لطفا مباحث مشاوره ای وشخصی خود را دراین تاپیک مطرح فرمایید

[Takesh]

چقدر بده صمیمی ترین رفیقم که از بچگی باهاش بزرگ شدم میخواد از ایران واسه همیشه بره
چند ماهه حس عجیبی دارم

گریه نداره که
از ایران میخاد بره - از دنیا که نمیخاد بره بگو منم با خودش ببره .....

 

[modir banoo]

چقدر بده صمیمی ترین رفیقم که از بچگی باهاش بزرگ شدم میخواد از ایران واسه همیشه بره
چند ماهه حس عجیبی دارم

می فهمم چی میگین سخته
ولی الان اینقدر ارتباطات پیشرفت کرده که به مدد وایبر و اسکایپ و واتس اپ و هزار تا چیز دیگه شما می تونی هر لحظه با دوستت در ارتباط باشی
هر شب می تونی باهاش ویدئو کال داشته باشی و ببینیش
درسته که از نزدیک نمی بینیش ولی خب ارتباطتون هم قطع نمیشه و این خودش جای شکر داره

 

[Elmira2010]

چقدر بده صمیمی ترین رفیقم که از بچگی باهاش بزرگ شدم میخواد از ایران واسه همیشه بره
چند ماهه حس عجیبی دارم

منم چن سال پیش وقتی بهترین دوست زندگیم میخاس ازایران بره همچین حسی داشتم اولش سخته ولی آدمامال فراموش کردن وفراموش شدنن یه مدت بگذره به نبودنش عادت میکنی ودوستای جدیدی پیدامیکنی واون میمونه ی گوشه ی خاطرات ذهنت
البته این وسایل ارتباطی هیچوق آدمواونقدنزدیک نمیکنن که نبودشوحس نکنی یه مدت زیادباهم چت میکنین وایناولی دیگه مشغله های زندگی اونقدزیادمیشن که بانت هم نمیتونی باش نزدیک بشی
اولش سخته ولی بعدزودی غصه ی نبودش تموم میشه خودم شرایطتتوداشتم اونم چن بارواسه همین میگم

 

[consl]

من دپرس شدم ، بعد بخاطر اینک دپرسم دوباره دپرس میشم ، بعد همینطوری ... نمیدونم !
آهان ! تا حالا شده شب بخوابین ولی نخوابین ؟
بخاطر فعالیت بی حد و حساب فکری و مغزی مدام تو رویاهای احمقانه (ازونا که دم صبح رایجه ! مثلا از تو هتل میری تو استادیوم اینا) ببینید ؟
وقتی از خواب پا میشی بیشتر احساس خستگی مغزی کنی ! یک حس سنگینی تو سرت یا بیشتر پشت سر داشته باشی ! نتونی فکرایی که میان تو سرتو کنترل کنی ؟ وقتی میری تو خیابان افکار آدما ، صحبت های آدما همش از جلو مخت رد بشه ؟!
همرو تجزیه و تحلیل کنی ؟! من روانی شدم یا دپرس ؟!
از زیر بار کارهایی که تمرکز بالا میخواد در میرم در صورتی که هوش خوبیم دارم !
انگار هیچی تو دنیا راضیت نمیکنه !
تا حالا شده چند چیز مختلف تو کلت بگذره ، تو یک زمان ؟!
عجب وضعی شده !​

 

[AUTUMN LEAVE]

من دپرس شدم ، بعد بخاطر اینک دپرسم دوباره دپرس میشم ، بعد همینطوری ... نمیدونم !
آهان ! تا حالا شده شب بخوابین ولی نخوابین ؟
بخاطر فعالیت بی حد و حساب فکری و مغزی مدام تو رویاهای احمقانه (ازونا که دم صبح رایجه ! مثلا از تو هتل میری تو استادیوم اینا) ببینید ؟
وقتی از خواب پا میشی بیشتر احساس خستگی مغزی کنی ! یک حس سنگینی تو سرت یا بیشتر پشت سر داشته باشی ! نتونی فکرایی که میان تو سرتو کنترل کنی ؟ وقتی میری تو خیابان افکار آدما ، صحبت های آدما همش از جلو مخت رد بشه ؟!
همرو تجزیه و تحلیل کنی ؟! من روانی شدم یا دپرس ؟!
از زیر بار کارهایی که تمرکز بالا میخواد در میرم در صورتی که هوش خوبیم دارم !
انگار هیچی تو دنیا راضیت نمیکنه !
تا حالا شده چند چیز مختلف تو کلت بگذره ، تو یک زمان ؟!
عجب وضعی شده !​

من درکتون میکنم ..
چون خیلی اینطوری شدم..
بعضی شبا از فکرو ناراحتی نتونستم بخوابم.
چیزی نیست درست میشین.. همش به خاطر فکر و مشکلاتیه که تو ضمیر ناخودآگاهتونه..
سعی کنین با کارا مورد علاقتون خودتون رو مشغول کنین..
کارایی که بهتون روحیه بدن.

