لطفا مباحث مشاوره ای وشخصی خود را دراین تاپیک مطرح فرمایید

[avayestan]

خب خیلی برام وحشتناکه و تصورش هم سخته. اما در چنین حالتی کاری نمیتونم بکنم. اما بازم براش ارزوی خوشبختی دارم.

مریم جان دوست خوبم.. رفتار شما درس نیس... ببینین من همه تایپیکای مربوط به مسئله شما و نظرات دوستان رو خوندم.. و dordoone جان خیلی منطقی راهنماییتون کردن.. شما درگیر احساس شدی.. نمیدونم تجربه قبلی داشتی یا نه.. اما بنا به سننتون فک میکنین اگه این آقا بره شخص بهتری تو مسیرتون قرار نمیگیره واسه همین در برابر هر رفتار این آقا کوتاه میاین.. شما خودت داری میگی داری خورد میشی.. اینکه بهتون کمترین محبتی نمیشه؟ یه بار از خودتون بیاین بیرون برین تمام مطالبی ک نوشتینو بخونین... آخه آیا این رابطه باعث تکامل وجود شما میشه؟ ها ؟ البته بله.. واسه اون آقا در جهت رسیدن به خواسته هاشون سکوی پرتاب خوبی هستین.. و هیچ جوره هم توی ذوق اون آقا نمیخوره.. ببین دوست من شما یا باید با یه مشاور صحبت کنین و ازیشون واسه تغییر رفتار این آقا کمک بگیرین و اون آقا متوجه رفتار نادرستش بشه یا اینکه یواش یواش ارتباطتونو کمتر کنین و فلصله بگیرین.. من فک میکنم با همه چیزایی ک گفتین این رفتار منفی آقا اونقد بزرگ هس که بقیه رفتارای مثبتش رو تحت الشعاع قرار بده.. مطمئن باشین الان احساستون تازست و میتونین این غرور رو تحمل کنین اما سالها بعد در قبال این رفتار خسته میشین.. چون در قبال محبتی که میکنین چیزی دریافت نمیکنین... اگه شما هم خودتون خارج از ماجرا به موضوع نگاه کنین متوجه راه و چاره درست میشین.. به هر حال هر آدمی یه اخلاقی داره خوب یا بدش... مهم اینه که اون ادم درجهت بهتر شدن رفتارش تلاش کنه که طرف شما خودشو خیلی قبول داره.. اینکه این رفتارش شما رو اذیت میکنه یعنی بابا جون.. خواهر گلم.. شما همسو نیستین.. اگه خودشو اصلاح میکرد که بابا حل بود.. شیرینی داده بودی به ما اما یه کم فاصله بگیر... مطمئن باش خدا کسیو که همسو با خودته آفریده و بخواه که تو مسیرت قرار بده.. و اینکه نگو نمیتونی ... میتونی.. هیچ طوریتم نمیشه.. بابا آب بندی میشی... در پناه حق..

 

[maryam.t.azadeh]

خب عمرا دیدی نمردی....الانم جدا شی نمیمیری...نمیدونم شاید بگی من حسودم که دائم دارم میگم جدا شو...اما به جوونیم قسم که چون دخترم و فوق العاده احساسی و روزی دقیقا تو شریاط تو بودمو تهش خیلی بد پرت شدم دور واسه همین غرورم اجازه نمیده و حس تکلیف دارم نسبت به کس یکه دقیقا مثه منه...نکن آجی..نکن عشقم....مریمی تو 29 سالته من یه دختر 21 ساله بودم با بچگیم خیلی راحت کنار اومدم فقط یه شب گریه کردم..فرداش وقتی بیدار شدم یه روز جدیدی بود و من همیشه تو زندگیم خوشبخت ترین بودم و از تمامی اتفاق درس گرفتم و دوس ندارم از یه سوراخ دوبار گزیده شم...
حالا بهت میگم که نه میمیری نه اتفاقی واست میفته ..فقط به حرفی که میزنم ایمان داشته باش و اون اینه که هیچ کار خدا بی حکمت نیست مطمئن باش خداوند واسه هر کدوممون بهترینو گزینش کرده..بهترینی که شاید از نظر بقیه بدترین باشه ولی چون به ما میخوره و نزدیکه خصوصیات اخلاقیه ماست واسه ما میشه بهترین....و در کنارش یه عمر خوشبختیم..تو سختی هیچ چیزی به اندازه درک و حضور آدمی که داری باهاش زندگ یمیکنی آرومت نمیکنه..یه روزی میرسه که وقتی داری با کسی زندگی میکنی بگی همین درکش یه دنیا می ارزه همین که سرزنش و شماتت نداره و موقع سختی ها مثه کوه پشتمه بسمه....پس وایستا بسپر به خدا از این آقایی که شاید واسه یه نفر دیگه بهترین باشه دست بکش...بزار دو زوج موفق شکل بگیره...شما و فردی که مثه خودته و خدا یه روزی میزارتش سر راهت .و خانمی که همرنگه اون آقاست و با هم خوشبختن...ببین خدا واست چه ها که نمیکنه فقط کافیه به خدا ایمان داشته باشی


ممنونم ازتون...


