اگرچه زندگی امید , اگرچه مرگ چاره ساز ...
ولی به داد دَرد من نه این نه آن نمی رسد ..!
![]()
دل گفت فروکش کنم این شهر به بویش
بیچاره ندانست که یارش سفری بود
اگرچه زندگی امید , اگرچه مرگ چاره ساز ...
ولی به داد دَرد من نه این نه آن نمی رسد ..!
![]()
دل گفت فروکش کنم این شهر به بویش
بیچاره ندانست که یارش سفری بود
دادیم به یک جلوهٔ رویت دل و دین را
تسلیم تو کردیم هم آن را و هم این را
![]()
اسرار ازل را نه تو دانی و نه من
وین حل معما نه تو خوانی و نه من
ممنون از همراهیتون. شبتون بخیـــــــر![]()
نگاهي مي كنم از دور آن رخسـار نيكو را
نميخواهم ز عشق خويشتن ، آگه كنــم او را
![]()
ممنون از شعرهاي زيبايت ، شب شما خوش
سلام
آیینه سکندر جام می است بنگر
تا بر تو عرضه دارد احوال ملک دارا
ترکان پارسیگو بخشندگان عمرند
ساقی بده بشارت رندان پارسا را
شبتون خوش
ای مرگ میرسی به من اما چقدر زود
ای عشق میرسی به من اما چقدر دیر
![]()
![]()
اسرار ازل را نه تو دانی و نه من
وین حل معما نه تو خوانی و نه من
ممنون از همراهیتون. شبتون بخیـــــــر![]()
سلام
آیینه سکندر جام می است بنگر
تا بر تو عرضه دارد احوال ملک دارا
ترکان پارسیگو بخشندگان عمرند
ساقی بده بشارت رندان پارسا را
شبتون خوش
اشتباهى كه همه عمر پشيمانم از آن ؛
اعتماديست كه بر مردم دنيا كردم
ما ز یاران چشم یاری داشتیم
خود غلط بود انچه میپنداشتیم
دوستان تشریف بیارید برای مشاعره
ممنون از حضور دوستان در اولین دور مسابقه مشاعره
فعلا با اجازه من برم
سلاممن آن گلبرگ مغرورم که میمیرم ز بی آبی / ولی با منت و خواری پی شبنم نمیگردم
سلام
من درد تو را ز دست آسان ندهم
دل بر نکنم ز دوست تا جان ندهم
من آن گلبرگ مغرورم که میمیرم ز بی آبی / ولی با منت و خواری پی شبنم نمیگردم
سلام... من ندانستم از اول که تو بی مهر و وفایی عهد نابستن از آن به که ببندی و نیایی
یاری ز ره رسیده , بُوَد "نگار" نامش
دنیا شود خدایا همه شیرین به کامش
![]()
سلام به شما دوست عزيز
وای سلام به به چه شعری
شبی پرسیدمش با بی قراری/ به غیر از من کسی را دوست داری / به چشمش اشک شد از شرم جاری / میان گریه هایش گفت آری
یاری ز ره رسیده , بُوَد "نگار" نامش
دنیا شود خدایا همه شیرین به کامش
![]()
سلام به شما دوست عزيز
یوسف گمگشته باز اید به کنعان غم مخوروای سلام به به چه شعری
شبی پرسیدمش با بی قراری/ به غیر از من کسی را دوست داری / به چشمش اشک شد از شرم جاری / میان گریه هایش گفت آری
دیریست که دلدار پیامی نفرستاد
یک به یک اسرار دل بنگر که پیدا می شود
عاشق بی دل چنین از غصه شیدا می شود
![]()
شرمنده باد یاری ،تا چشم دور دیده!
یاری جدید گزیده!نامش نگار بوده!
دیریست که دلدار پیامی نفرستاد
ننوشت سلامی و کلامی نفرستاد
باسلام خدمت دوستان عزیز...![]()
در صدر روم است ترا منزل و جائي
باشد که به ما هديه کني عشق و صفائي
ما منتظر شعر تو هستيم و سرائي
چون دير کني داد زنم : اي دوست کجائي ! ؟
![]()
سلام خوش امدي عزيز
من آن گلبرگ مغرورم که میمیرم ز بی آبی / ولی با منت و خواری پی شبنم نمیگردم
یک روز می آیی که من دیگر دچارت نیستم
از صبر لبریزم ولی چشم انتظارت نیستم
سلام
یار اگر نیست نکن شکوه ز تقدیر جهاندر صدر روم است ترا منزل و جائي
باشد که به ما هديه کني عشق و صفائي
ما منتظر شعر تو هستيم و سرائي
چون دير کني داد زنم : اي دوست کجائي ! ؟
![]()
سلام خوش امدي عزيز
ما زنده به عشقيم ولي عشق تب دوست
ما طالب مرگيم ولي در طلب دوست
![]()
سلام - خوش آمدي![]()
یار اگر نیست نکن شکوه ز تقدیر جهان
او خودش هم شده دلگیر از این کار جهان
چاره اش نیست ولی در عجبم عشق چنان
بکشاند وی به اینجا، که دهد به نامه پایان!
یار اگر نیست نکن شکوه ز تقدیر جهان
او خودش هم شده دلگیر از این کار جهان
چاره اش نیست ولی در عجبم عشق چنان
بکشاند وی به اینجا، که دهد به نامه پایان!
نامم به عاشقی شد و گویند توبه کن
توبت چه فایده دارد که نام شد!!
نه بلبل خواهد ازبوستان جدايي
نه گل دارد خيال بي وفايي
اگر گفتي مرا الان چه حالي است
ميان قلب من جاي تو خالي است
![]()
دل داده ام برباد برهرچه باداباد
مجنون ترازليلي شيرين ترازفرهاد
![]()
تا غــزل هست دل غمزده ات مال من است
من به دنبال تو چشم تو به دنبال من است
Thread starter | عنوان | تالار | پاسخ ها | تاریخ |
---|---|---|---|---|
![]() |
اولین مسابقۀ "مشاعرۀ سنتی دور همی" با جایزه | مشاعره | 109 | |
![]() |
مشاعرۀ شاعران | مشاعره | 11 |