با سلام و عرض خسته نباشی .
لطفاً در ترجمه این دو داستان به من راهنمایی کنید و هر جا که اشتباه معنی کردم لطفاً ترجمه درستش را برام بنویسید. در ضمن هر جا که با علامت
....... مشخص کردم یعنی اینکه نتونستم معنی کنم . ممنوم میشم که راهنماییم کنید.
داستان اول
http://www.up2www.com/uploads/1382337380811.jpg
آقای گری به شکار خیلی علاقه داشت ، اما اون در شکار حیوانات وحشی تمرین زیادی نداشت . و در اون ( تیر اندازی ) خیلی خوب نبود .
یکی از نگرانی هایش این بود که چشماش خیلی خوب نمی دید و مجبور بود عینک بزنه . وقتیکه هوا بارون گرفت ، عینکش خیس شد ، اون نمی تونست خیلی خوب ببینه.
یه روز اون می خواست برای شکار خرس ها به کوهستان بره .
هوا نسبتا بارونی بود و آقای گری اشباهاً به یکی از شکارچی های دیگه شلیک کرد و گلوله به پایش اصابت کرد . درباره این قضیه دادگاهی تشکیل شد . آقای وکیل از طرف مردی دیگری ( کسی که پایش تیر خورد ) گفت ، چرا شما به آقای رابینسون شلیک کردید ؟ آقای گری جواب داد ، فکر کردم که اون خرسه . وکیل پرسید ، چه زمانی شما فهمیدید که اشتباه کردید ؟ آقای گری جواب داد ،
زمانیکه خرس برگشت و شروع به شلیک کردن به من کرد .
داستان دوم
http://www.up2www.com/uploads/138233738092.jpg
اردوگاه ارتش همیشه مجبور بودند نگهبانی بدند ، البته مجبورند اطمینان حاصل کنند که هیچکس بدون اجازه داخل یا خارج نمیشه ،
.................................. ، و هر کسی می تونست در هر زمان وارد بشه و
تقریباً علته تمام نگرانی ها بود .
معمولاً نگهبان از چندین سرباز در هر در ( ورود و خروج) تشکیل می شدند ، و آقایان ( سربازان ) موقع نگهبانی به نوبت نزدیک دروازه ( در ورود و خروج) با اسلحه می ایستادند ( نگهبانی میدادند ) و هر کسی که میخواست به داخل یا خارج اردوگاه بره جلوشونو میگرفتن و برگه ورود و خروجشان را بازرسی / بررسی میکردند.
سرباز به نگهبان گفت گفته که بگه ، Halt ! ، چه کسی اونجاست ؟ ( چه کسی به اونجا میره ) اگه کس به سمته دروازه داره میاد . زمانیکه او صدایی در تاریکی شنید ، سربازی موقع شب داشت دروازه اردوگاهی را نگهبانی میداد ، با عصبانیت فریاد زد .
چه کسی به اونجا میره ؟ یه صدایی پاسخ داد ، هیچکس ، سرباز برای چند ثانیه فکر کرد و بعدش گفت ، بسیار خوب ،
کسی همراتون هست ؟
در ضمن جمله ای که با
رنگ قرمز مشخص کردم اگر ترجمه اش مشکل داره لطفاً تصحیح کنید . ممنونم.
سوال
در داستان اول
invited به معنی
دعوت شدن میده یا
خواستن؟
در داستان اول
go out در جمله چی معنیه میده ؟
در داستان دوم
be guarded معنیش در جمله
نگهبانی بدند میشه ؟
در داستان دوم
were not supposed to معنیش چه میشه ؟ هر چند در دیگشنری
be supposed to معنیش
باید -
قرار هست اومده در این جمله معنیش چی میشه ؟