مشاعرۀ سنّتی

vinca

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
یک قصه بیش نیست غم عشق و وین عجب
کز هر زبان که می شنوم نامکرر است

تا در طلب دوست همی بشتابم
عمرم به کران رسید و من در خوابم

گیرم که وصال دوست در خواهم یافت
این عمرگذشته راکجا دریابم
 

vinca

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
من از بیگانگان هرگز ننالم
که با من هر چه کرد آن آشنا کرد

در کشاکش از زبان آتشین بودم چو شمع
تا نپیوستم به خاموشی نیاسودم چو شمع

دیدنم نادیدنی، مد نگاهم آه بود
در شبستان جهان تاچشم بگشودم چو شمع
 

modir banoo

عضو جدید
کاربر ممتاز
در کشاکش از زبان آتشین بودم چو شمع
تا نپیوستم به خاموشی نیاسودم چو شمع

دیدنم نادیدنی، مد نگاهم آه بود
در شبستان جهان تاچشم بگشودم چو شمع


عاشقی شیوه رندان بلاکش باشد
نازپرورده تنعم نبرد راه به دوست
 

vinca

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
عاشقی شیوه رندان بلاکش باشد
نازپرورده تنعم نبرد راه به دوست

تا شد از نیسان رهین منت احسان صدف
شد ز خجلت زیر دامن بحر را پنهان صدف

از قناعت گرد اگر می کرد آب روی خویش
زود می شد سیر چشم از گوهر غلطان صدف
 

salvador

کاربر فعال ادبیات
کاربر ممتاز
فکر آب و نان نگردد در دل حیران عشق

نعمت دیدار می باشد غذا آیینه را



- صائب تبریزی



 

mehdi.chem

مدیر تالار شیمی
مدیر تالار
کاربر ممتاز
اگر دلدار بی مهر است من هم غیرتی دارم

گر او رفت از نظر من نیز خواهم رفت از یادش


- شاپور تهرانی
شام تاریک غمش را گر سحر کردم چه سود؟
کز پس آن نوبت روز سیاهم می رسد

ملک الشعرا بهار
 

vinca

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
مرا دردیست در سینه اگر گویم زبان سوزد
اگر پنهان کنم ترسم که مغز استخوان سوزد

در چمن دوش ببوی تو گذر می‌کردم
قدح لاله پر از خون جگر می‌کردم

پای سرو از هوس قد تو می‌بوسیدم
در گل از حسرت روی تو نظر می‌کردم
 

modir banoo

عضو جدید
کاربر ممتاز
در چمن دوش ببوی تو گذر می‌کردم
قدح لاله پر از خون جگر می‌کردم

پای سرو از هوس قد تو می‌بوسیدم
در گل از حسرت روی تو نظر می‌کردم


میل من سوی وصال و قصد او سوی فراق
ترک کام خود گرفتم تا برآید کام دوست
 

pearan

عضو جدید
کاربر ممتاز
تا پای کسی سلسله آرا نشود
او را سر قدر آسمان سا نشود

باز ار نشود صید و نیفتد در قید
او را به سر دست شهان جا نشود


در خلوص منت ار هست شکی تجربه کن

کس عیار زر خالص نشناسد چو محک
 

*zahedan

عضو جدید
کاربر ممتاز
کسي جرمي نکرده ، گر به ما ، اين روزها ، عشقي نميورزه
بهايي داشت ، اين دل ، پيشتر ها ، که اين روزا ، نمي ارزه

Ƹ̵̡Ӝ̵̨̄Ʒ….. (
)..........…’•,(
),•’ ..........…(
)
.....Ƹ̵̡Ӝ̵̨̄Ʒ
 

vinca

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
کسي جرمي نکرده ، گر به ما ، اين روزها ، عشقي نميورزه
بهايي داشت ، اين دل ، پيشتر ها ، که اين روزا ، نمي ارزه



همرهی با غیر و از من احتراز از بهر چیست
خود چه کردم با تو چندین خشم و ناز از بهر چیست

باز با من هر زمانش خشم و نازی دیگر است
خشم و ناز او نمی‌دانم که باز از بهر چیست
 

MaRaL.arch

کاربر فعال تالار مهندسی معماری ,
کاربر ممتاز
همرهی با غیر و از من احتراز از بهر چیست
خود چه کردم با تو چندین خشم و ناز از بهر چیست

