مشاعرۀ سنّتی

mehdi.chem

مدیر تالار شیمی
مدیر تالار
کاربر ممتاز
مي شود قصه ي شهرم تکرار
پر از خستگي و بي ثمري
اين شده مشق شب هر شب ما
صفحه ها سادگي و بي خبري

یکی درد و یکی درمان پسندد
یکی وصل و یکی هجران پسندد
من از درمان و درد و وصل و هجران
پسندم آنچه را جانان پسندد
 

MaRaL.arch

کاربر فعال تالار مهندسی معماری ,
کاربر ممتاز
یکی درد و یکی درمان پسندد
یکی وصل و یکی هجران پسندد
من از درمان و درد و وصل و هجران
پسندم آنچه را جانان پسندد

دي ميشد و گفتم صنما عهد به جاي ار
گفتا غلطي خواجه در اين عهد وفا نيست
 

mehdi.chem

مدیر تالار شیمی
مدیر تالار
کاربر ممتاز
دلتنگم و با هیچ کسم میل سخن نیست
کس در همه آفاق به دل تنگی من نیست
تا کی به تمنای وصال تو یگانه
اشکم شود از هر مژه چون سیل روانه
خواهد که سرآید غم هجران تو یا نه؟
ای تیر غمت را دل عشاق نشانه
 

gelayor14

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
تا کی به تمنای وصال تو یگانه
اشکم شود از هر مژه چون سیل روانه
خواهد که سرآید غم هجران تو یا نه؟
ای تیر غمت را دل عشاق نشانه
هر که در این بزم مقرب تر است
جام بلا بیشترش می دهند:gol::gol:
مرسی از همراهیت مهدی عزیز
 

mehdi.chem

مدیر تالار شیمی
مدیر تالار
کاربر ممتاز
هر که در این بزم مقرب تر است
جام بلا بیشترش می دهند:gol::gol:
مرسی از همراهیت مهدی عزیز
دارد به جانم لرز می افتد رفیق، انگار پاییزم
دارم شبیه برگ های زرد و خشک از شاخه می ریزم

خواهش میکنم، ممنون از شما:gol:
 

mehdi.chem

مدیر تالار شیمی
مدیر تالار
کاربر ممتاز
یا خاطر خویشتن به ما ده
یا خاطر ما ز دست بگذار
رو سر بنه به بالین تنها مرا رها کن
ترک من خراب شب گرد مبتلا کن
ماییم و موج سودا شب تا به روز تنها
خواهی بیا ببخشا خواهی برو جفا کن
از من گریز تا تو هم در بلا نیفتی
بگزین ره سلامت ترک ره بلا کن
 

vinca

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
رو سر بنه به بالین تنها مرا رها کن
ترک من خراب شب گرد مبتلا کن
ماییم و موج سودا شب تا به روز تنها
خواهی بیا ببخشا خواهی برو جفا کن
از من گریز تا تو هم در بلا نیفتی
بگزین ره سلامت ترک ره بلا کن

نی اهل دلی که بشنوم زو رازی
نی هم نفسی که باشدم دمسازی

کی باشد و کی که با پر و بال فنا
در عالم لامکان کنم پروازی
 

MaRaL.arch

کاربر فعال تالار مهندسی معماری ,
کاربر ممتاز

نی اهل دلی که بشنوم زو رازی
نی هم نفسی که باشدم دمسازی

کی باشد و کی که با پر و بال فنا
در عالم لامکان کنم پروازی
یاری اندر کس نمی بینم یاران را چه شد
دوستی کی آخر آمد دوستداران را چه شد .
 

MaRaL.arch

کاربر فعال تالار مهندسی معماری ,
کاربر ممتاز
تا با سر زلف تو مرا کار افتاد
بیچاه دلم در غم بسیار افتاد
در فصل تگرگ عاشقت میمانم
با ریزش برگ عاشقت میمانم
هر چند تبر به ریشه ام میکوبی
تا لحظه مرگ عاشقت میمانم . . .
 

mehdi.chem

مدیر تالار شیمی
مدیر تالار
کاربر ممتاز
در فصل تگرگ عاشقت میمانم
با ریزش برگ عاشقت میمانم
هر چند تبر به ریشه ام میکوبی
تا لحظه مرگ عاشقت میمانم . . .
می تواند که تو را سخت زمینگیر کند
درد یک بغض اگر بین گلو گیر کند
آسمان بر سرم آوار شد آن لحظه که گفت
قسمت این است بنا نیست که تغییر کند
...
 

vinca

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز

یک قطره ام و گاه چنان موج می زنم
در خود که ناگزیری دریا ببینیم

مردان نه بهشت و رنگ و بو می‌خواهند
یا موی خوش و روی نکو می‌خواهند

یاری دارند مثل و مانندش نیست
در دنیی و آخرت هم او می‌خواهند
 

MaRaL.arch

کاربر فعال تالار مهندسی معماری ,
کاربر ممتاز

مردان نه بهشت و رنگ و بو می‌خواهند
یا موی خوش و روی نکو می‌خواهند

یاری دارند مثل و مانندش نیست
در دنیی و آخرت هم او می‌خواهند


دیدی آنرا که تو خواندی به جهان یار ترین
چه دل ازار ترین شد چه دل ازار ترین...............
 
Similar threads
Thread starter عنوان تالار پاسخ ها تاریخ
naghmeirani اولین مسابقۀ "مشاعرۀ سنتی دور همی" با جایزه مشاعره 109
Fo.Roo.GH مشاعرۀ شاعران مشاعره 11

Similar threads

بالا