دلیل شما برای اثبات وجود خدا چیست؟

وضعیت
موضوع بسته شده است.

enstien

عضو جدید
سپاس، اشتباهه چاپی بود...... همون علم. منظورت از مسلمان ایرانیها بودن درسته؟ چون تا جاییکه خاطرم هست عربها شغلی جز پرورش شتر و راهزنی نداشتن.
قراره در مورد خدا حرف بزنيم نه عرب و ايراني
منم به ايراني بودنم افتخار ميكنم
 

blackviper210

عضو جدید
کاربر ممتاز
از یه جهت درس میگیباید علمی بحث کرد.اگه بخوای علمی بحث کنی فک نکنم کسی اینجا باشه که علمش در اون حد باشه بخواد رد یا اثبات کنه!
(ولی خدایی شما که خدا رو به حر جهت رد می کنی توی مشکلات خیلی حاد دلت سمته خدا نمیره؟)
نخیر نمیره.... چندین سال پیش اینجوری بودم ولی حدود 10 ساله کلا دست بدامان هیچ امداد غیبی نشدم.
خودتون
خدا از هزار راه خودش رو نشون ميده هر كسي با ديد خودش چيزي رو درك ميكنه ديدگاه همه هم محترمه
راجع به سوال اولتون عرض کنم که از همون زمان ماقبل تاریخ، انسان به کهکشان و دنیایه اطرافش فکر میکرده. باستان شناسان ایتالیائی در آئوستا صخره هایی رو پیدا کردن که اولین نقشه های ستاره ای
دنیا روشون حک شده.... شما تمدن مایا رو بخون اونوقت با اعراب مقایسش کن. پیشرفت ها و معجزات هر دو رو در کنار هم قرار بده. اگه ملاک این باشه حتما میگی اونها خود خدایان هستن.
دیدگاه شما هم محترمه. شما دلایلتون همه روی معجزات بنا شده اونوقت انتظار دارید جواب منطقی بشنوید.
 

blackviper210

عضو جدید
کاربر ممتاز
قراره در مورد خدا حرف بزنيم نه عرب و ايراني
منم به ايراني بودنم افتخار ميكنم

بنده هم میخام در مورد خدا حرف بزنم. شما منظورتون از دانشمندان مسلمان که به اروپائیها درس دادن و اختراعات و اکتشافات بعمل آوردن کیا بودن؟
 

enstien

عضو جدید
نخیر نمیره.... چندین سال پیش اینجوری بودم ولی حدود 10 ساله کلا دست بدامان هیچ امداد غیبی نشدم.

راجع به سوال اولتون عرض کنم که از همون زمان ماقبل تاریخ، انسان به کهکشان و دنیایه اطرافش فکر میکرده. باستان شناسان ایتالیائی در آئوستا صخره هایی رو پیدا کردن که اولین نقشه های ستاره ای
دنیا روشون حک شده.... شما تمدن مایا رو بخون اونوقت با اعراب مقایسش کن. پیشرفت ها و معجزات هر دو رو در کنار هم قرار بده. اگه ملاک این باشه حتما میگی اونها خود خدایان هستن.
دیدگاه شما هم محترمه. شما دلایلتون همه روی معجزات بنا شده اونوقت انتظار دارید جواب منطقی بشنوید.
مطالب اون ٣ صفحه اي كه آدرس دادم در مورد اين بود كه دانشمندا اثبات كردن كه جهان ابتدا پيوسته بوده و بعد در اثر انفجار از هم جدا شده و اين مطلب توي قران اومده
درسته انسان هميشه در مورد زمين كنجكاو بوده ولي تا قرن ١٥ حتي نميدونست زمين گرده !
شما اين حرف رو رد كرديد و من ازتون دليل خواستم يعني كلا ٣ حالت داره يا دانشمندا اشتباه كردن و اين نظريه از بيخ مشكل داره يا اين مطلب توي قرآن نيومده يا قبل از اسلام دانشمندا اين نظريه رو دادن كه جهان يه روزي اين شكلي بوده و قرآن يه جورايي حرف دانشمندا رو دزديده
معجزه اينه كه اسلام در مورد چيزي حرف بزنه كه عالما ١٥٠٠ سال بعد بهش برسن خب اگر حضرت محمد دانشمند بود ميگفتيم خيلي باهوش بوده كه حرفايي در اين حد زده ولي اين كه درست نيست !
پس يه فرض ميمونه كسي كه خودش دنيا رو ساخته مياد بعضي از اسرارش رو توي لحاف ميپيچه تا نه عرباي ١٥٠٠ سال پيش كافر بشن نه ما بتونيم بگيم اسلام كه حرفي واسه گفتن نداره هر چي هست قديميه و به درد نميخوره
ديدگاه شما هم محترمه:gol::gol:
 

Anarchist

اخراجی موقت
کاربر ممتاز
مطالب اون ٣ صفحه اي كه آدرس دادم در مورد اين بود كه دانشمندا اثبات كردن كه جهان ابتدا پيوسته بوده و بعد در اثر انفجار از هم جدا شده و اين مطلب توي قران اومده
درسته انسان هميشه در مورد زمين كنجكاو بوده ولي تا قرن ١٥ حتي نميدونست زمين گرده !
شما اين حرف رو رد كرديد و من ازتون دليل خواستم يعني كلا ٣ حالت داره يا دانشمندا اشتباه كردن و اين نظريه از بيخ مشكل داره يا اين مطلب توي قرآن نيومده يا قبل از اسلام دانشمندا اين نظريه رو دادن كه جهان يه روزي اين شكلي بوده و قرآن يه جورايي حرف دانشمندا رو دزديده
معجزه اينه كه اسلام در مورد چيزي حرف بزنه كه عالما ١٥٠٠ سال بعد بهش برسن خب اگر حضرت محمد دانشمند بود ميگفتيم خيلي باهوش بوده كه حرفايي در اين حد زده ولي اين كه درست نيست !
پس يه فرض ميمونه كسي كه خودش دنيا رو ساخته مياد بعضي از اسرارش رو توي لحاف ميپيچه تا نه عرباي ١٥٠٠ سال پيش كافر بشن نه ما بتونيم بگيم اسلام كه حرفي واسه گفتن نداره هر چي هست قديميه و به درد نميخوره
ديدگاه شما هم محترمه:gol::gol:
دوست عزیز باور به پیوسته بودن جهان ریشه در داستان های اساطیر بابلی و داستان گیلگمش داره.
در حماسه گیلگمش که قدیمی تر از قرآن هم هست به پیوسته بودن آسمان و زمین و بعد جدا شدن اون ها اشاره میکنه
یا مثلادر مصر باستان باور بر این بوده که خدای زمین(جب) و خدای آسمان (نات) به همدیگه جسبیده بودن
پس این باور قبل از اسلام و قران هم بوده و مختص اسلام نیست.

پ.ن:مفسرین قرآن این عزیزان دل هر کاری از دستشون بر میاد. کما اینکه نظریه بیگ بنگ رو هم از دل قرآن بیرون کشیدن و هر کشف علمی که صورت می گیره
این مفسرین عزیز مدتی بعد اون رو از دل قرآن استخراج می کنند!
 
