عجیبترین شیطنت دوران تحصیل شما چی بوده ؟

vahid_pakrou

عضو جدید
کاربر ممتاز
یه روز رفته بودم ساختمان شماره 2 2 طبقه بود آخرش هم 4 تا دستشویی که 2 تا واسه پسرها 2تا دخترها
من اشتباهی رفتم دستشویی دخترها کلاسا که تموم شد تا بیام بیرون کلی دختر ریختن اونجا بگم 45 دقیقه موندم تا همشون برن بیرو کم نگفتن هیچ کدوم هم واسه دستشویی نیومده بودن همشون داشتن آرایش می کردن و از دوست پسراشون غیبت میکردن
بدترین روز دانشگاهیم اون روز بود حرف حرف 5 سال پیشه
 

juliet

کاربر بیش فعال
در كل آروم بودمو مركز توجه...همه طرفدارم بودنو دوسم داشتن...زياد شيطون نبودم...:w14:
تنها اتفاق جالب اين بود كه پيش دانشگاهي كه بودم يه بار منو دوستم از كلاس اومديم بيرون كه باد زد درو بست و گوشيامون توي كلاس جا موند.(گوشي ممنوع بودا ولي مياورديم:w16:) هر كاري كرديم در باز نشد. رفتم به بچه هاي كلاس روبه رويي گفتم...كل بچه ها اومدنو اونقدر همه باهم به در كوبيديم تا در از جا كنده شد و ...:w15:
همه در رفتن:w05: ولي منو دوستم وايساديم:surprised:ناظمه (كه دود از سرش بلند ميشد) تا گفت كار كي بوده :biggrin: من گفتم: من!! داشت از تعجب مي تركيد:eek: منم داشتم از ترس مي مردم:w15::w45: كه يه دفعه كل بچه ها از پله ها دوييدن اومدن بالا واسادن جلوي منو به ناظمه گفتن ما هم بوديم...(ذوق مرگ شدم):w36:ناظمه هممونو بخشيد:w32:
 

دختر شرقی

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
در كل آروم بودمو مركز توجه...همه طرفدارم بودنو دوسم داشتن...زياد شيطون نبودم...:w14:
تنها اتفاق جالب اين بود كه پيش دانشگاهي كه بودم يه بار منو دوستم از كلاس اومديم بيرون كه باد زد درو بست و گوشيامون توي كلاس جا موند.(گوشي ممنوع بودا ولي مياورديم:w16:) هر كاري كرديم در باز نشد. رفتم به بچه هاي كلاس روبه رويي گفتم...كل بچه ها اومدنو اونقدر همه باهم به در كوبيديم تا در از جا كنده شد و ...:w15:
همه در رفتن:w05: ولي منو دوستم وايساديم:surprised:ناظمه (كه دود از سرش بلند ميشد) تا گفت كار كي بوده :biggrin: من گفتم: من!! داشت از تعجب مي تركيد:eek: منم داشتم از ترس مي مردم:w15::w45: كه يه دفعه كل بچه ها از پله ها دوييدن اومدن بالا واسادن جلوي منو به ناظمه گفتن ما هم بوديم...(ذوق مرگ شدم):w36:ناظمه هممونو بخشيد:w32:

:w24: آخيييي كوشولو :w36:
 

م مژگان

عضو جدید
کاربر ممتاز
یه روز رفته بودم ساختمان شماره 2 2 طبقه بود آخرش هم 4 تا دستشویی که 2 تا واسه پسرها 2تا دخترها
من اشتباهی رفتم دستشویی دخترها کلاسا که تموم شد تا بیام بیرون کلی دختر ریختن اونجا بگم 45 دقیقه موندم تا همشون برن بیرو کم نگفتن هیچ کدوم هم واسه دستشویی نیومده بودن همشون داشتن آرایش می کردن و از دوست پسراشون غیبت میکردن
بدترین روز دانشگاهیم اون روز بود حرف حرف 5 سال پیشه
خیلی باحال بود............
دبیرستان بودیم زنگ تاریخ هممون عزا می گرفتیم چون همیشه ازمون درس می پرسید معلممون.یه نقشه کشیدیم وو یکی از بچه هامون که تئاتر کار می کرد خودشو زد به بی هوشی و غش کردن و خلاصه ناظمو مدیرمون اومدن بالا تو کلاس.خیلی نگران شده بودن تا اخر کلاس حالش خوب شد و از درس پرسیدنم خبری نبود.خلاصه هنوزم قیافه نگران و خنده دار ناظممونو یادم نمیره..
 

