حالا باید گوش هایم را نیز بگیرم!
دیگر نه چیزی میبینم و نه میشنوم...
اشکهایم از فرصت استفاد میکنند و سریع و پشت هم می آیند!
این ها را لمس میکنم....
گونه هایم لمس میکنند....
داغی اشکهایم را میفهمم.....
نفس عمیقی میکشم و از جایم بلند میشوم....
حالا اشکهایم زیر پاهایم له میشوند....
صدای له شدنشان را میشنوم......
دیگر نه چیزی میبینم و نه میشنوم...
اشکهایم از فرصت استفاد میکنند و سریع و پشت هم می آیند!
این ها را لمس میکنم....
گونه هایم لمس میکنند....
داغی اشکهایم را میفهمم.....
نفس عمیقی میکشم و از جایم بلند میشوم....
حالا اشکهایم زیر پاهایم له میشوند....
صدای له شدنشان را میشنوم......