دل نامه یا نامه دل

وضعیت
موضوع بسته شده است.

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
وقتی دلت پیشش گیره نمیدونی چطور باید رفتار کنی
وقتی غمگینه میخوای شادش کنی
وقتی دلش پره از همه میخوای بسی مرهم بر دلش
صبوری میکنی با اینکه نمیتونی صبور باشی
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
در شهـــر

صدای پای مردمانی است که :

همچنان که تو را می بوسند

طناب دار تو را می بافند

مردمانی که صادقانه دروغ می گویند

و عاشقانه خیـــــانـــــت می کنند ...!!!!
 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
دروغ شده رسم ادمها
دیگه نمیدونم دوست داشتنش باور کنم یا نه
وقتی با من مهربونی میکنند میگم خیلی خوبن ولی بعضی اوقات کسی میاد میگه من مهربون هستم
ولی دروغ میگه من مهربون نیستم البته کمی مهربون هستم نه تا اون حد
اما خیلی دوست دارم کسی با من مهربون باشه
 

رییس جمهورقلبها

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
روزگاریست همه عرض بدن میخواهند
همه از دوست فقط چشم و دهن می خواهند

دیو هستند ولی مثل پری می پوشند
گرگ هایی که لباس پدری می پوشند

آنچه دیدند به مقیاس نظرمی سنجند
عشق ها را همه با دور کمر می سنجند

خوب طبیعیست که یکروزه به پایان برسد
عشق هایی که سر پیچ خیابان برسد


از نظر مردها وقتی:
به مردی احترام میزاری یعنی:بهش علاقه داری
احترام نمیزاری یعنی بی شخصیت هستی و تربیت خانوادگی نداری !!!
... ... ...
به سوال مردی پاسخ میدی یعنی داری پا میدی/ جوابش رو نمیدی یعنی امل و ندید بدید و دهاتی هستی !!!

لبخند میزنی یعنی جلفی/ نمیخندی یعنی بد اخلاقی و بیچاره اونی که قراره تو رو تحمل کنه !!!

وقتی حرف میزنی و معاشرت میکنی و از خودت دفاع میکنی یعنی هفت خطی / وقتی سکوت میکنی یعنی منزوی هستی و روابط عمومی خوبی نداری و شاید مشکل روانی داری !!!

وقتی گریه میکنی یعنی سست و ضعیفی یا داری اشک تمساح میریزی / گریه نمیکنی یعنی بی احساسی و زنانگی نداری و رفتارت مردونه هست !!!

وقتی دوست پسر داری یعنی خرابی هرچند این رو به روت نمیارن/ وقتی دوست پسر نداری دروغ میگی و داری جانماز آب میکشی !!!

وقتی قصد ازدواج داری یعنی میخوای یکی پیدا بشه آویزونش بشی و خودت رو بهش بندازی / وقتی قصد ازدواج نداری یعنی داری کلاس میزاری و از خداته که یکی بیاد تو رو بگیره !!!

وقتی مردی خیانت کنه همه براش دلسوزی میکنند و میگن: طرف براش کم گذاشت و رفت سراغ یکی بهتر و اون طرف حتی اگه همسرش هم باشه باید مردش رو ببخشه و خودش رو اصلاح کنه! اصلا مرد اگه تنوع طلب نباشه که مرد نیست! / وقتی زنی خیانت میکنه میگن: ای فاسد بی چشم و رو! و گذشتی در کار نیست و اگه همسرش نباشه اسید پاشی و اگه همسرش باشه سنگسار!!!
.
و......و.....و......!!!

و با تمام اینها من یک زنم ! میگم و میخندم و اشک میریزم و میجنگم و عشق میورزم !

و تو مرد باش! مردی که با تمام مردانگی ات حتی یک روز نمیتونی زیر بار این فشارها و قضاوتهای بی ربط به جای یک زن زندگی کنی..

 

yara59

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]عـاشــق کـه شـاخ و دم نــدارد....[/FONT]

[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]حــواست که نبــاشـد ؛

بی تــاب کـه بــاشـی ،

زُل بـزنی به یک نقطه !