BIGHAM

عضو جدید
کاربر ممتاز
سال سوم دبیرستان یه کنفرانس ریاضی دادم
معلم حسابان خوشش اومد
منو به دانشگاهی که تدریس میکرد دعوت کرد که اونجا هم کنفرانس بدم
خیلی باحال بود
استادی شده بودیم واسه خودمون
انقده حال میداد
استادمون که خیلی منو دوست داشت، هرچی میگفتم میگفت چشم
بچه ها هم که جرات سوال کردن نداشتن
میزدم تو ذوقشون
حالا این عجیب ترین شیطنت بود؟ یا نوشابه باز کردن ...
 

rozan

عضو جدید
اول دبیرستان چند روز مونده بود به 4 شنبه سوری تو مدرسه ترقه زدم 3 روز اخراج شدم
 

BIGHAM

عضو جدید
کاربر ممتاز
یه روز رفته بودم ساختمان شماره 2 2 طبقه بود آخرش هم 4 تا دستشویی که 2 تا واسه پسرها 2تا دخترها
من اشتباهی رفتم دستشویی دخترها کلاسا که تموم شد تا بیام بیرون کلی دختر ریختن اونجا بگم 45 دقیقه موندم تا همشون برن بیرو کم نگفتن هیچ کدوم هم واسه دستشویی نیومده بودن همشون داشتن آرایش می کردن و از دوست پسراشون غیبت میکردن
بدترین روز دانشگاهیم اون روز بود حرف حرف 5 سال پیشه
کلک ساختمون 2 که 4 طبقه هست. نکنه رفتی ساختمان گروه فیزیک. یک کم فکر کن.
 

khanum gol

عضو جدید
یه روز رفته بودم ساختمان شماره 2 2 طبقه بود آخرش هم 4 تا دستشویی که 2 تا واسه پسرها 2تا دخترها
من اشتباهی رفتم دستشویی دخترها کلاسا که تموم شد تا بیام بیرون کلی دختر ریختن اونجا بگم 45 دقیقه موندم تا همشون برن بیرو کم نگفتن هیچ کدوم هم واسه دستشویی نیومده بودن همشون داشتن آرایش می کردن و از دوست پسراشون غیبت میکردن
بدترین روز دانشگاهیم اون روز بود حرف حرف 5 سال پیشه

من که روز اول دانشگاه اشتباهی دستشویی پسرا رفتیم با دوستامون.بعد پسر بیچاره دم در وایستاد تا ما بیایم بیرون بنده خدا به روی خودش نیاورد.بعد منو دوستام که به خیال خودمون دستشویی دخترونه رفتیم کلی سر پسره داد زدیم گفتیم بهش هیز دخترارو داری دید میزنی....
 

aydan

عضو جدید
ههههی یادش بخیرر چه روزایی بود :cry: اول دبیرستان یه معلم فیزیک داشتیم ماشینشو با میخ پنچر کردیم چه حااالی داد:w12:...کلااا من خیلی شیطون بودم ..هنوزم هستم:w05::w01:
 

dokhtare bala

عضو جدید
:Dیه بار زنگ مدرسه رو زدم که اولیامو خواستن یه بار کل دیوارای مدرسه رو رنگ کرده بودن با انگشت رو رنگا نقاشی کشیدم دو روز از درس محروم شدم از کلاس زبانم به خاطر شیطنتم اخراجم کردن:(
 

