درد دلی با صاحب الزمان(حضرت مهدی عج)

صدای سکوت

عضو جدید
کاربر ممتاز

هر سحر منتظر یار نباشم، چه کنم
من اگر این‌همه بیدار نباشم، چه کنم

گریه بر درد فراق تو نکردن، سخت است
خون‌جگر از غمت ای یار نباشم، چه کنم

عده‌ای بر سر آنند، اسیرت نشوند
من بر آنم که گرفتار نباشم، چه کنم

تو چه کردی که من از خواب و خوراک افتادم
راستی، این‌همه بیمار نباشم، چه کنم


چهارده بار خدا عاشق تو شد، من اگر
عاشق روی تو یک‌ بار نباشم، چه کنم


ابرویت تیغ مصری است، که جان می‌طلبد
به طلبکار، بدهکار نباشم، چه کنم

خواستم نام مرا هم بنویسند، همین
سر بازار خریدار نباشم، چه کنم

من اگر مثل تو، هر صبح و غروبی، آقا

فکر بین در و دیوار نباشم، چه کنم

حمیدرضا برقعی



 

*** s.mahdi ***

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز




آه مــی کشـــم تــو را بــا تمـــام انتظـــــار . . .

پـــرشکـــوفــه کـــن مـــرا، ای کــــرامـت بهــــار. . .

در رهــت بــه انتظـــار، صـف بـه صـف نشــسته انـد

کــاروانـی از شهـیــد، کـــاروانــی از بهــــار . . .
 

mohammad azizi

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
آقا جان جمعه ای دیگر رسید و ................
ولی ما همچنان منتظریم
خودت بهمون گفتی برای فرج من دعا کنید
آقا جان دعا میکنیم
ولی اونقدر بدیم که خدا دعامونو قبول نمیکنه
ببینم....
اینبار التماست میکنیم
بیا
آقای من بیا.....................
 

mojdeh-eng

عضو جدید
کاربر ممتاز
[h=4]آقــــا اجـازه ! دلــــــزده ام از تمـــــام شـهر[/h] [h=4]بی تـــــــو دلــــــم گرفته ازایـن ازدحـام شــــهر[/h] [h=4]آقـا اجـازه! دست خودم نیــست خســـته ام[/h] [h=4]در درس عشـــــــق من صـفِ آخـــــرنشسته ام[/h] [h=4]در این کلاس ، عاطــــــفه معنــــــا نمیـدهد[/h] [h=4]اینـجا کـسی بـرای تـــــو برپـــــا نمیــــــدهد[/h] [h=4]آقـــــــا اجــــازه ! بغـــــض گرفتـه گلویمان[/h] [h=4]آنقـــــــدر رد شدیم که رفـــت آبرویمان[/h] [h=4]یادمان باشد اگر تنــگی دل غوغـــا کرد[/h] [h=4]مهــــــــدی فاطمه تنهـاست از او یـــــــاد کنیم…[/h] [h=4] [/h] [h=4]چه انتــظـــار عجـــیــبی !![/h] [h=4]عجـــیـــب تر که چــه آســــان نبــــودنت شــده عادتـــــ[/h] [h=4]نـــه کـــوشــشــی نـــه وفـــایــــیــ[/h] [h=4]فقــــط نشـــستــه ایـــمــ و مـــیگویــیمـــ[/h] [h=4]خـــــدا کنـــــد کـــهــ بیــــایــــیــــ[/h]منبع:http://shabhayetanhayi.ir/عجـيـــب-تر-كه-چه-آســـان-نبــودنت-شده/
 

MARIA RED

عضو جدید
کاربر ممتاز
شوق دیدار تو سر رفت ز پیمانه ما
کی قدم می نهی ای شاه به ویرانه ما

ما هنوز ای نفست گرم، پر از تاب و تبیم
سر و سامان بده بر این دل دیوانه ما

رفته ای پیشتر از این و یقین می بینیم
میدهی رنگ غزلواره به افسانه ما


اللهم عجل لولیک الفرج
 

MARIA RED

عضو جدید
کاربر ممتاز
غفلت از یار گرفتار شدن هم دارد

از شما دور شدن زار شدن هم دارد

هر که از چشم بیفتاد محلش ندهند

عبد آلوده شدن، خوار شدن هم دارد

عیب از ماست که هر روز نمیبینمت!

چشم بیمار شده، تار شدن هم دارد!

آنقدر حرف در این سینه ی ما جمع شده . . .

این همه عقده تلمبار شدن هم دارد . . .

از کریمان فقرا جود و کرم می خواهند

لطف بسیار طلبکار شدن هم دارد . . .

نکند منتظر مردن مایی آقا؟!؟

این بدی، مانع دیدار شدن هم دارد . . .

دلم جز هوایت هوایی ندارد

لبم غیرنامت نوایی ندارد

وضو و اذان و، نماز و قنوتم

بدون ولایت، صفایی ندارد

دلی که نشد خانه ی یاس نرگس

خراب است و ویران، بهایی ندارد

«بیا تا جوانم، بده رخ نشانم، که این زندگانی وفایی ندارد!!!»
 

MARIA RED

عضو جدید
کاربر ممتاز
عصر یک جمعه ی دلگیر دلم گفت:
بگویم،بنویسم که چرا عشق به انسان نرسیده است؟
چرا آب به گلدان نرسیده است؟
چرا لحظه ی باران نرسیده است؟
و هرکس که در این خشکی دوران به لبش جان نرسیده است،به ایمان نرسیده است....
و غم عشق به پایان نرسیده است.
بگو حافظ دلخسته ز شیراز بیاید،بنویسد
که هنوزم که هنوز است،چرا یوسف گم گشته به کنعان نرسیده است؟....
چرا کلبه ی احزان به گلستان نرسیده است؟...


 

MARIA RED

عضو جدید
کاربر ممتاز
مولای غریبم. . . .


نیامدن شما از نبودنتان دردناک تر است...



نبودن از تقدیر است , امــّــا...



نیامدن شما آقا از تقصیر است...



تقصیر من ، تقصیر ما ؛ تقصیر ...؟!



اللهم عجل لولیک الفرج...



 

MARIA RED

عضو جدید
کاربر ممتاز
آقا! بیا که بی تو، پریشان شدن بس است.
از دوری تو، پاره گریبان شدن بس است.

کنعان دل، بدون تو شادی پذیر نیست
یوسف! ظهور کن که پریشان شدن بس است.

یعقوب، دیده ام چه قَدَر منتظر شود
یعنی مقیم کلبه احزان شدن بس است.
موی سپید و بخت سیاه مرا ببین
دیگر بیا که بی سر و سامان شدن بس است
 

MARIA RED

عضو جدید
کاربر ممتاز
چرا کلبه ی احزان به گلستان نرسیده است؟...
دل عشق ترک خورد
گل زخم نمک خورد
زمین مرد
زمان بر سر دوشش غم و اندوه فقط برد
زمین مرد
زمین مرد
خداوند گواه است
دلم چشم به راه است
و در حسرت یک پلک نگاه است
ولی حیف نصیبم فقط آه است و همین آه خدایا!برسد کاش به جایی...
برسد کاش صدایم به صدایی.....
عصر این جمعه ی دلگیر وجود تو کنار دل هر بیدل آشفته شود حس....
تو کجایی گل نرگس؟!
به خدا آه نفس های غریب تو که آغشته به حزنی است
ز جنس غم و ماتم
زده آتش به دل عالم و آدم
 

Similar threads

بالا