گر نباشد بر زمین بارانی...
چه شود ای مهربان درمانی؟؟
گر تو باشی من به سان جنگلم...
گر نباشی من که طوفان شنم...
نوید ای پور ایران الوداع
همه یاران بگویم الوداع
گر نباشد بر زمین بارانی...
چه شود ای مهربان درمانی؟؟
گر تو باشی من به سان جنگلم...
گر نباشی من که طوفان شنم...
سالوادور نامی و عکس با نامت شده مچ
بگو ای پور ایران از کجایی؟
اتی چند روزی باشگاه نبودیبا من هیجا نیا من تنها میرم![]()
نوید ای پور ایران الوداع
همه یاران بگویم الوداع
شبانگاهانتان خوش باشد و شاد
نوید ، اتی ، باران و سالوادور خان
تو پیران بسرودی شعر زیبا
ولی نبود در آن نام خوش ما
فراموشم شد ای بانو سحرجان
شده ویرایشی زیبا هم الآن
ردیفِ آن شده نام خوش تو
ببین آن را و یک بار دگر خوان
اتی چند روزی باشگاه نبودی
راستشو بگو کجا رفته بودی
به خدا رفته بودم سقاخونه دعا کنم
فرهاد و از خداجون درخاست کنم!!خخخ![]()


حالا که کار اتی شده، پر از نیرنگ و ریاشعر بسرای برا من متفکر![]()

حالا که کار اتی شده، پر از نیرنگ و ریا
حالا که دل اتی شده ، فرسنگها دور از خدا
به من نگو دوستت دارم که باورم نمیشه
نگو فقط تو رو دارم که باورم نمیشه![]()
رضا رضاا رضا رضاا بیا بریم توی فضاا
اونجا میگم دوست دارم تا تو بشی رئیس ناسااا![]()
میارم اتی رو به خونه
میگیرم مانتوشو نشونه
همه ی پولای تو جیبشو
میشمرم دونه به دونه
اگه چشماش بگن آره
هیچکدوم کاری ندااااااره
فریاد از این دوری و داد از این جدایی
رضایی رضایی!!خخخ
با نام کاربریم باید شعر بگی!
کنون خواندم دوباره شعرت ای دوست
سپاسِ سحر از پیرانِ شعر دوست
بماند اشعار تو در یاد و خاطر
ولی پیش خدایَم سیَهم روست
با نام کاربریم باید شعر بگی!
این روزا دلم خیلی گرفته
متفکر دل تو هیچوخ نگیره![]()

)اتی کردی عکس پروفایلو عوض
به خدا رفته بودم سقاخونه دعا کنم
فرهاد و از خداجون درخاست کنم!!خخخ![]()
مهندس متفکر و فرهاد گشتند حیران
مهندس متفکر و فرهاد گشتند حیران
از این شعر پر از عشق اتی جان(خخخخخخ)
درودی به یاران اهل هنر...
زدودی ز من اشک ها و ضرر...
شروعم نخست پیران دانا بود...
که شعرش همیشه خوانا یود...
سپس بر سحر من درودم بود...
که ما را به او حق ز دیشب بود...
همی روی برگردانم کنون...
به فرهادی که بود مجنون...
این طنینی که بهشت زیر اوست...
اتی هم که هست با طنین دوست...
ماند مهندس به اخر همی...
به او گوییم متفکر ینی...
که ایشان در اول بباشد که یا...
در اخر بود نور چشم شما...

با درود از منِ پیران به شما
یک سؤال از منِ حیران به شما
معنی Nove چه باشد جانا
تا شود شعر من از آن خوانا
درودی به یاران اهل هنر...
زدودی ز من اشک ها و ضرر...
شروعم نخست پیران دانا بود...
که شعرش همیشه خوانا یود...
سپس بر سحر من درودم بود...
که ما را به او حق ز دیشب بود...
همی روی برگردانم کنون...
به فرهادی که بود مجنون...
این طنینی که بهشت زیر اوست...
اتی هم که هست با طنین دوست...
ماند مهندس به اخر همی...
به او گوییم متفکر ینی...
که ایشان در اول بباشد که یا...
در اخر بود نور چشم شما...
با درود از منِ پیران به شما
یک سؤال از منِ حیران به شما
معنی Nove چه باشد جانا
تا شود شعر من از آن خوانا
احسنت ! آقا عالی بود. تو این تاپیک باید از خودمون شعر بگیم؟ یا شعر شعرا رو تغییر بدیم؟
پس منم از این به بعد از خودم شعر میگم
کیه که هوس سایت دیگه کنه؟
وقتی که تو این تاپیک شعر میگه نُوِه (nove)

| Thread starter | عنوان | تالار | پاسخ ها | تاریخ |
|---|---|---|---|---|
|
|
مشاعره با اشعار شاهنامه | مشاعره | 18 | |
| S | مشاعره با اشعار بداهه ... | مشاعره | 151 | |
| P | مشاعره کودک ۷ ساله ایرانی - رها حسین پور معتمد | مشاعره | 0 | |
|
|
مشاعره با اشعار فروغ فرخ زاد | مشاعره | 443 | |
|
|
مشاعره عرفانی | مشاعره | 560 |