Elham 6661

عضو جدید
یکبار آخرها ی سال تحصیلی بود کلاس سوم دبیرستان بودیم بیکار بودیم یکی گفت من میخونم بقیه دونه دونه برقصن به من هم گفت پشت در کلاس باش تا کسی داخل نیاد بعدم شروع کردن به رقصیدن وسطهاش بود که مدیر اومد پشت در کلاس من فکر کردم یکی از بچه هاست برای همین درو هل میدادم که نیاد توی کلاس بالاخره از ما هل و از مدیر هم هل که یکدفعه مدیر هل خورد اومد توی کلاس داشتیم از ترس میمردیم مخصوصا من که درو گرفته بودم بعد مدیر اخم کرد و گفت آخر سالی به جای درس خوندنتونه بعد هم رفتو همه چیز به خیر گذشت
 

Fateme_bay

عضو جدید
کاربر ممتاز
من بچه زیاد شیطونی نبودم اما شر چرا...
یادمه سوم راهنمایی که بودیم یه معلم داشتیم درس علوم اجتماعی که خیلی قدش کوتاه بود و در ضمن دختر ترشیده بود!!!!
به نظرم اصلا عقده هم داشت یه جوری بود آخه..
بچه ها همیشه ادای راه رفتنش رو در میاوردن آخه یه جورایی مثل اردک راه میرفت:D
اون همیشه به من حسودیش میشد:surprised::surprised:
چون خواهر بزرگتر من که اون موقع دانشجوی پزشکی بود زمانی شاگرد اون بود و معلممون هم وقتی فهمید که من خواهر همون دخترم از اون به بعد دیگه دلش با من صاف نشد...
خلاصه اینکه همیشه منو اذیت میکرد...گاهی برام لقب میساخت بهم میگفت خر!!!!!
البته منم کم نمی آوردما....:)
یادمه معلم هنر هم بود
یکبار نمره طراحی منو داده بود 15 منم ردیف آخر مینشستم دفترو پرت کردم جلوش و گفتم زنیکه نمره من بیسته نه 15...خیلی بهش توهین شد...اونم بهم بیست داد
ولی الان که فکر میکنم میگم کاش خدا منو ببخشه شاید مشکل داشت بنده خدا...:cry::cry:
 

Goonay

عضو جدید
دوم ابتدایی بودم!معلممون کمی دیر اومد.با چند تا از بچه ها کفش و جورابامونو در آوردیم رو نیمکت ها راه میرفتیم.
آبجیم آخه از اون خود شیرین هاست رفت منو لو داد.
تا ناظم اومد با دختر خالم که همکلاسم بود از پنجره در رفتیم اما بالاخره تنبیه شدم.
تلافیشو سر آبجیم در آوردم و حسابی زدمش!!!!!!!!!!!!

سوم دبیرستان از این بمب های بد بو بردم کلاس زنگ حسابان ترکوندیم .کلاسمونو تعطیل کردن.
همه اینا باهمکاری یکی از دوستام مهسا بود و خیلی شیطنت های دیگه.
از 11 مهر امسال باهام قهر کرده.
هر چی اصرار کردم دلیل قهرشو بگه نگفت.
فقط به یکی از دوستام گفته کارای بدی کردم.
اما من اصلا کار بدی انجام ندادم.
خیلی ناراحتم..............
 

Fateme_bay

عضو جدید
کاربر ممتاز
سال دوم هنرستان سر كلاس آمادگي دفاعي جاتون خالي بود.
از وقتي معلم شروع ميكرد به درس دادن ما هم تا مي تونستيم از خودمون صداي هر چي حيوون و جك و جونور بود در مياورديم.تا ميومد اينور كلاس اونور شروع ميشد.تا ميرفت اونور كلاس اين ور شروع مي كرد.
:whistle::w15::w15:

يه بار هم بالاي سرش به سقف يه چتر باز شده رو آويزون كرديم.بعد از نيم ساعت كه كلاس شروع شده بود يهو افتاد پايين.:biggrin: بيچاره داشت سكته ميكرد.

