مهندسان سرزمین ایران به نظرشما چه رابطه ای بین حجاب و غیرت و امنیتو آرامش افراد جامعه هست؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

rahino

کاربر فعال تالار اسلام و قرآن ,
کاربر ممتاز
گزیده ای از سخنان یک خانوم آمریکایی :

من در آمریکا چشم به جهان گشودم و در بدترین شرایط اجتماعی، در میان مفاسد جامعه آمریکا بزرگ شدم.
قبل از اینکه مسلمان گردم در طول مدت عمر گذشته ام (از طفولیت تا زمانی که دورادور با مسلمانان و بعد با اسلام آشنا شدم) در آمریکا با مشکلات اجتماعی بسیار و حوادث ناگوار و قبایح و زشتی های تمدن غرب که برخی از آنها مخصوص آمریکاست روبرو شدم.
در اثر تماس های حضوری و ارتباطات بعدی با برخی از بانوان ایرانی ساکن آمریکا با اسلام آشنا شدم…
در این میان با یک مهندس مسلمان ایرانی آشنا شدم که منجر به ازدواج با او گردید، و پس از کسب اطلاعات نسبتا بیشتری در باره اسلام از او، متوجه شدم که حجاب باید بگیرم و دلایلی که شوهرم مطرح کرد، مرا قانع نمود، بخصوص که از مردان شهوتران این جامعه بی روح و بی محتوی و فاسد، به ستوه آمده بودم.
این بود که حجاب را بهترین وسیله محافظت خود در برابر این مردان یا بهتر، این وحشیان ظاهرا متمدن دیده و با رضایت خاطر قبول کردم.
از وقتی که خواستم حجاب داشته باشم (روز بعد از ازدواج احساس کردم که قدم در مسیر کمال برداشته ام…)
در باره اثرات مفید و مثبت حجاب و به طور کلّی پوشیده شدن بدن زن، مخصوصا در آمریکا هر چه بنویسم، که نوشته ام و برعکس از اثرات نامطلوب برهنه شدن زن (قسمتی یا بعضی از اعضأ برهنه باشد یا خیلی از جاهای بدن) در فاسد کردن مردان و فاسد شدن خودشان و بالاخره زیانهای ناشی از عدم پوشش زن در جامعه، هرچه بگویم که گفته ام.
اما برای اینکه شما را با روح قضایا آشنا سازم، ترجیح میدهم به مسائلی در اینجا بپردازم، تا شما را سریع تر با روح مریضِ جامعه آمریکا آشنا کند، و آنگاه خودتان درباره اهمیت و نقش حجاب و مراتب ضرورتش در این جامعه عقب ماندها از انسانیت، و رشد کرده از نظر صنعت پی ببرید:
در زمستان که مردم مجبورند به جهت سردی هوا خود را پوشانده و پوشش بیشتری داشته باشند به طور طبیعی و کاملاً محسوس، در آمریکا تجاوز به عنف نسبت به زنان کمتر میشود، لکن در تابستان که زنان علاوه بر گرمای هوا به پیروی از مدهای جلف و فاسد کننده، خود نیز دنبال بهانه ای هستند تا هر چه ممکن است لباس خود را سبک نموده و به بهانه گرما اعضای حساس بدن خود را در معرض دید مردها قرار دهند.
تجاوز به عنف نسبت به زنان، حتی پیرزنان نیز افزایش مییابد، و تا آنجا پیش میرود که در این فصل راهبه ها نیز مورد حمله مردان جنایتکار قرار میگیرند.
علتش آن است که زنان آمریکا با آزاد کردن اعضاء بدنشان در رفت و آمدها، بصورت عریان یا نیمه عریان، در میان مردان ظاهر شده و موجبات تحریک آنها را فراهم میکنند، که در برخی این هیجانات نامطلوب تا به سرحد جنون پیش میرود، و منجر به تجاوز به عنف میگردد، یعنی سلامت روح مرد و جامعه با نوع و کیفیت پوشش زن رابطه مستقیم و غیر قابل انکاری دارد، در حالی که یقینا در بین زنانی که خود را پوشیده اند، مخصوصا مسلمانان، این بیماری فصلی یا… وجود ندارد و یا تا به این حد جنون آمیز شدت پیدا نمی کند، یعنی عملاً به آثار و نتایج وجود و عدم حجاب در زن پی برده ام…


من هم مثل این خانوم فکر میکنم ارتیاط مستقیمی بین حجاب و امنیت و آرامش روحی افراد جامعه وجود داره
 

rahino

کاربر فعال تالار اسلام و قرآن ,
کاربر ممتاز

بسم الله الرحمن الرحیم

یک اتفاق و دیالوگ توی فیلم آژانس شیشه ای هست که احتمالا خیلی از ما حزب اللهی ها به این فیلم ارادت داشته باشیم. دقیقشو یادم نیست ولی این طور بود که بعد از اینکه گروگان گیری رو انجام میدن، پلیس امنیت ملی میاد و میگه: می دونید الان چقدر بی بی سی و سی ان ان درموردتون صحبت می کنن؟!

