مشاعرۀ سنّتی

[Aseman Etemaad]

ترک گدایی مکن که گنج بیابی
از نظر رهروی که در گذر آید

دعای گوشه نشینان بلابگرداند
چرابه گوشه ی چشمی به ما نمی نگری؟

 

[2sadaf2]

یارب این نوگل خندان که سپردی به منش
می سپارم به تو از چشم حسود چمنش

 

[گلابتون]

شاعري در چشم من ميخواند... شعري آسماني
در كنارم قلب عاشق شعله ميزد
در شرار آتش دردي نهاني

 

[2sadaf2]

یوسف گمگشته باز آید به کنعان غم مخور
کلبه ی احزان شود روزی گلستان غم مخور

 

[abfa]

رقصیدن سرو و حالت گل
بی صوت هزار خوش نباشد

 

[گلابتون]

در دامن سكوت غم افزايت
اندوه خفته ميدهد آزارم
آن آرزوي گمشده ميرقصد
در پرده هاي مبهم پندارم

 

[abfa]

مطربا مجلس انس است غزل خوان و سرود
چند گویی که چنین رفت و چنان خواهد شد

 

[comudf]

در بحر کرم حرص و حسد پیمودن
وین آب خوشی ز همدگر بربودن

 

[abfa]

نگار من که به مکتب نرفت و خط ننوشت
به غمزه مسئله آموز صد مدرس شد

 

[comudf]

در گذر گاه نسیم سرودی دیگرگونه آغاز کرده ام
در گذرگاه باران سرودی دیگرگونه آغاز کرده ام
در گذر گاه سایه سرودی دیگرگونه آغاز کرده ام

 

[بارانی]

مرا می‌بینی و هر دم زیادت می‌کنی دردم
تو را می‌بینم و میلم زیادت می‌شود هر دم

 

[comudf]

ماهی ننهد آب ذخیره هرگز
چون بی‌دریا هیچ نخواهد بودن

 

[بارانی]

نتوان وصف تو گفتن که تو در فهم نگنجی
نتوان شبه تو گفتن که تو در وهم نیایی

 

[comudf]

یاسمنی چند که بیدی کنند
دعوی هندو به سپیدی کنند
نظامی

 

[بارانی]

دردم از يار است و درمان نيز هم
دل فدای او شد و جان نيز هم

اين که می‌گويند آن خوشتر ز حسن
يار ما اين دارد و آن نيز هم

 

[mohammadjavaad]

5243

5243

من و تو راهمان از هم جدا تقدیرمان این است
تو چون شیرین و من از نسل فرهادم خداحافظ
اگرچه حتم دارم مرا از یاد خواهی برد
ولی هرگز تو از یادم نخواهی رفت خداحافظ
دگر بعد از تو ای خورشید تابستانی عمرم
ببارد برف دی بر تیر و مردادم خداحافظ
تو را با لحظه های سبز و شیرینت رها کردم
نگاهت را پس از انکه ندا دادی خداخافظ

 

[بارانی]

ظلم ظالم...جور صیاد
آشیانم داده بر باد....
ای خدا ای فلک ای طبیعت ....
شام تاریک ما را سحر کن..

ملک الشعرای بهار......

 

[mohammadjavaad]

5243

5243

نمیدانم چه میخواهم بگویم
زبانم در دهان باز بسته است
در تنگ قفس باز است و افسوس
که بال مرغ اوازم شکستست
نمیدانم چه میخواهم بگویم
غمی در استخوانم میگدازد
خیال ناشناسی اشنا رنگ
گهی میسوزدم گه مینوازد
ابتهاج

 

[comudf]

دیگــر ننشیــند شیخ، بر مسند تزویر
دیگــر نشــود مســجد، دکـّان تقـدس

 

[mohammadjavaad]

5243

5243

سالها دل طلب جام جم از ما میکرد
وانچه خود داشت ز بیگانه تمنا میکرد
گوهری کز صدف کون و مکان بیرون است
طلب از گمشدگان لب دریا میکرد

 

[= nAviD =]

در ابعاد این عصر خاموش
من از طعم تصنیف در متن ادراک یک کوچه تنهاترم
بیا تا برایت بگویم چه اندازه تنهایی من بزرگ است
و تنهایی من شبیخون حجم ترا پیش بینی نمی کرد
و خاصیت عشق این است.

 

[mohammadjavaad]

5243

5243

تا سحر چشم یار چه بازی کند که بازبنیاد بر کرشمه جادو نهاده ایم

 

[2sadaf2]

مرغ دربا بادبانهای بلندش را
بر مسیر باد می افراشت!
سینه می سایید بر موج هوا
آن گونه خوش،زیبا
که گفتی آسمان را آب می پنداشت

 

[hilari]

تو را باید ز خویش آموختن علم وفاداری
چه حاجت با معلم صاحبان درک عالی را
هنوز اندک شعوری دارم ای ساقی ز من مگذر
به چشم مست خود تکلیف کن این جام خالی را

 

[amarjani200]

امان ازسایه های سرد
امان از دشمن بی درد
چه پایانی بر این آغاز
صبوری هم نخواهم کرد

 

[گلابتون]

دي وعده داد وصلم و در سر شراب داشت ... امروز تا چه گويد و بازش چه در سر است
در كوي ما شكسته دلي ميخرند و بس .........بازار خودفروشي از آن سوي ديگر است

 

[sare_r]

ترا من زهر شیرین خوانم ای عشق
که نامی خوش تر از اینت ندانم
وگر-هر لحظه-رنگی تازه گیری
به غیر از زهر شیرینت نخوانم.

 

[secret_f]

موی سپید بر سر من تاخت
ای دریغ پیچید روزگار کفن بر جوانیم

 

[بارانی]

من ان خنجر به پهلويم که دردم را نمي گويم....

به زير ضربه هاي غم نیفتد خم به ابرويم....

 

[secret_f]

من از خدا خواستم،
نغمه های عشق مرا به گوشت
برساند تا لبخند مرا
هرگز فراموش نكنی و
ببینی كه سایه ام به
دنبالت است تا هرگز
نپنداری تنهایی.
ولی اكنون تو رفته ای ،
من هم خواهم رفت
فرق رفتن تو با من این
است كه من شاهد رفتن تو هستم