آخرین ویرایش:

جینگیلبرت

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
اینجا باید دلیل منطقی بیارید خانم جاست شادی .
بارها تو این تاپیک دیدم دوستان میگن باید خدا رو حس کرد.
درصورتی که احساس هیچ وقت ملاک منطقی و درستی نیست.
حالا شما هی بیا بگو خدا رو باید حس کرد و...
عقاید شما محترم ولی سر جای خودش !

تصمیم دارم مرد مردونه باهات یک بحث جدی را شروع کنم اگر سفسطه نمیکنی و درست مثل بچه آدم جواب میدی سوالم را میپرسم:

شما اول خودت را ثابت کن که وجود داری بعد من ثابت میکنم خدا کجاست!


من میگم به شرطی که هر کسی ثابت کنه که اصلا وجود داره اون وقت من ثابت میکنم که خدا هم وجود داره


من میگم اصلا نه تو و نه هیچ کس وجود نداره حالا شما ثابت کن وجود داری تا من ثابت کنم خدا هست یا نیست
 

enstien

عضو جدید
دوست عزیز باور به پیوسته بودن جهان ریشه در داستان های اساطیر بابلی و داستان گیلگمش داره.
در حماسه گیلگمش که قدیمی تر از قرآن هم هست به پیوسته بودن آسمان و زمین و بعد جدا شدن اون ها اشاره میکنه
یا مثلادر مصر باستان باور بر این بوده که خدای زمین(جب) و خدای آسمان (نات) به همدیگه جسبیده بودن
پس این باور قبل از اسلام و قران هم بوده و مختص اسلام نیست.

پ.ن:مفسرین قرآن این عزیزان دل هر کاری از دستشون بر میاد. کما اینکه نظریه بیگ بنگ رو هم از دل قرآن بیرون کشیدن و هر کشف علمی که صورت می گیره
این مفسرین عزیز مدتی بعد اون رو از دل قرآن استخراج می کنند!
بين اينكه دو خدا به هم چسبيدن و از هم جدا شدن بااينكه خدا توي قران بگه اول همه چي پيوسته بوده بعد خدا انها رو از هم جدا كرده فرق هست
و البته نظريه دوباره متصل شدن جهان به هم توي كتاباي ديگه اومده ؟ بحثم تطبيق واقعيات علمي با آيات قرانه
بنده چند صفحه خودنم و هيچ كجاش ايراد منطقي نديدم و به اين كار ندارم كه نويسنده به چه نيتي كتاب رو نوشته . معني اون آيه ها به نظرم اينقدر ساده گفته شده كه لازم نيست خيلي عميق بررسي شه
 

Anarchist

اخراجی موقت
کاربر ممتاز

تصمیم دارم مرد مردونه باهات یک بحث جدی را شروع کنم اگر سفسطه نمیکنی و درست مثل بچه آدم جواب میدی سوالم را میپرسم:

شما اول خودت را ثابت کن که وجود داری بعد من ثابت میکنم خدا کجاست!


من میگم به شرطی که هر کسی ثابت کنه که اصلا وجود داره اون وقت من ثابت میکنم که خدا هم وجود داره


من میگم اصلا نه تو و نه هیچ کس وجود نداره حالا شما ثابت کن وجود داری تا من ثابت کنم خدا هست یا نیست
درست صحبت کنید و سعی کنید ادب رو رعایت کنید مشخص شده در صفحات قبل که چه کسی مثل بچه آدم جواب نمیده.
یعنی تا الان داشتید شوخی می کردید؟پس بی دلیل نبود ما به حرفاتون می خندیدیم:biggrin:

بادستای خودت گور خودت رو کندی:biggrin:
حتما میدونید که اثبات گزاره به عهده صاحب گزاره است جناب دین پژوه
قسمتی که قرمز کردم نشون میده که صاحب گزاره شما هستید و این شما هستید که ادعا می کنید من و هیچ کس دیگری وجود ندارد.
بار اثبات بر دوش شماست.اثبات کنید که من و هیچ کس دیگری وجود ندارد.
بسم الله:D
 
آخرین ویرایش:

Anarchist

اخراجی موقت
کاربر ممتاز
بين اينكه دو خدا به هم چسبيدن و از هم جدا شدن بااينكه خدا توي قران بگه اول همه چي پيوسته بوده بعد خدا انها رو از هم جدا كرده فرق هست
و البته نظريه دوباره متصل شدن جهان به هم توي كتاباي ديگه اومده ؟ بحثم تطبيق واقعيات علمي با آيات قرانه
بنده چند صفحه خودنم و هيچ كجاش ايراد منطقي نديدم و به اين كار ندارم كه نويسنده به چه نيتي كتاب رو نوشته . معني اون آيه ها به نظرم اينقدر ساده گفته شده كه لازم نيست خيلي عميق بررسي شه
گفتم باور به پیوسته بودن جهان ریشه در داستان ها و افسانه های مناطق اطراف اعراب داره و از اونجا به قرآن راه پیدا کرده.
اگر قراره باشه این رو یک کشف بدونیم امتیاز اون رو باید با کفار بابلی و مصری بدهیم نه مسلمانان

البته نظر شما هم محترمه:gol:
 

enstien

عضو جدید
نظريه دوباره متصل شدن جهان به هم توي كتاباي ديگه اومده ؟
 

جینگیلبرت

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
نظريه دوباره متصل شدن جهان به هم توي كتاباي ديگه اومده ؟

منظورتون از دوباره جمع شدن جهان فکر میکنم به نظریه انفجار بزرگ مربوط میشه

طبق نظریه انفجار بزرگ جهان از ذره ای به اندازه صفر و به وزن بینهایت زیاد خلق شده

همین نظریه در قران آمده: هنگامی که خداوند اراده کند و بگوید باش پس میباشد

صفر یعنی هیچ و وقتی یعنی چیچ چگالی و وزنی که با دستور خداوند ایجاد میشود یعنی خداوند به آن چگالی وزن و وجودی بینهایت میدهد اما ابعاد ان وجود صفر و هیچ است

یعنی از اول صفر بوده و خداوند با دستور بودن به آن ماهیت و وجود میدهد سپس در کسری از میلیاردیم ثانیه آن ذره منفجر شده و کل خلقت از آن متولد میشود.

طبق نظریه کامل تر بعد از میلیاردها سال این انفجار انقدر در فضا توسعه پیدا میکنه که در نهاید سرعت آن به صفر رسیده و بعد از ان به دلیل نیروی جاذبه ماده شروع به جذب و دور هم جمع شدن و در نهایت مانند سیاهچاله فرو ریختن در درون هم شده و دوباره به همان وزن بینهایت و اندازه صفر برمیگردد. و این کار هر تریلیونها سال یک بار انجام میشود.

یکی از آیات قران شبیه این درباره قدرت خداوند اشاره دارد.

نظریه های کاملتری هم در فیزیک داده شده مانند نظریه ام، نظریه ریسمان، نظریه ابر ریسمان، نظریه جهان های تو در تو، نظریه جهان هولوگرافیک و غیره ...
 

enstien

عضو جدید
منظورتون از دوباره جمع شدن جهان فکر میکنم به نظریه انفجار بزرگ مربوط میشه

طبق نظریه انفجار بزرگ جهان از ذره ای به اندازه صفر و به وزن بینهایت زیاد خلق شده

همین نظریه در قران آمده: هنگامی که خداوند اراده کند و بگوید باش پس میباشد

صفر یعنی هیچ و وقتی یعنی چیچ چگالی و وزنی که با دستور خداوند ایجاد میشود یعنی خداوند به آن چگالی وزن و وجودی بینهایت میدهد اما ابعاد ان وجود صفر و هیچ است

یعنی از اول صفر بوده و خداوند با دستور بودن به آن ماهیت و وجود میدهد سپس در کسری از میلیاردیم ثانیه آن ذره منفجر شده و کل خلقت از آن متولد میشود.