البته شاید در دید اول ما بگوییم که اصلا کار ما به بی بی سی و سی ان ان چه ربطی دارد؟ اما باید گفت شاید ما این طور بگوییم اما آنها کار دارند. در واقع اصل کار این است که ما طبق دلخواه خودمان صحبت می کنیم ولی آنها طبق دلخواه خودشان می شنوند…!
ما در ایران هستیم و به زعم خودمان کار اشتباهی نمی کنیم. ما حزب اللهی ها اسیدپاشی نکرده ایم (که اگر کرده باشیم دیگر حزب اللهی نیستیم!) اما آنها می خواهند این طور بگویند که ما اسیدپاشی کرده ایم.
قدری باید حواسمان به رفتارهایمان باشد. می خواهم نکته ای بگویم و آن اینکه چرا رسانه همه اش باید دست آنها باشد؟ چرا ما نباید رسانه های خودمان را داشته باشیم تا بتوانیم بر آنها غلبه کنیم. پر واضح است که تنها با تظاهرات نمی توان با این تهاجم رسانه ای مقابله کرد که اگر می شد در این سی و چندسال غلبه کرده بودیم…
باید با سلاح خودشان به سراغشان رفت. در زمان یکی از شاهان صفوی، به مبارزه با دشمن رفتند. ایرانیان، تیر و کمان داشتند غافل از اینکه دشمن از توپ های جنگی و تفنگ استفاده می کند. آنجا اگر تعداد لشکریان هم ده ها برابر دشمن باشد هیچ کاری از ایشان ساخته نیست. بعدها که توانستند از آن سلاح ها داشته باشند توانستند غلبه کنند. در دفاع مقدس هم همین مسئله مصداق دارد. اگر می نشستیم و سلاح نمی ساختیم تا الان مرده بودیم( چون کشورهای دیگر سلاح نمی دادند).
پس نشستن بس است. انقلاب اسلامی انجام نشد که اکنون ما تنها بنشینیم و با طبقات دیگر اجتماع مسابقه بخور بخور و استراحت راه بیندازیم… انقلاب اسلامی بنایش بر حرکت بود وگرنه در دوره های مختلفی استعداد انقلاب اسلامی وجود داشت چنانکه در زمان مشروطه نیز چنین بود اما آن زمان انقلاب به ثمر نرسیده ملت نشستند به خوردن ثمره ای که عملا وجود خارجی نداشت.

امروز وقتی از خیابان انقلاب کتاب خریده بودم و به خانه برمی گشتم، سوار تاکسی شدم. یک بانوی محجبه صندلی جلو و سه مرد هم عقب نشسته بودیم. راننده گفت که من فکر می کردم از فلان مسیر (که زودتر به مقصد می رسد) می روید که این خانم کار ما را خراب کرد. پسری که کنار دست من نشسته بود (من وسط بودم) گفت نه من هم از این مسیر می روم… راننده گفت: دیگه بدتر!
و این درحالی بود که صدای مداحی تاکسی بلند شد… من هم گفتم: من هم از همین مسیر می روم و با حالت شوخی گفتم : شدیم ۳ به ۱!!
حتما حمایت از محجبه ها این طور نیست که مستقیما برویم و در گوش کم حجاب ها فریاد بزنیم. یا آنکه فقط در تظاهرات نمادین شرکت کنیم. اگر همین اتفاق کوچک در هرجایی که احتمال تحقیر کردن یک محجبه می رود انجام شود همین مسئله بسیارتاثیر گذار خواهد بود به طوری که حداقل می دانم آن راننده دیگر شیطنت بازی اش نمی گیرد تا با آن حالت با آن بانوی محجبه صحبت کند.
کار سختی نیست. کافی است حواسمان باشد و حالش را داشته باشیم( حال جسمی را می گویم، روحی به جای خود…) و این دو همان چیزهایی است که دشمن نمی خواهد ما آنها را داشته باشیم…
و چه خوب گفت حضرت روح الله که : جهاد اکبر مبارزه با نفس است…





