر هم خواب اینترنتی عصر اتم می بیند
کوک کن ساعت خویش
که در این شهر دگرمستی نیست که تو وقت سحر
آنگه که از میکده برمیگردد
از صدای سخن و زمزمه ی زیر لبش برخیزی

یک عمر به کودکی به استاد شدیم
یک عمر زاستادی خود شاد شدیم
افسوس ندانیم که ما را چه رسید
از خاک بر آمدیم و بر باد شدیم
 

الناز تبریز

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
خواهش میکنم،شما اینقدر "ی" نده تشکر نمیخواد :دی
ممنون از حضور شما

یاد ایامی که در گلشن فغانی داشتیم

در میـان لالـه و گــل آشیـــانی داشتیم

تشکرای من هم تموم شده ببخشید:gol::gol:

مباد سایه که جانت بماند از رفتار

که در روندگی دایم است هستی رود

تو را که گوش دل است و زبان جان خوش باش
که نازکان جهان راست با تو گفت و شنود
 

رجایی اشکان

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
یک عمر به کودکی به استاد شدیم
یک عمر زاستادی خود شاد شدیم
افسوس ندانیم که ما را چه رسید
از خاک بر آمدیم و بر باد شدیم

[FONT=&quot]مستم از باده ،که مستی هم بلاست[/FONT]
[FONT=&quot]باده ی عاشق زهر باده جداست[/FONT]
[FONT=&quot]بی وفا ، مستی مگر از باده ی عشقت نبود[/FONT]
[FONT=&quot]کین چنین دل را شکستی،کین شکستن هم خطاست[/FONT]
 

baran 2012

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
تشکرای من هم تموم شده ببخشید:gol::gol:

مباد سایه که جانت بماند از رفتار

که در روندگی دایم است هستی رود

تو را که گوش دل است و زبان جان خوش باش
که نازکان جهان راست با تو گفت و شنود

دهان غنچه خوش باشد سحرگه چون شود خندان
ولــــــــی ذوق دگـــــر دارد لبت هنـــگام خنـــدیــــدن

خواهش میکنم مهم حضور شماست :gol:
 

رجایی اشکان

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز

دهان غنچه خوش باشد سحرگه چون شود خندان
ولــــــــی ذوق دگـــــر دارد لبت هنـــگام خنـــدیــــدن

خواهش میکنم مهم حضور شماست :gol:

[FONT=&quot] نوش‌داروئی و بعد از مرگ سهراب آمدی[/FONT]
[FONT=&quot]سنگدل این زودتر می‌خواستی حالا چرا[/FONT]
[FONT=&quot] عمر ما را مهلت امروز و فردای تو نیست[/FONT]
[FONT=&quot]من که یک امروز مهمان توام فردا چرا[/FONT]
 

الناز تبریز

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
مستم از باده ،که مستی هم بلاست
باده ی عاشق زهر باده جداست
بی وفا ، مستی مگر از باده ی عشقت نبود
کین چنین دل را شکستی،کین شکستن هم خطاست

ترسم این است فاتحه ی دلم خوانده شود
کاش بر حال دلم امن یجیبی خوانده شود

از سروده های خودم بود
:redface:
 

رجایی اشکان

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز

ترسم این است فاتحه ی دلم خوانده شود
کاش بر حال دلم امن یجیبی خوانده شود

از سروده های خودم بود
:redface:


به به احسنت بر شما
[FONT=&quot]دلخوش به سراب گرد راهم ، برگرد[/FONT]
[FONT=&quot] [/FONT]
[FONT=&quot]ابری شده آسمان از آهم ، برگرد[/FONT]
[FONT=&quot] [/FONT]
[FONT=&quot]برگرد که این گریه پدر می خواهد[/FONT]
[FONT=&quot] [/FONT]
[FONT=&quot]سوگند به بغض پا به ماهم ، برگرد[/FONT]
 

الناز تبریز

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
به به احسنت بر شما
دلخوش به سراب گرد راهم ، برگرد

ابری شده آسمان از آهم ، برگرد

برگرد که این گریه پدر می خواهد

سوگند به بغض پا به ماهم ، برگرد

ممنون:gol:

در آن مصاف که چشم تو تیغ کینه کشید
بسا که زلف تو چشم دلاوران بشکست
بود لطایف خواجو بهار دلکش شوق

از آن چو شاخ گلش می‌برند دست بدست
 

baran 2012

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز

ترسم این است فاتحه ی دلم خوانده شود
کاش بر حال دلم امن یجیبی خوانده شود

از سروده های خودم بود
:redface:

آفرین :)

به به احسنت بر شما
دلخوش به سراب گرد راهم ، برگرد

ابری شده آسمان از آهم ، برگرد

برگرد که این گریه پدر می خواهد

سوگند به بغض پا به ماهم ، برگرد


یک تیر و دو نشون :دی

در خور مستی ما، رطل و خم و ساغر نیست
مـــا از آن بـــاده کشانیم، کـــــه دریــــا زده ایم
 

الناز تبریز

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
تا کی غم آن خورم که دارم یا نه؟
وین عمر ب خوشدلی گذارم یا نه
پرکن قدح باده که معلومم نیس
کاین دم که فرو برم برآرم یا نه!
خیام

هدهد ما دگر امروز نه بر جای خودست

باز گوئی مگر آهنگ سبا کرد و برفت

ما نه آنیم که از کوی وفایش برویم

گر چه آن ترک ختا ترک وفا کرد و برفت

دوستم شب شمام خوش. ممنون ار حضورتون:gol:
 

baran 2012

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز

هدهد ما دگر امروز نه بر جای خودست

باز گوئی مگر آهنگ سبا کرد و برفت

ما نه آنیم که از کوی وفایش برویم

گر چه آن ترک ختا ترک وفا کرد و برفت

دوستم شب شمام خوش. ممنون ار حضورتون:gol:

تا قفل قفس باز شد آن سوخته پر رفت
دلــــواپس مــا بـــود ولیكن به سفر رفت

ممنون،شب شمام خوش:gol:
 

baran 2012

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز

تو همه راز جهان ریخته در چشم سیاهت
من همه محو تماشای نگاهت

تصویر خیالت زده آتش به نگاهم
قربانی رویای تو من گوش به راهم
بداهه

ببخشید تشکرای من هم تموم شده
شب خوش :gol:
 
آخرین ویرایش:

salvador

کاربر فعال ادبیات
کاربر ممتاز
رفتی از چشمم و دل محو تماشاست هنوز

عکس روی تو در این آیینه پیداست هنوز


هر که در سینه دلی داشت به دلداری داد

دل نفرین شده ماست که تنهاست هنوز


در دلم عشق تو چون شمع به خلوتگه راز

در سرم شور تو چون باده به میناست هنوز


- ابوالحسن ورزی
 

Sahar Gh

عضو جدید
کاربر ممتاز
رفتی از چشمم و دل محو تماشاست هنوز

عکس روی تو در این آیینه پیداست هنوز


هر که در سینه دلی داشت به دلداری داد

دل نفرین شده ماست که تنهاست هنوز


در دلم عشق تو چون شمع به خلوتگه راز

در سرم شور تو چون باده به میناست هنوز


- ابوالحسن ورزی

ز دست دیده و دل هر دو فریـــــــــــــاد
که هـــــــــــر چه دیده بیند دل کند یاد!
 

mehdi.chem

مدیر تالار شیمی
مدیر تالار
کاربر ممتاز
ز دست دیده و دل هر دو فریـــــــــــــاد
که هـــــــــــر چه دیده بیند دل کند یاد!
...
دل پیش ِ شاعر حُرمتی دارد وگرنه
شاعر برای دل ربودن ناتوان نیست !

هرگز ” خداحافظ “ نگو وقت جدایی
چشمم حریف گریه های بی امان نیست

حال دلم ، حال پلنگی مست و وحشیست
افسوس ماهی بر زمین و آسمان نیست !
 
Similar threads
Thread starter عنوان تالار پاسخ ها تاریخ
naghmeirani اولین مسابقۀ "مشاعرۀ سنتی دور همی" با جایزه مشاعره 109
Fo.Roo.GH مشاعرۀ شاعران مشاعره 11

Similar threads

بالا