ناگهان پرده بر انداخته ای یعنی چه مست از خانه برون تاخته ای یعنی چه
زلف در دست صبا،گوش به فرمان رقیب این چنین با همه در ساخته ای یعنی چه
شاه خوبانی و منظور گدایان شده ای قدر این مرتبه نشناخته ای یعنی چه
نه سر زلف خود اول تو به دستم دادی بازم از پای دز انداخته ای یعنی چه
سخنت راز دهان گفت و کمر سر میان وز میان تیغ به ما اخته ای یعنی چه
هر کس از مهره ی مهر تو به نقشی مشغول عاقبت با همه کج با خته ای یعنی چه
حافظا در دل تنگت چو فرود امد یار
خانه از غیر نپرداخته ای یعنی چه؟؟!
زلف در دست صبا،گوش به فرمان رقیب این چنین با همه در ساخته ای یعنی چه
شاه خوبانی و منظور گدایان شده ای قدر این مرتبه نشناخته ای یعنی چه
نه سر زلف خود اول تو به دستم دادی بازم از پای دز انداخته ای یعنی چه
سخنت راز دهان گفت و کمر سر میان وز میان تیغ به ما اخته ای یعنی چه
هر کس از مهره ی مهر تو به نقشی مشغول عاقبت با همه کج با خته ای یعنی چه
حافظا در دل تنگت چو فرود امد یار
خانه از غیر نپرداخته ای یعنی چه؟؟!