موفق باشین.

 

[زهرا20]

سلام بچه ها اینجا مربوط به تالار روانشناسی هست ؟یا جواب ها رو هر کی میخواد میده

 

[MaRaL.arch]

سلام بچه ها اینجا مربوط به تالار روانشناسی هست ؟یا جواب ها رو هر کی میخواد میده

سلام
اگه منظورت مشاوره تخصصی توسط افراد با تحصیلات آکادمیک مربوطه هستش،خیر

 

[SHM.IT]

من دپرس شدم ، بعد بخاطر اینک دپرسم دوباره دپرس میشم ، بعد همینطوری ... نمیدونم !
آهان ! تا حالا شده شب بخوابین ولی نخوابین ؟
بخاطر فعالیت بی حد و حساب فکری و مغزی مدام تو رویاهای احمقانه (ازونا که دم صبح رایجه ! مثلا از تو هتل میری تو استادیوم اینا) ببینید ؟
وقتی از خواب پا میشی بیشتر احساس خستگی مغزی کنی ! یک حس سنگینی تو سرت یا بیشتر پشت سر داشته باشی ! نتونی فکرایی که میان تو سرتو کنترل کنی ؟ وقتی میری تو خیابان افکار آدما ، صحبت های آدما همش از جلو مخت رد بشه ؟!
همرو تجزیه و تحلیل کنی ؟! من روانی شدم یا دپرس ؟!
از زیر بار کارهایی که تمرکز بالا میخواد در میرم در صورتی که هوش خوبیم دارم !
انگار هیچی تو دنیا راضیت نمیکنه !
تا حالا شده چند چیز مختلف تو کلت بگذره ، تو یک زمان ؟!
عجب وضعی شده !​

تا دلت بخوااااااااااااااااااد
تجریه بمن نشون داده هرچی سخت بگیری سخت تر میگذره!..اگ همینجور ادامه بدی رسما تبدیل به ادم افسرده میشی!

توکل کن بخدا.کمتر ذهنتو درگیر اینده ای ک نیومده و گذشته ای ک گذشته بکن!....

 

[Sonrisa]

من درکتون میکنم ..
چون خیلی اینطوری شدم..
بعضی شبا از فکرو ناراحتی نتونستم بخوابم.
چیزی نیست درست میشین.. همش به خاطر فکر و مشکلاتیه که تو ضمیر ناخودآگاهتونه..
سعی کنین با کارا مورد علاقتون خودتون رو مشغول کنین..
کارایی که بهتون روحیه بدن.

موفق باشین.

درست نميشه:|

 

[MaRaL.arch]

