رابطه ی دوستی بین پسر و دختر

IT Engineer2

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
1.آیا رابطه ی دوست شدن پسرا و دخترا درسته؟
2.آیا این نوع دوست داشتن مجازه؟
3.آیا به این رابطه ها میشه نام عشق گذاشت؟

سلام

1. خیر

2. بله

3. شاید

(این سوالاتی که پرسیدید بستگی به شرایطش داره. اینکه رابطه به چه صورت شکل گرفته؟، طرفین رابطه چند ساله هستن؟، قصدشان از این دوستی چیست؟ و ...)
 

*tasnim*

کاربر فعال تالار پزشکی ,
کاربر ممتاز
من خودم ب شخـــــــــصه دوس ندارم !
 

arash 4

عضو جدید
کاربر ممتاز
سلام منم با اجازه ی حاجی نظراتمو مینویسم:
1.به نظر من اصلا" رابطه ی درستی نیست دوستی فقط ضرر خالیه کهبیشتر آسیبهاش سمت دخترا نشونه میره، البته از نظر من
2.دوست داشتنی که انتهاش پیامد خوشی نداره مجاز نیست و غالبا" با پشیمانی همراه بوده کموبیش به ازدواج ختم میشه اما پیامد خوبی نداره شک به وجود میاد در زندگی
3.عشق خیلی مقدسه بهتره اول از دوست داشتن مطمئن شد وبهتره عشق با عقل همراه باشه نه دل که اگر با عقل باشه هیچوقت پشیمانی وجود نداره

آسیباش در هر دو طرف هستش حتماً.
داداشم امیر حسین گفت که دوست داشتن سن و زمان و مکان نمیشناسه.
لایک داره
 

arash 4

عضو جدید
کاربر ممتاز
سلام منم با اجازه ی حاجی نظراتمو مینویسم:
1.به نظر من اصلا" رابطه ی درستی نیست دوستی فقط ضرر خالیه کهبیشتر آسیبهاش سمت دخترا نشونه میره، البته از نظر من
2.دوست داشتنی که انتهاش پیامد خوشی نداره مجاز نیست و غالبا" با پشیمانی همراه بوده کموبیش به ازدواج ختم میشه اما پیامد خوبی نداره شک به وجود میاد در زندگی
3.عشق خیلی مقدسه بهتره اول از دوست داشتن مطمئن شد وبهتره عشق با عقل همراه باشه نه دل که اگر با عقل باشه هیچوقت پشیمانی وجود نداره
[/QUO
موافقم در کل.ضرر این رابطه ها خیلی بیشتر از نفعشونه و متاسفانه این ضرر چه از لحاظ روحی عاطفی چه از نظر اجتماعی بیشتر متوجه دختر هست.هر چیزی رو نمیشه عشق نامید این رابطه های غالبا بچه گانه بیشتر روی پایه ی هوس خام شکل میگیرند تا احساسات پاکی که به عشق منجر بشه.

درسته ولی به نظر من مثل بعضی چیزها قسمت قسمت داره مثلاً بعضی ها باشند که از روی هوس دوس شن و لی بعضی ها واقعاً دوس داشته باشن طرفو مثلاً شهریار.درسته؟
 

آشنا....

عضو جدید
کاربر ممتاز
1.آیا رابطه ی دوست شدن پسرا و دخترا درسته؟
بااین نوع رابطه هایی که مصداقش تو جامعه ماست به نظرم نه درست نیست.

2.آیا این نوع دوست داشتن مجازه؟
تا نیت چی باشه و چه جوری ظاهرش کنن.اگه دوستی منجر به گناه بشه مسلماً نه...

3.آیا به این رابطه ها میشه نام عشق گذاشت؟
من متاسفانه از عشق نمیتونم تفسیر درستی داشته باشم ولی عشق فراتر از اینهاست به نظرم.
ولی اکثر اینجور رابطه ها یا عادته یا امیال نفسانیه و یازودگذر و...


 

nayyerr

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
ببینید،ما اگر بخوایم یه سد محکم بین پسرها و دخترهای نامحرم درست کنیم که حرام است به هم نگاه کنید یا باهم حرف بزنید،نمیشه.
مثلا من سه شنبه هفته گذشته رفته بودم واسه یه کاری دانشگاه،یه دختره اومده بود کلاسشو عوض کنه،بهش گفتم چرا،استاد فلانی که خیلی خوبه؟
گفت همه دانشجوهای کلاس بجز من پسرن!
گفتم چه ربطی داره؟تو اگر سالم باشی،هیچ مشکلی پیش نمیاد،تازه اگر رفتی تو یه شرکت کار کنی و بیشتر پسر بودن،میری بیرون؟جامعه چی؟تو اجتماع هم میخوای کلا از پسرا سوا باشی؟نمیشه خانم.



جنس یعنی چی گلسا؟ما اینجا اومدیم تبادل علمی و استفاده از تجربیات هم،به قول دختر خالت،اینجا فقط یه سایت علمیه.
هیچ دلیلی نداره.

نازی درست میگه،فرق میکنن با هم.
واقعاااااااااااااااااااااااااااااااا به خاطراینکه همه پسربودن اتفاقا من کلاس کنترلم همه پسربودن من تنها دختربودم هیچ مشکلی به خدابوجودنیومد :razz:
 

mpb

مدیر تالار مهندسی معماری
مدیر تالار
تفاوت دوست داشتن با عشق از نظر دکتر علی شریعتی:

تفاوت دوست داشتن با عشق از نظر دکتر علی شریعتی:

تفاوت دوست داشتن با عشق از نظر دکتر علی شریعتی:
دوست داشتن از عشق برتر است . عشق يک جور جوشش کور است و پيوندي از سر نابينائي ، اما دوست داشتن پيوندي خود آگاه و از روي بصيرت روشن و زلال . عشق بيشتر از غريزه آب ميخورد و هرچه از غريزه سر زند بي ارزش است و دوست داشتن از روح طلوع ميکند و تا هرجا که يک روح ارتفاع دارد ، دوست داشتن نيز همگام با آن اوج ميابد .
عشق در قالب دلها در شکل ها و رنگ هاي تقريبا مشابهي متجلي ميشود و داراي صفات و حالات و مظاهر مشترکي است ، اما دوست داشتن در هر روحي جلوه خاص خويش دارد و از روح رنگ ميگيرد و چون روح ها برخلاف غريزه ها هر کدام رنگي و ارتفاعي و بعدي و طعمي و عطري ويژه خويش دارد ، مي توان گفت که به شماره هر روحي ، دوست داشتني هست .
عشق با شناسنامه بي ارتباط نيست و گذر فصل ها و عبور سالها بر آن اثر ميگذارد ، اما دوست داشتن در وراي سن و زمان و مزاج زندگي ميکند و بر آشيانه بلندش روز و روزگار را دستي نيست .
عشق در هر رنگي و سطحي ، با زيبائي محسوس ، در نهان يا آشکار ، رابطه دارد . چنانکه " شوپنهاور" ميگويد : (( شما بيست سال بر سن معشوقتان بيفزائيد ، آنگاه تاثير مستقيم آنرا بر روي احساستان مطالعه کنيد ))!
اما دوست داشتن چنان در روح غرق است و گيج و جذب زيبائي هاي روح که زيبائي هاي محسوس را به گونه اي ديگر ميبيند . عشق طوفاني و متلاطم و بوقلمون صفت است ، اما دوست داشتن آرام و استوار و پروقار و سرشار از نجابت .
عشق با دوري و نزديکي در نوسان است ، اگر دوري به طول بينجامد ضعيف ميشود ، اگر تماس دوام يابد به ابتذال ميکشد .و تنها با بيم و اميد و تزلزل و اضطراب و (( ديدار و پرهيز )) ، زنده و نيرومند ميماند . اما دوست داشتن با اين حالت نا آشناست . دنيايش دنياي ديگريست .

عشق جوششي يکجانبه است ، به معشوق نمي انديشد که کيست ، يک خود جوشي ذاتي است ، و از اين رو هميشه اشتباه ميکند . در انتخاب به سختي ميلغزد و يا همواره يکجانبه ميماند و گاه ميان دو بيگانه ناهماهنگ ، عشقي جرقه ميزند و چون در تاريکي است و يکديگر را نميبينند ، پس از انفجار اين صاعقه است که در پرتو روشنائي آن چهره يکديگر را ميتوانند ديد و در اينجاست که گاه پس از جرقه زدن عشق ، عاشق و معشوق که در چهره هم مينگرند ، احساس ميکنند هم را نميشناسند و بيگانگي و نا آشنائي پس از عشق – که درد کوچکي نيست – فراوان است .
اما دوست داشتن در روشنائي ريشه ميبندد و در زير نور سبز ميشود و رشد ميکند و از اين روست که همواره پس از آشنائي پديد ميايد . و در حقيقت در آغاز دو روح خطوط آشنائي را در سيما و نگاه يکديگر ميخوانند ، و پس از ((آشنا شدن)) است که ((خودماني)) ميشوند - دو روح ، نه دو نفر ، که ممکن است دو نفر با هم در عين رو در بايستي ها احساس خودماني بودن کنند و اين حالت به قدري ظريف و فرار است که به سادگي از زير دست احساس و فهم ميگريزد - و سپس طعم خويشاوندي و بوي خويشاوندي و گرماي خويشاوندي از سخن و رفتار و کلام يکديگر احساس ميشود و از اين منزل است که ناگهان ، خود بخود ، دو همسفر به چشم ميبينند که به پهندشت بيکرانه مهرباني رسيده اند و آسمان صاف و بي لک دوست داشتن بر بالاي سرشان خيمه گسترده است و افقهاي روشن و پاک و صميمي (( ايمان)) در برابرشان باز ميشود و نسيمي نرم و لطيف - همچون روح يک معبد متروک که در محراب پنهاني آن ، خيال راهبي بزرگ نقش بر زمين شده و زمزمه درد آلود نيايش مناره تنها و غريب آنرا به لرزه در مياورد – هر لحظه پيام الهان هاي تازه آسمانهاي ديگر و سرزمين هاي ديگر و عطر گلهاي مرموز وجانبخش بوستانهاي ديگر را به همراه دارد و خود را ، به مهر و عشوه اي بازيگر و شيرين و شوخ ، هر لحظه ، بر سر و روي ايندو ميزند .
عشق جنون است و جنون چيزي جز خرابي و پريشاني ((فهميدن)) و ((انديشيدن)) نيست . اما دوست داشتن در اوج معراجش از سرحد عقل فراتر ميرود و فهميدن و انديشيدن را نيز از زمين ميکند و با خود به قله بلند اشراق ميبرد .
عشق زيبائي هاي دلخواه را در معشوق ميافريند و دوست داشتن زيبائي هاي دلخواه را در دوست ميبيند و ميابد .
عشق يک فريب بزرگ و قوي است و دوست داشتن يک صداقت راستين و صميمي ، بي انتها و مطلق .
عشق در دريا غرق شدن است و دوست داشتن در دريا شنا کردن .
عشق بينائي را ميگيرد و دوست داشتن ميدهد .
عشق خشن است و شديد و در عين حال ناپايدار و نامطمئن و دوست داشتن لطيف است و نرم و در عين حال پايدار و سرشار از اطمينان .
عشق همواره با اشک آلوده است و دوست داشتن سراپا يقين است و شک ناپذير .
از عشق هرچه بيشتر ميشنويم سيرابتر ميشويم و از دوست داشتن هر چه بيشتر ، تشنه تر .
عشق هرچه ديرتر ميپايد کهنه تر ميشود و دوست داشتن نو تر .
عشق نيروئيست در عاشق ، که او را به معشوق ميکشاند ؛ دوست داشتن جاذبه ايست در دوست ، که دوست را به دوست ميبرد . عشق تملک معشوق است و دوست داشتن تشنگي محو شدن در دوست .
عشق معشوق را مجهول و گمنام ميخواهد تا در انحصار او بماند ، زيرا عشق جلوه اي از خود خواهي يا روح تاجرانه يا جانورانه آدميست ، و چون خود به بدي خود آگاه است ، آنرا در ديگري که ميبيند ؛ از او بيزار ميشود و کينه برميگيرد . اما دوست داشتن ، دوست را محبوب و عزيز ميخواهد و ميخواهد که همه دلها آنچه را او از دوست در خود دارد ، داشته باشند . که دوست داشتن جلوه اي از روح خدائي و فطرت اهورائي آدميست و چون خود به قداست ماورائي خود بيناست ، آنرا در ديگري که ميبيند ، ديگري را نيز دوست ميدارد و با خود آشنا و خويشاوند ميابد .
در عشق رقيب منفور است و در دوست داشتن است که (( هواداران کويش را چو جان خويشتن دارند )) . که حصد شاخصه عشق است چه ، عشق معشوق را طعمه خويش ميبيند و همواره در اضطراب است که ديگري از چنگش بربايد و اگر ربود ، با هردو دشمني ميورزد و معشوق نيز منفور ميگردد و دوست داشتن ايمان است و ايمان يک روح مطلق است ، يک ابديت بي مرز است ، از جنس اين عالم نيست .
عشق ريسمان طبيعي است و سرکشان را به بند خويش در مياورد تا آنچه آنان ، بخود از طبيعت گرفته اند بدو باز پس دهند و آنچه را مرگ ميستاند ، به حيله عشق ، بر جاي نهند ، که عشق تاوان ده مرگ است . و دوست داشتن عشقي است که انسان ، دور از چشم طبيعت ، خود ميافريند ، خود بدان ميرسد ، خود آنرا ((انتخاب)) ميکند . عشق اسارت در دام غريزه است و دوست داشتن آزادي از جبر مزاج . عشق مامور تن است و دوست داشتن پيغمبر روح . عشق يک (( اغفال )) بزرگ و نيرومند است تا انسان به زندگي مشغول گردد و به روزمرگي – که طبيعت سخت آنرا دوست ميدارد – سر گرم شود و دوست داشتن زاده وحشت از غربت است و خود آگاهي ترس آور آدمي در اين بيگانه بازار زشت و بيهوده .عشق لذت جستن است و دوست داشتن پناه جستن . عشق غذاخوردن يک حريص گرسنه است و دوست داشتن (( همزباني در سرزمين بيگانه يافتن )) است
 

...scream...

عضو جدید
کاربر ممتاز
سلام

1.آیا رابطه ی دوست شدن پسرا و دخترا درسته؟
2.آیا این نوع دوست داشتن مجازه؟
3.آیا به این رابطه ها میشه نام عشق گذاشت؟



سلام
1.رابطه داریم تا رابطه
من معمولا اهل فبلم اروپای هستم
میبینم که مثلا رابطه ای که اونا دارن اصن یک چیز خیلی خیلی عادیه
شاید بگین که ما مسلمونیم و این حرفا ولی من به عینه دیدیم بعضی هایی رو که هیچ فرقی با اون شخصیت های فیلم ندارن
این رابطه میتونه یه رتبطه ی کاملاعالی و خوب باشه و بستگی به خود افراد داره که چطوری اون رابطه رو کنترل کنن

_________________
2.دوست داشتن این نوع و ان نوع نداره دیگه
دوست داشتن یهو میاد
و بدترین سوالی که میشه از طرف مقابل پرسید اینه که چرا منو دوست داری !
پس دوست داشتن اصن ربطی به دوستی نداره !

________________
3.عشق مقدس تر از این حرفاست
و فقط میتونم بگم اصن نمیشه با عشق مقایسه اش کرد چه برسه به اینکه اسمشو عشق گذاشت
!
 

ghazal1991

مدیر تالار مدیریت
مدیر تالار
من دوستی رو به 2دسته تقسیم میکنم:
دسته اول: دوستی های الکی بین سنین پایین
دسته دوم: دوستی به قصد ازدواج(در صورتی که اثبات شده باشه)

1.آیا رابطه ی دوست شدن پسرا و دخترا درسته؟
دسته اول: خیر- به نظر شما رابطه دوستی بین دختر و پسر که متاسفانه اکنون از سنین خیلی پایین شروع میشه( راهنمایی و دبیرستان)، چه هدفی میتونه داشته باشه؟ من خودم دارم یه تحقیقی در این مورد میکنم اکثریت قریب به اتفاق اول احساس عشق و عاشقی(که البته هوسی بیش نیست) هست و بعد احساس تنفر، انتقام، مشکلات روحی و دیگر موارد. پس این دوستی صددرصد اشتباست.
دسته دوم: بله- دوستی در سنی که فرد خوب و بد رو تشخیص میده و عقل داره، مشکلی نداره. مثلا یه آقایی، از خانومی در دانشگاه، محل کار و ... خوشش میاد، پیشنهاد ازدواج میده، قبول شد، میتونه در حد و حدودی تا فراهم شدن شرایط با هم باشن.


2.آیا این نوع دوست داشتن مجازه؟
دسته اول: خیر-
دسته دوم: بله-

3.آیا به این رابطه ها میشه نام عشق گذاشت؟

دسته اول: خیر
دسته دوم: شاید بعدها عشق به وجود اومد.

===========
یه توصیه دوستانه هم میکنم: این که اگه دوست نشی، نمیتونی جنس مخالف رو بشناسی و ...، همش حرف بیخوده. تو خیلی از دوستی ها هیچ نوع شناختی به وجود نمیاد. چون معمولا دوطرف، واقعیت وجودی خودشون رو نشون نمیدن.
من خودم هیچوقت با کسی دوست نبودم، ولی خداروشکر، حالا از زندگیم خیلی خیلی راضیم.
و عشق بعد ازدواج خیلی موندگارتره.
 
آخرین ویرایش:

shahab.

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
من دوستی رو به 2دسته تقسیم میکنم:
دسته اول: دوستی های الکی بین سنین پایین
دسته دوم: دوستی به قصد ازدواج(در صورتی که اثبات شده باشه)

1.آیا رابطه ی دوست شدن پسرا و دخترا درسته؟
دسته اول: خیر- به نظر شما رابطه دوستی بین دختر و پسر که متاسفانه اکنون از سنین خیلی پایین شروع میشه( راهنمایی و دبیرستان)، چه هدفی میتونه داشته باشه؟ من خودم دارم یه تحقیقی در این مورد میکنم اکثریت قریب به اتفاق اول احساس عشق و عاشقی(که البته هوسی بیش نیست) هست و بعد احساس تنفر، انتقام، مشکلات روحی و دیگر موارد. پس این دوستی صددرصد اشتباست.
دسته دوم: بله- دوستی در سنی که فرد خوب و بد رو تشخیص میده و عقل داره، مشکلی نداره. مثلا یه آقایی، از خانومی در دانشگاه، محل کار و ... خوشش میاد، پیشنهاد ازدواج میده، قبول شد، میتونه در حد و حدودی تا فراهم شدن شرایط با هم باشن.


2.آیا این نوع دوست داشتن مجازه؟
دسته اول: خیر-
دسته دوم: بله-

3.آیا به این رابطه ها میشه نام عشق گذاشت؟

دسته اول: خیر
دسته دوم: شاید بعدها عشق به وجود اومد.

===========
یه توصیه دوستانه هم میکنم: این که اگه دوست نشی، نمیتونی جنس مخالف رو بشناسی و ...، همش حرف بیخوده. تو خیلی از دوستی ها هیچ نوع شناختی به وجود نمیاد. چون معمولا دوطرف، واقعیت وجودی خودشون رو نشون نمیدن.
من خودم هیچوقت با کسی دوست نبودم، ولی خداروشکر، حالا از زندگیم خیلی خیلی راضیم.
و عشق بعد ازدواج خیلی موندگارتره.

لایک ;)خیلی موافقم.:smile:
 

ارامش ابدی

عضو جدید
من دوستی رو به 2دسته تقسیم میکنم:
دسته اول: دوستی های الکی بین سنین پایین
دسته دوم: دوستی به قصد ازدواج(در صورتی که اثبات شده باشه)

1.آیا رابطه ی دوست شدن پسرا و دخترا درسته؟
دسته اول: خیر- به نظر شما رابطه دوستی بین دختر و پسر که متاسفانه اکنون از سنین خیلی پایین شروع میشه( راهنمایی و دبیرستان)، چه هدفی میتونه داشته باشه؟ من خودم دارم یه تحقیقی در این مورد میکنم اکثریت قریب به اتفاق اول احساس عشق و عاشقی(که البته هوسی بیش نیست) هست و بعد احساس تنفر، انتقام، مشکلات روحی و دیگر موارد. پس این دوستی صددرصد اشتباست.
دسته دوم: بله- دوستی در سنی که فرد خوب و بد رو تشخیص میده و عقل داره، مشکلی نداره. مثلا یه آقایی، از خانومی در دانشگاه، محل کار و ... خوشش میاد، پیشنهاد ازدواج میده، قبول شد، میتونه در حد و حدودی تا فراهم شدن شرایط با هم باشن.


2.آیا این نوع دوست داشتن مجازه؟
دسته اول: خیر-
دسته دوم: بله-

3.آیا به این رابطه ها میشه نام عشق گذاشت؟

دسته اول: خیر
دسته دوم: شاید بعدها عشق به وجود اومد.

===========
یه توصیه دوستانه هم میکنم: این که اگه دوست نشی، نمیتونی جنس مخالف رو بشناسی و ...، همش حرف بیخوده. تو خیلی از دوستی ها هیچ نوع شناختی به وجود نمیاد. چون معمولا دوطرف، واقعیت وجودی خودشون رو نشون نمیدن.
من خودم هیچوقت با کسی دوست نبودم، ولی خداروشکر، حالا از زندگیم خیلی خیلی راضیم.
و عشق بعد ازدواج خیلی موندگارتره.

باهات موافقم! دوستی در سنین پایین ونا اگاهانه خداییش جز ضرر هیچ فایده ای نداره.!!!!
 

Faraneh2012

عضو جدید
سلام دوست عزیز:smile:
به نظر من درسته ...ولی هر کسی خودشو بهتر از بقیه میشناسه و باید تو شروع دوستی هدف خودشو و خواسته هاشو به طرف مقابل بگه در غیر اینصورت با گذشت زمان صدر در صد هم لطمه میخوره هم طرف مقابل رو اذیت میکنه ...
 

شهریاری 2

کاربر فعال تالار اسلام و قرآن
کاربر ممتاز
منم جواب سوالتون با یه سوال دینه میدم چرا نباید یه پسر با یه دختر دوست بشه؟
فکر کنم تعریف دوست شدن متفاوته برای هرکس شما اینجا دوست از جنس مونث ندارید؟

دارم ولی اینجا یه محیط مجازیه. اینجا رو که نمیشه با جهان واقعی یکی گرفت. درجهان واقعی خیلی ازین دوستی ها شکل نمیگیره.در ضمن ما اسمش رو میذاریم دوست شدن. درحالی که یه آشنایی بیشتر نیست.یعنی من اگه درخواست دوستی میدم به شما معناش این نیست که بخایم مثل دوتا دوست با هم صحبت کنیم یا فعالیتی داشته باشیم.این نوع دوستی تو محیط بیرون همون آشنا شدن هست. صرف اینکه با هم همکلاسی هستیم.همین! دیگه اسمش رو نمیشه گذاشت دوستی که !
ولی دوستی در جهان واقعی چیزی صمیمی تراز اینی هست که اینجا داریم.نه؟!
 

شهریاری 2

کاربر فعال تالار اسلام و قرآن
کاربر ممتاز
شاید به این خاطر که با شروع دوران بلوغ اجتماعی که آخرین مرحله بلوغ است نیاز های عاطفی اولویت می گیرد، برای پسرها اگر اشتباه نکنم بین 20 تا 25 سالگیه برای خانم ها احتمالاً کمی زودتر.

پس به خاطر عاطفه و ایناست دیگه !
خب به نظرت درسته که بخای به این عواطف دامن بزنی؟
 

نادین

عضو جدید
کاربر ممتاز
.آیا رابطه ی دوست شدن پسرا و دخترا درسته؟
2.آیا این نوع دوست داشتن مجازه؟
3.آیا به این رابطه ها میشه نام عشق گذاشت؟

سلام...
1.خیر؛زیرافقط وابستگی کاذب به همراه داره وبه نظرمن ارتباطی که هیچ سودی به دو طرف نمیرسونه فقط به هدر دادن جوونیه ودرآخرجزپشیمونی هیچ سودی نداره.
2.خیر؛چون اصلا دوست داشتن به حساب نمیاد،اطمینان داشته باش بایه اتفاق ساده که باعث بشه این ارتباط بهم بخوره میفهمی که دوست داشتنی درکار نبوده.
3.خیر،منم نظرم اینه که عشق خیلی مقدس تراز این ارتباطات بچگانست،چراکه حتی درخیلی ازازدواجهاهم عشق وجودنداره چه برسه به این دوستی های بی سروته.
 

شهریاری 2

کاربر فعال تالار اسلام و قرآن
کاربر ممتاز
در جوابتون یک سوال می پرسم، شما همسرتون رو خودتون انتخاب می کنید یا خانوادتون؟ ( اگر خوذتون کجا با خانمتون آشنا می شین؟)

لطفاً جواب رو صریح و به دور از طفره رفتن بگین. جواب دو کلمه است چه کسی و کجا انتخاب می کند. لطفاً یک متن چند خطی که همه رو گیج می کنه ننویسین و فقط جواب سوال رو بدین.


یه سوال دیگه هم داشتم که لطفاً بدون طفره و مستقیم جواب بدین: لطفاً آیه ای رو که گفته دوستی بین دختر پسر حرامه اینجا بنویسین.

خودم همسرم رو انتخاب میکنم . هرجایی که باشه. لزومی نداره جای خاصی باشه برای آشنایی.
اگه از دختری خوشم بیاد میرم به پدر مادر پیشنهاد میدم اوناهم اگه صلاح بدونن میریم برای اقدام کردن.

ببخشید من قرآن رو از حفظ نیستم.
 

محمودپور

عضو جدید
کاربر ممتاز
خودم همسرم رو انتخاب میکنم . هرجایی که باشه. لزومی نداره جای خاصی باشه برای آشنایی.
اگه از دختری خوشم بیاد میرم به پدر مادر پیشنهاد میدم اوناهم اگه صلاح بدونن میریم برای اقدام کردن.

ببخشید من قرآن رو از حفظ نیستم.

منم همین رو می گم. ولی خوش اومدن خیلی فاکتور ها داره که اصلیش عواطفه.
 

شهریاری 2

کاربر فعال تالار اسلام و قرآن
کاربر ممتاز
منم همین رو می گم. ولی خوش اومدن خیلی فاکتور ها داره که اصلیش عواطفه.

خب من که نگفتم اول دوست میشم بعد میرم به والدین خبر میدم. همون اول اگه خوشم بیاد میرم. دیگه نمیذارم که وابستگی ای بینمون ایجاد بشه بین دوتامون.
ولی قبلا یه ایه شنیدم که میگه دوست دختر نگیرید برای خودتون. یادم نمیاد کجای قران هست.
 

موطلایی

اخراجی موقت
1.آیا رابطه ی دوست شدن پسرا و دخترا درسته؟
بله

2.آیا این نوع دوست داشتن مجازه؟
بله

3.آیا به این رابطه ها میشه نام عشق گذاشت؟
نه

 

موطلایی

اخراجی موقت
کلا خوبه

تو هر سنی لازمه البت با محدودیت های خاص خودش


نه بی بندو باری نه خشک مقدسی و تعصبی
 

محمودپور

عضو جدید
کاربر ممتاز
خب من که نگفتم اول دوست میشم بعد میرم به والدین خبر میدم. همون اول اگه خوشم بیاد میرم. دیگه نمیذارم که وابستگی ای بینمون ایجاد بشه بین دوتامون.
ولی قبلا یه ایه شنیدم که میگه دوست دختر نگیرید برای خودتون. یادم نمیاد کجای قران هست.

همون اول از کجا میشه فهمید که هم فکری هست از روی ظاهر که نمی شه فهمید!
 
بالا