باز با من هر زمانش خشم و نازی دیگر است
خشم و ناز او نمی‌دانم که باز از بهر چیست

تاسرزلف تو در دست نسیم افتادست
دل سودازده از غصه دو نیم افتادست
 

*zahedan

عضو جدید
کاربر ممتاز
تو بودي آن دم صبح اميد كز سر مهر
بر آمدي و سر آمد شبان ظلماني
شنيده ام كه ز من ياد مي كني گه گه
ولي به مجلس خاص خودم نمي خواني

[FONT=&quot]ƹ̵̡[/FONT][FONT=&quot]ӝ̵̨̄[/FONT]ʒ* * * * * * *
* * * * * *[FONT=&quot]ƹ̵̡[/FONT][FONT=&quot]ӝ̵̨̄[/FONT]ʒ
 

baran 2012

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
تو بودي آن دم صبح اميد كز سر مهر
بر آمدي و سر آمد شبان ظلماني
شنيده ام كه ز من ياد مي كني گه گه
ولي به مجلس خاص خودم نمي خواني

ƹ̵̡ӝ̵̨̄ʒ* * * * * * *
* * * * * *ƹ̵̡ӝ̵̨̄ʒ


یاد باد آن که سر کوی توأم منزل بود
دیده را روشنی از خاک درت حاصل بود
 

*zahedan

عضو جدید
کاربر ممتاز


دمی بوره بوین حالم ته دلبر
دلم تنگه شبی با مو بسر بر

ته گل بر سر زنی ای نو گل مو
به جای گل زنم مو دست بر سر

راهی نمانده نازنین از مرز حسم تا یقین
حالا که هستی ام شدی ایثار عشقم را ببین

[FONT=&quot]Ƹ[/FONT]̵̡[FONT=&quot]Ӝ[/FONT]̵̨̄Ʒ….. (
)......…’•,(
),•’ .......…(
)
.....[FONT=&quot]Ƹ[/FONT]̵̡[FONT=&quot]Ӝ[/FONT]̵̨̄Ʒ
 

MaRaL.arch

کاربر فعال تالار مهندسی معماری ,
کاربر ممتاز
راهی نمانده نازنین از مرز حسم تا یقین
حالا که هستی ام شدی ایثار عشقم را ببین

Ƹ̵̡Ӝ̵̨̄Ʒ….. (
)......…’•,(
),•’ .......…(
)
.....Ƹ̵̡Ӝ̵̨̄Ʒ

نازنینا ما ب ناز تو جوانی داده ایم
دیگر اکنون با جوانان ناز کن.با ما چرا؟
 

*zahedan

عضو جدید
کاربر ممتاز
نازنینا ما ب ناز تو جوانی داده ایم
دیگر اکنون با جوانان ناز کن.با ما چرا؟

از دست عدو نالهٔ من از سر ِ درد است
اندیشه هرآن‌کس کند از مرگ، نه مرد است
جان‌بازی عشاق، نه چون بازی نرد است
مردی اگرت هست، کنون وقت نبرد است


[FONT=&quot]ƹ̵̡[/FONT][FONT=&quot]ӝ̵̨̄[/FONT]ʒ* * * * ** * * * *
* * * * ** * * *[FONT=&quot]ƹ̵̡[/FONT][FONT=&quot]ӝ̵̨̄[/FONT]ʒ
…..............…,•’``’•,•’``’• ,[FONT=&quot]Ƹ̵̡[/FONT][FONT=&quot]Ӝ̵̨̄[/FONT]Ʒi
...........…...…’•,,عشق` ,•’[FONT=&quot]Ƹ̵̡[/FONT][FONT=&quot]Ӝ̵̨̄[/FONT]Ʒi
..............……....`’• ,,•’`[FONT=&quot]Ƹ̵̡[/FONT][FONT=&quot]Ӝ̵̨̄[/FONT]Ʒi
 
Similar threads
Thread starter عنوان تالار پاسخ ها تاریخ
naghmeirani اولین مسابقۀ "مشاعرۀ سنتی دور همی" با جایزه مشاعره 109
Fo.Roo.GH مشاعرۀ شاعران مشاعره 11

Similar threads

بالا