مشاعرۀ سنّتی

رجایی اشکان

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
یا وفا یا خبر وصل تو یا مرگ رقیب
بود آیا که فلک زین دو سه کاری بکند
[FONT=&quot]در دلم ابر تو می بارد عشق[/FONT]
[FONT=&quot]سینه ام داغ تو را دارد عشق[/FONT]
[FONT=&quot]باورم نیست کسی زخم تو را[/FONT]
[FONT=&quot]بر دل خون شده نگذارد عشق[/FONT]
ممنون از همراهیتون شب خوش
 

z.meraz

عضو جدید
در دلم ابر تو می بارد عشق
سینه ام داغ تو را دارد عشق
باورم نیست کسی زخم تو را
بر دل خون شده نگذارد عشق
ممنون از همراهیتون شب خوش


قفس شیــر نگشته است نیستان هرگز
عشق آن نیست که بر هم نزند عالم را

...شبتون بخیر
 

رجایی اشکان

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
از غم هجر مکن ناله و فریاد که دوش:gol: زده‌ام فالی و فریادرسی می‌آید



تقلب:)
[FONT=&quot]در فلق بود كه پرسيد سوار.آسمان مكثي كرد.[/FONT]
[FONT=&quot] [/FONT]
[FONT=&quot]رهگذر شاخه نوري كه به لب داشت به تاريكي شن‌ها بخشيد[/FONT]
[FONT=&quot][/FONT]

[FONT=&quot]و به انگشت نشان داد سپيداري و گفت:[/FONT]
[FONT=&quot][/FONT]

[FONT=&quot] نرسيده به درخت،[/FONT]
[FONT=&quot][/FONT]

[FONT=&quot]كوچه باغي است كه از خواب خدا سبزتر است[/FONT]
[FONT=&quot][/FONT]

[FONT=&quot]و در آن عشق به اندازه پرهاي صداقت آبي است[/FONT]
 

SHM.IT

عضو جدید
کاربر ممتاز
در فلق بود كه پرسيد سوار.آسمان مكثي كرد.

رهگذر شاخه نوري كه به لب داشت به تاريكي شن‌ها بخشيد


و به انگشت نشان داد سپيداري و گفت:


نرسيده به درخت،


كوچه باغي است كه از خواب خدا سبزتر است


و در آن عشق به اندازه پرهاي صداقت آبي است

تـــا بــدیــن جـــا بــهر دینــار آمـــدم چـــون رســیدم مســت دیــدار آمـــدم
"مولانا"
 

modir banoo

عضو جدید
کاربر ممتاز
من مست و تو دیوانه ما را که برد خانه
صد بار تورا گفتم کم خور دو سه پیمانه


همه می پرسند چیست در زمزمه ی مبهم آب
چیست در همهمه ی دلکش برگ
چیست در بازی آن ابر سفید
روی این آبی آرام بلند که تو را می برد این گونه به ژرفای خیال
 

رجایی اشکان

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
همه می پرسند چیست در زمزمه ی مبهم آب
چیست در همهمه ی دلکش برگ
چیست در بازی آن ابر سفید
روی این آبی آرام بلند که تو را می برد این گونه به ژرفای خیال
[FONT=&quot]لب تو میوه ی ممنوع،ولی لب هایم[/FONT]
[FONT=&quot]هرچه از طمع لب سرخ تو دل کند نشد[/FONT]
[FONT=&quot]باچراغی،همه حا گشتم وگشتم در شهر[/FONT]
[FONT=&quot]هیچ کس!هیچ کس اینجابه تو مانند نشد[/FONT]
 

modir banoo

عضو جدید
کاربر ممتاز
لب تو میوه ی ممنوع،ولی لب هایم
هرچه از طمع لب سرخ تو دل کند نشد
باچراغی،همه حا گشتم وگشتم در شهر
هیچ کس!هیچ کس اینجابه تو مانند نشد


دوش دیدم که ملائک در میخانه زدند
گل آدم بسرشتند و به پیمانه زدند
 

SHM.IT

عضو جدید
کاربر ممتاز
ای دم صبح خوش نفس نافه ی زلف یار کو
حسن فروشی گلم نیست تحمل ای صبا

ای خــــطوط چهــــره‌ات قـــــــرآن من
ای تـو جـان جـان جـان جـان مـن
با تـــو اشــــعارم پـر از تــو مــی‌شـود
مثنوی‌هایـم همــه نو می‌شـود
 

mahtab n

دستیار مدیر
کاربر ممتاز
ای خــــطوط چهــــره‌ات قـــــــرآن من
ای تـو جـان جـان جـان جـان مـن
با تـــو اشــــعارم پـر از تــو مــی‌شـود
مثنوی‌هایـم همــه نو می‌شـود
دامن دوست به دست آر و ز دشمن بگسل
مرد یزدان شو و فارغ گذر از اهرمنان
 

baran 2012

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
نه آتشهای ما را ترجمانی
نه اسرار دل ما را زبانی
نه محرم درد ما را هیچ آهی
نه همدم آه ما را هیچ جانی

"مولانا"

یاد بگذشته به دل ماند و دریغ
نیست یاری که مرا یاد کند
دیده ام خیره به ره ماند و نداد
نامه ای تا دل من شاد کند
 

modir banoo

عضو جدید
کاربر ممتاز
یاد بگذشته به دل ماند و دریغ
نیست یاری که مرا یاد کند
دیده ام خیره به ره ماند و نداد
نامه ای تا دل من شاد کند




در این درگه که گه گه کُه، کَه و کَه کُه شود ناگه
مشو غره به امروزت که از فردا نه ای آگه
 

SHM.IT

عضو جدید
کاربر ممتاز
دلا تا کی در این زندان فریب این و ان بینی
یکی زین چاه ظلمانی بیرون شو تا جهان بینی

یارب به خدایی خداییت وانگه به کمال پادشاهی
کز عشق به غایتم رسانم کاو ماند اگرچه من نمانم
 
Similar threads
Thread starter عنوان تالار پاسخ ها تاریخ
naghmeirani اولین مسابقۀ "مشاعرۀ سنتی دور همی" با جایزه مشاعره 109
Fo.Roo.GH مشاعرۀ شاعران مشاعره 11

Similar threads

بالا