طبق نظریه کامل تر بعد از میلیاردها سال این انفجار انقدر در فضا توسعه پیدا میکنه که در نهاید سرعت آن به صفر رسیده و بعد از ان به دلیل نیروی جاذبه ماده شروع به جذب و دور هم جمع شدن و در نهایت مانند سیاهچاله فرو ریختن در درون هم شده و دوباره به همان وزن بینهایت و اندازه صفر برمیگردد. و این کار هر تریلیونها سال یک بار انجام میشود.

یکی از آیات قران شبیه این درباره قدرت خداوند اشاره دارد.

نظریه های کاملتری هم در فیزیک داده شده مانند نظریه ام، نظریه ریسمان، نظریه ابر ریسمان، نظریه جهان های تو در تو، نظریه جهان هولوگرافیک و غیره ...
آره همين نظريه بود
ممنون
 

blackviper210

عضو جدید
کاربر ممتاز
مطالب اون ٣ صفحه اي كه آدرس دادم در مورد اين بود كه دانشمندا اثبات كردن كه جهان ابتدا پيوسته بوده و بعد در اثر انفجار از هم جدا شده و اين مطلب توي قران اومده
درسته انسان هميشه در مورد زمين كنجكاو بوده ولي تا قرن ١٥ حتي نميدونست زمين گرده !
شما اين حرف رو رد كرديد و من ازتون دليل خواستم يعني كلا ٣ حالت داره يا دانشمندا اشتباه كردن و اين نظريه از بيخ مشكل داره يا اين مطلب توي قرآن نيومده يا قبل از اسلام دانشمندا اين نظريه رو دادن كه جهان يه روزي اين شكلي بوده و قرآن يه جورايي حرف دانشمندا رو دزديده
معجزه اينه كه اسلام در مورد چيزي حرف بزنه كه عالما ١٥٠٠ سال بعد بهش برسن خب اگر حضرت محمد دانشمند بود ميگفتيم خيلي باهوش بوده كه حرفايي در اين حد زده ولي اين كه درست نيست !
پس يه فرض ميمونه كسي كه خودش دنيا رو ساخته مياد بعضي از اسرارش رو توي لحاف ميپيچه تا نه عرباي ١٥٠٠ سال پيش كافر بشن نه ما بتونيم بگيم اسلام كه حرفي واسه گفتن نداره هر چي هست قديميه و به درد نميخوره
ديدگاه شما هم محترمه:gol::gol:
بله خوندم... واقعا موندم چی بگم. دانشمندا اگر الان بگن؛ یک کره ی دیگه مثل شرایط جوی که زمین داره، پیدا کردیم. صبح نشده امام جمعه محل میگه؛ اینو که قرآن 1400 سال پیش گفته. اینم آیه.
یعنی در مورد هرچی حرف بزنی اینا تفسیر قرآن میارن... راجع به بیگ بنگ ده تا آیه میارن. راجع به طرح عظیم هاوکینگ آیه میارن. فقط میخان ربطشون بدن واسشون مهم نیست اصلا ربط داره یا کسی قانع میشه.
من گفتم دوستان دیگه هم این کتابو بخونن ببینن این آقای نویسنده از کجا به کجا رسیده. ( مثله مترجمه تیم پرسپولیس که مربی دو کلمه حرف میزد. مترجم ده خط ترجمش میکرد و نظر خودشو میگفت)
منکه متوجه ربط آیه هایی که آورده با توضیحات علمی که داده نشدم. شاید عیب از بیسوادیه من باشه. دوستان دیگه نظر بدن.

راجع به گردیه زمین هم خدمتت عرض کنم باز همین مذهب بود که اجازه ی تحقیق در این مورد رو نمیداد. گالیله رو بارها به دادگاه کشوندن که بگه اشتباه کردم و شیطان منو گول زده.
شانزده سال قبل از اعتراف گالیله دانشمندی به اسم برونو با رای همون دادگاه رو زنده زنده تو آتیش سوزوندن.
کشیشی که در یکی از موعظه هاش گالیله رو دست انداخته بود و گفت؛ هندسه علم شیطان است و ریاضیدانان باید به عنوان گویندگان تمامی کفرها تبعید شوند.
زمان گالیله فقط هفت جرم آسمانی رو قبول داشتن. خورشید، ماه و پنج سیاره دیگه. ولی گالیله 4 ماه تازه کشف کرد. که بازهم از ترس مذهب کسی قبول نمیکرد و میگفتن ماه های مشتری خطای دیده گالیله است.
تا اینکه گالیله با زیرکی این ماه ها رو به اسم یکی از قدرتمندان بزرگ ایتالیا بنام ستارگان مدیسن نامگذاری کرد که مجبور شدن قبول کنن.
همه ی اینها بخاطر این بود که برخلاف آیه های کتب مذهبی بود.. پس میدونستن زمین گرده یا بیضیه فقط جرات نداشتن بگن.
در قرن حاضر، هم میبینیم باز همون عقاید متعصبانه وجود داره. دانشمندی مثله استیون هاوکینگ نظریه میده باز افراطیها میریزن سرش که این رو بکشید و فلان.
اههههه ببخشید طولانی شد.
 
آخرین ویرایش:

blackviper210

عضو جدید
کاربر ممتاز

تصمیم دارم مرد مردونه باهات یک بحث جدی را شروع کنم اگر سفسطه نمیکنی و درست مثل بچه آدم جواب میدی سوالم را میپرسم:

شما اول خودت را ثابت کن که وجود داری بعد من ثابت میکنم خدا کجاست!


من میگم به شرطی که هر کسی ثابت کنه که اصلا وجود داره اون وقت من ثابت میکنم که خدا هم وجود داره


من میگم اصلا نه تو و نه هیچ کس وجود نداره حالا شما ثابت کن وجود داری تا من ثابت کنم خدا هست یا نیست

من نمیدونم چرا هرکس میاد اینجا این چیزارو جدی نمیگیره..
البته من دوتا حدس زدم با نظراتیکه از شما دیدم. یکی اینکه شما هم مسلمان هستید و مارو دس انداختید و دارید به ریش ما میخندید و دنبال جواب دادن نیستید.
یکی هم اینکه، نه، کاملا جدی هستی اما خودتم نمیدونی داری چی میگی.
بهر روی از این به بعد من بحثی با شما نمیکنم. شما ثبات اخلاقی ندارید. شما حتی به وجود خودتم شک داری.
موفق باشی.
 

SEVDA.14

عضو جدید
کاربر ممتاز
روزي همين سوال را پيامبر از پيرزني پرسيد
او گفت همانطور كه اگر من چرخ ريسندگي را نچرخانم ان نخواهد چرخيد دنياي به اين بزرگي هم به چرخاننده كه خالق ان باشد نيازمند است
پيامبر خوشحال شد...
 