من تو همین پست چند خط بالاتر کامل واست توضیح دادم...میتونی نمیخوای..از واژه ها درست استفاده کن....شایدم یه روزی میخوای به خودت و بقیه بگی دیدید من تونستم من گفتم این کارو میکنم و کردم....سختی شو به جون خریدم و این کارو کردم....عزیزم شمایی که اومدی مشاوره بگیری باید یکم هم به حرفای دوستانت که خودت میگی گوش میکردی...اما انگار من خیلی بیشتر از شما حرص خوردم و جوش زدم....فقط دعا میکنم خدا یه معجزه ای بکنن و ایشون غرور کاذبشونو یه شبه بزارن کنار یا شما یه شبه احساستون بمیره و بشید سنگ..اونوقت تحمل این رفتار خیلی راحته

واسه همه دوستانم تو این تاپیک و تو باشگاه آرزوی زندگی آروم میکنم...یا حق

واقعا ممنون. به قول شما ایشالا همون چیزی بشه که قسمت ادم هاست. اما خب شرایط من شاید کمی با شما فرق بکنه. قطع رابطه با ایشون با یک شب گریه کردن جبران نمی شه. اون از ادم هایی یه که یادشون و تصویرشون یه عمر و حتی بیشتر از یه عمر توی ذهن ادم باقی می مونه. از اون ادمای فوق العاده تاثیرگذار و فوق العاده عجیب.
بعید می دونم حاضر بشه غرورشو کنار بذاره. ایشون خودشیفته است و خودشیفتگی مشکلیه که متاسفانه درمان پذیر نیست.

 

[maryam.t.azadeh]

مریم جان دوست خوبم.. رفتار شما درس نیس... ببینین من همه تایپیکای مربوط به مسئله شما و نظرات دوستان رو خوندم.. و dordoone جان خیلی منطقی راهنماییتون کردن.. شما درگیر احساس شدی.. نمیدونم تجربه قبلی داشتی یا نه.. اما بنا به سننتون فک میکنین اگه این آقا بره شخص بهتری تو مسیرتون قرار نمیگیره واسه همین در برابر هر رفتار این آقا کوتاه میاین.. شما خودت داری میگی داری خورد میشی.. اینکه بهتون کمترین محبتی نمیشه؟ یه بار از خودتون بیاین بیرون برین تمام مطالبی ک نوشتینو بخونین... آخه آیا این رابطه باعث تکامل وجود شما میشه؟ ها ؟ البته بله.. واسه اون آقا در جهت رسیدن به خواسته هاشون سکوی پرتاب خوبی هستین.. و هیچ جوره هم توی ذوق اون آقا نمیخوره.. ببین دوست من شما یا باید با یه مشاور صحبت کنین و ازیشون واسه تغییر رفتار این آقا کمک بگیرین و اون آقا متوجه رفتار نادرستش بشه یا اینکه یواش یواش ارتباطتونو کمتر کنین و فلصله بگیرین.. من فک میکنم با همه چیزایی ک گفتین این رفتار منفی آقا اونقد بزرگ هس که بقیه رفتارای مثبتش رو تحت الشعاع قرار بده.. مطمئن باشین الان احساستون تازست و میتونین این غرور رو تحمل کنین اما سالها بعد در قبال این رفتار خسته میشین.. چون در قبال محبتی که میکنین چیزی دریافت نمیکنین... اگه شما هم خودتون خارج از ماجرا به موضوع نگاه کنین متوجه راه و چاره درست میشین.. به هر حال هر آدمی یه اخلاقی داره خوب یا بدش... مهم اینه که اون ادم درجهت بهتر شدن رفتارش تلاش کنه که طرف شما خودشو خیلی قبول داره.. اینکه این رفتارش شما رو اذیت میکنه یعنی بابا جون.. خواهر گلم.. شما همسو نیستین.. اگه خودشو اصلاح میکرد که بابا حل بود.. شیرینی داده بودی به ما اما یه کم فاصله بگیر... مطمئن باش خدا کسیو که همسو با خودته آفریده و بخواه که تو مسیرت قرار بده.. و اینکه نگو نمیتونی ... میتونی.. هیچ طوریتم نمیشه.. بابا آب بندی میشی... در پناه حق..

حق داری دوست عزیز حرف شما با تعقل سازگاره و واقعیتش همه از رفتار من و رفتار متقابل ایشون تعجب میکنن. ایشون خودشو خیلی قبول داره بله این درست اما اصولا هیچکس دیگه ای رو قبول نداره و با هرکی که بخواد مراوده پیدا کنه همینه که هست. رفتار ایشون با من همون رفتارش با بقیه ادم هاست و این قضیه تاسف اوره اما چاره چیه؟ امید دارم شاید توی مرور زمان یک درصد بخواد تغییر کنه که البته شاید امید من کاملا واهی باشه.

