خودتو با یه شعر وصف کن...!

IRANIAN VOCAL

عضو جدید
کاربر ممتاز
منم که گوشه ی میخانه خانقاه من است ... دعای پیر مغان ورد صبحگاه من است
 

naghmeirani

مدیر ارشد
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد
مــن چيــزى از عشــق مــان،بــه كســى نگفتــه ام!


آنهــا تــو را
هنگــامــى كــه در اشكهــاى چشمــم،

تــن مــى شستــه اى، ديــده انــد . . .

 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز

از سا ختـــــار دنـــیـــا اطلاع زیـــادی نــدارم

ولــــــی مـن هــم دوسـت داشتـــــم

دنیـــــای كســــی باشــــم !
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز

گرگ شده اند اینــــروزها

کافــــی است سر به زیر باشی با بره اشتباهتــــ میگیرند

خیز برمیدارند برای دریدنت
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز

باز هم شب شد
و من هنوز بی عشق تو از تمام رویا ها دلگیرم
امشب در انتظار یک شب بخیر تا صبح بیدار خواهم ماند
اما تو چشماهای زیبایت را به رویاها بسپار

__________________
 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
زندگی به من رکب زد
ان لحظه که
باور کردم
دوستم دارد
در حالی
که
دیگری را دوست داشت
و من حال اروم
به تمام گذشته با افسوس سر تکان میدهم
و اشکهایم را پاک کرده ام
و دیگر حاضر نیستم احساسی را باور کنم
حتی التماسی را
دیگر به تمام دوستت دارمها
راه رفتن را نشان میدهم
 

شبگرد23

عضو فعال شعر نو
کاربر ممتاز
روزگارم این است;


دلخوشم با غزلی,تکه نانی ,آبی

جمله ی کوتاهی یا به شعر نابی

واگر باز بپرسی گویم;

دلخوشم با نفسی,حبه قندی ,چایی

صحبت اهل دلی,فارغ از همهمه ی دنیایی

دلخوشی ها کم نیست,

دیده ها نابیناست...!!!
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
یـــه حرفهائیــم هســت توی زندگـــی که

فقط میتونی به دیــوار اتاقــت بگــی !
 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
یه روزهایی فقط دلخوشیهات یکی یکی بشمار
و اروم بذار کنار دیوار
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
لبخند زدن خیلی راحت تره تا بخوای به همه توضیح بدی چرا حالت خوب نیست...
 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
گاهی تنها یکسری خاطرات که باعث میشه لبخند بزنی
خاطرات کسی که در کنارش بودی شاید دور بود ازت
اما قلبت مال اون هست
 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
شرم باد ای دنیا
انجا که
رسم عاشق نبودن را خوب بلد هستند
انجا که خوب بلد هستند نابودت کنند
وانجا که
تنها
قضاوتت میکنند
تنها ارام و بی صدا باید بروی در کالبدی یخ کرده تا دیگر این همه
درد را حس نکنی
وگرنه نمیتوانی ارام بگیری در دنیا
 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
پرواز کردن ساده هست ولی وقتی بالی نداری و قفسی نیست
تنها
منتظر گرگی هستی برای دریده شدن
 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
سبک زندگیم را
قضاوت نکن
وقتی نمیدانی
چه بر من گذشته
تنها
میگویم خوبم
عالیم تنها
دیگر خودم
حرفهایم را
باور ندارم
همین
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز

من!! عـاشـ♥ـق نیستمــــ ...
فقــــط گــــاهیـــ که حــــــرفِ تــ♥ــو میـــ شود
دِلـــَــ♥ـــم مثل اینکه تــبـــــ کند....(!)
گـــرمـــــ و ســـرد مـیــ شـود...
آبـــــــ مـیـــ شـود...
تنــگـــــ مـیـــ شـود...(!)
 