جینگیلبرت

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
من نمیدونم چرا هرکس میاد اینجا این چیزارو جدی نمیگیره..
البته من دوتا حدس زدم با نظراتیکه از شما دیدم. یکی اینکه شما هم مسلمان هستید و مارو دس انداختید و دارید به ریش ما میخندید و دنبال جواب دادن نیستید.
یکی هم اینکه، نه، کاملا جدی هستی اما خودتم نمیدونی داری چی میگی.
بهر روی از این به بعد من بحثی با شما نمیکنم. شما ثبات اخلاقی ندارید. شما حتی به وجود خودتم شک داری.
موفق باشی.

اینکه من ثبات اخلاقی دارم یا ندارم و این برچسبها خوب از فردی مثل شما بعید نیست
من نه جدی هستم نه شوخی

من متخصص مغز هستم (میخوای باور کن میخوای نکن رشته اصلی من علوم شناختی هست Cognitive Science) و در این زمینه 35 سال است مطالعه میکنم(حالا حدس بزن چند سالمه :biggrin: ).

مغز شما به دلیل نوع ساختارش عادت کرده که یک چیزی را یا خوب میدونه یا بد، یا این وری یا اون وری، یا زشت یا زیبا، و بنابر این شما هیچ تصوری از حد وسط و مابین این دو ندارید
منطق فازی که پروفسور عسکری زاده ان را ابداع کرده میگوید بین صفر و یک بینهایت گزینه وجود دارد.

اما اینکه من به خودم شک دارم کاملا درسته
من به تو و همه و حتی خودم هم شک دارم که واقعا وجود دارم یا نه!

اگر شما هم بروی چند سال توی ذرات بنیادی و نظریه فیزیک کوانتوم مطالعه و تحقیق کنی و آنها را واقعا بفهمی متوجه میشی که کل خلقت یک توهمی از یک ابر مغز بینهایت بزرگ بیشتر نیست
به خصوص اگر نظریه جهان هولوگرافیک را مطالعه کنی که ذرات بنیادی سهله ابعاد بینهایت کوچک مانند ثابت پلانک را نیز توهمی دانسته و ذرات بینهایت ریز تر از ان با نام ذرات زمان را نیز خیالی اثبات میکند
اینها با نظریات فیزیک ثابت شده و بنابر این شما قبول نکنی یا بکنی موضوع عوض نمیشه

اگر مثل دانشمندان توانستی ثابت کنی که وجودت توهمی نیست و واقعا وجود داری من هم ثابت میکنم که بالاتر از تو هم هست.

این منطق و حرفهائی که میزنید که من باید ثابت کنم چون سوال پرسیده ام نیز به درد عمه تان میخورد من اعتقادی به منطق بشر نیز ندارم
طبق نظریه من وجود کل خلقت زیر سوال است!
و کل منطق و آگاهی و دانش بشری که تاکنون کشف شده نیز زیر سوال است

بشر باید از اول تمامی دانش خود را کنار هم بگذارد و بخش عمده آن را دور بریزد

البته تا سالهای اینده این اتفاق خواهد افتاد چون نظریه های فیزیک در حال اتحاد هستند.

یه فکری به حال خودت بکن چون تو وجود نداری! :biggrin:

موفق باشی
 

(F(X

عضو جدید
چرا مقالطه میکنید دوست عزیز؟!
کدام معجزه،؟ کدام کشف؟!!..... مطمئن هستم شما هم تحقیق نکرده دارید نظر میدید. مذهب هیچ کمکی به انسان نکرده. اونهائیکه مخالفن لطفا لیست اکتشافات و معجزه هایه این کتابهارو بیارن
هارون یحیی کتاب داده بیرون به اسم معجزات قرآن، ببین چی نوشته، ( و ما شب و روز را قرار دادیم... و همه ی ستارگان بدور خورشید میگردن؟) این کشفه؟این معجزه است؟ این آقا همه ی اکتشافات قبل از اسلام رو نادیده گرفته.( نمیدونم اینا چرا یک ذره شرم نمیکنن)
کتابهایه مذهبی همه copy، past هم هستن. از روی همدیگه نوشته شدن. شما شرح حال خدایه روشنایی میترا رو بخون، انجیل رو هم بخون.
انگار کسی کپی سطر به سطر کرده فقط بجای اسم میترا، مسیح رو نوشته. همینو بگیر ادامه بده تا آخرین دین. فقط بعضی جاها اغراق شده و داستانهای جدید اضافه کردن.
اگر یک کم فقط یک کم فکر کنید و تحقیق کنید، میبینید که این کتابها رو یک خالق یا یک خدای یکتا ننوشته، در بعضی داستانهای مشترکشون دو روایت مختلف میبینیم.
...........
به قانون علت و معلول اشاره کردی، کاری ندارم. حالا شما از کجا مطمئنی کار یک نفر بوده؟شاید دو نفر بودن. شاید یه گروه بودن. شاید قبلا بوده ولی الان نیست.

خب من یک سوال دارم : در تمام بحث ها، خداباوران میگن که هر کس سر میبره و حمله تروریستی انجام میده و دزدی میکنه و غیره رو به پای اسلام نذارید. خودتون هم که میگید ما هم کامل دستورات اسلام رو انجام نمیدیم و هرچی بنظرتون درسته رو انجام میدید.
حالا این سوال پیش میاد که چرا خداوند خودشو به زحمت انداخته و جان میلیونها انسان رو هم گرفته که این دین رو بفرسته در صورتیکه میبینیم بازهم هیچ کس حتی یک نفر در دنیا کاملا مسلمان نیست؟
و خیلی ها هم قبولش ندارن.
لطفا آیه از قرآن نیارید. با دلیل و منطق توضیح بدید.( چون هر آیه ای که در قرآن هست، ده جور تفسیر شده تا حالا)

مغالطه ای درکارنیست ...





من شنیدم که یک کشتی هست که که تخته‌های آن خود به خود از درختان جدا شده و ساخته می‌شود و خود به خود بارگیری می‌شود پر از وسایل تجاری در دریا بدون ناخدا و محافظ در حرکت است و امواج بزرگ را شکافته و بدون هیچ سرنشین و ملاّحی به سلامت به مقصد می‌رسدو لنگر می‌اندازد و خود به خود خالی می‌شود...
شما این مسئله روباوردارید؟؟؟!!!





اگر جوابتون خیرهست: پس شماکه قبول دارید کشتی کوچکی بدون ملاح نمیتونه حرکت کنه پس چطور باورداریدکه موجودات زمینی واسمانی که پرازحکمت اند افریننده ندارد؟؟؟
واگرمیدونید جهان افریننده داردولی خدایی که مامیگیم نیست، به فرض مثال :واقعا ازنظر عقل ومنطق به نظرشمایک دژاستواروصافی که سواراخ ودرزی ندارد یه دفعه دیوار اون ترک میخوره ویه موجود شنوا وبیناازش میاد بیرون واقعا کار کی میتونه باشه (تخم مرغ وجوجه)...اگر ده میلیارد انسان هم باشه میتونه چنین کاری انجام بده؟

من میگم خدا یی که من میشناسم خبیر، اگاه، قادرو...پس میتونه چنین کارهایی روانجام بده...حالا که من اعتقاد دارم خداوندم خالق من هست ومهربان هست ومن رو میخواد به سوی کامل تر شدن پیش ببره... پس چرا برنامه ای رو که برام فرستاده انجامش ندم ...ودرعین حال اینکه بهم دستوراتی رو داده قدرت اختیار روهم داده ...خدای من دوست داره که من با اختیار بندگی کنم نه به اجبار(شما به فرض اگر خالق چیزی باشید واقعا دوست دارید که مخلوقتون به اجبار شما رو ستایش کنه مسلما نه چون اگه غیر ازاین باشه محبت واقعی نیست)



واینکه شما میگید چرا باوجود اینکه خدا میدونه که بندگانش به طور کامل همه تسلیمش نیستن چرا انسان ها روبه وجود اورده...دلیش اینه که خالق میخواد مخلوقش رو ازمایش کنه واین مخلوق نتیجه ازمایش خالقش روببینه ودراین مسیر ازمایش سیر تکاملی خودش رو بااختیار وبرنامه ای که خدا بهش داده طی کنه ... واینکه صفت خداییکه مامیشناسیم رحمان ورحیم بودنه یعنی اینکه اگر بندش خطایی کرد اون رومیبخشه وراه توبه روبرای بندش گذاشته(به شرط اینکه تکراری درگناهش نباشه) و... برای همینه که تواین ازمایش ممکنه خیلی ازانسان ها ازبین بره ولی دراون طرف خدا معاد ونتیجه این ازمایش روگذاشته...