در ادامه پست قبل...
.
.
.
بر اساس علم فیزیک کوانتوم و طبق نظر ولفگانگ پاولی ،هر چیزی در جهان ارتعاش منحصر به فرد دارد.وی به خاطر کشف قانون جدید ماهیت معروف به" اصل انحصار پاولی" موفق به اخذ جایزه نوبل شد و مورد تحسین آلبرت انیشتین قرار گرفت.
ما در فیزیک آموخته ایم که همه الکترون ها سه ویژگی دارند:
الف) سطح انرژی
ب)چرخش
ج)مدار
فیزیکدان ها برای محاسبه ی "عدد کوانتومی" هر الکترون،این سه ویژگی را با هم ادغام کردند.
پاولی ثابت کرد که "هیچ دو الکترونی در جهان هستی ، دارای عدد کوانتومی یکسانی نیستند.
برای بررسی این قانون مثالی میزنیم.سیبی را برمی داریم و از میان میلیاردها الکترون درون آن،فقط یکی را انتخاب میکنیم و نام ان را "اریک" می گذاریم. عدد کوانتومی اریک عددی بسیاربسیار طولانی است، اما برای ساده شدن کار عدد کوانتومی 23 در نظر میگیریم.
پاولی ثابت کرد در هیچ کجای جهان هستی، در هیچ سیب دیگری در دنیا ،در هیچ ستاره ای در کهکشانهای دوردست و حتی در هیچ موی سبیل یک موش قطبی ، الکترونی با عدد کوانتومی 23 پیدا نخواهد شد.
حال اگر دستمالی برداریم و سیب را برق بیندازیم چه می شود؟ از اصطکاک به وجود آمده انرژی تولید می شود و این انرژی ، عدد کوانتومی اریک را افزایش می دهد.برای مثال ناگهان عدد اریک به 26 ارتقا می یابد.درست در لحظه ای که این اتفاق روی می دهد، تنها الکترونی که تا ان لحظه ،چه در انسوی کهکشان راه شیری و چه در حلیم صبحانه شما، دارای عدد کوانتومی 26 بوده ، دستخوش تغییر می شود.
وقتی سیبی را برق می اندازید، وقتی فرزند خود را می بوسید،وقتی به همسایه تان ناسزا می گویید، وقتی برادرتان را می بخشید، وقتی پشت خود را می خارانید، دستور زنجیره ای از بازتاب ها را به جهان هستی ابلاغ می کنید.
هر گاه اندیشه ای در ذهن یکی از هفت میلیارد ساکن کره خاکی جرقه می زند، الکترونها در گستره ی جهان هستی دستخوش تغییر می شوند. جهان ما برای حفظ توازن خود ، لحظه به لحظه آرایش خود را تغییر می دهد.
پروفسور پاولی با اثبات این فرضیه در سال 1945 برنده جایزه نوبل شد.
ما دندانه های مستقل و مجزای یک ماشین غول پیکر نیستیم.همه ما را در کنار هم در پتوی زنده ی عظیم الجثه ای پیچیده اند که بعضی ها نام آنرا آگاهی نهاده اند.
اگر هر الکترون دارای ارتعاش منحصر به فرد باشد، پس هر شی در جهان ، واجد ارتعاشی مخصوص به خود است.
- همه چیز در جهان هستی به هم مرتبط است.
- اندیشه فقط بر ماده تاثیر نمی گذارد ، اندیشه خودِ ماده است.

 

[آوای علم]

با سلام

دوستان گرامي به دليل اينكه چند پست حذف شد پست هايي كه نقل و قول گرفته شده بودند با عرض پوزش مجبور به حذف شديم

با تشكر از حضور شما

 

[AUTUMN LEAVE]

درست نميشه:|

میفهمم .. اما برا من که اکثراً از فکر و خیال و فشار روحی بوده ..
باید کمی هم بی خیالی سیر کرد ..
انجام دادن کارایی که به آدم روحیه میده هم بی تأثیر نیست ..
امتحان کن

 

[AUTUMN LEAVE]

سرکوب نه نمیکنم.
فک میکنم فقط به فکر خودمم.این خوبه یا بده؟

مشکل پسندی؟

خب این همیشه خوب نیست .. ینی خودخواهیت زیاده ، هوم؟

 

[AUTUMN LEAVE]

آره .
خودخاهیم نسبت به دیگران نه نیست مثلن به خونواده به دوست به فامیل..
فکرمینکم نسبت به یه نفر مثلن به همسر آینده(خخخخخ) زیاد باشه.
البته من وارد همچین رابطه ای نشدما ولی همچین حسی دارم به خودم.. میخام پیشگیری کنم.

خب مشکل پسندی و وسواس خودش باعثشه .. من خودمم تقریباً همینطورم.

ینی نسبت ب خانوادت خودخواهی؟
اتفاقاً نسبت ب همسر آیندت نباید خودخواه و مغرور باشی .. اینطوری زندگی سخت میشه.
اینکه از الان میخوای پیشگری کنی خیلی خوبه.. اما خودتم همچین مطمئن نیستی که اینطوری هستی ، نه؟

 

[AUTUMN LEAVE]

نه نسبت به خونوادم نیستم.
آره مطمئنم که اینطوریم.اگرم خیلی نباشه هست.گفتم من وارد رابطه ای نشدم ولی همچین حسی دارم.
بهم هم خیلیا گفتن که خودخاهی.
از خود گذشتگی که اصلن ندارم.اگه با کسی حرفم بشه حتی اگه حق با اون باشه من پا پیش نمیزارم برای حرف زدن.
بعد اگه با یه نفر دوست باشم سراغی اگه ازم گرفت منم سراغشو میگیرم ولی اگه خبری نشه منم دیگه بی خیال میشم.
حتی من اگه به کسی که دوستمه دارم ازش سواستفاده میکنم بهش میگم فلانی من واسه خاطر خودم واسه منافع خودمه که با تو دوستم.بهش میگم دیگه با من ارتباطی نداشته باش.
یعنی خودم میدونم که این کارم درست نیست ولی بازم ادامش میدم.