معمار اسمان

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
اولش
چشمه​
بودم زیر آسمون پیر
اما از بخت سیام راهم افتاد به كویر
چشم من به اونجا بود پشت اون كوه بلند
اما دست سرنوشت سر رام یه چاله كند
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
نه من گریه می کنم

نه تو کمی شانه می شوی برایم

هیچ می دانستی

به آغوش بی چشمداشت تو

به چشم افسانه می نگرم!؟
 

RZGH

عضو جدید
کاربر ممتاز
یک زن از عشق تو جان داد، ولی خاک نشد
تلخیِ حادثه از ذهنِ خدا پاک نشد
در غم مُردن او آینه ی ماتِ اتاق
همنشینِ ِ رُژ وُ سنجاقِ سر وُ لاک نشد
....
روحیاتش که به هم ریخت شبی زد به سرش
بی صدا بود جنونش وَ خطر ناک نشد!
گرچه می خواست همه خاطره ها را ببرد
سهم او بیشتر از ظرفیت ِ ساک نشد
از سر سادگی اش بود... به تو رو آورد ...
باورت داشت و یک ثانیه شکّاک نشد
آن قَدَر مُرد برایت که تو را مرد کند !
چشم تو هرگز از این مرثیه نمناک نشد
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز

عزیز ِ دلم

هنوز وقتـے آسمان ِ دلمـــ ابریست

لمس ِسبك ِ دستان ِ مهربانت را روے ِ مو هایمــ حس مـےكنمـــ

...

تو هنوز با تمام ِ نبودنت

تنها پناهگاه ِ من از این آدمهایـے ...
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز

دلـــــــــم یک دنیا تنهایی میخواهد....

با یک عالــــــمه تــو...

وتمام گوشــــه کنارهای قـلبت.....
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
בلَـــمْ پُـــرْ اَزْ حَــرْفـــْهــآييســـْـتْ كـــه
هيچْــكَــسْ حـآضِــرْ بــه گــوشْـ دادَنَــشْ نيســـْتْ
جُـــزْ... בفْتَـ ــ ــرِ خــ ــ ــآطــِرآتَـ ــ ــمْ ...
 

naghmeirani

مدیر ارشد
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد
[FONT=&quot]مثل پروانه ها
[FONT=&quot][/FONT]
[FONT=&quot]
که جز آغوش گل[/FONT][FONT=&quot][/FONT]

[FONT=&quot]
شب هیچ کجا نمی مانند[/FONT][FONT=&quot][/FONT]

[FONT=&quot]
خوابش نمی برد دلم[/FONT][FONT=&quot][/FONT]

[FONT=&quot]
جز در خیال تو[/FONT]
.

[/FONT]
 

شبگرد23

عضو فعال شعر نو
کاربر ممتاز
همیشــــــه بهتـــرین ها برای مـــن است
اگر تـو برای من نیستی
پس لابد بهتـــرین نبـــودی
شــــــك نكـــــن
 

naghmeirani

مدیر ارشد
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد
تو صدایم می کنی

رؤیاها دور سرم می چرخند
پنجره باران می شود
آغوشُ بوسه می بارد
آسمان می خندد
رنگین کمان وا می شود
پر می شوم از بوی گل
رو به تو بر می گردم
تا با غرور یک مرداب

لبریز نیلوفر بگویم: جانم ؟!:heart:
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
دفتر شعرم

کنار پنجره ورق خورد

شعرم را باد برد

و «تو» ...

ورد زبان همۀ کوچه شدی
 

سمانه آسمونی

عضو جدید
کاربر ممتاز
ما بال هایمان را
به بادِ "زمان" دادیم، می‌بینی؟
ما قرار بود فرشته باشیم
تو بی گناه بودی
من بی گناه!
زمان امّا دست بر گلو می‌گذارد
می‌گوید:
زندگی را و زمین را چه به این حرف ها!؟
چه به این بال‌ها!؟
چه غلط‌ ها...!
ما،
بال‌هایمان را به زمان باج دادیم،
تا "زندگی" کنیم!

مهدیه لطیفی
 

Similar threads

بالا