مشاعرۀ سنّتی

[IRANIAN VOCAL]

دل خویش را بگفتم چو تو دوست می‌گرفتم نه عجب که خوبرویان بکنند بی‌وفایی

تو جفای خود بکردی و نه من نمی‌توانم

که جفا کنم ولیکن نه تو لایق جفایی




از مشاعره با شما لذت بردم .. با اجازه من میرم ..
پایدار باشید ..

یار با ماست چه حاجت که زیادت طلبیم ....... دولت صحبت آن مونس جان ما را بس

مرسی از لطفتون که همراهی کردین. منم از حضور شما لذت بردم. پاینده باشید.

 

[vinca]

یار با ماست چه حاجت که زیادت طلبیم
دولت صحبت آن مونس جان ما را بس

سازنده چو ترکیب طبایع آراست
از بهر چرا فکندش اندر کم و کاست
گر نیک آمد شکستن از بهر چه بود
ور نیک نیامد این صُوَر عیب کرا است

 

[baran72]

سازنده چو ترکیب طبایع آراست
از بهر چرا فکندش اندر کم و کاست
گر نیک آمد شکستن از بهر چه بود
ور نیک نیامد این صُوَر عیب کرا است

ترسم که اشک در غم ما پرده در شود
وین راز سر به مهر به عالم ثمر شود

 

[self.f_t_m990]

ترسم که اشک در غم ما پرده در شود
وین راز سر به مهر به عالم ثمر شود

در کوی نیک نامان ما را گذر ندادند// گر تو نمی پسندی تغییر ده قضا را

 

[فانوس خیس]

در کوی نیک نامان ما را گذر ندادند// گر تو نمی پسندی تغییر ده قضا را

آه کز طعنه ی بد خواه ندیدم رویت
نیست چون آیینه ام روی ز آهن چه کنم

 

[self.f_t_m990]

آه کز طعنه ی بد خواه ندیدم رویت
نیست چون آیینه ام روی ز آهن چه کنم

مرا عهدیست با جانان که تا جان در بدن دارم
هواداران کویش را چو جان خویشتن دارم

 

[najme74]

مرا عهدیست با جانان که تا جان در بدن دارم
هواداران کویش را چو جان خویشتن دارم

مراد دل زتماشای باغ عالم چیست؟>>><<<به دست مردم چشم از رخ تو،گل چیدن

 

[فانوس خیس]

مراد دل زتماشای باغ عالم چیست؟>>><<<به دست مردم چشم از رخ تو،گل چیدن

نیکی پیر مغان بین که چو ما بد مستان
هر چه کردیم به چشم کرمش زیبا بود

 

[najme74]

نیکی پیر مغان بین که چو ما بد مستان
هر چه کردیم به چشم کرمش زیبا بود

دل گشاده دار چون جام شراب>>><<<سر گرفته چند چون خم دنی

 

[vinca]

دل گشاده دار چون جام شراب
سر گرفته چند چون خم دنی

یک چند به کودکی به استاد شدیم
یک چند به استادیِ خود شاد شدیم
پایان سخن شنو که ما را چه رسید
از خاک برآمدیم و بر باد شدیم

 

[tayebe_72]

یک چند به کودکی به استاد شدیم
یک چند به استادیِ خود شاد شدیم
پایان سخن شنو که ما را چه رسید
از خاک برآمدیم و بر باد شدیم

مائیم و می و مطرب و این کنج خراب ............ جان و دل و جام و جامه در رهن شراب

 

[self.f_t_m990]

مائیم و می و مطرب و این کنج خراب ............ جان و دل و جام و جامه در رهن شراب

با مدعی مگویید اسرار عشق و مستی // تا بی‌خبر بمیرد در درد خودپرستی

 

[vinca]

با مدعی مگویید اسرار عشق و مستی // تا بی‌خبر بمیرد در درد خودپرستی

یاد ایامی که در گلشن فغانی داشتیم
در میان لاله و گل آشیانی داشتیم

 

[self.f_t_m990]

یاد ایامی که در گلشن فغانی داشتیم
در میان لاله و گل آشیانی داشتیم

مسند مصر ترا ای مه کنعان که مرا // ناله هائی است در این کلبه احزان که مپرس

 

[vinca]