اوهوم..
خب تو خودت رو جای دوستت بذار .. تو خوشت میاد که دوستت فقط برای منافعش بیاد سراغتو بگیره؟؟ یا وقتی کارش باهات تموم شده بگه خدافظ؟؟
همین که خودت میدونی این کار درست نیست خودش خیلی خوبه .. پس شروع کن .. از همین باشگاه .. از دوستایی که اینجا هستن.. تمرین کن تا این رفتارت رو ترک کنی
سعی کن بخشنده باشی

 

[AUTUMN LEAVE]

نه خب خوشم نمیاد.خیلی بده اینجوری.

ما هیچکدوممنون کامل نیستم .. بی عیب نیستیم..
مهمترین قسمت هم اینه که عیبای خودت رو بشناسی و قبول کنی و بخوای اصلاحشون کنی ..

 

[MaRaL.arch]

میشناسم قبولم کردم ولی اصلاحش نمیتونم کنم!

کتاب نیمه تاریک وجود رو بخون
البته میگی قبول کردی اما خوندنش مفیده

 

[AUTUMN LEAVE]

میشناسم قبولم کردم ولی اصلاحش نمیتونم کنم!

خوبه ..
میتونی .. فقط بخواه .. انسان تواناست ..
اراده کنی حله

ببخشید ی معتاد چطور میتونه ترک کنه؟ سختر از اون نیست که ..
تو میگی نمیتونی، چون نمیخوای .. درسته؟

 

[MaRaL.arch]

مرسی.راجب چیه؟
از کیه؟
میشه دانلودش کرد؟

بفرما عخشم ^_^

دبی فورد در این کتاب منحصر به فرد به شما می آموزد که تمامی جنبه های خود را بشناسید، بپذیرید و سرانجام دوست بدارید .این همه بیگانگی با خود از چه روست؟ دیر آشنایی کافی ست! اگر خواهان یکپارچگی وجود خود هستید، اگر از قطعه، قطعه و پاره پاره بودن جانتان رنج می برید، از تاریکی های درون پروا مکنید! تاریکی همیشه جایگاه پلیدی ها و زشتی ها نیست. ای بسا موهبت های نیک و زیبا که در سایه نادیده انگاری های ما در نیمه تاریک وجودمان خفته اند.
در این کتاب نویسنده راوی خوش سخن تجارب خود و دیگران در مورد پذیرش همه ویژگی های انسانی می باشد. نویسنده با تشریح فراز و نشیب مسیر زندگی خود و ماجرای کسانی که با شرکت در دوره های آموزشی او توانسته اند اتاق های بسته روح دردمند خود را بازگشایی کنند و بدون هراس چشم در چشم ویژگی های مطرود وجودشان دوخته و آنها را در آغوش بگیرند، تمرین یگانه شدن با خویشتن را نکته به نکته و مو به مو آموزش داده است.

کلیک

 

[AUTUMN LEAVE]

نه میخام ولی یه اخلاق و رفتار سرکشی تو وجودم هست همش میگه همینجوری خوبه.ادما لیاقت مهربونی و خوبی و ندارن.همینجوری باشی خوبه.آفرین.
ولی بضیا رو میبینم که واقعن خوبن واسه همین میگم تو هم میمیری خوب باشی آیا!!!؟

سرکشی تا ی حدیش خوبه .. اما بیشتر از ی حد نه!
میدونم بعضیا لیاقت ندارن .. اما همه که مثل هم نیستن .. خب با اونایی که ب نظرت باهات رو راست نیستن و ریا کاری میکنن و دوست واقعیت نیستن مجبور نیستی سازگار و مچ باشی .. عادی رفتار کن.

تمرین کن دختر خوب .. ب خاطر اون دوستای خوبتم که شده برای حفظشونم که شده تلاشتو بکن

 

[MaRaL.arch]

مررسی عشق من.

امیدوارم روم تاثیر بزاره.