 

[vahid.gerrard]

واقعا ممنون. به قول شما ایشالا همون چیزی بشه که قسمت ادم هاست. اما خب شرایط من شاید کمی با شما فرق بکنه. قطع رابطه با ایشون با یک شب گریه کردن جبران نمی شه. اون از ادم هایی یه که یادشون و تصویرشون یه عمر و حتی بیشتر از یه عمر توی ذهن ادم باقی می مونه. از اون ادمای فوق العاده تاثیرگذار و فوق العاده عجیب.
بعید می دونم حاضر بشه غرورشو کنار بذاره. ایشون خودشیفته است و خودشیفتگی مشکلیه که متاسفانه درمان پذیر نیست.

دمش گرم بابا ...ایقد مختو زده که فک میکنی ایقد خاصه!!!!
همه ی پسرا هم عاشق که میشن میگن این دختره با بقیه فر ق داره نگاهش و منشش و رفتارشو همه چیزش فرق داره!!!
بعدش که شکست خوردن دیدنی میشن ...سوژه ی خنده میشن...
میگن دختره ی ایکبری فک میکنه از دماغ فیل افتاده و ...خاک تو سر من که فک میکردم این دختره آدمه...اینارو دقیقا شنیدم که میگن...
با عقلت تصمیم بگیر...

 

[vahid.gerrard]

من واقعا توی شرایط بدی هستم. دوستای عزیز خیلی ازتون ممنونم که اینهمه خوب منو راهنمایی کردین و فکرشو نمیکردم که مشکل من اینهمه مورد توجه و ارزیابی قرار بگیره.
اما جدی قصه من خیلی پر غصه هستش. یعنی به کسی دل بسته ام که هیچ نوع دلبستگی به هیچکس جز خودش نداره. من زمانی که با ایشون اشنا شدم دریافتم که گمشده خودمو پیدا کردم و هرچی زمان بیشتر گذشت بیشتر به این مساله پی بردم. از اون ادم های فوق العاده است که بیش از حد دوست داشتنیه اما بیش از حد مغروره و بیش از حد فکر میکنه که می فهمه. البته خیلی داناست و البته شعور و هوش خیلی بالایی داره. اما اصلا نمی خواد بپذیره شاید مطلبی باشه توی این دنیا که کسی بتونه اونو بیشتر بفهمه. درحالیکه واقعیت اینه که بسیاری مسایل هستن که ایشون امکان داره نتونه خوب بفهمه اما هرگز نمی تونه چنین چیزی رو بپذیره. سه مرتبه تا الان سعی کردم که طوری ازش جدا بشم و برم سراغ کار خودم. اما ظرف چند ساعت تا نهایتش دو روز چنان دلتنگ و دیوونه اش شدم که برگشتم و ازش التماس کردم تا منو ببخشه. همش جلوی چشمای منه. هم خیلی دوستش دارم و هم خیلی ازش می ترسم. مبادا از دستم عصبانی بشه( با اینکه هیچ گناهی هم در حقش نکردم) مبادا بخواد تنبیهم کنه. مبادا از فلان جمله ای که گفتم رنجیده باشه ووووو
جدی نمیدونم چیکار باید بکنم. من در خودم میبینم که بتونم تحملش کنم اما در خودم نمیبینم که بخوام از زندگیم کنار بزارمش. اما کاش یه کم حتی قدر سر سوزنی حاضر میشد غیر از خودش به بقیه هم فکر کنه.

ایولا حال میکنم با خصوصیات پسره...خیلی خصوصیاتش شبیه منه...
حال میکنم باهاش بخدا...پسر باید همینطور باشه...
من مغرور هستم اما نه برای دوستام برای جنس مخالف....
خاک پای همه ی رفیقامم هستم...
سعی کن زیاد سر به سرش نذاری.

 

[avayestan]

ایولا حال میکنم با خصوصیات پسره...خیلی خصوصیاتش شبیه منه...
حال میکنم باهاش بخدا...پسر باید همینطور باشه...
من مغرور هستم اما نه برای دوستام برای جنس مخالف....
خاک پای همه ی رفیقامم هستم...
سعی کن زیاد سر به سرش نذاری.

بابا مغروووووووووووووووووور...آره اینو موافقم.. با خوندن بعضی جواباتون تو بعضی تایپیکا مشخصه عینهووووووووو خودشی.. .... خدا حفظتون کنه .....
غرور در برابر کسی که ارزششو داره... کسی که دوسش داره معنا نداره... والا غرور تو خیلی از جاها مخصوصا در برابر جنس مخالف لازمه ی قویتر شدن درونمونه...