دلتــنگ کــه بـــاشـی ....

همـه چـیــز تمــــام است !

محــکـوم میشـوی بـه عــــشــــــــــــق... !!! [/FONT]
[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif][/FONT]
[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]
[/FONT]​
 

yara59

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]دوَرم زده ای

امَا...

من هنوزهم دور تو میگردم

میگویند:فراموشش کن

ومن برای ثانیه ها تو را از یاد می برم

حافظ را به دستم میدهند و میگویند نیت کن

چشمانم را که بر هم میگذارم

گریه ام می گیرد

من آنقدر حقیرم که جز تو نیتی ندارم
[/FONT]
[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]فریاد میزنند:تمام حرف هایش

هوس بود...هوس بود...هوس...

قبول.می پذیرم...

اما ای جماعت

کمی نگاهم کنید

مگر من چه چیزم مشابه به یک هرزه است؟؟؟ [/FONT]
[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif][/FONT]
[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif][/FONT]
[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]
[/FONT]​
 

yara59

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif][/FONT][FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]آدمهای احساساتی را باید کشت...

میدانی راست میگویم...

آدمهای احساساتی به درد این زندگی آهنی امروز نمیخورند...
[/FONT]
[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]

[/FONT]​
 

yara59

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
می نویسم...

باز مینویسم...

نخـوان! حرف هایم تکراریست...

نشنووو!! حرف هایم ارزش شنیدن ندارد...

نبیـن !!! همـان دخــتر دیروز هستـم...


فقــط بـرو...

بـرو ولـی حس کـن...

لمــس کـن ...


عشق پاکی را که به آتش کشیدی...!

 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
آدمهای احساساتی را باید کشت...

میدانی راست میگویم...

آدمهای احساساتی به درد این زندگی آهنی امروز نمیخورند...



تنها باید گفت سالهاست که مردم
به جرم احساسی بودنم
مرا اعدام میکنند
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
از آن شبی که پریدی ز آشیانه ی من
صدای گریه بلندست از ترانه ی من
قرار بخش دلم، یاد لحظه لحظه ی توست
ستاره های شبم ، اشک دانه دانه ی من
به هر بهانه که باشد به گریه روی آرم
غم فراغ تو هم، بهترین بهانه ی من
مگر ز خاطر افسرده ام توانی رفت؟
که بوی عطر تو دارد هوای خانه ی من
همیشه شانه ی من زیر بار منت توست
از آنکه ریخت شبی زلف تو،به شانه ی من
منم پرنده ی بی جفت بیشه های سکوت
بیا که نغمه برآری ز آشیانه من
به عشق،شهره ی شهرم که از عنایت دوست ـــ
ز هر لبی شنوی شعر عاشقانه ی من
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز

پیراهن چار خانه


خانه های زیتونی خیال مرا ویران کرده اند

بیا تا در یکی از خانه های پیراهن چارخانه ات زندگی کنیم...

من اینجا تنهای تنها هستم

کارت سوختم خالی خالیست

دلم گر...
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
دوستت دارم پریشان‌، شانه می‌خواهی چه کار؟
دام بگذاری اسیرم ‌، دانه می‌خواهی چه کار؟

تا ابد دور تو می‌گردم ‌، بسوزان عشق کن‌
ای که شاعر سوختی‌ ، پروانه می‌خواهی چه کار؟

مُردم از بس شهر را گشتم یکی عاقل نبود
راستی تو این همه دیوانه می‌خواهی چه کار؟

مثل من آواره شو از چاردیواری درآ
در دل من قصر داری‌ ، خانه می‌خواهی چه کار؟

خُرد کن آیینه را در شعر من خود را ببین
شرح این زیبایی از بیگانه می‌خواهی چه کار؟
 

yara59

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
برگــرد عشــــق قدیمــــی و دیریــــن مــــن؛

