دارم از زلف سیاهش گله چندان که مپرسمردی به اینکه عشق ده زن بوده باشی نیست
مردان ِ قدرتمند تنهـــا یک نفر دارند
که چنان ز او شدهام بیسر و سامان که مپرس
دارم از زلف سیاهش گله چندان که مپرسمردی به اینکه عشق ده زن بوده باشی نیست
مردان ِ قدرتمند تنهـــا یک نفر دارند
دارم از زلف سیاهش گله چندان که مپرس
که چنان ز او شدهام بیسر و سامان که مپرس
سرمایۀ عیش جاودانی غمِ تو
بهتر ز هزار شادمانی غمِ تو
گفتی که چنین واله و شیدات که کرد؟
دانی عمِ تو ، و گر ندانی غمِ تو
وصف تو کار واژه های لال من نیستسرمایۀ عیش جاودانی غمِ تو
بهتر ز هزار شادمانی غمِ تو
گفتی که چنین واله و شیدات که کرد؟
دانی عمِ تو ، و گر ندانی غمِ تو
تا به فراق خو كنم صبر من و قرار كو؟ویرانه نه آنست ک جمشید بنا کرد
ویرانه نه آنست که فرهاد فرو ریخت
ویرانه دل ماست که با هر نگه تو
صدبار بنا گشت و دگر بار فرو ریخت
تا به فراق خو كنم صبر من و قرار كو؟
وعده ي وصل اگر دهد طاقت اتظار كو؟
ﻫﺮﭼﻨﺪ ﻣﻮﺳﺎﯾﺖ ﻧﺨﻮﺍﻫﻢ ﺷﺪ ﻭﻟﯽ ﺑﺎﺯ،وصال او زعمر جاودان به
خداوندا مرا آن ده که آن به
هر آنچه حق مرا داده همان بهوصال او زعمر جاودان به
خداوندا مرا آن ده که آن به
هر آنچه حق مرا داده همان به
که لطف او ز لطف دیگران به
فی البداهه از خودم با قالب،وزن،قافیه و ردیف شعر شما![]()
هر که آمد به جهان نقش خرابی دارد *** در خرابات مپرسید که هشیار کجاست
ترسم که اشک در غم ما پرده در شود/ | وین راز سر به مهر به عالم سمر شود | |
گویند سنگ لعل شود در مقام صبر/ | آری شود ولیک به خون جگر شود |
ﻫﺮﭼﻨﺪ ﻣﻮﺳﺎﯾﺖ ﻧﺨﻮﺍﻫﻢ ﺷﺪ ﻭﻟﯽ ﺑﺎﺯ،
ﺍﺯ ﺗﻮ ﭼﻪ ﭘﻨﻬﺎﻥ ! ﺩﺭﺩﻭ ﺩﻝ ﺑﺎ ﻃﻮﺭ ﺯﯾﺒﺎﺳت
هر آنچه حق مرا داده همان به
که لطف او ز لطف دیگران به
فی البداهه از خودم با قالب،وزن،قافیه و ردیف شعر شما![]()
بسیار زیبا.فقط به وزن مصرع ها بیشتر دقت کنیدتو که چشمان تو با هرکه به جز من بد نیست
تو که در آخر هر جزر نگاهت مد نیست
تو که دلخوش شده ای با عسل خاطره ها
غم تو با غم دلتنگی من یک حد نیست!
زیبا و پر معنا
هرگه به درگاهش روم،آرام جانم می شود
آری خداوند است که ،آب روانم می شود
خودم
ممنون![]()
بسیار زیبا.فقط به وزن مصرع ها بیشتر دقت کنید
دیدی که رسوا شد دلم ........................ غرق تمنا شد دلم
مِی خور که صد گناه ز اغیار در حجاب....................... بهتر ز طاعتی که ز روی و ریا کنند !!!(با تقلب)
اَی اَی ...
دیدی که من با این دل .......................... بی آرزو عاشق شدم
با آن همه آزادگی ................................ بر روی او عاشق شدم
من مـیـــان جســـمها جــان دیـــدهام
درد را افکنـــده درمـان دیـــدهام
دیــــدهام بــر شـــاخهها احـســـاســها
میتپــد دل در شمیــــم یاسها![]()
تو مو بینی و مجنون پیچش مو.
تو ابرو، او اشارتهای ابرو.
یک چند خواب راحت بر خود حرام گردان
در ملک بی نشانی خود را به نام گردان
ن بسته ام ب کس دل!ن بسته کس ب من دل
چو تخته پاره بر موج
رها
رها
رهاااااااا من!!!!!!!!!!
دست از طلب ندارم تا کام من برآیدناله بر آر از قفس ای بلبل حزین
کز غم تو، سینه من، پر شرر شد، پر شرر شد
دست از طلب ندارم تا کام من برآید
یا تن رسد به جانان یا جان ز تن برآید
من بی تو سرگردان من بی تو حیرانمدیدی که رسوا شد دلم
غرق تمنا شد دلم
دیدی که من با این دل بی آرزو عاشق شدم
با آن همه آزادگی بر زلف او عاشق شدم
[FONT="]مرا یك شب تحمل كن كه تا باور كنی ای دوست [/FONT]من بی تو سرگردان من بی تو حیرانم
شرحی ز گیسویت حاله پریشانم بی تابم
مرا یك شب تحمل كن كه تا باور كنی ای دوست
چگونه با جنون خود مدارا می كنم هر شب
بــاید کـه شب تــا صبــح را پیشم بمـانـی
وقتـی نـگاهت می کنـم سعـدی بخوانی
...: )
[FONT="]مرا یك شب تحمل كن كه تا باور كنی ای دوست [/FONT]یک عمر به کودکی به استاد شدیم
یک عمر زاستادی خود شاد شدیم
افسوس ندانیم که ما را چه رسید
از خاک بر آمدیم و بر باد شدیم
مباد قطره ی اشکی میان لیقه بیفتدیک عمر به کودکی به استاد شدیم
یک عمر زاستادی خود شاد شدیم
افسوس ندانیم که ما را چه رسید
از خاک بر آمدیم و بر باد شدیم
هر امتحان ای دوست، گر طلب کنی جان رامرا یك شب تحمل كن كه تا باور كنی ای دوست
چگونه با جنون خود مدارا می كنم هر شب
Thread starter | عنوان | تالار | پاسخ ها | تاریخ |
---|---|---|---|---|
![]() |
اولین مسابقۀ "مشاعرۀ سنتی دور همی" با جایزه | مشاعره | 109 | |
![]() |
مشاعرۀ شاعران | مشاعره | 11 |