 

[dordoone]

مریم جان دوست خوبم.. رفتار شما درس نیس... ببینین من همه تایپیکای مربوط به مسئله شما و نظرات دوستان رو خوندم.. و dordoone جان خیلی منطقی راهنماییتون کردن.. شما درگیر احساس شدی.. نمیدونم تجربه قبلی داشتی یا نه.. اما بنا به سننتون فک میکنین اگه این آقا بره شخص بهتری تو مسیرتون قرار نمیگیره واسه همین در برابر هر رفتار این آقا کوتاه میاین.. شما خودت داری میگی داری خورد میشی.. اینکه بهتون کمترین محبتی نمیشه؟ یه بار از خودتون بیاین بیرون برین تمام مطالبی ک نوشتینو بخونین... آخه آیا این رابطه باعث تکامل وجود شما میشه؟ ها ؟ البته بله.. واسه اون آقا در جهت رسیدن به خواسته هاشون سکوی پرتاب خوبی هستین.. و هیچ جوره هم توی ذوق اون آقا نمیخوره.. ببین دوست من شما یا باید با یه مشاور صحبت کنین و ازیشون واسه تغییر رفتار این آقا کمک بگیرین و اون آقا متوجه رفتار نادرستش بشه یا اینکه یواش یواش ارتباطتونو کمتر کنین و فلصله بگیرین.. من فک میکنم با همه چیزایی ک گفتین این رفتار منفی آقا اونقد بزرگ هس که بقیه رفتارای مثبتش رو تحت الشعاع قرار بده.. مطمئن باشین الان احساستون تازست و میتونین این غرور رو تحمل کنین اما سالها بعد در قبال این رفتار خسته میشین.. چون در قبال محبتی که میکنین چیزی دریافت نمیکنین... اگه شما هم خودتون خارج از ماجرا به موضوع نگاه کنین متوجه راه و چاره درست میشین.. به هر حال هر آدمی یه اخلاقی داره خوب یا بدش... مهم اینه که اون ادم درجهت بهتر شدن رفتارش تلاش کنه که طرف شما خودشو خیلی قبول داره.. اینکه این رفتارش شما رو اذیت میکنه یعنی بابا جون.. خواهر گلم.. شما همسو نیستین.. اگه خودشو اصلاح میکرد که بابا حل بود.. شیرینی داده بودی به ما اما یه کم فاصله بگیر... مطمئن باش خدا کسیو که همسو با خودته آفریده و بخواه که تو مسیرت قرار بده.. و اینکه نگو نمیتونی ... میتونی.. هیچ طوریتم نمیشه.. بابا آب بندی میشی... در پناه حق..

ممنونم عزیز..

واقعا ممنون. به قول شما ایشالا همون چیزی بشه که قسمت ادم هاست. اما خب شرایط من شاید کمی با شما فرق بکنه. قطع رابطه با ایشون با یک شب گریه کردن جبران نمی شه. اون از ادم هایی یه که یادشون و تصویرشون یه عمر و حتی بیشتر از یه عمر توی ذهن ادم باقی می مونه. از اون ادمای فوق العاده تاثیرگذار و فوق العاده عجیب.
بعید می دونم حاضر بشه غرورشو کنار بذاره. ایشون خودشیفته است و خودشیفتگی مشکلیه که متاسفانه درمان پذیر نیست.

خدارو شکر کنید که پیشم نیستید الان...

ایولا حال میکنم با خصوصیات پسره...خیلی خصوصیاتش شبیه منه...
حال میکنم باهاش بخدا...پسر باید همینطور باشه...
من مغرور هستم اما نه برای دوستام برای جنس مخالف....
خاک پای همه ی رفیقامم هستم...
سعی کن زیاد سر به سرش نذاری.

غرور به اندازش خوبه....تو هم جا راهنماییت درای اینو میگی...
اره حتما هم دختری میومد خودشو تو این شرایط مینداخت

 

[avayestan]

dordoone jan چاکریم...

 

[kadoo]

ممنونم عزیز..

خدارو شکر کنید که پیشم نیستید الان...

غرور به اندازش خوبه....تو هم جا راهنماییت درای اینو میگی...
اره حتما هم دختری میومد خودشو تو این شرایط مینداخت

دردونه جان نمیدونی من چقدر حرص میخورم از جوابای مریم خانوم.بابا گوش نمیده.عشق کور و کرش کرده.2..3 روزه خودم رو کنترل کردم چیزی ننویسم دیگه اینجا ولی طاقت نمیارم.بابا مریمی عشق یک طرفه عشق نیست حماقته محضه.اینجوری تنها خودت رو عذاب میدی.نکن این کارها رو. غرورت رو برای کسی که برات ارزش قائل نیست خرد نکن.میدونم الان میای میگی ایشون فوق العاده چی و چی هستن.درست.اما حیف که از سنم خجالت میکشم که دارم این حرف ها رو به شما میزنم وگرنه حرفای بیشتری برات داشتم.از خدا بخواه تو رو توی مسیر درست قرار بده که به بیراهه نری.

 

[kadoo]

dordoone jan چاکریم...