برگــــرد و بگــــو دوستـــــت دارم

تا با پشــــت دست چنان بــــر دهانت بکوبــــم

تا آرزوی داشتــــن یـک دندان را به گــــــــــور بـبـــری

چه برســــد به مــــن و یک عشــــق حقیقــــی را !
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
آسمان افسرده بود از بس که من دیر آمدم

چشم مه بی خواب من، شاید که شبگیر آمدم


در بدر در کوی رویا می دویدم سوی تو

حلقه ی شعری براهم بود و من گیر آمدم


در کنار ما عجب دیوارها قد می کشند

ساختم من نردبان از غم که دلگیر آمدم


سقف شب هم ریخت در این کوره راه زندگی

نیمه خیزان با دلی عاشق، تنی پیر آمدم


با قلم پیکار غم در صحنه ی کاغذ کنم

با چنین شمشیر از عشقت به زنجیر آمدم


آیه ای بود آن نگاهت دور بود از فهم عقل

با نگاه دل بسویش بهر تفسیر آمدم


می برد چون تخته ای موج زمان فرشاد را

چون حبابم در پی اش، اما به تاخیر آمدم
 

yara59

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
کــ ـاش بفهمنـــد تو هم می فهمـــی !! آنگــ ـاه که بیصدا میگذری از همه چیز ، میفهمــی !!
آنگاه که از بغض و کینه میگذری میفهمـــی !!
آندم که دل و لبتــ سکوتــ میکند ، می فهـمــــــــــــی !!
دارم می رسم به آنجا که دیگـــر
فهمیدن و نفهمیدنم مهــم نباشد ......
اما کاش در این عبــــور
چنگتــ نزننــــــد !
به استخــ ـوان میرسد گــاهی این زخــــم ها ...
وسوسه اتــ می کنــد کسی
تو هم ناخــــن در آوری و
یـــــــاد بگیری خراش دادن را !!
 

yara59

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
زنــــی عاشقـتـــ شد !!زنـــی از سرزمین عجــایبــ ...
تو را عجیب ســـاده ،
عجیبـــ صادقــ ـانه دوستـــ داشتــ ...
زنــــی که در نبــودن ِتو ، سختـــ گریستــ ...
تو بایـــد ، مَـــــرد ِ خوشبختــی بوده باشی !!


 

yara59

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
مثــ ـل ِ این صدا خفــــــــه کن ها میمونه که میــ ـذارن سر هفتــ تیـــــــــــــر !!
خیانتــ رو میگم ...
بی صـــــدا می کشتتـــ .....


 

yara59

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
گــــفته باشــــم !.!.!

مـــن درد مــــــــی کــشــم ؛

تــــو امــــا …. چشم هـــــایت را ببنـــــــد !

سخت است بـدانـــــم می بینی ، و بی خیــــــــــالی … !


 

yara59

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
این روزهــ ــا آسان تر از یاد می روم !! آسان تــر فراموشم می کنند ...
آرامم ...
گله ای نیستــ ؛ شکایتــی نیستــ ...
انتظاری نیستــ ؛بهــانه ای نیستــ ...
این روزهــا تنهــا آرامم ... وحشـــی آرام !!
آنقدر آرامم
که به جنونِ چندین ساله امــ شک کرده ام !!
می ترسم نکنــد مرده باشـــم و
خودم خبــر نداشته باشــم !!
 

yara59

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
وقتـــی اولین بار شکستــ ، گمان میکرد از سر کودکـــی اش بود ...
خودش را سرزنش کرد
وتصمیـــم گرفتــ از این به بعــ ـد
دیگـــر کودک نباشد !!!
روز بعــ ـد ، وقتی بزرگــ شد ،
باز هــ ـم شکسـ ـتــ ...
این بار مثـ ـل ِ بچــ ـه ها گریه نکـــرد !!
این بار مثل ِ بزرگــ تر هــ ـا ، بغض کرد و درد کشید ؛
با خودش عهــ ـد کرد
که فـــ ــــــراموش کند تا خوبــ شود !!
ساعتــی پس از فراموشی شکستــ ...
و باز هم شکستــ ... و باز هم شکستــ ...
امــ ـا
نه فریاد می کشید نه درد ...
نه گریه می کــ ـرد ، نه بغض ...
توان ِ گلایــ ـه هم نداشتــ !!
مهم هــ ـا دیگر برایش مهم نبودند !!
او بــ ـه تلافـــ ـی ِ آنهمــــه شکستن
تمــــ ـــام ِ عهــ ــدهایش را شکستــ !!
دستـــ کشیـــ ـد از بودنهـــ ـا
و فقط رفتـــ ....
 