 

rahino

کاربر فعال تالار اسلام و قرآن ,
کاربر ممتاز
امروز مطلبی خوندم که اشکم را در آورد.
این مطلب رو برای شما هم میزارم تا استفاده کنید. و به مخالفان حجاب هم توصیه میکنم که بخونند تا بدونند وقتی ما برای داشتن حجاب بال بال میزنیم برای چیه؟
این سوال یکی از بینندگان برنامه ی سمت خدا از حاج آقا نقویان هست و پاسخ ایشون:


سوال – آیا زیبایی اصل مهم یک زندگی مشترک است ؟ اگر این جوری است چرا خدا بعضی ها را زیبا و بعضی ها را بی بهره از این نعمت گذاشته است . شوهرم با اینکه خودش را انسان مذهبی می داند ولی مدام از زیبایی حرف می زند . وقتی به او می گویم که چیزهای با ارزش تری از زیبایی در زندگی هست ، او می گوید که خدا هم زیبایی را دوست دارد. چنان با تنفر به دخترمان نگاه می کند مثل اینکه او مخلوق خدا نیست . او من را خیلی نگران می کند . بعضی وقت ها به طلاق فکر می کنم . من مانده ام با مردی که همه چیزش شده زیبایی خانم هایی که می بیند چکار کنم ؟ در ضمن خودش هم قیافه ای ندارد.


پاسخ – گاهی این خانم به او بگوید که ای کاش ما هم یک شوهر خوشگل گیرمان می آمد . آقایی دو تا دختر داشت و می گفت که اگر یک پسر داشتیم خوب بود. خانم پسری بدنیا آورد که خیلی بدقیافه بود . مرد می گفت که این بچه ی من نیست. این خانم تمام تلاش خودش را برای آرامش مرد بکار می گیرد و این مرد همه ی نگاه و توجهش به چشم و ابروی دیگری است .
من به خانم هایی که از زیبایی بهره دارند و خودشان را به تماشا می گذارند و حاضر نیستند که کمی پوشیده تر ، سنگین تر ، کمی ساده تر و اخموتر باشند هشدار می دهم که آنها باعث آتش زدن زندگی دیگران می شوند. اگر آنها این کار را کردند پیش خدا از صد تا نماز شب بالاتر است . خدا به یکی زیبایی داده و به یکی نداده شاید به مصلحت او نبوده ما که رازها را نمی دانیم . قطعا خدا روزی کمبود زیبایی را برای آنها جبران خواهد کرد .

شما سعی کنید در خانه با زیبایی های دیگری با همسرتان برخورد بکنید . من خانم های زیادی را می شناسم که از زیبایی خیلی کم بهره هستند ولی همسرشان عاشق و شیفته ی آنهاست . این بخاطر شانس و اقبال نیست . ببینید که این خانم چگونه به نیازهای مرد و خانه توجه می کند . در دادگاه خانم هایی هستند که بسیار زیبا هستند و شوهرهایشان می خواهند آنها را طلاق بدهند .
آقا می گوید که من گول چشم و ابروی او را خوردم وبا کارهایش من را بیچاره کرده است . این آقا هم باید توجه بکند که دل خانمش را نشکند که خدا از این دل شکستن ها نخواهد گذشت . این خانم بایدزمانی که شوهرشان نیستند به بچه اش محبت کند تا دختر احساس کمبود نکند . خانم به آقا بگوید که این هدیه خدا به ما است .اگر این دختر زیبا بود ولی یک دستش فلج بود خوب بود ؟ اگر بخاطر زیبایی به هرزگی می افتاد خوب بود ؟

خانوم محترم که خودتو می آرایی و تو جامعه حاضر میشی هر بلایی که به خاطر این نحو پوشش تو و قیافه ی تو به سر یک خانواده بیاد رو بدون که تاوانش رو اولا تو این دنیا دوما در آخرت پس خواهی داد.........
 

