مشاعرۀ سنّتی

lilium.y

عضو جدید
کاربر ممتاز
یک عمر دویدیم و به جایی نرسیدیم
یک آه کشیدیم و رسیدیم به معراج
ای کشتۀ سوزاندۀ بر باد سپرده
جز عشق نیاموختی از قصه حلاج...:gol:
 

sar sia

کاربر بیش فعال
تمام شب در میخـانه را کمین زده ام

سیاه مست ترین تاک را زمین زده ام
برای اینـکه نیاید بــه چشمهایـم خواب
دلی به آب و به دل ، آب آتشین زده ام
 

MisyoMasoud

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
من عاشق عشق و عشق هم عاشق من

تن عاشق جان آمد و جان عاشق تن

گه من آرم دو دست در گردن او

گه او کشدم چو دلربایان گردن

مولانا
 

*M.A*

کاربر بیش فعال
نباشد ناله و فریاد اهل دل ز مهجوری

سپند از قرب آتش می کشد افغان نه از دوری
 

MisyoMasoud

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
یک وجب از صورتت تا بوسه هایم مانده بود
شرم ناز گونه هایت دست من را خوانده بود

دست می انداخت عطر گیسوانت یاس را
وه که پیچ و تاب مویت باد را پیچانده بود
 

*M.A*

کاربر بیش فعال
وای! این پیر خرابات هم از اهل ریاست
زهر در شیشه دهد جای می، این باده فروش
دیدمش دوش ز میخانه به مسجد بشتافت
دل صنم خانه ی اهریمن و سجاده به دوش!
 

MisyoMasoud

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
نه غزل نوشته بودم نه ترانه ای سرودم

که به حرمت سکوتم، تو به دیدنم بیائی

نه سراغ من گرفتی نه سخن به نامه گفتی

به همان بهـانه ای که،نشنیده ای ندائــی
 

*M.A*

کاربر بیش فعال
یا رب تو چنان کن که پریشان نشوم
محتاج برادران و خویشان نشوم

بی منت خلق خود مرا روزی ده
تا از در تو بر در ایشان نشوم
 

*ABER*

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
من چه دانم که چرا از تو جدا افتادم؟
نیک نزدیک بدم، دور چرا افتادم؟
چه گنه کرد دلم، کز تو چنین دور افتاد؟
من چه کردم که ز وصل تو جدا افتادم؟
 

MisyoMasoud

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
مرحبا ای یار، من مستم ز چشمانت یقین
می برد قلب مرا یاد تو ای زیبا ترین

هم سرای قلب من، سر زن و هم دل جا گذار
جسم من قربان تو، وا کن دلُ و بر جان نشین

سینه پُر درد است و درمانش نگاهی از نگار
یار من شو ناز کن، دل باز کن، عشق است چنین

اینچنین هر لحظه ام، یادت به رویا ساز شد
دل به غم دمساز شد، برخیز و رخسارم ببین

یک شبی بر تخت رویای تو باید رخنه شد
رخت و تختت را به هم پیچیده و دل در کمین

من به یادت عادت دیرینه دارم دلبرم
یاد تو مشروب و من هم ساقیِ مستم، همین
 

*ABER*

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
ندانم کان مه نامهربان یادم کند یا نه
فریب انگیز من با وعده ای شادم کند یا نه؟
خرابم، آنچنان کز باده هم تسکین نمی یابم
لب گرمی شود پیدا که آبادم کند یا نه؟
 

MisyoMasoud

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
ﯾﮏ ﺩﻡ ﺑﯿﺎ ﺑﺎ ﻋﺎﺷﻘﺎﻥ ﺩﺳﺘﯽ ﺑﭽﺮﺧﺎﻥ ﻭ ﺑﺮﻭ

ﭼﺮﺧﯽ ﺑﺰﻥ، ﻣﺴﺘﯽ ﻧﻤﺎ، ﺩﻝ ﺭﺍ ﺑﺸﻮﺭﺍﻥ ﻭ ﺑﺮﻭ

ﺗﺎ ﺭﻭﺯﮔﺎﺭ ﻭﺍﭘﺴﯿﻦ ﻋﺎﺷﻖ ﻧﺒﯿﻨﺪ ﺷﻮﺭ ﻭﺻﻞ

ﺩﺭ ﺁﺧﺮﯾﻦ ﺭﻭﺯ ﻓﻠﮏ، ﭼﺮﺧﯽ ﺑﭽﺮﺧﺎﻥ ﻭ ﺑﺮﻭ
 

zahra.71

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
ﯾﮏ ﺩﻡ ﺑﯿﺎ ﺑﺎ ﻋﺎﺷﻘﺎﻥ ﺩﺳﺘﯽ ﺑﭽﺮﺧﺎﻥ ﻭ ﺑﺮﻭ

ﭼﺮﺧﯽ ﺑﺰﻥ، ﻣﺴﺘﯽ ﻧﻤﺎ، ﺩﻝ ﺭﺍ ﺑﺸﻮﺭﺍﻥ ﻭ ﺑﺮﻭ

ﺗﺎ ﺭﻭﺯﮔﺎﺭ ﻭﺍﭘﺴﯿﻦ ﻋﺎﺷﻖ ﻧﺒﯿﻨﺪ ﺷﻮﺭ ﻭﺻﻞ

ﺩﺭ ﺁﺧﺮﯾﻦ ﺭﻭﺯ ﻓﻠﮏ، ﭼﺮﺧﯽ ﺑﭽﺮﺧﺎﻥ ﻭ ﺑﺮﻭ

وقت است که بر لب شکفد غنچه ی لبخند
تا چند به دل لاله ی داغینه توان کاشت؟

 

MisyoMasoud

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
تا جهان باشد نخواهم در جهان هجران عشق

عاشقم بر عشق و هرگز نشکنم پیمان عشق

تا حدیث عاشقی و عشق باشد در جهان

نام من بادا نوشته بر سر دیوان عشق
 

zahra.71

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
تا جهان باشد نخواهم در جهان هجران عشق

عاشقم بر عشق و هرگز نشکنم پیمان عشق

تا حدیث عاشقی و عشق باشد در جهان

نام من بادا نوشته بر سر دیوان عشق



قــضــای آسـمـانـی بـود مـشـتـاقـی و مـهـجـوری
چــه تـدبـیـری تـوانـم بـا قـضـای آسـمـانـی کـرد
 
Similar threads
Thread starter عنوان تالار پاسخ ها تاریخ
naghmeirani اولین مسابقۀ "مشاعرۀ سنتی دور همی" با جایزه مشاعره 109
Fo.Roo.GH مشاعرۀ شاعران مشاعره 11

Similar threads

بالا