خداجونم فکر نکنی ناشکرمم/نه به اسمت قسم که میدونی چقدر برام عزیزه نه/اما...
خداجونم فکر نکنی ناشکرمم/نه به اسمت قسم که میدونی چقدر برام عزیزه نه/اما...
بعضی وقتا مثل بعدازظهر امروز انقدر دلم از ادما گرفت که اگه بخاطر ترس از عذاب نبودنم برای پدرومادرم و حال و روز پدرومادرم نبود بارها و بارها ارزوی مرگ میکردم
خدایا من بخاطر تو به ادما کمک میکنم ذره ایم انتظار جبران ندارم اما انتظار توهینم ندارم
خدایا بهم قدرت بده تا همیشه قوی باشم مثل امروز که تعداد قطره های اشکمو کم کردی/چون مطمئنم هرکس دیگه جای من بود...
نمی دونم/بگذریم
اما گفته باشم حق نداری ترکم کنی حتی اگه خودم بخوام نباید یعنی نمیتونی تنهام بذاریو بری
اخه خیلی دوستم داری خصوصا چرب زبونیامو راستی ببخشیدا بعضی وقتا باهات قهر میکنم
اما خودمونیما چی میکشی از دست من

خدایا من خیلی بدم؟
فکر کنم از پدرومادرم هم حتی بیشتر دوست دارم