rahino

کاربر فعال تالار اسلام و قرآن ,
کاربر ممتاز
من گمان می کنم که اگر قرار به زور و اجبار بود، خدا بهتر از هر کسی می توانست احکامش را جاری کند.
آیا خدا نمی توانست به جای دادن اراده و اختیار به انسان، مثل روبوت خلقشان کند که طبق برنامه ی از پیش تعیین شده، عمل کنند و اسباب زحمت خودشان و دیگران نشوند؟
چرا! می توانست. ولی این کار را نکرد. برای اینکه بنا نداشت هیچکس را به زور هدایت کند.از یک سو به انسان ها آزادی و اختیار داد و از سوی دیگر پیامبران را برای هدایتشان فرستاد تا راه و چاه را به آنها نشان دهند و دستشان را در انتخاب باز گذارند....
بهترین کار اگر رنگ حکم و دستور و اجبار به خود بگیرد، نه تنها جاذبه اش را از دست می دهد که در انسان، مقاومت و تنفر ایجاد می کند....
دوم اینکه: بدیهی ترین و طبیعی ترین نتیجه این کار، یعنی اجباری کردن حجاب، سوق دادن مردم به سمت نفاق و ریا و تزویر است.
چرا می گویم: مردم، در حالی که باید بگویم زنها.به دو دلیل:اولا: زنها در تعیین شخصیت و سرنوشت جامعه، نقش اساسی دارند و هر اخلاق و منش و شخصیتی پیدا می کنند، تاثیر مستقیم و ماندگار بر فرزندان و همسرانشان می گذارند.
ثانیا: اگر حکومت، یا قشری از حکومت دارای چنین سلیقه ای باشد و چنین رفتاری را در پیش بگیرد، برای مرد ها هم به طرق دیگر، زمینه های تولید و تشکیل نفاق و تزویر را فراهم می کند....
من زنم و اهل حجابم و برای این پوشش، چادر یا روسری یا هر چه، ارزش و قداست قائلم و دوست ندارم که هر شخصیتی از هر جنس را زیر این خیمه ببینم.
دوست ندارم که این لباس مقدس، زیر دست و پا بیفتد و وسیله تزویر و نفاق و ریا شود.دوست ندارم که عده ای کارِ بد یا بدکاریشان را زیر این پوشش گرانبها پنهان کنند.
در این شرایط که همه مبتلا به شور انقلابی شده اند، خیلی از حرف ها را نمی شود گفت. وگرنه من می گفتم: باید قبر رضا شاه را طلا بگیرند. خدمتی که رضا شاه از سر جهالتش به حجاب کرد، هیچ مرجع تقلیدی در طول تاریخ نکرد!رضا شاه آدم ابله و جلنبری بود. عروسک عربده کش بود. انگلیس ها به این دلیل او را سر کار گذاشتند که استعداد خوبی برای کوک شدن داشت. گاوی با شاخ های تیز و تنومند، اما تحت کنترل.مردم ایران ذاتا مردم عفیف و معتقد و با غیرتی بودند ولی زوری که او برای ترویج بی حجابی زد، باعث تثبیت حجاب در این مملکت شد.
عده ای فقط برای دهن کجی یا مقابله با ضرب و زور حکومتی به حجاب مجهز شدند.
حالا هم اگر طبق نسخه تو عمل شود و زور و اجباری از جانب حکومت در این زمینه اعمال شود، شل کردن حجاب می شود وسیله اعتراض به حکومت. هر کس به هر چیز گله مند است یا هر کس از هر چیز شاکی می شود یا هر حرکت دولتی یا حکومتی را نمی پسندد، لنگ و پاچه اش را بیرون می اندازد.من اگر جای این حکومت باشم، درست برعکس آنچه تو گفتی عمل می کنم.
می گویم: هر کس از این لباس مقدس سوء استفاده کند یا حرمت آنرا نگه ندارد، به بی حجابی تنبیه شود.
یعنی مجازاتش این باشد که برای مدتی از نعمت و امنیت حجاب محروم شود....
مازی ارادتمند
1358/2/1
تهران
از کتاب "طوفان دیگری در راه است" نوشته "سید مهدی شجاعی"
 

rahino

کاربر فعال تالار اسلام و قرآن ,
کاربر ممتاز
چندي پيش در يكى از شهرستانهاي ايران، مردى كه به ميهمانى رفته بود، بعد از خوردن ناهار، كه صاحبخانه براى كارى از منزل خارج شده بود، ضمن عمل منافى عفت با همسر ميزبان ، او را به قتل مى رساند.
بعد از دستگيرى از قاتل مى پرسند:
چرا اين عمل زشت را انجام دادى ؟
در جواب گفت : من شب گذشته در مجلس عروسى ، اين خانم را مشاهده كردم و ديگر نتوانستم خود را كنترل كنم و در نتيجه چنين تصميم گرفتم .
آرى ! آثار گناه به انسان باز مى گردد. فرد قاتل قصاص مى شود، لكن چيزى كه باعث اين جنايت شده ، رعايت نكردن حجاب مقتول بوده است.خواهرم حجاب تو باعث امنيت جان توست. باعث حفظ تو از همه خطرات اجتماعي و فرهنگي و... است


 

sfk123

اخراجی موقت
چندي پيش در يكى از شهرستانهاي ايران، مردى كه به ميهمانى رفته بود، بعد از خوردن ناهار، كه صاحبخانه براى كارى از منزل خارج شده بود، ضمن عمل منافى عفت با همسر ميزبان ، او را به قتل مى رساند.
بعد از دستگيرى از قاتل مى پرسند:
چرا اين عمل زشت را انجام دادى ؟
در جواب گفت : من شب گذشته در مجلس عروسى ، اين خانم را مشاهده كردم و ديگر نتوانستم خود را كنترل كنم و در نتيجه چنين تصميم گرفتم .
آرى ! آثار گناه به انسان باز مى گردد. فرد قاتل قصاص مى شود، لكن چيزى كه باعث اين جنايت شده ، رعايت نكردن حجاب مقتول بوده است.خواهرم حجاب تو باعث امنيت جان توست. باعث حفظ تو از همه خطرات اجتماعي و فرهنگي و... است



مشکل اینه به جای اینکه این افراد رو ببرن، بیمارستان روانی، و تحت درمان قرارشون بدن، میان تشویقشون هم میکنن:

حق التذاذ مرد درقبال حق عریانی زن

منبع

به زبان ساده اگر زن زیبایی هایش را در معرض دید قرار دهد به اسم آزادی، پس همون آزادی به مرد اجازه میدهد که از آن زن التذاذ ببرد.


داستان های خیلی پریان: طرف میره از بانک دزدی میکنه، میگیرنش. بهش میگن چرا دزدی کردی؟ میگه تقصیر خودشون بود در بانک باز بود، منم پول ها رو دیدم، تحریک شدم، رفتم سر کوچه جلو مامورا دو سه تا اسلحه خریدم، اومدم پول هارو بردم!!!

شما به این بانکی ها رسیدگی نمی کنید که مردم رو تحریک میکنن!!!

تصویر مجرم




 

.:ارمیا:.

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
با توجّه به عنوان تاپیک؛ به نظرم درست تر اینه که در کنار تشویق به حجاب _ از راه ایجاد معرفت نسبت به حجاب_ تشویق به "چشم فرو انداختن مردان" هم صورت بگیره.
یه جوری نباشه که مرتب وظیفه ی زنان رو بهشون یادآوری کنیم و وظیفه ی مردان طوری زیر سایه ی ش قرار بگیره که انگار اصلاً وجود نداره!

خداوند برای هر دو جنس، به مقتضای ویژگیهاشون، وظیفه ای معیّن کرده و هر دو باید به اون وظایف عمل کنن. این تلقی درست نیست که؛
اگر یه طرف به وظیفه ش عمل نکرد، طرف دیگه حق داره به بهونه بی مسئولیتی اون، بیخیال وظیفه ی خودش بشه!
همینطور که زن حق نداره بگه "تو کور شو که من هرجوری میخوام حجاب داشته باشم"، مرد هم نباید این حق رو به خوش بده که به بهانه ی بی حجابی زن، حقوق اون رو پایمال کنه!

جامعه ی ما نیاز به زن و مرد با حیا_ هر دو با هم_ داره. من دلم میخواد در کنار این همه پوستر تبلیغ حجاب_ که خیلی هم خوبه و راضیم_ پوستر "تبلیغ چشم پاکی" هم ببینم. :smile::gol:
 

pepper

کاربر فعال
3000 سال پیش با این که هنر پارسی روزگار هخامنشی چند صد مرد را به تصویر کشیده است، یک چهره زنانه را از ما دریغ داشته است!

گزارشی از پلوتارخوس از دوران هخامنشی:
((معمولا اقوام بربر بی اندازه نسبت به زنان خود غیور هستند و ایرانیان در این باره سرآمد همه گان اند نتنها از زنهای خود بلکه از کنیزان و زن های موقت خود نیز به سختی حراست می کنند و هیچ چشم بیگانه ای اجازه ندارد بر آنها بیفتد آنها در حجله های خود زندگی می کنند و حتی به هنگام سفر در ارابه هایی سر
پوشیده بنشینند که هر سو پرده های ضخیم آن ها را پوشانده است))

چرا بعضی فکر می کنند حجاب مخصوص اسلام و دین است؟

هیچ کس ازخودش پرسید چرا پهلوی نتونست حجاب رو از ایرانیا بگیره؟ وقتی یک قوم یک فرهنگ رو هزاران سال حفظ کرده این فرهنگ میشه بخشی از ژن این جامعه!

به جرأت میشه گفت در تمام طول تاریخ تمدن بشری ایرانیا همواره، همواره محجب بوده اند چه مردانه چه زنانه!


 

rahino

کاربر فعال تالار اسلام و قرآن ,
کاربر ممتاز
یکی از قضات دادگستری نقل می‌کند:

در یوسف آباد تهران، خانواده‌ای بود که مرد خانواده، کارمند اداره بود، و همسرش رعایت حجاب و شئون اسلامی را نمی‌کرد. روزی طبق معمول، مرد به اداره می‌رود و زن نیز پس از دادن صبحانة بچه‌ها به قصد خرید گوشت، از خانه بیرون می‌رود.
پس از گذشت چند ساعت، بچه‌ها از بازی خسته شده و شروع به گریه می‌کنند و تا آمدن مرد به خانه، ناآرامی بچه‌ها طول می‌کشد. مرد خانه، سراغ همسر خود را از بچه‌ها می‌گیرد و بچه‌ها می‌گویند که مادر برای خرید گوشت از خانه بیرون رفته و هنوز برنگشته، مرد سراغ قصاب محله می‌رود و پرس و جو می‌کند؛ ولی قصاب اظهار بی‌اطلاعی می‌کند.
آن مرد پس از تلفن به اقوام و آشنایان سراغ پاسگاه نیروی انتظامی می‌رود و جریان را تعریف می‌کند. مأموران پس از تحقیقات اولیه، سراغ قصاب رفته و از وی پرسش می‌کنند اما قصاب با قاطعیت تمام، اظهار بی‌اطلاعی کرد.

مأمورین به تفحص در مغازه پرداختند. سپس به زیرزمین که گوسفندان را پس از ذبح به آن جا می‌بردند، رفتند.
هنگام خارج شدن، مأمورین مقداری مو می‌یابند که موها، موی گوسفند نیست و قصاب برای بازجویی بیشتر به پاسگاه بردند.

سرانجام با پی‌گیری‌های دقیق، قصاب به جنایت خود اعتراف کرد که:

این زن، همسایة ما بود ولی رعایت پاکدامنی را نمی‌کرد و سر و سینه خود را نمی‌پوشاند. و از جمال خوبی هم برخوردار بود. آن روز که به مغازه آمد به گونه‌ای به خودش رسیده بود که نفس اماره مرا به وادار کرد کامی از آن زن بگیرم. او را برای دیدن گوشت بهتر به داخل مغازه دعوت کردم و به او گفتم گوشت خوب و مورد پسند شما، پشت یخچال است. وقتی پشت یخچال رفت او را به زیرزمین کشاندم و با کاردی که در دست داشتم او را تهدید کردم و از او خواستم تن به زنا بدهد، بیچاره می‌لرزید، اما چاره‌ای نداشت.
در پایان که از او کامی گرفتم. افکار شیطانی مرا واداشت برای آن که کسی از ماجرا باخبر نشود، او را بکشم اما باز افکار شیطانی مرا رها نکرد و گوشت زن را جدا کرده، همراه گوشت گوسفندان چرخ کردم و فروختم و استخوان‌ها را نیز در فلان منطقه خاک کردم.


این داستان از بدحجابی زن سرچشمه گرفت. شاید هیچگاه آن زن فکر نمی‌کرد که بدحجابی می‌تواند پایانی چنین تلخ و پرگناه داشته باشد و به تجاوز، قتل، یتیم شدن فرزندان و سرگردانی همسرش بینجامد و نیز چنین عواقبی برای قابل خود در پی داشته باشد.
 

₪آمیتریس₪

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
یکی از قضات دادگستری نقل می‌کند:

در یوسف آباد تهران، خانواده‌ای بود که مرد خانواده، کارمند اداره بود، و همسرش رعایت حجاب و شئون اسلامی را نمی‌کرد. روزی طبق معمول، مرد به اداره می‌رود و زن نیز پس از دادن صبحانة بچه‌ها به قصد خرید گوشت، از خانه بیرون می‌رود..
.
.
.

این داستان از بدحجابی زن سرچشمه گرفت. شاید هیچگاه آن زن فکر نمی‌کرد که بدحجابی می‌تواند پایانی چنین تلخ و پرگناه داشته باشد و به تجاوز، قتل، یتیم شدن فرزندان و سرگردانی همسرش بینجامد و نیز چنین عواقبی برای قابل خود در پی داشته باشد.

کاش حداقل پست های همین تاپیک رو میخوندید و به نشر این متون ادامه نمی دادید !!!

چرا همیشه زن مقصره ؟! مگه بارها در روایات و احادیث گفته نشده که منشا بسیاری از مفاسد نگاه به نامحرمه ؟! زن اگر لخت مادرزاد هم بیاد بیرون ، مرد وظبفه داره نگاه نکنه ! چه برسه به تجاوز و قتل !! مگر غیر از اینه ؟

اصلا فرض بگیرید که اون خانوم مسلمون نبوده و کلا با حجاب بیگانه بوده ! آیا این مجوزی برای اون آقا هست که بهش تجاوز کنه و بعدش بکشتش و بندازتش توی چرخ گوشت و گوشتشو بفروشه ؟!!!!!

اگر اینقدر این اتفاق و این فجایع طبیعیه و فقط از بی حجابی نشئت میگیره که همه خانم های خارجی باید سر از چرخ گوشت دربیارن !!!

این همه رذالت و پستی اون مرد ، متاثر از بی حجابی زنه ؟! اختیارشو برای تجاوز از دست داده ! چه دلیلی به قتل ؟ اونهم به این طرز فجیع ! و بعد هم مصلح کردن و فروش گوشت قربانی ؟ 0_o

روانی بودن یه آدم رو به راحتی نادیده میگیریم ! جنایات فجیعشو نادیده میگیریم ! و همش رو میندازیم گردن بی حجابی زن !!! این همه انصاف و عدل در قضاوت :|

جالبه که قشر متدین جامعه ، اصولا وظیفه مردان رو نادیده میگیرن و هر نوع فضاحتی که این جماعت به بار بیارن رو گردن زن میندازن ! گویا جنس مذکر در دین مبین اسلام به طور کل از اختیار ساقطه و اونقدر سست اراده اس که بدحجابی یک زن میتونه اون رو به جنون برسونه و به وحوش تبدیل کنه !!!! فقط برای من سواله که اگر مردان در این زمینه اختیاری ندارن و دست خودشون نیست و این مسائل نشئت گرفته از طبیعت و غریزه اشونه و تقصیر زن جماعت ، چرا خداوند این اعمال ِ طبیعیشون (!!!) رو گناه میدونه و به خاطرش مجازاتشون می کنه !!!!! پس عدالت خدا کجاست که آفریده اشو به خاطر طبیعتش مجازات می کنه ؟!

ضمنا آیا تا به حال از تجاوزاتی که به خانم های چادری شده خبری نشنیدید ؟ این همه تیکه و کلام نامناسب به چادری های واقعا موقر و با حجاب در خیابان ها رو ندیدید ؟ اونا هم به خاطر نقصان حجابشون بوده ؟ (متاسفم که اینو میگم و البته اطمینانی از صحتش ندارم ولی جایی شنیدم که گویا اخیرا یه عده فقط به زنان محجبه تعرض می کنند به این خاطر که میگن این ها زندگی سالمی دارن و احتمالا نسبت به زنان بی قید و بند ، به بیماری هایی نظیر ایدز و هپاتیت و ... مبتلا نیستند و نمیتونن کسی رو بیمار کنن !)

اتفاقا محض اطلاع دوستان باید بگم که چند سال پیش اتفاق مشابهی برای یک خانم چادری در یک مغازه پرده فروشی افتاد ! خانم هم از اون چادریایی بود که خیلی ساده هستن و هیچ آرایش و ... ندارن ! میرن سفارششونو تحویل بگیرن که سه نفری خفتش می کنن و بعدم می کشنش !!! و تا اون زمانی که ما میدونستیم قاتلینش اعدام هم نشدن چون سه نفر بودن ... این خانم که دیگه محجبه بود پس چرا سرنوشتش با داستان شما یکی شد ؟!