امیدوارم جواب سوالتون روگرفته باشید(مطمئنم اگر شما به تمام صفت هایی که خداداره رجوع کنی جواب تمام سوالاتت رومیگیری وپازل سوالاتت تکمیل میشه)
 

blackviper210

عضو جدید
کاربر ممتاز
درود به همگی..... بنده و جناب دکتر آنارشیست تصمیم گرفتیم یه مدت اینجا نیاییم.
جناب
جینگلبرت شما هم سعی کنید هرچه سریعتر خودتون رو به یک روانشناس خوب معرفی کنید.



مغالطه ای درکارنیست ...





من شنیدم که یک کشتی هست که که تخته‌های آن خود به خود از درختان جدا شده و ساخته می‌شود و خود به خود بارگیری می‌شود پر از وسایل تجاری در دریا بدون ناخدا و محافظ در حرکت است و امواج بزرگ را شکافته و بدون هیچ سرنشین و ملاّحی به سلامت به مقصد می‌رسدو لنگر می‌اندازد و خود به خود خالی می‌شود...
شما این مسئله روباوردارید؟؟؟!!!





اگر جوابتون خیرهست: پس شماکه قبول دارید کشتی کوچکی بدون ملاح نمیتونه حرکت کنه پس چطور باورداریدکه موجودات زمینی واسمانی که پرازحکمت اند افریننده ندارد؟؟؟
واگرمیدونید جهان افریننده داردولی خدایی که مامیگیم نیست، به فرض مثال :واقعا ازنظر عقل ومنطق به نظرشمایک دژاستواروصافی که سواراخ ودرزی ندارد یه دفعه دیوار اون ترک میخوره ویه موجود شنوا وبیناازش میاد بیرون واقعا کار کی میتونه باشه (تخم مرغ وجوجه)...اگر ده میلیارد انسان هم باشه میتونه چنین کاری انجام بده؟

من میگم خدا یی که من میشناسم خبیر، اگاه، قادرو...پس میتونه چنین کارهایی روانجام بده...حالا که من اعتقاد دارم خداوندم خالق من هست ومهربان هست ومن رو میخواد به سوی کامل تر شدن پیش ببره... پس چرا برنامه ای رو که برام فرستاده انجامش ندم ...ودرعین حال اینکه بهم دستوراتی رو داده قدرت اختیار روهم داده ...خدای من دوست داره که من با اختیار بندگی کنم نه به اجبار(شما به فرض اگر خالق چیزی باشید واقعا دوست دارید که مخلوقتون به اجبار شما رو ستایش کنه مسلما نه چون اگه غیر ازاین باشه محبت واقعی نیست)



واینکه شما میگید چرا باوجود اینکه خدا میدونه که بندگانش به طور کامل همه تسلیمش نیستن چرا انسان ها روبه وجود اورده...دلیش اینه که خالق میخواد مخلوقش رو ازمایش کنه واین مخلوق نتیجه ازمایش خالقش روببینه ودراین مسیر ازمایش سیر تکاملی خودش رو بااختیار وبرنامه ای که خدا بهش داده طی کنه ... واینکه صفت خداییکه مامیشناسیم رحمان ورحیم بودنه یعنی اینکه اگر بندش خطایی کرد اون رومیبخشه وراه توبه روبرای بندش گذاشته(به شرط اینکه تکراری درگناهش نباشه) و... برای همینه که تواین ازمایش ممکنه خیلی ازانسان ها ازبین بره ولی دراون طرف خدا معاد ونتیجه این ازمایش روگذاشته...

امیدوارم جواب سوالتون روگرفته باشید(مطمئنم اگر شما به تمام صفت هایی که خداداره رجوع کنی جواب تمام سوالاتت رومیگیری وپازل سوالاتت تکمیل میشه)

اما این نظر رو فقط بخاطر شما گذاشتم، چون حالا که مخاطبتون من بودم دور از ادب بود جواب ندم. البته دیگه آخرین پستم هست.
جناب شما برای اثبات خدا باز اومدی داری حرف از معجزه و فیلم های هالیوودی میزنی که اینها اصلا دلایل منطقی برای اثبات نبودن.
راجع به بخش آخر صحبتهاتون هم؛ خدائیکه از آینده باخبره نمیاد امتحان بگیره و آزمایش کنه. وقتی نتیجه رو میدونه دیوانه که نیست( مثله بعضیا ) وقتشو هدر بده.
خدائیکه رحمان و رحیمه بخاطر خوردن یک سیب یا گندم آدم رو از بهشت به زمین نمیفرسته. و بخاطر اشتباه یک نفر میلیاردها نفر رو عذاب نمیده . بخاطر فحشی که ابی لهب به محمد میده، خشمگین نمیشه
و ابی لهب و زنشو نفرین و وعده ی جهنم نمیده و صدها مورد دیگه که در کتب مذهبی هست.
بنده صفتهاشو شنیدم که دارم ردش میکنم.
همگی موفق باشید.
 
آخرین ویرایش:

*rahil*

عضو جدید
کاربر ممتاز
عجب تایپیکی شد
مثل همیشه بحث های نافرجام
هر جا که گروهی نتونستن جواب بدن شروع به توهین یا سخره گرفتنی دیگری کرده
و میدان رو بدون هیچ نتیجه گیری مطلوبی رها گذاشتن رفتن
کاش میتونستید تو گفتگوهاتون احساسو دخیل ندید و در کمال احترام با هم بحث کنید
برنده واقعی تو بحث اونیه که بتونه مبانی اولیه یک بحث خوب رو رعایت کنه و ادب رو فراموش نکنه
دوم اینکه اینجا اگه من بگم خدارو قبول دارم فورا عده ای لایک میذارن
و اگه بگم خدای نیست باز همینطور
هیچکس نیست دلیلشو بپرسه بدون توهین و سخره گرفتن
یه جورای هر کی دنبال یار کشیه ...
 

enstien

عضو جدید
بله خوندم... واقعا موندم چی بگم. دانشمندا اگر الان بگن؛ یک کره ی دیگه مثل شرایط جوی که زمین داره، پیدا کردیم. صبح نشده امام جمعه محل میگه؛ اینو که قرآن 1400 سال پیش گفته. اینم آیه.
یعنی در مورد هرچی حرف بزنی اینا تفسیر قرآن میارن... راجع به بیگ بنگ ده تا آیه میارن. راجع به طرح عظیم هاوکینگ آیه میارن. فقط میخان ربطشون بدن واسشون مهم نیست اصلا ربط داره یا کسی قانع میشه.
من گفتم دوستان دیگه هم این کتابو بخونن ببینن این آقای نویسنده از کجا به کجا رسیده. ( مثله مترجمه تیم پرسپولیس که مربی دو کلمه حرف میزد. مترجم ده خط ترجمش میکرد و نظر خودشو میگفت)
منکه متوجه ربط آیه هایی که آورده با توضیحات علمی که داده نشدم. شاید عیب از بیسوادیه من باشه. دوستان دیگه نظر بدن.