honey2009

کاربر بیش فعال
[FONT=tahoma,arial,helvetica,sans-serif]این روزهــــایم به تظاهر می گذرد...[/FONT][FONT=tahoma,arial,helvetica,sans-serif]
تظاهر به بی تفاوتی،
تظاهر به بی خیـــــالی،
به اینکه دیگــــر هیچ چیز مهم نیست... اما . . .
چه سخت می کاهد از جانم این "نمایش"

از وبلاگ hohoalireza.mihanblog.com
[/FONT]
 

honey2009

کاربر بیش فعال
این روزا حوا ک باشی ...بعضی ها هوا برشون میداره ک ادمن!
ن دستاشو اردی کرده بود و ن صداشو نازک ...
از کجا باید ب گرگ بودنش شک میکردم!


hohoalireza.mihanblog.com
 

honey2009

کاربر بیش فعال
این نه تبلیغ ست نه تعریف !!!

"من" یک صفحه ست از جنس درد و تنهایی ؛ حقیقت و فریاد

نه از جنس تـوست که خیانت کرده ای

نه از جنس اوست که ویران کرد ما را

"من" فقط و فقط از جنس خود مـ ـن ست که همچنان مانده ام تنها...
hohoalireza.,ihanblog.com
 

honey2009

کاربر بیش فعال
[FONT=tahoma,arial,helvetica,sans-serif]می گویند : شاد بنویس...!!
نوشته هایت درد دارند...!!
و من یاد مردی می افتم ، که با ویالونش...!!
گوشه ی خیابان شاد میزد...!!
اما با چشمهای خیس...!
[/FONT]

hohoalireza.mihanblog.com
 

honey2009

کاربر بیش فعال
هیچ انتظاری از کسی ندارم !

و این نشان دهنده ی قدرت من نیست !

مسئله ، خستگی از اعتماد های شکسته است...
 

honey2009

کاربر بیش فعال
نشستم پای مشروب گفتن بخور بگو به

سلامتی اونی که دوستش دارم...

پیکو به لبم نزدیک کردم اما نخوردم!

ولی گفتم به سلامتیه اونی

که از وجودش نفس میکشم...

گفتن چرا نخوردی؟؟؟

سلامتیه اونو تو پاکی میخوام نه مستی!!!
 

honey2009

کاربر بیش فعال
به سلامتیه اون رفیقی که مجازیه
امـــــــــــا
یه جوری واست سنگ صبوره
که همه رفیقای واقعیت به گرد پاش نمیرسن
 

honey2009

کاربر بیش فعال
من دلم می خواهد
ساعتی غرق درونم باشم!!

عاری از عاطفه ها
تهی از موج و سراب
دورتر از رفقا…
خالی از هرچه فراق!!

من نه عاشق هستم ؛
و نه محتاج نگاهی که بلغزد بر من

من دلم تنگ خودم گشته و بس…!

 

honey2009

کاربر بیش فعال
این روزها دلم اصرار دارد
فریاد بزند؛
اما . . .
من جلوی دهانش را می گیرم،
وقتی می دانم کسی تمایلی به شنیدن صدایش ندارد!!!
این روزها من . . .
خدای سکوت شده ام؛
خفقان گرفته ام تا آرامش اهالی دنیا،
خط خطی نشود . . .!!!

 
وضعیت
موضوع بسته شده است.

Similar threads

بالا