غیبت در واقع تجلی رشک و نفرت فرو خورده ی گروههای محروم اجتماعی است. (نیچه)
بیش از آنچه به تو تعلق دارم نمی توانم مال تو باشم. (واتسون)
نهفه ترین اسرار ذهن چیزی است که می توان آن را به هشیاری در آورد. (فروید)
هر آنچه واقعی است خردمندانه است و هر آنچه خردمندانه است واقعی است. (هگل:نظام سراسر منطقی)
هیچ قدرت دنیوی نیست که بدون پشتیبانی یک قدرت معنوی دوام بیاورد.(اگوست کنت)
هر پدیده ای زمانی که از دست آفریدگارش بیرون می آید خوب است و همین که به دست انسانها می افتد به تباهی می گراید .. (روسو)
انسانها با اشتراک در تولید اجتماعی وارد روابط معینی می شوند که گریز ناپذیر و مستقل از اراده هایشان اند. (کارل مارکس)
این آگاهی انسانها نیست که هستی آن ها را تعیین می کند بلکه این هستی اجتماعی آنهاست که آگاهیشان را تعیین می کند . (کارل مارکس)
باورهای مذهبی به عنوان فرا فکنی عناصری از تجربه ی بشری در چیزهای مورد پرستش معرفی می شود. (فوئر باخ)
انسان تنها از طریق آگاهی می تواند به شان سزاوارش دست یابد. (کارل مارکس)
شهر خدا چیزی نیست جز بازتاب شهر انسان.
جامعه همان تجلی همبستگی اجتماعیست نه نفع شخصی.. (امیل دور کیم)
وجه تمایز انسان نه جسم او بلکه روحش است. (کانت)
نه افکار بلکه علایق مادی و آرمانی بر رفتار انسانها مستقیما تسلط دارند اما بارها پیش می آید که جهان بینی هایی که آفریده ی افکارند مسیر کنشی را که خود بر انگیخته ی علایق است تعیین می کند. (ماکس وبر)
تونل ها میگویند راه هست....
حتی در دل سنگ
بیش از آنچه به تو تعلق دارم نمی توانم مال تو باشم. (واتسون)
نهفه ترین اسرار ذهن چیزی است که می توان آن را به هشیاری در آورد. (فروید)
هر آنچه واقعی است خردمندانه است و هر آنچه خردمندانه است واقعی است. (هگل:نظام سراسر منطقی)
هیچ قدرت دنیوی نیست که بدون پشتیبانی یک قدرت معنوی دوام بیاورد.(اگوست کنت)
هر پدیده ای زمانی که از دست آفریدگارش بیرون می آید خوب است و همین که به دست انسانها می افتد به تباهی می گراید .. (روسو)
انسانها با اشتراک در تولید اجتماعی وارد روابط معینی می شوند که گریز ناپذیر و مستقل از اراده هایشان اند. (کارل مارکس)
این آگاهی انسانها نیست که هستی آن ها را تعیین می کند بلکه این هستی اجتماعی آنهاست که آگاهیشان را تعیین می کند . (کارل مارکس)
باورهای مذهبی به عنوان فرا فکنی عناصری از تجربه ی بشری در چیزهای مورد پرستش معرفی می شود. (فوئر باخ)
انسان تنها از طریق آگاهی می تواند به شان سزاوارش دست یابد. (کارل مارکس)
شهر خدا چیزی نیست جز بازتاب شهر انسان.
جامعه همان تجلی همبستگی اجتماعیست نه نفع شخصی.. (امیل دور کیم)
وجه تمایز انسان نه جسم او بلکه روحش است. (کانت)
نه افکار بلکه علایق مادی و آرمانی بر رفتار انسانها مستقیما تسلط دارند اما بارها پیش می آید که جهان بینی هایی که آفریده ی افکارند مسیر کنشی را که خود بر انگیخته ی علایق است تعیین می کند. (ماکس وبر)
تونل ها میگویند راه هست....
حتی در دل سنگ
آخرین ویرایش: