رد پای احساس ...

[D R E A M]

چشم‌‌انتظار آن بهارم
که با تقویم از راه نمی‌آید
و با تقویم راه نمی‌آید ،
چشم انتظار آن بهارم
که با ...
آه نمی‌آید !



مژگان عباسلو

 

[D R E A M]

چرا بی‌قراری؟ چرا درهمی؟

چرا داغ‌داری؟ خرابی؟ بمی؟! مگر سرنوشت منی اینقدَر غم‌انگیز و پیچیده و مبهمی؟
مرا دوست داری ولی تا کجا؟
مرا تا کجا “دوستت‌دارم‌”ی؟
نه با تو دلم خوش، نه بی تو دلم…
جهنم-بهشتی، نه! شادی-غمی
تو هم مثل باران که نفرین شده‌ست
بیایی زیادی، نیایی کمی جهان، ابر خاموش و بی‌حاصلی‌ست بگو باز باران! بگو نم‌نمی……


مژگان عباسلو ​

 

[Gelveh]

دلگیر نیستم از رفتنش...
دلگيرم از تمام دوست داشتن هایی که گفت
ولی... نداشت!!

 

[رجایی اشکان]

شنبه ها که می شود دلم تنگ می شود
بی قرار می شوم ,آغاز یک هفته جدید و دوباره شروع خاطرات
شنبه های همین دوسال پیش همین دوسال پیش که تو بودی . . .
و منو خوشحال از رسیدن هفته جدید
و دیدن روی ماهت اما نه این شنبه ,شنبه های دوسال پیش . . .
همه روزهایم بی تو شنبه شده و تو که نمیدانم کجایی ؟
منت بمیرم اگر مثل من دلتنگ باشی
,اگر مثل من دلتنگ که باشی نمی شود
چون من در فکر اینم که تو خوشی وگرنه تمام دنیا را به آتش می کشم
هرچند خیلی وقت است دنیای نامرد با گرفتن تو از من ,مرا به آتش کشیده . . .

 

[AvA-6586]

ﻫﯿﭻ ﻭﻗﺖ
” ﺑﯽ ﺧﺪﺍﺣﺎﻓﻆ ”
ﮐﺴﯽ ﺭﺍ ﺗﺮﮎ ﻧﮑﻦ
ﻧﻤﯽ ﺩﺍﻧﯽ،
ﭼﻪ ﺩﺭﺩ ﺑﺪﯼ ﺍﺳﺖ…
ﭘﯿﺮ ﺷﺪﻥ ﺩﺭ ﺧﻢ ﮐﻮﭼﻪ ﻫﺎﯼ
ﺍﻧﺘﻈﺎﺭ…

 

[D R E A M]

هیچ قطاری وقتی گنجشکی را زیر می‌گیرد
از ریل خارج نمی‌شود .
و من
گوزنی که می‌خواست
با شاخ‌هایش قطاری را نگه دارد

غلامرضا بروسان

 

[رجایی اشکان]

زیـر بـآرآטּ رآه میرفتـــ

امســآل رآه رفتـטּ او رآ

بــآכیگــرے زیـر اشڪـهـ ـآے خوכ כیدҐ…

شــآیـכ پـآرسـآل اشڪـهــآےכیگـرے بوכ
​

 

[رجایی اشکان]

دو نفر که همدیگرو خیلی دوست داشتند و یک لحظه نمی تونستند از هم
جدا باشند، با خوندن یک جمله معروف از هم جدا می شوند تا یکدیگر
رو امتحان کنند و هر کدام در انتظار دیگری، همدیگرو نمی بینند. چون
هر دو به صورت اتفاقی به جمله معروف ویلیام شکسپیر بر می خورند:
« عشقت را رها کن، اگر خودش برگشت، مال توست و اگر برنگشت
از قبل هم مال تو نبوده »
​

 

[AvA-6586]

غمگینم
همانند دلقکی که روی صحنه چشمش به عشقش می افتد
که با معشوقش به او میخندند

 

[رجایی اشکان]

در ســکــوت ســرسـخــت
دنـــیــــا
مـــواظـــبـــم بـــاش
قـــلـــبــــم هـــنـــوز
مــی تـــپــــد !!
حـــــــرف بـــــزن...
صدایت رادوست دارم
بگو... فقط بگو
چــه فـــرق دارد
ازمـــن ،ازتـــو
ازبــــاران
درآغــوشــم بــگــیــرودرگــوشــم
ازمـــانـــدن بــگـــو
ازدوستت دارمهایی بگوکه ازشنیدنش دلم بریزد !!
گـــونـــه هــای خــجــالــتــییــم رنــگ بــگــیــرد
ازدلبری چشمهایت بگوکه چگونه دلم راهوایی کرده
ازهــرچــه خــودت مــیــخــواهـی
ازخـــودت بـــگـــو
چـــه فــرق داردازچـــه
فـــقــــط بـــگــــو
حـــرف بـــزن
عاشقانه صدایت رادوستدارم...

 

[رجایی اشکان]

ما كسایی كه به فكرمون هستن رو به گریه می اندازیم

ما گریه می كنیم برای كسایی كه به فكرمون نیستن

و ما به فكر كسایی هستیم كه هیچوقت برامون گریه نمی كنن

این حقیقت زندگیه

عجیبه ولی حقیقت داره

اگه این رو بفهمی هیچوقت برای تغییر دیر نیست

 

[alone.eng]

به​

تو ​

که می رسم
شعر می شوم
به تو که می رسم
مهربان می شوم
بی بهانه
بی حساب
بی کلام ​

 

[D R E A M]

منم که دوستت دارم

نه مردی که دستش را به نرده‌ها گرفته

نه باران پشت پنجره

منم که دوستت دارم

و غم
بشکه‌های سنگینی را

در دلم جابه‌جا می‌کند


غلامرضا بروسان

 

[AvA-6586]

نه اینکه زانو زده باشم …
نــــــــــــــــــــــــــــــــــه
فقط تنهایی سنگین است !

 

[غمین]

گاهی نه گریه آرامت میکندو نه خندهنه فریاد آرامت میکندو نه سکوتاینجاست که با چشمانی خیسرو به آسمان میکنی و میگویی:خدایا تنها تو را دارم تنهایم مگذار...​

 

[الناز تبریز]

آینه ی اتاقم را با آینه ی اتاقت عوض میکنی ؟
این لعنتی که فقط من را نشان میدهد . . . !

​

 

[شبگرد23]

ﺁﻩ ﺩﺧﺘﺮﮎ!
ﺩﺧﺘﺮﮎِ ﺁﻭﺍﺯﻫﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﻣﯽﺭﻭﯾﯿﺪﻧﺪ
ﺩﺧﺘﺮﮎِ ﺗﺮﺍﻧﻪﻫﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﻣﯽﺭﻗﺼﯿﺪﻧﺪ
ﺑﯿﺪﺍﺭ ﺷﻮ!
ﺑﺎﺩ ﺭﺍ ﻣﯽﮔﻮﯾﻢ ﺑﺮﻭﺩ ﺍﺯ ﺳﺮ ﺷﺎﺧﻪﻫﺎ
ﻣﺎﻩ ﺭﺍ ﺑﭽﯿﻨﺪ ﺑﯿﺎﻭﺭﺩ
ﮔﺮﺩﻥﺁﻭﯾﺰﺕ ﮐﻨﻢ .
ﻧﺴﯿﻢ ﺭﺍ ﻣﯽﮔﻮﯾﻢ ﺑﺮﻭﺩ ﺍﺯ ﺩﻝ ﺑﻬﺎﺭ
ﮔﻞﺳﺮﺥ ﺭﺍ ﺑﭽﯿﻨﺪ ﺑﯿﺎﻭﺭﺩ
ﭘﯿﺮﺍﻫﻨﺖ ﮐﻨﻢ.
ﭘﺮﻧﺪﻩ ﺭﺍ ﻣﯽﮔﻮﯾﻢ ﺑﺮﻭﺩ ﺍﺯ ﺁﺳﻤﺎﻥ
ﺳﺘﺎﺭﻩﻫﺎ، ﺑﺎﺩﺑﺎﺩﮎﻫﺎ، ﺭﻧﮕﯿﻦﮐﻤﺎﻥﻫﺎﯼ ﺷﺎﺩ
ﻭ ﻫﺮ ﭼﻪ ﺗﻮ ﺑﺨﻮﺍﻫﯽ ﺭﺍ
ﺑﭽﯿﻨﺪ، ﺑﺮﺍﯾﺖ ﺑﯿﺎﻭﺭﺩ
ﺗﻮ ﻓﻘﻂ
ﺧﺎﮎﻫﺎ ﺭﺍ ﮐﻨﺎﺭ ﺑﺰﻥ
ﺑﯿﺪﺍﺭ ﺷﻮ!

‏( ﺭﺿﺎ ﮐﺎﻇﻤﯽ / ﻋﺎﺷﻘﺎﻧﻪ ﻫﺎﯼ ﺟﻨﮓ/ 86 )

 

[D R E A M]

“قانعم، بیشتر از این چه بخواهم از تو
گاه گاهی که کنارت بنشینم کافی است”


محمدعلی بهمنی

 

[شبگرد23]

تنهـــایـــی

همیـــــن اســــت

تکــــرار نا منظــــم

من بــــی تـــو…

بــی آنـــکه بــدانـی

برای تو نفـــس میکشـــــم…

 

[naghmeirani]

این روزها
به قدری زود شب می شوند
که سوالی سخت
مدام مرا آزار می دهد ...
امروز به قدر کافی دوستش داشتم ؟!

 

[AvA-6586]

منتظر هيچ دستي در هيچ جاي اين دنيا نباش
​

اشكهايت را با دستهاي خودت پاك كن همه رهگـذرنـد...
​

 

[D R E A M]

من شانه های تو را می خواهم

و خیابان های خواب هایم را.
مهدیه لطیفی

 

[*FARZAN*]

من آنقدر
برای تو
چتر شده ام
که دیگر باران
برای من نعمت الهی نیست،
باران
خانه ی من است ...


علیرضا اسفندیاری

 

[D R E A M]

نگران من نباش
آن دورها که ایستاده ای
من روز به روز
فیلسوف تر می شوم
مثلا گریه
میعان روح است!
خودم کشف کرده ام
مهدیه لطیفی

 

[naghmeirani]

​

دنیا
آنقدر هم که فکر می کردم
واقعا بزرگ نیست
نمی دانستم
در لمس کوچک دست هایت
جا می شود

"پرویز صادقی"

 

[anahita1370]

دلم برای کسی تنگ است…
​

دلم برای کسی تنگ است… که دل تنگ است…
​

دلم برای کسی تنگ است… که طلوع عشق را به قلب من هدیه می دهد …
​

دلم برای کسی تنگ است … ه با زیبایی کلا مش مرا در عشقش غرق می کند…
​

دلم برای کسی تنگ است … که تنم آغوشش را می طلبد …
​

دلم برای کسی تنگ است … که دستانم دستان پر مهرش را می طلبد…
​

دلم برای کسی تنگ است… که سرم شانه هایش را آرزو دارد…
​

دلم برای کسی تنگ است … که گوشهایم شنیدن صدایش را حسرت می کشد …
​

دلم برای کسی تنگ است … که چشمانم ، چشمانش را می طلبد …
​

دلم برای کسی تنگ است … که مشامم به دنبال عطر تن اوست…
​

دلم برای کسی تنگ است … که اشکهایم را دیده…
​

دلم برای کسی تنگ است… که تنهاییم را چشیده…
​

دلم برای کسی تنگ است … که سرنوشتش همانند من است…
​

دلم برای کسی تنگ است… که دلش همانند دل من است…
​

دلم برای کسی تنگ است … که تنهاییش تنهایی من است…
​

دلم برای کسی تنگ است … که مرهم زخمهای کهنه است…
​

دلم برای کسی تنگ است … که محرم اسرار است…
​

دلم برای کسی تنگ است … که راهنمای زندگیست…
​

دلم برای کسی تنگ است … که قلب من برای داشتنش عمرها صبر می کند…
​

دلم برای کسی تنگ است … که دوست نام اوست…
​

دلم برای کسی تنگ است… که دوستیش بدون (( تا )) است…
​

دلم برای کسی تنگ است … که دل تنگ دل تنگی هایم است…
​

دلم برای کسی تنگ است


​

 

[شبگرد23]

ﺍﯾﻦﻃﻮﺭ ﮐﻪ ﺯﯾﺒﺎ ﻧﻮﺷﺘﻪﺍﻡ ﺗﻮ ﺭﺍ
ﮐﻠﻤﺎﺕ ﻫﻢ
ﻧﻤﯽﺁﻭﺭﻧﺪَﺕ ﺑﻪﺟﺎ!

‏( ﺭﺿﺎ ﮐﺎﻇﻤﯽ)

 

[AvA-6586]

امشب دلم تو را می خواهد
نشسته روبروی صندلی مقابلم
در سکوت سرد این کافه
تا تو مرا در آغوش کشی …

 

[AvA-6586]

از زیـر سنـگ هم کـه شده پـیدایم کـُن
مـدت هاست که تـنهـایی هـای مـرا
دست هـای جـستجوگـری لـمس نکـرده انـد

 

[D R E A M]

من یک زن خوشبختم
و خیابانی که راه مرا دنبال می‌کند،
خوشبخت است
و کوچه‌ای که به گریبان خانه‌ام می‌رسد،
خوشبخت است
و تو
که هر روز به پنجره اتاقم پیله می‌کنی،
یک روز پروانه خوشبخت می‌شوی
با این همه
دروغ
عنکبوتی است که مدام در دهانم تار می‌تند

منیره حسینی