در جوانی پاک بودن شیوه پیغمبری ست
ور نه هر گبری به پیری می شود پرهیزکار
روح وحیی را مناسبت هاست نیز
در نیابد عقل کآن آمد عزیز
تا دل هرزه گرد من رفت به چین زلف او .............. زان سفر دراز او عزم وطن نمیکنددر سجده دلم حاجت محراب ندارد
محراب نمازم خم ابروی کسی هست
دریغ و درد که تا این زمان ندانستم ....... که کیمیای سعادت رفیق بود رفیقدددددددددددددددددددددددددددددددددددددددددددددددددددددددد
بسه دیگه.
-----------------------------------------------------------
دختران سر می كشند از پشت روزن ها
گونه هاشان آتشين از شرم اين ديدار
سينه ها لرزان و پرغوغا
در طپش از شوق يك پندار
«شايد او خواهان من باشد.»
Thread starter | عنوان | تالار | پاسخ ها | تاریخ |
---|---|---|---|---|
اولین مسابقۀ "مشاعرۀ سنتی دور همی" با جایزه | مشاعره | 109 | ||
مشاعرۀ شاعران | مشاعره | 11 |