مشاعرۀ سنّتی

modir banoo

عضو جدید
کاربر ممتاز
نگاهت با دلم جور است انگار
صدايت كاملن شور است انگار
تو زجنس غزل هاي جنوبي
و هجرانت سيـانوراست انگار





راهیست راه عشق که هیچش کناره نیست
آنجا جز آن که جان بسپارند چاره نیست
 

vinca

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
یا میا هر شب به خوابم یا بمان بیش از دمی
تا به کی باید بسوزم ای دریغ از مرهمی...

یا رب ز باغ وصل نسیمی بمن رسان
وین خسته را بکام دل خویشتن رسان

داغ فراق تا بکیم بر جگر نهی
یک روز مرهمی بدل ریش من رسان
 

pearan

عضو جدید
کاربر ممتاز

یا رب ز باغ وصل نسیمی بمن رسان
وین خسته را بکام دل خویشتن رسان

داغ فراق تا بکیم بر جگر نهی
یک روز مرهمی بدل ریش من رسان

نوای چنگ بدانسان زند صلای صبوح

که پیر صومعه راه در مغان گیرد

نکال شب که کند در قدح سیاهی مشک
در او شرار چراغ سحرگهان گیرد
 

gelayor14

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز

نوای چنگ بدانسان زند صلای صبوح

که پیر صومعه راه در مغان گیرد

نکال شب که کند در قدح سیاهی مشک
در او شرار چراغ سحرگهان گیرد
دوش سودای رخش گفتم ز سر بیرون کنم
گفت کو زنجیر تا تدبیر این مجنون کنم
 

vinca

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
دوش سودای رخش گفتم ز سر بیرون کنم
گفت کو زنجیر تا تدبیر این مجنون کنم

مهجور تو را شب خیالی که مپرس
رنجور تو را روز ملالی که مپرس

گفتی هاتف چه حال داری بی من
در گوشه‌ای افتاده به حالی که مپرس
 

mansourblogfa

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
مهجور تو را شب خیالی که مپرس
رنجور تو را روز ملالی که مپرس

گفتی هاتف چه حال داری بی من
در گوشه‌ای افتاده به حالی که مپرس



سرزنشم مكن اگر از همه پا كشيده ام ... طبع لطيف آدمي با همه سر نمي كند
 

mehdi.chem

مدیر تالار شیمی
مدیر تالار
کاربر ممتاز
تو را باغير مي بينم وصدايم درنمي آيد
دلم ميسوزد و کاري زدستم بر نمي آيد



,•’``’•,•’``’•,
•,`,
’`,•’
در دایره قسمت ما نقطه تسلیمیم
لطف آنچه تو اندیشی حسن آنچه تو فرمایی
 

baran 2012

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز

دانی ز چه عشق گلرخان مطلوبست
با بهر چه سار و سوزشان مطلوبست

از دوزخ مرهوب و بهشت مرغوب
آگاه شدن درین جهان مطلوبست


تا طاق ابروی بت من تا به تا شد
دردی کشان پیمانه هاشان را شکستند
 

vinca

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز

تا طاق ابروی بت من تا به تا شد
دردی کشان پیمانه هاشان را شکستند

در بخشش حسن آن رخ و زلفی که توراست
یک قسم فتادند چنان کایزد خواست

حسن تو بهار است و شب و روز آراست
قسم شب و روز در بهار آید راست
 

baran 2012

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
در بخشش حسن آن رخ و زلفی که توراست
یک قسم فتادند چنان کایزد خواست

حسن تو بهار است و شب و روز آراست
قسم شب و روز در بهار آید راست



تبه کردم جوانی تا کنم خوش زندگـــــــــــــــــانی را

چه سود از زندگانی چون تبه کردم جوانـــــــــــی را
 

رجایی اشکان

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
روز وصال دوستان دل نرود به بوستان
یا به گلی نگه کند یا به جمال نرگسی

[FONT=&quot]یک طایفه رابهرمکافات سرشتند/ یک سلسله رابهرملاقات گزیدند[/FONT][FONT=&quot]
[/FONT][FONT=&quot]یک فرقه به عشرت درکاشانه گشادند/ یک زمره به حسرت سرانگشت گزیدند[/FONT][FONT=&quot]

[/FONT]
 

baran 2012

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
یک طایفه رابهرمکافات سرشتند/ یک سلسله رابهرملاقات گزیدند
یک فرقه به عشرت درکاشانه گشادند/ یک زمره به حسرت سرانگشت گزیدند


دلا خو کن ب تنهایی ک از تن ها بلا خیزد
سعادت آن کسی دارد ک از تن ها بپرهیزد......
 

vinca

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
دلا خو کن ب تنهایی ک از تن ها بلا خیزد
سعادت آن کسی دارد ک از تن ها بپرهیزد......

در عهد من آن که لاف سنج سخن است
خونش هدر است، قاتلش نظم من است

گوسالهٔ سامری اگر بانگ زند
اعجاز مسیح لقمهٔ دندان شکن است
 

mehdi.chem

مدیر تالار شیمی
مدیر تالار
کاربر ممتاز

در عهد من آن که لاف سنج سخن است
خونش هدر است، قاتلش نظم من است

گوسالهٔ سامری اگر بانگ زند
اعجاز مسیح لقمهٔ دندان شکن است
تا بوی زلف یار در آبادی من است
هر لب که خنده ای کند از شادی من است
 

sahar-architect

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
ترسم که اشک در غم ما پرده در شود
وین راز سر به مهر به عالم سمر شود
 
Similar threads
Thread starter عنوان تالار پاسخ ها تاریخ
naghmeirani اولین مسابقۀ "مشاعرۀ سنتی دور همی" با جایزه مشاعره 109
Fo.Roo.GH مشاعرۀ شاعران مشاعره 11

Similar threads

بالا