مسند مصر ترا ای مه کنعان که مرا
ناله هائی است در این کلبه احزان که مپرس

ساقی گل و سبزه بس طربناک شده است
دریاب که هفته دگر خاک شده است
می نوش و گلی بچین که تا درنگری
گل خاک شدست و سبزه خاشاک شدست

 

[مرتضی ساعی]

ساقی گل و سبزه بس طربناک شده است
دریاب که هفته دگر خاک شده است
می نوش و گلی بچین که تا درنگری
گل خاک شدست و سبزه خاشاک شدست

تو آمدی و ندانی مرا کجا بردی​

​

​

به بند عشق کشیدی و تا خدا بردی​

​

​

چو ذره بودم و عشق تو آفتابم کرد​

​

​

مرا نگر که کجا بودم و کجا بردی​

​

​

مهدی سهیلی​

​

​

 

[فانوس خیس]

تو آمدی و ندانی مرا کجا بردی​

به بند عشق کشیدی و تا خدا بردی​

چو ذره بودم و عشق تو آفتابم کرد​

مرا نگر که کجا بودم و کجا بردی​

مهدی سهیلی​

​

یا بخت من طریق مروت فرو گذاشت
یا او به شاهراه طریقت گذر نکرد

 

[self.f_t_m990]

تو آمدی و ندانی مرا کجا بردی​

به بند عشق کشیدی و تا خدا بردی​

چو ذره بودم و عشق تو آفتابم کرد​

مرا نگر که کجا بودم و کجا بردی​

مهدی سهیلی​

​

یار اگر ننشست با ما نیست جای اعتراض // پادشاهی کامران بود از گدایی عار داشت

 

[self.f_t_m990]

یا بخت من طریق مروت فرو گذاشت
یا او به شاهراه طریقت گذر نکرد

در دیاری که در او نیست کسی یار کسی // کاش یارب که نیفتد به کسی کار کسی

 

[فانوس خیس]

در دیاری که در او نیست کسی یار کسی // کاش یارب که نیفتد به کسی کار کسی

یارب اندر دل آن خسرو شیرین انداز
که به رحمت گذری بر سر فرهاد کند

 

[نگار پاستور]

یارب اندر دل آن خسرو شیرین انداز
که به رحمت گذری بر سر فرهاد کند

دیدار شد میسر و بوس و کنار هم

از بخت شکر دارم و از روزگار هم

 

[IRANIAN VOCAL]

دیدار شد میسر و بوس و کنار هم

از بخت شکر دارم و از روزگار هم

مهم زان نرگس فتان جادو ...... هزاران فتنه انگیزد ز هر سو

 

[نگار پاستور]

مهم زان نرگس فتان جادو ...... هزاران فتنه انگیزد ز هر سو

ور باورت نمی کند از بنده این حدیث

از گفته ی کمال دلیلی بیاورم

 

[IRANIAN VOCAL]

ور باورت نمی کند از بنده این حدیث

از گفته ی کمال دلیلی بیاورم

منم که گوشه ی میخانه خانقاه من است .......... دعای پیر مغان ورد صبحگاه من است

 

[نگار پاستور]

منم که گوشه ی میخانه خانقاه من است .......... دعای پیر مغان ورد صبحگاه من است

تلقین و درس اهل نظر یک اشارت است

گفتم کنایتی و مکرر نمی کنم

 

[آموس]

مهم زان نرگس فتان جادو ...... هزاران فتنه انگیزد ز هر سو

وقت آن است که صحرا گل و سنبل گیرد
خلق بیرون شده ی قوم به صحرای دگر

 

[IRANIAN VOCAL]

تلقین و درس اهل نظر یک اشارت است

گفتم کنایتی و مکرر نمی کنم

من اگر چه پیرم و ناتوان تو مرا ز درگه خود مران ....... که گذشته در غمت ای جوان همه روزگار جوانیم

 

[آموس]

تلقین و درس اهل نظر یک اشارت است

گفتم کنایتی و مکرر نمی کنم

می در بر و گل در کف و معشوق به کام است
سلطان جهانم به چنین روز غلام است

 

[IRANIAN VOCAL]

می در بر و گل در کف و معشوق به کام است
سلطان جهانم به چنین روز غلام است

تو کز محنت دیگران بی غمی ...... نشاید که نامت نهند آدمی

 

[آموس]

تو کز محنت دیگران بی غمی ...... نشاید که نامت نهند آدمی

يارب اين شمع دل افروز ز کاشانه کيست
جان ما سوخت بپرسيدکه جانانه کيست