masoomeh.bnv
عضو جدید
دوش وقت سحر از غصه نجاتم دادند
واندر ان ظلمت شب اب حیاتم دادند
واندر ان ظلمت شب اب حیاتم دادند
گرم ترانه چنگ صبوح نیست چه باک...نوای من به سحر آه عذر خواه من استدوش وقت سحر از غصه نجاتم دادند
واندر ان ظلمت شب اب حیاتم دادند
گرم ترانه چنگ صبوح نیست چه باک...نوای من به سحر آه عذر خواه من است
دل به امید روی او همدم جان نمیشود...جان به هوای کوی او خدمت تن نمیکند
دلم تنهاست ماتم دارم امشب
دلی سرشار از غم دارم امشب
باز بارانبا ترانه می خورد بر بام خانه...
سحرم دولت بیدار به بالین آمد | گفت: «برخیز که آن خسرو شیرین آمد |
قدحی درکش و سرخوش به تماشا بخرام | تا ببینی که نگارت به چه آیین آمد | |
مژدگانی بده ای خلوتی نافه گشای | که ز صحرای خُتَن آهوی مشکین آمد» |
رسم بدعهدی ایام چو دید ابر بهار | گریهاش بر سمن و سنبل و نسرین آمد | |
چون صبا گفته حافظ بشنید از بلبل | عنبرافشان به تماشای ریاحین آمد |
Thread starter | عنوان | تالار | پاسخ ها | تاریخ |
---|---|---|---|---|
مشاعره با اشعار شاهنامه | مشاعره | 17 | ||
S | مشاعره با اشعار بداهه ... | مشاعره | 151 | |
مشاعره با نام کاربر قبلی | مشاعره | 2075 | ||
P | مشاعره کودک ۷ ساله ایرانی - رها حسین پور معتمد | مشاعره | 0 | |
مشاعره با اشعار فروغ فرخ زاد | مشاعره | 441 |