راجع به گردیه زمین هم خدمتت عرض کنم باز همین مذهب بود که اجازه ی تحقیق در این مورد رو نمیداد. گالیله رو بارها به دادگاه کشوندن که بگه اشتباه کردم و شیطان منو گول زده.
شانزده سال قبل از اعتراف گالیله دانشمندی به اسم برونو با رای همون دادگاه رو زنده زنده تو آتیش سوزوندن.
کشیشی که در یکی از موعظه هاش گالیله رو دست انداخته بود و گفت؛ هندسه علم شیطان است و ریاضیدانان باید به عنوان گویندگان تمامی کفرها تبعید شوند.
زمان گالیله فقط هفت جرم آسمانی رو قبول داشتن. خورشید، ماه و پنج سیاره دیگه. ولی گالیله 4 ماه تازه کشف کرد. که بازهم از ترس مذهب کسی قبول نمیکرد و میگفتن ماه های مشتری خطای دیده گالیله است.
تا اینکه گالیله با زیرکی این ماه ها رو به اسم یکی از قدرتمندان بزرگ ایتالیا بنام ستارگان مدیسن نامگذاری کرد که مجبور شدن قبول کنن.
همه ی اینها بخاطر این بود که برخلاف آیه های کتب مذهبی بود.. پس میدونستن زمین گرده یا بیضیه فقط جرات نداشتن بگن.
در قرن حاضر، هم میبینیم باز همون عقاید متعصبانه وجود داره. دانشمندی مثله استیون هاوکینگ نظریه میده باز افراطیها میریزن سرش که این رو بکشید و فلان.
اههههه ببخشید طولانی شد.

اينكه مسيحيا ( مسيحيت تحريف شده نه واقعي ) با گاليله مخالفت كردن ربطي به دين اسلام نداره و كجا ديدين اسلام دست دانشمندا رو ببنده ؟ به جز اينه كه سراسر تشويق به علم آموزي ميكنه !
اگر بخوايم همه چيز رو باهم تركيب كنيم هيچوقت به نتيجه نميرسيم . شما ميتوني بگي دين دست و پاي آدم رو ميبنده يا مانع پيشرفت جامعه ميشه ولي تاريخ ميگه ابن سينا و زكرياي رازي و حافظ و مولانا و .... به مسلمان بودنشون افتخار ميكردن
يه روزي مسلمونا تا اسپانيا رفته بودن و حالا ميان از آثار تارخي و هنري كه اونجا جاگذاشتن مستند ميسازن
انيشتن ميگه دانش بدون دين لنگ است و دين بدون دانش كور
حالا تصور كن يه دين بياد مدام به علم آموزي تشويق كنه تا جاييكه پيامبر گفته : دانش را بيابيد حتي اگر در چين باشد .
اسلام خوب ميدونه كه كليد رشد فرد و جامعه چيه
 

(F(X

عضو جدید




اما این نظر رو فقط بخاطر شما گذاشتم، چون حالا که مخاطبتون من بودم دور از ادب بود جواب ندم. البته دیگه آخرین پستم هست.
جناب شما برای اثبات خدا باز اومدی داری حرف از معجزه و فیلم های هالیوودی میزنی که اینها اصلا دلایل منطقی برای اثبات نبودن.
راجع به بخش آخر صحبتهاتون هم؛ خدائیکه از آینده باخبره نمیاد امتحان بگیره و آزمایش کنه. وقتی نتیجه رو میدونه دیوانه که نیست( مثله بعضیا ) وقتشو هدر بده.
خدائیکه رحمان و رحیمه بخاطر خوردن یک سیب یا گندم آدم رو از بهشت به زمین نمیفرسته. و بخاطر اشتباه یک نفر میلیاردها نفر رو عذاب نمیده . بخاطر فحشی که ابی لهب به محمد میده، خشمگین نمیشه
و ابی لهب و زنشو نفرین و وعده ی جهنم نمیده و صدها مورد دیگه که در کتب مذهبی هست.
بنده صفتهاشو شنیدم که دارم ردش میکنم.
همگی موفق باشید.



تشکرازادب شما...

عجائب افرینش یا خودوجودانسان نشون دهنده حق بودن خالق منه... واگرسایر مخلوقاتش رو حکیمانه خلق کرده پس من انسان روهم حکیمانه خلق کرده ،اینجاست که یکی ازاحکام اسلام یقین داشتن وایمانه...منی که این همه چینش دقیق نظام افرینش رومیبینم این ازبی انصافیم باید باشه که این اثار روندیده بگیرم و...



درمورد صفات خداوند،ابی لهب روکه شما میگید توبه ای نکرد که خدارحمتش روشامل حالش بکنه وگرنه خداوند تواب هست...
درمورد ادم وحوانیز خداوند صفت جبار روداره که هم به معنای چیره وغالب هست وهم به معنای جبران کننده دل های شکسته...اشتباه ادم وحواروخدابخشید ولی بایدتاوان کاری روکه کردند روتحمل میکردند(چه بساشاید خداوند قادر اونهاروعذابی بدتر میتونست بده)وپس از ان هم به معادی که گفته شد برمیگرده...
این عذاب دادن میلیارد ها ادم برمیگرده پاسخش به پست قبلی...
 

Takesh

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
شاید چون دلیلی بر اثبات نبودش نیست ! بلخره یا هست یا نیست :دی
 

جینگیلبرت

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
شاید چون دلیلی بر اثبات نبودش نیست ! بلخره یا هست یا نیست :دی

ان چیزی که نیست ما هستیم و ان چیزی که هست او هست

منتها ما که نیستیم چگونه میتوانیم درباره چیزی که هست نظر بدهیم اصلا سنخیتی با هم نداریم

کمی ملموس تر بخوام توضیح بدم اینطوری میشه:

تصور کنید چشمانتان را ببندید و توی فکرتان یک سیب را تصور کنید
به رنگ و بو و مزه و اندازه و غیره سیب دقت کنید

شما خدای آن سیب هستید که آن سیب را در ذهنتان و در مغزتان ایجاد کرده اید آن سیب هم وجود دارد و هم وجود ندارد

داخل مغز شما وجود دارد چون شما با تصور و تجسم در عالم خیال خلق کرده اید ولی خارج از وجود شما وجود ندارد.

