دل نامه یا نامه دل

وضعیت
موضوع بسته شده است.

hamed6336

عضو جدید
خدایش اینطوری بود حال و روزم..................خدایش حقم اگه بسوزم
منو از دست حرفات خسته کردی...............خدایش بد منو وابسته کردی
 

MAHDI.VALVE

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
روزي يك مرد ثروتمند ، پسر بچه كوچكش را به يك ده برد تا به او نشان

دهد مردمي كه در آن جا زندگي م ي كنند چقدر فقير هستند . آنها يك روز و

يك شب را در خانه محقر يك روستايي به سر بردند.

در راه بازگشت و در پايان سفر، مرد از پسرش پرسيد نظرت در مورد مسافرت مان چه بود

پسر پاسخ داد :عالي بود پدر

پدر پرسيد آيا به زندگي آن ها توجه كردي ؟

پسر پاسخ داد

فكر مي كنم

پدر پرسيد چه چيزي از اين سفر ياد گرفتي؟

پسر كمي انديشيد و بعد به آرامي گفت :فهميدم كه ما د ر خانه يك سگ

داريم و آن ها چهارتا . ما در حياط مان فانوس هاي تزئيني داريم و آ نها

ستارگان را دارند . حياط ما به ديوارهايش محدود مي شود اما باغ آنها

بي انتهاست. زبان مرد بند آمده بود

در پايان حرف هاي پسر، . پسر اضافه كرد متشكرم

پدر كه به من نشان دادي ما واقعأ چقدر فقير هستیم
 

negin1990

عضو جدید
کاربر ممتاز
من دو سه بار اومدم ولی متوجه نشدم که باید چی بگم:surprised:شعر کپی کنیم یا خودمون بگیم که در بخش ادبیات ابرومون میبریم دیگه اینجا نشه خوبه:D.


فرقی نداره
اینجا مثل بخش ادبیات سخت نیست
از اسمشم معلومه دیگه هرچی بخوای میتونی بنویسی عزیز
:w12:
 

negin1990

عضو جدید
کاربر ممتاز
هیچی نگفت....
نگامم نکرد....
فقط با نرمی انگشتاش خیسی سرخ گونه هامو نوازش کرد....

و من دانستم که در پی باد دویدن قرار این دل بی قراره....
 

negin1990

عضو جدید
کاربر ممتاز
من در آیینه رخ خود دیدم و به تو حق دادم
آه میبینم میبینم
تو به اندازه ی تنهایی من خوشبختی
من به اندازه ی زیبایی تو غمگینم
من چه دارم که تو را درخور؟ هیچ
من چه دارم که سزاوار تو؟ هیچ
تو همه هستی من... هستی من...
تو همه زندگی من هستی
تو چه کم داری؟ هیچ
تو چه داری؟ همه چیز
 

negin1990

عضو جدید
کاربر ممتاز
دل من دیر زمانی ست که میپندارد
دوستی نیز گلی ست
مثل نیلوفر و ناز
ساقه ی ترد ظریفی دارد
بی گمان سنگ دل است آنکه روا میدارد جان این ساقه ی نازک را دانسته بیازارد
 

nirgiya

عضو جدید
قطار ميرود
تو ميروي
تمام ايستگاه ميرود
و من چقدر ساده ام
كه سال هاي سال
در انتظارتو
كنار اين قطار رفته ايستاده ام
وهمچنان
به نرده هاي ايستگاه رفته
تكيه داده ام...................
 

nirgiya

عضو جدید
بي تو اينجا همه در حبس ابد تبعيدند
سالها..هجري و شمسي..همه بي خورشيدند
 

negin1990

عضو جدید
کاربر ممتاز
قطار ميرود
تو ميروي
تمام ايستگاه ميرود
و من چقدر ساده ام
كه سال هاي سال
در انتظارتو
كنار اين قطار رفته ايستاده ام
وهمچنان
به نرده هاي ايستگاه رفته
تكيه داده ام...................



مرسی عزیز که اومدی..........

شاید اگر من در کنار قطار رفته نمی ایستادم.... پروانه ها ادعای عشقم را نمیپذیرفتند...
 

nirgiya

عضو جدید
در پي دوست همه جاي جهان را گشتند
كس نديدند در آيينه به خود خنديدند.....
 

nirgiya

عضو جدید
چرا عاقلان را نصيحت كنيم؟
بياييد از عشق صحبت كنيم

تمام عبادات ما عادت است
به بي عادتي كاش عادت كنيم

چه اشكال دارد پس از هر نماز
دو ركعت گلي را عبادت كنيم

...............
 

esul

عضو جدید
نعره های بی امونم گوش آسمونو کر کرد
تا که فریادمو نشنید که داره دیر میشه برگرد

من که جاشو پر نکردم شاید اصلا نمی دونه
آی به گوشش برسونید یکی اینجا نگرونه
 

nak357

عضو جدید
بازهم سلام

بازهم سلام

خوشحال میشیم اگه شمام دل نامه ت رو بنویسی گلم
هرچی که باشه
:w14::w14::w14:

هنگام سپیده دم خـروس سحری
دانی که چرا همی کند نوحـه گری
یعنی که نمودند در آیـینه صبح
کز عمر شبی گذشت و تو بی خبری
 

starone312

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
چه اميد بندم به اين زندگاني / كه در نا اميدي سرآمد جواني

سرآمد جوانيو،مارا نيامد / پيام وفايي از اين زندگاني

هيييييييييييييييييييي توف تو مرامت زندگيييييييي
 

nirgiya

عضو جدید
گوش كن به سكوت غروب
به صداي خاموش پرندگان
و به صداي بي روح صبح
وتو اي عزيزترين بعد از خدا
تو اي شمع هميشه روشن
و تو اي لطيف تر از گل
گوش كن به صداي قلبم
كه بر گرفته از عشق جاودانه ي توست
تو اي جاودانه ترين عشق چون سايه اي سرد در كنارت ميمانم
تو اي پاكتر از باران
وزيباتر از خورشيد
با قلبي به پهناي آسمان
آكنده از حصار تن به آغوشت خواهم شتافت
.........

 

nirgiya

عضو جدید
غلط است آنكه گويند كه به دل ره است دل را
دل من ز غصه خون شد دل تو خبر ندارد......
 

turquoise

عضو جدید
کاربر ممتاز
فاصله دیواری است
جنسش از جنس فراق
فاصله دلگیر است
دل من مثل حباب

غم من یک دریاست
بی کران تا به خدا
غم تو هم شاید
گله ی من اگر از تنهایی
از سکوت
از درد است
اگر این دل تنگ است
به امید روزی است
که همه فاصله ها
محو و مبهم
گردد
 

starone312

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
زندگي بافتن يك قاليست،نه همان نقشو نگاري كه خودت ميخواهي،نقشه را اوست كه تعيين كرده،تو در اين بين فقط ميبافي،نقشه را خوب ببين!نكند آخر كار قالي زندگيت را نخرند

:gol::gol:
 

nirgiya

عضو جدید
حرف هاي ما هنوز نا تمام
تا نگاه ميكني وقت رفتن است
باز هم همان حكايت هميشگي
پيش از انكه با خبر شوي
لحظه ي عزيمت تو نا گريز ميشود
اي اي حسرت و دريغ هميشگي

ناگهان چقدر زود دير ميشود
 
وضعیت
موضوع بسته شده است.

Similar threads

بالا