امضات فوق العاده هست.یاد زمان هایی که با خدا کوچه ها رو طی میکردم بخیرخیلی بد بنده ای هستم براش

 

[dordoone]

dordoone jan چاکریم...

ما بیشتر ریفیخ.....

دردونه جان نمیدونی من چقدر حرص میخورم از جوابای مریم خانوم.بابا گوش نمیده.عشق کور و کرش کرده.2..3 روزه خودم رو کنترل کردم چیزی ننویسم دیگه اینجا ولی طاقت نمیارم.بابا مریمی عشق یک طرفه عشق نیست حماقته محضه.اینجوری تنها خودت رو عذاب میدی.نکن این کارها رو. غرورت رو برای کسی که برات ارزش قائل نیست خرد نکن.میدونم الان میای میگی ایشون فوق العاده چی و چی هستن.درست.اما حیف که از سنم خجالت میکشم که دارم این حرف ها رو به شما میزنم وگرنه حرفای بیشتری برات داشتم.از خدا بخواه تو رو توی مسیر درست قرار بده که به بیراهه نری.

بعله عزیزم..به خدا منم صدبار گفتم..تازه مریم غیبتت کردم راضی باش...بابا این اسمش عشق نیست..من کاملا تکذیب میکنم..به جرأت میگم عاشق یعنی من..گذاشتم با اونی که خوشه زندگیشو بکنه...از همه چیزم گذشتم تا اون شاد باشه...الان که شاده منم شادم و همیشه دعاگوش...
هزاران بار خواستم جواب ندم اما نتونستم نیام..

امضات فوق العاده هست.یاد زمان هایی که با خدا کوچه ها رو طی میکردم بخیرخیلی بد بنده ای هستم براش

تو هم؟منم داشتم همچین دورانیو

 

[kadoo]

ما بیشتر ریفیخ.....




بعله عزیزم..به خدا منم صدبار گفتم..تازه مریم غیبتت کردم راضی باش...بابا این اسمش عشق نیست..من کاملا تکذیب میکنم..به جرأت میگم عاشق یعنی من..گذاشتم با اونی که خوشه زندگیشو بکنه...از همه چیزم گذشتم تا اون شاد باشه...الان که شاده منم شادم و همیشه دعاگوش...
هزاران بار خواستم جواب ندم اما نتونستم نیام..


تو هم؟منم داشتم همچین دورانیو

مریم هم یه روزی این ها رو میفهمه امیدوارم که اون زمان خیلی دیر نباشه
آره منم.این دورانیه که خداوند عشق وقتی از عشقی پست و زمینی گذشتی بهت میده و تو لحظه لحظه میتونی حضور عشق ازلی رو در هر لحظه از زندگیت لمس کنی.

 

[avayestan]

امضات فوق العاده هست.یاد زمان هایی که با خدا کوچه ها رو طی میکردم بخیرخیلی بد بنده ای هستم براش

قربونت.. ولی باز خوشبحالت یه زمانایی با خدا کوچه هارو طی کردی..
راستش منم موندم این مریم جان خانوم... چرا اینقد حرفشو تکرار میکنه هی میگه پسره خیلی خود شیفتس... آخه خواهرجان تو که خودت داری این همه اذیت شدنو میبینی ...
بعدم ای ول به دل بزرگی که داشتی dordoone جان.. مطمئن باش خدا بهترینو تو مسیرت میزاره... فقط شیرینی یادت نره مارو هم دعوت کنیا....

 

[dordoone]

قربونت.. ولی باز خوشبحالت یه زمانایی با خدا کوچه هارو طی کردی..
راستش منم موندم این مریم جان خانوم... چرا اینقد حرفشو تکرار میکنه هی میگه پسره خیلی خود شیفتس... آخه خواهرجان تو که خودت داری این همه اذیت شدنو میبینی ...
بعدم ای ول به دل بزرگی که داشتی dordoone جان.. مطمئن باش خدا بهترینو تو مسیرت میزاره... فقط شیرینی یادت نره مارو هم دعوت کنیا....

پس چی که میزاره....اره دل دارم قد یه دریا...کیه که قد ربدونهخ:دی الکی..
اسماتونو بگید شما دوتا....حالا خبریه انگار.....هر وقت خبری شد به لطف بچه ها همه میفهمن تو یه روز

 

[kadoo]

قربونت.. ولی باز خوشبحالت یه زمانایی با خدا کوچه هارو طی کردی..
راستش منم موندم این مریم جان خانوم... چرا اینقد حرفشو تکرار میکنه هی میگه پسره خیلی خود شیفتس... آخه خواهرجان تو که خودت داری این همه اذیت شدنو میبینی ...
بعدم ای ول به دل بزرگی که داشتی dordoone جان.. مطمئن باش خدا بهترینو تو مسیرت میزاره... فقط شیرینی یادت نره مارو هم دعوت کنیا....