فدات
تونستی دانلود کنی؟؟:دی
من نتونستم. البته من کتابو دارم.اما الان همرام نیست:|

 

[AUTUMN LEAVE]

با این اخلاق گندم نمیدونم چرا هر جا هم میرم توجه همه به من جلب میشه!!
با اینکه من اصلن جلب توجه نمیکنم ..اصلن خوشم نمیاد.ولی رفتارم با بقیه خیلی متفاوته.حداقل با دخترای دیگه.
اوهوم کتاب میخونم شاید یکمی آدم بشم.

اوهوم .. متفاوتی دیگه ..
تو تحلیل شخصیتتم گفتم اینو

تو میتونی
ببین کدوم کار منطقیتر و بهتره همون کار و رفتار رو بکن .. بی دلیل خوبی کن .. اینطوری خودتم حس خوبی خواهی داشت .. جدی میگم .. امتحان کن..
به کسایی ک برات عزیزن برو بگو که دوستشون داری .. مثلاً ب مامان یا بابات
من وقتی ب مامان یا بابام میگم که دوستشون دارم، ی حس فوق العاده بهم دست میده

 

[سانازیا]

اوهوم .. متفاوتی دیگه ..
تو تحلیل شخصیتتم گفتم اینو

تو میتونی
ببین کدوم کار منطقیتر و بهتره همون کار و رفتار رو بکن .. بی دلیل خوبی کن .. اینطوری خودتم حس خوبی خواهی داشت .. جدی میگم .. امتحان کن..
به کسایی ک برات عزیزن برو بگو که دوستشون داری .. مثلاً ب مامان یا بابات
من وقتی ب مامان یا بابام میگم که دوستشون دارم، ی حس فوق العاده بهم دست میده

کاملا موافقم .
برای اولین بار ابراز علاقه حتی به پدر و مادرم کار سختیه ولی به مرور عادت میکنی و یه لذت خوبی بهت دست میده .
توصیه میکنم از همین الان شروع کن ..

 

[AUTUMN LEAVE]

کاملا موافقم .
برای اولین بار ابراز علاقه حتی به پدر و مادرم کار سختیه ولی به مرور عادت میکنی و یه لذت خوبی بهت دست میده .
توصیه میکنم از همین الان شروع کن ..

درسته .. موافقم

 

[AUTUMN LEAVE]

بی دلیل خوبی کنم؟
مگه میشه؟
مگه داریم؟

آره .. البته نمیگم بیا و به آدمای نمک نشناس خوبی کن .. نه! تو دختر عاقلی هستی خوب و از بد تشخیص میدی..
به خانوادت بیشتر خوبی کن .. به دوستای خوبت

 

[لیلای من]

http://s3.picofile.com/file/8197600926/_.pdf.html
این لینک دانلود میشه اما بی کیفیته
- لینک کتاب پیشنهادشده هستش.
سپاس

 

[mohandese.motefakker]

سلام
اقا چند سال پیش ما رفیقی داشتیم که تقریبا هر روز با هم بودیم، الان که فکر میکنم از خودم می پرسم چرا؟
آقا چند سال گذشت مسیر ما دو نفر جدا شد الان یه چند وقت هست دوباره سر و کلش پیدا شده، چطور بپیچونمش؟ خیلی کنه اس،

 

[modir banoo]

سلام
اقا چند سال پیش ما رفیقی داشتیم که تقریبا هر روز با هم بودیم، الان که فکر میکنم از خودم می پرسم چرا؟
آقا چند سال گذشت مسیر ما دو نفر جدا شد الان یه چند وقت هست دوباره سر و کلش پیدا شده، چطور بپیچونمش؟ خیلی کنه اس،

سلام
اگه واقعا دوست ندارید به دوستی با ایشون ادامه بدید می تونید به طور غیر مستقیم برخورد کنید
به تلفناش جواب ندید، مثلا هر ده تا زنگ یه بار جواب بدید:دی
اگه قراری میذاره برای بیرون و اینا بهونه بیارید و خودتون رو پر مشغله نشون بدید
زیاد گرم نگیرید باهاش
چند بار که اینطوری برخورد کنید خودش دیگه سراغتون نمیاد.
اگه باز اومد که توصیه می کنم به صورت مستقیم بهش بفهمونید که خیلی مایل به ارتباط باهاشون نیستید چون چاره ای باقی نمی مونه.

