سلام محسن جان سلام خوش امدي
1. عاقا این فانتزی از کجا اومد یهویی؟ حالا فانتزي ها ك ب كنار اونو برو از امير حسين بپرس من موندم اين افق از كجا پيداش شده! پر نميشه اين همه ادم توش محو ميشن؟
2. یه فانتزی بگو که من و ملودی و ناصر و خودت توش باشیم... مردونه افق نداشته باشه شرمنده من افق دارشو بلدم فقط
يكي از فانتزي هاي من اينه ك يه فانتزي بگم ك تو و ملودي و ناصر و خودم توش باشيم
یکی از فانتزیام
اینه که ناصر تو اتاق عمله و ملودی که پرستار بوده
میدوئه بیرون
میگه آقای دکتر آقای دکتر مریض داره میمیره منم هم خیلی خونسرد دسکشاتو برمیدارم
باز ملودی داد میزنه من آروم دستم میکم باز داد میزنه میگه الان میمیرهههههه
منم هم خیلی خونسرد بلند میشم میگم آقای دکتر طبقه بالاس
بعدش سطل و طیتمو بر میدارم و تو دود و مه محو میشم و تو هم ك شايد اين صحنه هستي هاج و واج ميموني فانتزيم نميومد خو
3. یه فانتزی بگو که آخرش ادمین تو افق محو بشه يه روز پيرجو تازه ميخواد وارد سايت بشه يهو با يك صحفه سفيد مواجه ميشه ك نوشته شوما به علت اسپم بي رويه در سايت به مدت يك هفته به سايت دسترسي نداري!! بعد ادمين هم واس خودش ميره تو افق محو بشه!
4. یه فانتزی بگو که مربوط به صندلی داغ خودت باشه
فانتزی اینه که همه بیان اینقد سوال بپرسن اینقد سوال بپرسن بعد من به همه سوالا خیلی خوب جواب بدم و هيچي رو هم نپيچونم همید بیاد بگه این بهترین صندلی داغ باشگاه بود بعد صندلیه دود کنه و هر دمون تو دودش محو شیم ..
5. چرا اینقد فانتزیات تکرارین آخه؟ از کجا کپی کردی؟ نعععععععععععععععععع
ببخش ديگ فانتزيم نيومد خو مرسي پري .. نه ببخشيد مرسي امين جان تو هم مرسي سميه