ما و تمامی خلقت نیز داخل فضائی از آگاهی که فرض میکنیم آن خدا است خلق شده ایم و وجود داریم

اگر خوب به فیزیک کوانتوم و نظریه های موجی بوده ماده و ذرات بنیادی و اینکه فاصله بین الکترون و پروتون و اندازه انها مانند اتاقی است که وسط آن مگسی در حال پرواز کردن است
این همه فضای خالی و اینکه خود الکترون و پروتون نیز از ذراتی خلق شده که انها نیز بخش زیادی شان فضای خالی درونشان دارند و ذرات تشکیل دهنده ذرات بنیادی به خصوص کوارکها نیز
از ذرات بینهایت ریزی به نام خمش های کوانتومی و ریسمانها و غیره خلق شده اند که فاصله آنها نیز بسیار زیاد خالی است.
و طبق نظریه هولوگرام نیز خود ذرات بینهایت کوچک کوانتومی در ابعاد کمی بزرگتر از ثابت پلانک نیز از ذرات بینهایت کوچک بنام ذرات هولوگرافیکی تشکیل شده اند که انها ما فوق تصور کوچکتر هستند که حتی محاسبات بتواند انها را تبیین کند.

با این شرح و توصیف ما که از مولکولهای شیمیائی تشکیل شده ایم خود انها از ذرات بسیار کوچکتر تا الی آخر که در فاصله این ذرات انقدر فاصله وجود دارد که خوب دقت کنید بخش مهمی از فضا تقریبا خالی است.
و تمامی ماده و اتم و مولکول و غیره یک نوع توهم دیده میشود. به عبارت دقیقتر اصلا وجودشان زیر سوال رفته است.

به خصوص طبق نظریه شرودینگر اینها تازه زمانی میتوان درباره شان نظر داد که مشاهده شوند
یعنی شما اگر مشاهده کنید میتوانید درباره ماهیتش نظری بدهید و مشاهده نکنید نمیتوانید درباره اش نظری بدهید

بنابر این طبق نظریه شرودینگر این مشاهده و شهود شماست که به ماده ماهیت میدهد نه وجود خود ماده

بنابر این این مغز است که چون لمس میکند و متوجه میشود لذا میتواند بگوید انجا ماده ای هست

اگر مغز نتواند با ابزار مشاهده ان جا را مشاهده کند طبق نظریه شرودینگر انجا چیزی ممکن است وجود نداشته باشد.

پس همه چیز در مغز ما اتفاق می افتد نه در بیرون از مغز ما و جهان در درون ما است نه در بیرون ما و درون ما جسم فیزیکی ما نیست بلکه روح و آگاهی و شناخت ما

و این شناخت ما است که در درون شناختی مافوق بالاتر بنام خداوند قرار گرفته است.

این را میگویند سطوح مختلف آگاهی یا سطوح مختلف شناخت که یک نظریه ای است که یک ایرانی این نظریه را داده است
 

eizabel

عضو جدید
این ی قضیه اثبات شده هستش ..به خودت فکر کن ، به تواناییهات، به داشته هات، به نفسی که میکشی همه وهمه دلیلی بزرگ بر وجود خدای تواناست
 

جینگیلبرت

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
همون که گفتم

هر وقت کسی توانست که خودش وجود داره ان وقت من اثبات میکنم خدا هم وجود داره!


 

EECi

مدیر بازنشسته


هر وقت کسی توانست که خودش وجود داره ان وقت من اثبات میکنم خدا هم وجود داره!


دکارت به این سوال شما پاسخ داده دوست عزیز : ( از سایت ویکی پدیا کپی کردم)
روش شک دکارت

دکارت در ابتدا برای دستیابی به معرفت یقینی، از خود پرسید: آیا اصل بنیادینی وجود دارد تا بتوانیم تمام دانش و فلسفه را بر آن بناکنیم و نتوان در آن شک کرد؟
راهی که برای این مقصود به نظر دکارت می‌رسید، این بود که به همه چیزشک کند. او می‌خواست همه چیز را از اول شروع کند و به همین خاطر لازم می‌دانست که در همه دانسته‌های خود (اعم از محسوسات و معقولات و شنیده‌ها) تجدید نظر نماید.
بدین ترتیب شک معروف خود را که بعدها به روش شک دکارتی معروف شد آغاز کرد. او این شک را به همه چیز تسری داد؛ تا جایی که در وجود جهان خارج نیز شک کرد و گفت: از کجا معلوم که من در خواب نباشم؟ شاید این طور که من حس می‌کنم یا فکر می‌نمایم یا به من گفته‌اند، نباشد و همه اینها مانند آنچه در عالم خواب بر من حاضر می‌شود، خیالات محض باشد. اصلاً شاید شیطانِ پلیدی در حال فریب دادن من است و جهان را به این صورت برای من نمایش می‌دهد؟
دکارت به این صورت به همه چیز شک کرد و هیچ پایه مطمئنی را باقی نگذاشت. اما سر انجام به اصل تردید ناپذیری که به دنبالش بود، رسید. این اصل این بود که:
من می‌توانم در همه چیز شک کنم، اما در این واقعیت که شک می‌کنم، نمی‌توانم تردیدی داشته باشم. بنابراین شک کردن من امری است یقینی. و از آنجا که شک، یک نحوه از حالات اندیشه و فکر است، پس واقعیت این است که من می‌اندیشم. چون شک می‌کنم، پس فکر دارم و چون می‌اندیشم، پس کسی هستم که می‌اندیشم.
بدین ترتیب یک اصل تردید ناپذیر کشف شد که به هیچ وجه نمی‌شد در آن تردید کرد. دکارت این اصل را به این صورت بیان کرد:
می‌اندیشم، پس هستم. (اصل کوژیتو) دکارت به هدف خود رسیده بود و فلسفه‌اش را بر اساس همین اصل بنیادین بنا کرد.


حالا مایلم بدانم چطور خدا را اثبات می کنید؟

متشکرم
 

blackviper210

عضو جدید
کاربر ممتاز
بنظر شما، وقتی آدم جسم و پیکر خود را انکار میکنه، این خودش بزرگ ترین انکار خدا نیست؟!!!

باری، بعضی نظرات و عقاید رو که دیدیم، بیشتر گرایش داشتن به طرف مذاهبی مثله صوفی گری که خدا رو در خود جستجو میکنه و نه از راه عقلانی و منطقی
و شینتوایسم، که میگه خدا نیست، فقط وقتی بهش فکر میکنیم بوجود میاد، که باز همون ایمان و اعتقاد میشه.

انسان اگر بخواهد از طریق کتاب های مذهبی بوجود خدا پی ببره، به بیراهه میره. بخاطر اینکه اولا هیچکدام از مذاهب خدا رو تعریف نمیکنه، فقط صفت های اون رو که
در انسان هم هست بیان میکنه( و معرفی رو بعهده ی تفکر انسانها گذاشته که توی مغزشون هر خدایی میخان بوجود بیارن و بپرستنش) دوم اینکه از نظر علمی و منطقی کاملا این موضوع بطریقه های مختلف رد میشه.
تحقیقات علمی نشون دادن که، جهان بر اثر انفجار بزرگ یا بیگ بنگ در 14 میلیارد سال پیش بوجود اومده، و انسان بفاصله ی 4 میلیارد سال پس از پیدایش زمین و پدیده ی حیات پا به عرصه وجود گذاشته.
مهمتر از همه اینکه خود خدا پس از این زمان دراز، یعنی پس از ایجاد جهان و کره زمین و پدیدار شدن حیات و حضور انسان در اون، با تاخیر چند هزار ساله وارد عرصه شده،
یعنی هیچکدوم از نوشته های تورات با حقایقی که علم به اونها دست یافته، تطبیق نمیکنه.و افسانه ی ساختن پیکر «آدم» از گل و دمیدن از نفس خدا و حیات یافتن در
شش هزار سال پیش هم نیازی به شرح و تفسیر نداره. چون بشر پس از هزاران سال تلاش و کوشش، پی به حقایقی برده که عملا ثابت میکنه که پیدایش حیات برخلاف
گفته سه دین سامی، نه تنها شش هزار سال پیش نبوده، بلکه چند میلیارد سال پیش در کره خاکی صورت گرفته. دیگه اینکه ایجاد حیات موجودات یکباره نبوده، بلکه همه ی
جانداران در اثر تحول و تکامل سلول تک اخته ای که به تصادف صاحب حیات شده بوده. دیگه اینکه انسان برخلاف ادعای پیغمبران، بصورت انسانی خلق نشده، بلکه این موجود هم
همچون شاخه ای از درخت حیات و از بخش حیوانی اون سر برآورده.