آیا خبر تجاوزاتی که یک معلم مرد در یک دبستان پسرانه نسبت به شاگردانش داشته رو شنیدید؟ لابد علتش بی حجابی پسر بچه های معصوم ِ اون دبستان بوده !!!!

باور کنید که عادی نشون دادن گناه مردان (با انداختن تمام تقصیرها به گردن زنان و ساقط کردن مسئولیت از مردان) نه تنها وضعیت حجاب جامعه رو تصحیح نمی کنه بلکه باعث رواج گناه کردن و عادی سازی گناه برای مردان میشه و نهایتا رواج و گسترش فساد در جامعه ! که این خودش گناه بزرگیه !


اما تا به حال به نتایج این نوع تبلیغات (!) برای حجاب فکر کردین ؟

- ایجاد حس تنفر در زنان نسبت به جنس خودشون (چون جنس خودشون رو موجودی مفلوک و بدبخت میبینن که همه بهشون به چشم یه تیکه گوشت واسه عشق و حال نگاه می کنن و اونها توانایی دفاع از خودشون رو در مقابل مهاجم ندارن و کلا قربانی هستن!)

- ایجاد حس تنفر در زنان نسبت به جنس مخالف (چون در طی این تبلیغات دیدشون نسبت به جنس مخالف تغییر می کنه و اونها رو یه سری موجود پست و عوضی میدونه ، یه سری گرگ که همیشه در کمینشن و منتظرن که یه خطایی بکنه تا بهش حمله ور بشن و بدرنش !)

- ایجاد حس تنفر در زنان نسبت به خدا (چون این خدا همون خداییه که زن رو موجودی مفلوک و مرد رو موجودی پست و گرگ صفت آفریده)

- ایجاد حس بدبینی و شک در زنان نسبت به همسران و پدرانشون (با توجه به تفاسیری که از مردان شده و با درنظر گرفتن اینکه اینا هم مرد هستن و اگر یه زن بی حجاب ببینن همه کاری می کنن !)

- ایجاد حس ناامنی در زنان و در جامعه !

- ایجاد روحیه حق به جانبی در مردان و عادی سازی گناه و بی اخلاقی برای مردان (دست خودشون نیس دیگه ! همه چیز تقصیر بی حجابی زنه !)

قرار نیست برای تبلیغ حجاب ، سلامت روانی جامعه رو نابود کنیم و منجر به اتفاقات دیگری بشیم که اگر ضررش از بدحجابی بیشتر نباشه کمتر هم نیست !

به فرض این تبلیغات خانمی رو هم چادری کنه (که معمولا تاثیر این چنینی نداره که اگر داشت همون سال 46 و اتفاقی که برای اون خانوم مینی ژوپ پوش افتاد باعث میشد که مینی ژوپ از دور خارج بشه یا حتی دامن ها بلندتر بشه ! ولی مگر شد ؟ که حالا ما بخوایم با تبلیغات این چنینی روسری مردم رو جلوتر بکشیم ؟) آیا چادریی که نسبت به خودش ، همسرش ، پدرش ، مردان جامعه اش و خدایی که همه ی این ها رو آفریده ، بدبین شده ؛ از یه فرد مانتویی که از لحاظ فکری سالمتره و دید بهتری نسبت به همه ی اینها داره ، بهتره ؟

البته لازم به ذکره که صحبت های من در تایید بی حجابی نیست چرا که خودم از مخالفانش هستم ! اما بدی ِ بی حجابی ِ زنان ، دلیل قابل قبولی برای نادیده گرفتن گناه ِ مردان و در عین حال نادیده گرفتن نتایج ِ این نوع تبلیغات نیست !

با ترسوندن خانم ها از خطرات ، نمیشه حجاب رو تبلیغ کرد و موثر واقع شد ! باید از همون راهی که ارمیا توی پستش گفت استفاده کنیم کنیم ! افزایش معرفت نسبت به حجاب !

کار فرهنگی و دینی باید خیلی حساب شده تر از این ها باشه تا اثر کنه ! باید همه جوانب رو سنجید از لحاظ روانی و اجتماعی و ... ؛ وگرنه میشیم مصداق اون کسی که اومد ابرو رو درست کنه زد چشم طرف رو کور کرد !

پ.ن: امیدوارم از صراحت بیانم ناراحت نشید بانو ، که این نقد صرفا برای شخص شما نیست بلکه برای همه ی دلسوزانیست که در تلاش بهبود وضع ِ جامعه هستند اما از نتایج شیوه های اتخاذیشون بی اطلاعند.:gol:
 
بالا