يه بار هم روي صندليش سوسك مرده گذاشتيم.:D

بيچاره يه بار از دستمون گريه كرد. ديگه هم نيومد سر كلاس ما.رفتيم براش گل خرديم دوباره اومد.اما ما بازم از اين كارا كرديم.

هميشه هم روي تخته نوشابه ميريختيم كه نريم رياضي حل كنيم.به هواي اينكه تخته پاكن بشوريم مي رفتيم رو تخته پاكن نوشابه ميريختيم .اون وقت موقع پاك كردن گند زده ميشد به تخته.:smile::biggrin:


تو كارگاه صداي گربه در مياورديم بعدش ميگفتيم از بيرونه.اونم ميرفت دنبال گربه.:w11:


هر وقت ميخواستيم بريم سايت از تو راهرو فيوض رو مي پرونديم.كل هنرستان فكر ميكردن كه سايت سيم كشيش مشكل داره.خلاصه اون روز كلاس تعطيل ميشد تا وقتي كه بعد چهار ساعت فيوض رو دوباره مي زديم.اخه شش ساعت سايت داشتيم .:w25:


بالاي در گرد گچ ميريختيم تا معلم درو باز ميكرد رو سرش گرد ميرخت.البته خودش نمي فهميد چون مقنعه سرش بود.:D


وقتي هم كه ناظم ميومد عذر خواهي ميكرديم گاهي هم ميگفتيم كاره گرافيكي هاست كه با ما لجن. اما دوباره روز از نو......


با كاغذ ادامس موزي سر كلاس موشك بازي ميكرديم.


از معلما همش غلط املايي ميگرفتيم تا عصباني بشن.

بازم بگم؟؟؟؟؟؟؟!!!!!!!!:D:D

تو خجالت نمی کشیدی پدر سوخته؟؟؟
بدم اون پدر پدر سوختت رو در بیارن پدر سوخته؟؟
حالا دیگه کار به جایی رسوندی که گچ روی سر معلم میریزی پدر سوخته؟؟
مگه مدرسه ناظم نداره پدر سوخته؟/
میخوای ناظم مدرسه رو بی کفایت نشون بدی پدر سوخته؟؟؟
ناظم مدرسه رو بی کفایت نشون میدی پدر سوخته؟؟؟؟
یک بلایی سرت میارم که خودت کیف کنی پدر سوخته...
:):):):)
 

sogand.sogand

عضو جدید
wowwwwwwwwwwwwwww
اينجا چه خبرهههههههه؟
يكي بياد از من ياد بگيره اين قدر دخمل خوفيم.
مي تونيد از دوستم الهه.الهه بپرسيد من اصلا استادام و اذيت نمي كنم.
ما شيطوني مي كنيم اما شر نيستيم ديگه .
استاد و سر كار مي ذاريم استاد و با حرفامون مي زنيم حال بچه ه9ا رو مي گيريم تازه رييس دانشگاهمونم با حرف زديم بنده خدا تازه رييس شده و گرنه يه ترم معلقمون مي كرد
 

ghazalee

عضو جدید
یه روز با بچه ها قرار گذاشتیم هرکی هر چقدر شیشه گلاب داره بیاره....حدوده 10..12 شیشه شد...یه اشپزخونه توی راهرو بود که یه سماوره بزرگ داشت....همه ی گلابارو ریختیم توش و روشنش کردیم...بوی گلابی در اومد که نگو.....نا ظممون بعد از 2 ساعت فهمید اومد سماور و خاموش کنه که یه دفعه سماور پخش شد کف راهرو...البته کسی چیزیش نشد ولی تا 1 ماه مدرسه بوی گلاب میداد:biggrin::biggrin:

همیشه روی تخته نوشابه میریختیم...
کل گچ های مدرسه و اب می ریختیم روشون طوری که چند روز اصلا گچ نداشتیم.... :redface:

معلما که می رفتن نماز کفشاشون و قایم می کردیم!!!که اخرش لوو رفتم و 2 روز اخراج شدم:cry:

کلا خیلی شر بودم ولی پیش دانشگاهی بهتر شدم و فقط 1 بار اخراج موقت شدم...:cool:
 

emanoeel

عضو جدید
اینقد اذیت کردم که نگو...................
ااز پنچری ماشین مدیر بگیر و خوردن چیپس و پفک سر کلاس و اهنگ گوش کردن سر کلاس تا ...............................
 

danijan

عضو جدید
سلام به بچه های شیطون
من خودم خیلی خیلی شیطونی میکردم اما هیچ وقت گیر نمیافتادم چون من برا کل مدرسه نقشه میکشیدم بقیه فقط وقت میکردن نقشه های منو اجرا کنن
فقط یک بار دیده شدم در حین اذیت و اونم چون هیچ وقت تو جرائم دست نداشتم کسی چیزی بهم نگفت اون بارم جریانش از این قرار بود که:
داشتیم با دوستام با کچ همدیگه رو میزدیم من تو کلاس بودم و اونا بیرون کلاس یدفعه یکی از دوستام که بیرون بود خیلی مظلومانه اومد داخل و من تا خورد با گچ زدمش نفر بعدی که اومد اصلا نگاهشم نکردم معطلش نکردم و حدود 15 تایی قلم کچ رو که قبلش خورد کرده بودم تو سرش خالی کردم خداییشم هدف گیریم عالی بود همشو زدم بهش ی لحظه با خودم فکر کردم که چرا فرار نمیکنه وقتی نگاه کردم دیدم مدیرمون هست که قیافش شده زیر گچ
هیچی بهم نگفت فق گفت دستت درد نکنه
فکر کنم خودشم کف کرد که چطور همشو زدم بهش
هنوز قیافه ی پر گچشو که یادم میاد میمیرم از خنده ،همون موقع هم زدم زیر خنده
 

danijan

عضو جدید
یکی از دبیرهامون بود که بعد از کلاس ما تو یک مدرسه دیگه درس میداد که راهشم دور بود
ی روز به دوستمم گفتم با دوتا ماشین رفتیم مدرسه وقتی این بنده خدا ماشینشو پارک کرد ما از عقب و جلو حسابی ماشینا رو چسبوندیم به ماشینش طوری که وقتی کلاس تمام شد و میخواست بره هرکار کرد نتونست ماشینشو از بین دوتا ماشین در بیاره ما هم پلاک ماشینا رو باز کرده بودیم که شناسایی نشیم بنده خدا ظهرم بود تاکسی کم بود مجبور شد کلی از مسیر رو پیاده بره و بقیه اش رو هم مثل اینکه آژانس گرفته بود
اما ماجرا تمام نشده بود وقتی که رفت همه ی دوستان کمک کردن ماشینشو به هزار مکافات کشیدیم بریدیم توی کوچه کنار مدرسه
فرداش که اومد انقدر عصبانی بود پرسیدیم گفت دیروز بعد از این همه خفت وقتی اومده بوده که ماشینشو ببره دیده بوده نیست خیلی ترسیده بوده
از فرداش ماشینشو می آورد تو مدرسه
 

danijan

عضو جدید
یبارم روی کت یکی از دبیرامون حدود نیم لیتر عطر از این مدلایی که وقتی فقط درشو باز میکنی و میبندی سر درد میگیری ریختیم طوری که اصلا نفهمید اما پشت کتش کلا خیس بود
بنده خدا داشت خفه میشد هرجا هم میرفت به همون مقدار بو میومد چند دقیقه ای یکبارم میپرسید این چه بویی هست که انقدر بده؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟!!!!!!!!
اما جاتون خالی خودمونم تا دو روز سرمون درد میکرد
 