هی . یواش میگم بشنو خدا همیشه سر کوچه ها منتظرمه که با هم قدم بزنیم همیشه بدقولی از منه تو هم هروقت خواستی از کوچه بگذری نگاه کن خدا داره کنارت میاد بی تفاوت از کنارش عبور نکن دست های دراز شده اش رو بگیر و با هم قدم بزنید و تو دلت براش عاشقونه بخون از ته قلبت اسم های زیباش رو بگو.مهمون خونه ت کن اما هیچ وقت بر اون جفا نکن که خودت ضرر میکنی فقط(مثل کاری که من کردم).امید که یادش نرود از یادم
توی بارون که دیگه غوغایی هست برا خودش راه رفتن باهاش(اینا رو دیگه میذارم تو دل خودم بمونه)

آره منم شیرینی میخوام.ایشالا همه اونی که مقدرشون هست رو با چشم باز انتخاب کنن.خصوصا دردونه و شما

 

[dordoone]

هی . یواش میگم بشنو خدا همیشه سر کوچه ها منتظرمه که با هم قدم بزنیم همیشه بدقولی از منه تو هم هروقت خواستی از کوچه بگذری نگاه کن خدا داره کنارت میاد بی تفاوت از کنارش عبور نکن دست های دراز شده اش رو بگیر و با هم قدم بزنید و تو دلت براش عاشقونه بخون از ته قلبت اسم های زیباش رو بگو.مهمون خونه ت کن اما هیچ وقت بر اون جفا نکن که خودت ضرر میکنی فقط(مثل کاری که من کردم).امید که یادش نرود از یادم
توی بارون که دیگه غوغایی هست برا خودش راه رفتن باهاش(اینا رو دیگه میذارم تو دل خودم بمونه)

آره منم شیرینی میخوام.ایشالا همه اونی که مقدرشون هست رو با چشم باز انتخاب کنن.خصوصا دردونه و شما

بابا به خدا اگه خبری بشه میگم...نکنه خواب دیدید..
آره خیلی صفا داره قدم زدن با خدا

 

[dordoone]

دوستیای گلم من دیگه باید کم کم برم...
خوشحال شدم.دوستون دارم فعلا

 

[avayestan]

پس چی که میزاره....اره دل دارم قد یه دریا...کیه که قد ربدونهخ:دی الکی..
اسماتونو بگید شما دوتا....حالا خبریه انگار.....هر وقت خبری شد به لطف بچه ها همه میفهمن تو یه روز

انشاالله عزیزم... کلا خوبو منطقی حرف میزنی.. آباریکلا... پسر داشتم عروسم بودی....از مریم جون خانوم خبری نیس...

 

[dordoone]

انشاالله عزیزم... کلا خوبو منطقی حرف میزنی.. آباریکلا... پسر داشتم عروسم بودی....از مریم جون خانوم خبری نیس...

ای بابا..اگه داشتی این حرفو نمیزدی...نمیدونم والله..مگه آنه؟

همین منطق زیادی کار دستم داد...

 

[avayestan]

هی . یواش میگم بشنو خدا همیشه سر کوچه ها منتظرمه که با هم قدم بزنیم همیشه بدقولی از منه تو هم هروقت خواستی از کوچه بگذری نگاه کن خدا داره کنارت میاد بی تفاوت از کنارش عبور نکن دست های دراز شده اش رو بگیر و با هم قدم بزنید و تو دلت براش عاشقونه بخون از ته قلبت اسم های زیباش رو بگو.مهمون خونه ت کن اما هیچ وقت بر اون جفا نکن که خودت ضرر میکنی فقط(مثل کاری که من کردم).امید که یادش نرود از یادم
توی بارون که دیگه غوغایی هست برا خودش راه رفتن باهاش(اینا رو دیگه میذارم تو دل خودم بمونه)

آره منم شیرینی میخوام.ایشالا همه اونی که مقدرشون هست رو با چشم باز انتخاب کنن.خصوصا دردونه و شما

مریم هم یه روزی این ها رو میفهمه امیدوارم که اون زمان خیلی دیر نباشه
آره منم.این دورانیه که خداوند عشق وقتی از عشقی پست و زمینی گذشتی بهت میده و تو لحظه لحظه میتونی حضور عشق ازلی رو در هر لحظه از زندگیت لمس کنی.

فک کنم داره به منم میده... خوشحالم که اینقد مطمئن از تجربت میگی... این بهترین خاطره و تجربس.. عاشقی با خدا... بعدم ممنون از دعای خوبت...

 

[maryam.t.azadeh]

دردونه جان نمیدونی من چقدر حرص میخورم از جوابای مریم خانوم.بابا گوش نمیده.عشق کور و کرش کرده.2..3 روزه خودم رو کنترل کردم چیزی ننویسم دیگه اینجا ولی طاقت نمیارم.بابا مریمی عشق یک طرفه عشق نیست حماقته محضه.اینجوری تنها خودت رو عذاب میدی.نکن این کارها رو. غرورت رو برای کسی که برات ارزش قائل نیست خرد نکن.میدونم الان میای میگی ایشون فوق العاده چی و چی هستن.درست.اما حیف که از سنم خجالت میکشم که دارم این حرف ها رو به شما میزنم وگرنه حرفای بیشتری برات داشتم.از خدا بخواه تو رو توی مسیر درست قرار بده که به بیراهه نری.

