مشاعرۀ سنّتی

[shabnam777]

یادت نمی​آید که او می کرد روزی گفت گو

می گفت بس دیگر مکن اندیشه گلزار من

 

[magsod]

مرا ساقی چه داد امشب؟ که چون پیمانه خندیدم

به صد پیری جوانی کردم و مستانه خندیدم
​

از آن کارم به رسوائی کشید آخر که در عشقت

ز نادانی به پند عاقل و فرزانه خندیدم
​

که میگوید که دوزخ جای میخواران بود واعظ؟

من از هر کس شنیدم اینچنین افسانه خندیدم
​

چه شب بود امشب ؟ از گلبانگ نای و نغمه مطرب

به وجد آمد دلم جندان که : چون پیمانه خندیدم
​

>>>نیاز خود به ناز این پریرویان چو سنجیدم

به عقل نا تمام خویش ، چون دیوانه خندیدم!>>>>
​

تو را ای خواجه ده روزیاست این منزل،مرنج از من

گر از دلبستگیهای تو بر این خانه، خندیدم
​

حدیث آشنائی این چنین کافسانه شد "نظمی"!

کسی گر چنگ زد بر دامن بیگانه خندیدم
​

 

[shabnam777]

من ندارم طالع از معشوق، ورنه بارها

گل به مستی تكیه بر زانوی بلبل كرده است

 

[گلابتون]

توانگرا دل درويش خود به دست آور ..... كه مخزن زر و گنج درم نخواهد ماند

 

[seeemesooo]

دیشب گله زلفش با باد همی‌کردم

گفتا غلطی بگذر زین فکرت سودایی


صد باد صبا این جا با سلسله می‌رقصند

این است حریف ای دل تا باد نپیمایی

 

[گلابتون]

ياد باد آنكه سر كوي توام منزل بود
ديده را روشني از خاك درت حاصل بود

راست چون سوسن و گل از اثر صحبت پاك
بر زبان بود مرا آنچه تو را در دل بود

 

[helena_99]

دیشب به سیل اشک ره خواب می زدم
نقشی به یاد خط تو بر آب می زدم
ابروی یار در نظر و خرقه سوخته
جامی به یاد گوشه محراب می زدم

 

[Aseman Etemaad]

[FONT=&quot][/FONT][FONT=&quot]من به زبان اشک خود می دهمت سلام و تو
بر سر آتش دلم همچو زبانه می روی


[/FONT]

 

[amarjani200]

يك سر موي به دست من و يك سر با دوست
سالها بر سر اين رشته كشاكش دارم

 

[ali_mech86]

مرغ باغ ملكوتم ني ام از عالم خاك
چند روزي قفسي ساخته اند از بدنم

 

[گلابتون]

مرا اميد وصال تو زنده مي دارد
وگرنه هر دمم از هجر تست بيم هلاك

نفس نفس اگر از باد نشونم بويت
زمان زمان چو گل از غم كنم گريبان چاك

 

[Aseman Etemaad]

کسی برایم مریم آورده ، کسی انار ، کسی ریواس
ولی من به کسی فکر می کنم که هیچ وقت جز دست هایش
چیزی برایم نمی آورد...

 

[hami_life]

داد و بیداد که در مجلس ما رندی نیست
که برش داد برم داد ز بیداد کشم

 

[Aseman Etemaad]

می دانی
بعد از زمستان و قبل از بهار فصل دیگری هم هست
قول بده برای هیچ پروانه ای نگویی
فصلی که آیینه ها از کار می افتند .......
و آدم ها رو به روی دیوار می ایستند
موهایشان را شانه می کنند
و آواز می خوانند !

مریم اسدی

 

[= nAviD =]

دشمن به قصد حافظ اگر دم زند چه باک
منت خدای را که نیم شرمسار دوست

 

[Aseman Etemaad]

تمام دیشب
داشتم آخرین دکمه ی پیراهن ماه را به شب می دوختم
تمام دیشب
نبودن تو را با چراغ می گفتم



مریم اسدی

 

[= nAviD =]

می کشـیم از قدح لالــــه شــرابی موهـــوم
چشم بد دور که بی مطرب و می مدهوشیم

 

[2sadaf2]

مرا چشمیست خون افشان ز دست آن کمان ابرو
جهان پر فتنه خواهد شد از آن چشم و از آن ابرو

 

[Aseman Etemaad]

وقتی که چشم حادثه بیدار می شود​

هفت آسمان به دوش من آوار می شود

م ع بهمنی

 

[گلابتون]

دورم به صورت از در دولت سراي دوست ..... ليكن به جان و دل ز مقيمان حضرتم
حافظ به پيش چشم تو خواهد سپرد جان.... در اين خيالم ار بدهد عمر مهلتم

 

[= nAviD =]

من که ملول گشتمی از نفس فرشتگان
قال و مقال عالمی می کشم از برای تو

 

[Aseman Etemaad]

و فکر کن که چه تنهاست
اگر که ماهی کوچک اسیر آبی دریای بیکران باشد!

 

[secret_f]

در نیایش هایم زاری می کنم
ذکر با نور الهی میکنم
تا که آید آن عزیز باغبان
خاتمه یابد این رنج و فغان

 

[zarnaz_a]

نه دامیست نه زنجیر همه بسته چراییم
چه بندست چه زنجیر که برپاست خدایا

 

[کالیگولا]

اي آخرين رنج،
من خفته ام بر سينه خاك
بر باد شد آن خاطر از رنج خرسند
اكنون تو تنها مانده اي،اي آخرين رنج!

 

[سرمد حیدری]

جوانی هست چون گنج خداداد....خوشا آنکس که آن گنجش خدا داد
برو فایز که این گنج از تو بگذشت........مزن دیگر تو از دست خدا داد

 

[zarnaz_a]

جان و جهان! دوش کجا بوده​ی
نی غلطم، در دل ما بوده​ای

دوش ز هجر تو جفا دیده​ام
ای که تو سلطان وفا بوده​ای

آه که من دوش چه سان بوده​ام!
آه که تو دوش کرا بوده​ای!

 

[گلابتون]

يار مرا غار مرا عشق جگرخوار مرا ... يار تويي غار تويي خواجه نگهدار مرا

 

[zarnaz_a]

ای چنگ پرده​های سپاهانم آرزوست

وی نای ناله خوش سوزانم آرزوست



در پرده حجاز بگو خوش ترانه​ای

من هدهدم صفیر سلیمانم آرزوست

 

[secret_f]

تا مرد سخن نگفته باشد
عیب و هنرش نهفته باشد
هر بیشه گمان مبر که خالیست
شاید که پلنگ خفته باشد