 

[mohandese.motefakker]

سلام
اگه واقعا دوست ندارید به دوستی با ایشون ادامه بدید می تونید به طور غیر مستقیم برخورد کنید
به تلفناش جواب ندید، مثلا هر ده تا زنگ یه بار جواب بدید:دی
اگه قراری میذاره برای بیرون و اینا بهونه بیارید و خودتون رو پر مشغله نشون بدید
زیاد گرم نگیرید باهاش
چند بار که اینطوری برخورد کنید خودش دیگه سراغتون نمیاد.
اگه باز اومد که توصیه می کنم به صورت مستقیم بهش بفهمونید که خیلی مایل به ارتباط باهاشون نیستید چون چاره ای باقی نمی مونه.

مرسی منم همین کارا رو میکنم، ولی اون اینقدر زنگ میزنه تا شارژ باتری موبایلم تموم بشه! اس ام اس میده! پیامک میده! انگار من دوست دخترشم! "کجایی؟ چرا گوشیو ور نمیداری؟"
یهو میاد دم خونمون، پیامک میده بیا پایین یه چند لحظه من دم خونتونم!
بیچاره هیشکی رو هم نداره، از طرفی خیلی هم بامرامه و نسبت به من ارادت داره ولی پر رو هم هست. من اصلا حوصلش رو ندارم، خب من هیچ نقطه اشتراکی باهاش ندارم :| دست بردار نیست، هیکلش هم 4 برابر منه. میاد جلو خونمون وای میسته ملت ، در و همسایه نگاهش میکنن می ترسن، میگن این غول بیابونی کیه اینجا هست؟

 

[modir banoo]

مرسی منم همین کارا رو میکنم، ولی اون اینقدر زنگ میزنه تا شارژ باتری موبایلم تموم بشه! اس ام اس میده! پیامک میده! انگار من دوست دخترشم! "کجایی؟ چرا گوشیو ور نمیداری؟"
یهو میاد دم خونمون، پیامک میده بیا پایین یه چند لحظه من دم خونتونم!
بیچاره هیشکی رو هم نداره، از طرفی خیلی هم بامرامه و نسبت به من ارادت داره ولی پر رو هم هست. من اصلا حوصلش رو ندارم، خب من هیچ نقطه اشتراکی باهاش ندارم :| دست بردار نیست، هیکلش هم 4 برابر منه. میاد جلو خونمون وای میسته ملت ، در و همسایه نگاهش میکنن می ترسن، میگن این غول بیابونی کیه اینجا هست؟

آدمای بامرام پررو رو واقعا آدم نمی دونه چیکارشون کنه، باهاشون باشه یا نباشه!
از اونجایی که ما عادت داریم عیب هارو پر رنگ تر ببینیم اون پرروئیت برامون بیشتر جلوه داره تا مرام و ارادت (فقط در مورد شما نمیگم اینوها، در مورد اکثرمون این قضیه صادقه)
دو روز سعی کن با چشم پوشی از بدی ها، فقط خوبی هاشو ببینی و باهاش باشی، اون وقت ببین دیدگاهت تغییری نمی کنه نسبت بهش؟ تحملش ساده تر نیست؟
شاید شعار به نظر بیاد اما گاهی اوقات جواب میده
یا سعی کن بهش بفهمونی از چه رفتاراییش بدت میاد... جسارته اما در بعضی موارد شمام خودت رو بزن به پررویی در مقابل ایشون

دقیقا همچین مشکلی رو من هفته پیش داشتم
یکی از اقوام که وقتی بچه بودیم خیلی با هم دوست بودیم و صمیمی بودیم، بعدش اینا رفتن تهران و خیلی کمتر همدیگرو میدیدیم و تماس داشتیم با هم
هفته ی قبل بعد از سالها اومد اینجا و یه دو روزی با هم بودیم
اخلاقش 180 درجه تغییر کرده بود، اصن اون دختر قدیما نبود! خیلی هم پررو و گستاخ شده بود، طوری که من و خواهرم و دخترخالم؛ روز دوم فقط چون مهمون بود تحملش کردیم و بهش احترام گذاشتیم و از رو ادب و مهمون نوازی هم نمی تونستیم جواب بی ادبیاشو بدیم
حالا شانس ما رفت اون، دیگه هم معلوم نیست کی بیاد که ببینیمش...راحت شدیم :دی
ولی شما چون در دسترسته یه مقدار مشکله پیچوندن