maryam.t.azadeh
عضو جدید
تا حالا دختر به این ضعیفی ندیده بودم!!!!
یه نفر معتمد جور کن...یه پسر...
یکی که دلسوزانه بره برات طوری باهاش حرف بزنه که هم غرور تو نشکنه هم اون ته دلشو رو کنه...
اهل کجایی بگو بخدا خودم حاضرم برات این کارو بکنم!!!
کم پیدا میشه دختری یه پسری رو که اینقد خر کله(یه دنده) باشه رو دوس داشته باشه!!!
راستش خصوصیات اون پسره خیلی شبیه منه و دارم خودمو میذارم جاش ببینم چی پیش میاد!!!
من فک میکنم اگه چراغ سبز از طرفش ندیدی بری باهاش حرف بزنی بد فرم لهت میکنه!!!!اونوقت دیگه بیا و جمعش کن!!!
راستش نمیدونم تو چه مرحله ای هستی؟
چیزی بهش گفتی؟
رابطتون چه شکلیه؟
همکلاسی؟همکار؟
دوست؟
شما خیلی لطف دارین اما ایشون متاسفانه نسبت به هر نوع سوالی واکنش منفی نشون میدن و اصلا دوست ندارن هیچ مطلبی رو و یا هیچ احساسی رو که درون ایشون وجود داره واسه کسی توضیح بدن.
من هیچ چراغ سبزی از طرفش ندیدم و همیشه درحال ناز کردن هستش برای من. حتی وقتی هم من حرفی نمیزنم و سوالی نمیپرسم اگه دلش بخواد با تحقیرکردن هاش و طعنه هاش منو له میکنه و اجازه اعتراض کردن هم نمیده.
رابطه مون به این صورته که هشت ماه و خرده ای هستش همو میشناسیم و شروع اشنایی مون هم از طریق دوست خودم بود که یه دختری هستش و همسایه طبقه بالای ایشون هستن. اون دختر تعریف این خانواده رو همینجوری کرد و گفت که همسایه های خوبی ان و منم همینجور اتفاقی این اقا رو دیدم و همون لحظه مهرش به دلم نشست و البته بعدش همکلام شدیم و همون لحظه اول و هنوز هیچی نشده با یه لحن تحکم امیز باهام حرف زد. من از روز اول ازش میترسیدم و از روز اول هم دوستش داشتم و هرچی زمان گذشت این علاقه جدی تر شد و الان دیگه این اقا یه قسمت از خود منه که جدا کردنش از خودم مساوی با مرگه برام. اما هنوزم ازش میترسم به خصوص از خشمش. در هر حالت یا مشغول فخر فروختن نسبت به قابلیت هاش هست و یا مشغول طعنه زدن به من و زیر سوال بردن تمام شخصیت و خصوصیات من و همینطور بقیه مردم رو با تحقیر و از بالا بهشون نگاه میکنه. من توی رابطه با ایشون درس زندگی زیاد گرفتم اما یه بخش مهم از عزت نفس خودمو از دست دادم. تعجبی نیست چون ایشون هم خود بزرگ بین هستشو هم خودشیفته و هم خیلی متکبر.