دوست عزیز ازت خیلی ممنونم. من مطمئن نیستم که عاشق شده باشم. احساس من احساس دلبستگی و علاقه عمیقه. شایدم عشق باشه نمیدونم اما بهرحال به قول شما یه طرفه است. چون ایشون اساسا هیچکس رو دوست نداره. منم یکی از همون بقیه...

 

[maryam.t.azadeh]

ما بیشتر ریفیخ.....




بعله عزیزم..به خدا منم صدبار گفتم..تازه مریم غیبتت کردم راضی باش...بابا این اسمش عشق نیست..من کاملا تکذیب میکنم..به جرأت میگم عاشق یعنی من..گذاشتم با اونی که خوشه زندگیشو بکنه...از همه چیزم گذشتم تا اون شاد باشه...الان که شاده منم شادم و همیشه دعاگوش...
هزاران بار خواستم جواب ندم اما نتونستم نیام..


تو هم؟منم داشتم همچین دورانیو

منم حرفتونو کاملا قبول دارم و این عشق های رایج خیابونی بین دختر و پسر رو اصولا عشق نمیدونم. در حال حاضر مشکل من وجود و حضور رقیب نیست که به قول شما بگم عشق یعنی معشوق هرکاری دوست داره بکنه. حرفتون کاملا درسته اما مشکل فعلی من غرور و خود بزرگ بینی طرف مقابله.

 

[maryam.t.azadeh]

قربونت.. ولی باز خوشبحالت یه زمانایی با خدا کوچه هارو طی کردی..
راستش منم موندم این مریم جان خانوم... چرا اینقد حرفشو تکرار میکنه هی میگه پسره خیلی خود شیفتس... آخه خواهرجان تو که خودت داری این همه اذیت شدنو میبینی ...
بعدم ای ول به دل بزرگی که داشتی dordoone جان.. مطمئن باش خدا بهترینو تو مسیرت میزاره... فقط شیرینی یادت نره مارو هم دعوت کنیا....

خب دوست عزیز این یه واقعیته و خودشیفتگی یه نابهنجاری غیر قابل درمان هستش. همنشینی با چنین ادم هایی اذیت کننده هست به خصوص که غرور و خودشیفتگی در اوج خودش باشه.
دردونه خانم معلومه که روح بزرگی دارن. من هم ادم خوش گذرون و تنوع طلبی نیستم اما متاسفانه روح بزرگی ندارم. خدا هم انگار سال هاست دیگه گوش به حرف بنده هاش نمی ده. اگه واقعا خدا مهربون باشه یه کاری می کنه که من و محبوبم بتونیم برا همیشه کنار هم باشیم.

 

[kadoo]

خب دوست عزیز این یه واقعیته و خودشیفتگی یه نابهنجاری غیر قابل درمان هستش. همنشینی با چنین ادم هایی اذیت کننده هست به خصوص که غرور و خودشیفتگی در اوج خودش باشه.
دردونه خانم معلومه که روح بزرگی دارن. من هم ادم خوش گذرون و تنوع طلبی نیستم اما متاسفانه روح بزرگی ندارم. خدا هم انگار سال هاست دیگه گوش به حرف بنده هاش نمی ده. اگه واقعا خدا مهربون باشه یه کاری می کنه که من و محبوبم بتونیم برا همیشه کنار هم باشیم.

دوست خوبم نمیدونم چقدر به جمله ای که گفتی و قرمز کردم اعتماد داری ولی به هرحال خدا همیشه خیر و صلاح بنده اش رو میخواد شاید بگی حرف پیرزن ها میزنی ولی برا خودم ثابت شده یکم به زندگی خودت هم نگاه کنی میفهمی ولی بدون خدا حکیمه کار بی حکمت تو ذاتش نیست.
اما این جمله هم جمله زیبایی هست که دونستنش برا هرکدوم از ماها بد نیست: جایی که باید خودت شوت بزنی ، منتظر هیچ خدایی نباش زیرا خدای واحد نظرش بر شوت بنده اش است !(نقل قول از دکتر شیری)
تو مهربونی خدا هیچوقت شک نکن عزیزم حتی تو بدترین شرایط زندگیت این ها که چیزی نیست در مقابلش.