danijan

عضو جدید
یبار تو زمستون توی بخاری آب مقطر از اینایی که واسه آمپول زدن هست از نوع بزرگش (بلندی شیشه اش حدود 15 سانتی متر و قطرش یک سانتیمتر) که نمیدونم از کجا بچه ها گرفتن انداختیم و بخاری رو خاموش کردیم استاد که اومد دید هوا خیلی سرد شده بخاری رو روشن کرد و تا ته زیادش کرد چشمتون روز بد نبینه حدود یک دقیقه بعدش ترکید انقدر قوی بود که شیشه جلو بخاری شکست و هرچی کچ رفته بود توی این بخاری بیچاره پاشید تو هوا
مدیر و همه جمع شدن و فکر کردن بخاری ایراد داره ما هم که میدونستیم چه خبره دوباره بخاری رو روشن کردیم جاتون خالی اون زنگ دبیرمون میترسد بیاد تو کلاس و کلاس تعظیل شد تا برا ساعت بعد بخاری رو عوض کردن
 

danijan

عضو جدید
بسه دیگه بیشتر بگم آبروم میره
اما همیشه من جزو بهترین و عاقل ترینها بودم چون کسی نمیتونست مچمو بگیره وقتی هم که خودم میخواستم کاری کنم وقتی میکردم که هیچکس نباشه چون آخرش میفروشن آدم رو
یاد اون دوران به خیر
اینم جالبه
سال دوم دبیرستان یدونه دبیر داشتیم که خیلی چاق بود و وقتی میومد سر کلاس تا آخرش لم میداد رو صندلی
ما هم یکی از پایه های صندلی رو شکستیم وقتی نشست ی تکون که خورد
بومممممممممممممممممممممممم
مدیرم که اومدم بهش گفت نیست شما یکم اضافه وزن دارید به این خاره
ما هم مرده بودیم از خنده دبیرمونم بیچاره فقط نگاه میکرد و سرخ شده بود
 

فریبا@

عضو جدید
من خیلی آروم بودم اما همیشه با ملا یمت معلمایی که اذیتم می کردنو آزار میدادم،اما اگه الان به اون دوران برمی گشتم شیطنت بیشتری می کردم ومعلما مو بیشتر اذیت می کردم!
 

parichehr16

عضو جدید
taraghe andakhtam zire paye modire dabirestanam...
tanbiham 1 hafte ekhraj bood va akhare term2 ham enzebatam20 shod!!!chon darskhoon boodam!!
 

reza2224

عضو جدید
یبار سال اول دبیرستان امتحان فیزیک داشتیم ،منم نخونده بودم،رفتم یواشکی به بهونه آب خوردن زنگ مدرسه رو زدم ،یعد همه بچه ها ریختن بیرون و ....
تا نیم ساعت ناطم دنبال اونی میگشت که زنگ رو زده بود...هنوز هم فکر کنم داره میگرده!!!!
هی یادش بخیر .......
 

ha.sa

عضو جدید
وای،تورو خدا یادم نندازید که عذاب وجدان میگیرم:w09:
دوم راهنمایی که بودم،من و دوست صمیمیم تصمیم گرفتیم آخرین روز درسی روی صندلی معلم علوممون سوزن بذاریم،این کارو کردیم و بیچاره خیلی ناراحت و عصبانی شد،هر کاری کرد که بفهمه کار کی بوده نتونست آخرشم زنگ خورد و ماهم در رفتیم،اون بیچاره هم از سال بعد دیگه به مدرسه ی ما نیومد.
ولی الآن که فکر میکنم خیلی ناراحت میشم،ای کاش میشد ببینمش و ازش معذرت خواهی کنم:(
 
آخرین ویرایش:

pari ko0cho0lo0

عضو جدید
یه بار کلاس دانشگاهو پیچونده بودم که برم خرید که استادمون فهمیدو منو جلوی بچه ها تهدید کرده بود که برم درسمو حذف کنم . منم سریع یه سرم خریدمو چسبوندم رو دستمو اخر کلاس رفتم پیشش با یه حالت بیمار گونه بهش گفتم حالم بد بوده . اونم دهنش بسته شد تازه کلی هم ذوق زد که اینقدر بهش اهمیت دادم که با اون حالم رفتم کلاسش.
 

Similar threads

بالا