و TO BE continue.....
 

blackviper210

عضو جدید
کاربر ممتاز
اينكه مسيحيا ( مسيحيت تحريف شده نه واقعي ) با گاليله مخالفت كردن ربطي به دين اسلام نداره و كجا ديدين اسلام دست دانشمندا رو ببنده ؟ به جز اينه كه سراسر تشويق به علم آموزي ميكنه !
اگر بخوايم همه چيز رو باهم تركيب كنيم هيچوقت به نتيجه نميرسيم . شما ميتوني بگي دين دست و پاي آدم رو ميبنده يا مانع پيشرفت جامعه ميشه ولي تاريخ ميگه ابن سينا و زكرياي رازي و حافظ و مولانا و .... به مسلمان بودنشون افتخار ميكردن
يه روزي مسلمونا تا اسپانيا رفته بودن و حالا ميان از آثار تارخي و هنري كه اونجا جاگذاشتن مستند ميسازن
انيشتن ميگه دانش بدون دين لنگ است و دين بدون دانش كور
حالا تصور كن يه دين بياد مدام به علم آموزي تشويق كنه تا جاييكه پيامبر گفته : دانش را بيابيد حتي اگر در چين باشد .
اسلام خوب ميدونه كه كليد رشد فرد و جامعه چيه
درود...... دوستان لطفا قبل از اینکه در مورد حرفهام موضع بگیرید یکم فکر کنید و منطقی و با مستندات تاریخی حرف بزنید.
بنده از روی مستندات تاریخی حرف میزنم و نه از روی احساس و ندانسته. برخلاف کتب تاریخی که در مدارس کشورهای اسلامی به ما درس میدن ما میدونیم که واقعیت چیز دیگریست.
تا جائیکه من میدونم، وقتی اعراب مسلمان به کشوری حمله میکردن تمام کتابهای علمی و ادبی و معماری و... اونجا رو به آتش میکشیدن و تمام اندیشمندان اونجارو گردن میزدن( نمونش همین سرزمین پارس خودمون)
دوستان میدونن که قبلا در این مورد حرف زدیم و دوباره گویی نمیکنیم.( اما اگر قانع نشدید مراجعه کنید به وب نوشته هام).سپاس
ولی الان میخام از فرهنگ اعراب برات بگم که ببینی نظرشون در مورد علم چی بوده؛

«با سوادان عرب که نوشتن میتوانستند در صدر اسلام اینها بودند: علی بن ابیطالب، عمربن خطاب، طلحه بن عبیدالله، عثمان بن سعید، یزید ابی سفیان، خاطب بن عمرو، علاء بن حضرمی، ابوسلمه بن عبدالاشهل، عبدالله بن سعد، حویطب بن عبدالعزی، ابوسفیان بن حرب و پسرش معاویه، جهیم بن صلت»( منبع: جرجی زیدان در «تاریخ تمدن اسلامی» ترجمه فارسی ص 453)

«نه تنهل در حجاز جز هفت یا دوازده تن کاغذ نویس که از نظر جامعه عرب مردمی حقیر و بی ارزش بشمار میرفتند وجود نداشت، بلکه اصولا عرب قلم را حقیر میشمرد و نویسندگی را تحقیر میکرد، و این روح حتی پس از اسلام نیز در میان پیشرفته ترین گروههای قریش رایج بود. آنچه بنظر آنان مقدس بود شمشیر بود و اسب، نه قلـــــم» منبع : علی شریعتی در: اسلام شناسی. درسهای دانشگاه مشهد. ص 42)

« عبدالله بن طاهر دستور داد که کتاب وامق و عذرا را که داستان ایرانی بود که در زمان انوشیروان گرد آمده بود در آب انداختند زیرا که گفت ما غیر از قرآن و حدیث پیامبر چیزی نمیخوانیم و این کتاب که نوشته مغان است پیش ما مردود است. پس فرمود که در قلمرو او هر جا که کتابی از تصانیف عجم باشد جمله او را بسوزانند» منبع : تذکره الشعرا، ص 26)

« عبدالله مسعود که از بزرگان صحابه است دستور داد همه کتابهائی را که به غنیمت آورده بودند با آب بشویند. هم او بود که داستان شق القمر را بساخت» منبع : دراسات فی الکافی و البخاری، ص 19)

« نامه ای به عمر رض الله عنه رسید، مورخه شعبان، عمر به تردید اندر شد که کدام شعبان مقصود است.
پس وجوه صحابه را به شور در اینکار دعوت کرد و اصحاب چنین رای دادند که باید از ایرانیان که بر هر چیزی عالم و ماهرند امداد جوئیم و راه ضبط اوقات و تقسیم اموال
در مواقع معینه و توقیت مکاتبات را از آنان فرا گیریم. و آنگاه از هرمزان پارسی ارائه طریق طلب کردند و او حفظ اوقات و شماره ماه و سال را به ایشان آموخت و عمر از روی
گفته های هرمزان تاریخ هجری را وضع کرد که آنوقت تاکنون میان ما مسلمانان دائر است» منبع: (تقسیم البلدان ابوالفدا، چاپ پاریس، ص 7.)

اعراب اینقدر بی تمدن بودن که اصطلاحات علوم و فنون مطلقا در زبانشون وجود نداشت و از لغات سیاسی و حقوقی هم عاری بود در عوض ثعالی و ابن فارس بیش از 400 نام عربی برای شتر و بچه ضبط کردن و در همین حدود لغت هایی برای سوسمار و خار بیابان و نخل. در حالیکه برای مفهوم قلم یا کاغذ حتی یک لغت هم نداشتن. کلمه قلم هم که در قرآن بکار رفته از کلمه calamos یونانی گرفته شده که در لاتین هم بصورت calamus آورده شده.


«از سعیدالخدری روایت شده که از پیامبر اذن کتابت علم خواست و پیامبر او را اجازت نداد. و از عبدالله ابن عباس روایت شده که کتابت را نهی کرده و گفته بود هرکس که پیش از شما دست به کتابت زد گمراه شد. و مردی نزد او رفت و گفت کتابی نوشته ام و میخواهم بر تو عرضه کن. چون بدو نشان داد از وی بگرفت و در آب شست. گفتند چرا چنین کردی: گفت زیرا هنگامیکه نوشتند به کتابت اعتماد میکنند و از حفظ دست میکشند و علمشان از یاد میرود» (منبع: کشف الظنون، ج 1، ص 33)

:gol:
 
آخرین ویرایش:
وضعیت
موضوع بسته شده است.
بالا