 

[maryam.t.azadeh]

دوست خوبم نمیدونم چقدر به جمله ای که گفتی و قرمز کردم اعتماد داری ولی به هرحال خدا همیشه خیر و صلاح بنده اش رو میخواد شاید بگی حرف پیرزن ها میزنی ولی برا خودم ثابت شده یکم به زندگی خودت هم نگاه کنی میفهمی ولی بدون خدا حکیمه کار بی حکمت تو ذاتش نیست.
اما این جمله هم جمله زیبایی هست که دونستنش برا هرکدوم از ماها بد نیست: جایی که باید خودت شوت بزنی ، منتظر هیچ خدایی نباش زیرا خدای واحد نظرش بر شوت بنده اش است !(نقل قول از دکتر شیری)
تو مهربونی خدا هیچوقت شک نکن عزیزم حتی تو بدترین شرایط زندگیت این ها که چیزی نیست در مقابلش.

میدونم عزیزم و منم به خدا و بزرگیش ایمان دارم. اما شاید هم من لیاقت ندارم نمیدونم. در هر حال به وسع خودم دارم تلاش خودمو میکنم. خود شما بهتر می دونید که توی چه شرایطی هستم و طرف من چه اخلاقیاتی دارن. با این حال دارم سعی خودم رو می کنم.

 

[kadoo]

میدونم عزیزم و منم به خدا و بزرگیش ایمان دارم. اما شاید هم من لیاقت ندارم نمیدونم. در هر حال به وسع خودم دارم تلاش خودمو میکنم. خود شما بهتر می دونید که توی چه شرایطی هستم و طرف من چه اخلاقیاتی دارن. با این حال دارم سعی خودم رو می کنم.

والا من دیگه حرفم نمیاد یعنی میادا ولی میدونم اینجور مواقع آدم انگار تا خودش سرش به سنگ نخوره نمیفهمه.فقط بگم این راه که میروی به ترکستان است!!!امیدوارم برای تو پیش نیاد.در هرصورت الهی خوشبخت بشی.همه ما خیر و صلاحت رو میخوایم.

 

[kadoo]

نمیدونم شاید من هم تمام جوانب رو نسنجیدم مریمی شاید با کفش های تو راه رفتم .ببخش اگه بد قضاوت کردم.

 

[maryam.t.azadeh]

والا من دیگه حرفم نمیاد یعنی میادا ولی میدونم اینجور مواقع آدم انگار تا خودش سرش به سنگ نخوره نمیفهمه.فقط بگم این راه که میروی به ترکستان است!!!امیدوارم برای تو پیش نیاد.در هرصورت الهی خوشبخت بشی.همه ما خیر و صلاحت رو میخوایم.

ممنونم مرسی تشکر دوست عزیز شما خیلی لطف دارین و خیلی هم خوب راهنمایی کردین. بزرگترین مشکلی که میتونه تو دنیا باشه مشکل حالای منه. یعنی کسی رو دوست دارم که وقتی باهاش هستم منو رنج میده و وقتی ازش جدا بشم دوری اون منو دیوونه میکنه.

 

[avayestan]

میدونم عزیزم و منم به خدا و بزرگیش ایمان دارم. اما شاید هم من لیاقت ندارم نمیدونم. در هر حال به وسع خودم دارم تلاش خودمو میکنم. خود شما بهتر می دونید که توی چه شرایطی هستم و طرف من چه اخلاقیاتی دارن. با این حال دارم سعی خودم رو می کنم.

دختر خوب.. مریم جان عزیز من.. درسته شما دوسش داری.. و اولین نفری هم نیستی که این موضوع واسشون پیش اومده.. حالا مشکل شما با طرفت اینه و مشکل بقیه یه چیز دیگه... موضوع اینه که واسه زندگیت احساسی تصمیم نگیری... ببین میتونی خودتو با شرایط چنین ادمی وفق بدی؟ حتی تو بدترین حالتها خودتو قرار بده... یا اینکه میگی اون اخلاقش درس بشو نیس ببین میتونی خودتو به بیخیالی بزنی یا اصلا راهکاری هس که بتونی با رفتاراش کنار بیای... احساسی تصمیم نگیر... بعم اینکه میگی بدون اون نمیتونی... بابا اگه هم شما قسمت هم نبودین مطمئن باش حکمتی بوده و توش شک نکن...درسته اوایل سخت میگذره اما درس میشه... بعدم اینکه اصلا وقتی پیشنهاد ازد داد خب درمورد خصوصیت منفیش بهش بگووووووو خب... بابا قبول نکرد بیخیاااااال شو ... خودت باید باشی خودتو که باید بیشتر دوس داشته باشی تا بتونی انرژی واسه دوس داشتن اون داشته باشی دیگهههههههههه... منم دارم عین dordooneho جانو kadoo جان میشم... حرصمون نده خخخخخخخخخخخخخخب...

 

[behnam_nurse86]

سلام دوستان انگار اینجا مشاوره میدید کار خوبیه
کمی هم به من مشاوره بدید و منو نصیحت کنید که چطور میشه دنبال زیبایی دختر نبود! این عیب بزرگی هست که من دارم
زیبایی برام خیلی مهمه از اخلاق مهم تر نیست اما نسبت به اون برتری نداره و در حد همون هست