خلبانی هایی که قهرمان ....اسمان بودند..........

sea ray

عضو جدید
کاربر ممتاز
آره خیلی آماده اند
برای حفظ آمادگی دو روز یه بار یکی از هواپیماهاشونو با خلبانش میکوبن مخ به زمین تا تجربه بشه برا بقیه خلباناشون

جالبه بدونید بالاترین آمار سقوط هواپیماهای نظامی همیشه مال امریکاست پس به قول شما باید نتیجه بگیریم نیروی هوایی آمریکا نا آماده ترین نیروی هوایی دنیاست این نشون میده سطح اطلاعات شما در این زمینه خیلی پایینه من تو پست قبلیم گفتم باید تعداد سورتی پرواز رو در نظر گرفت نه تعداد سقوط!!! یه هواپیما تو سال 50 سورتی پرواز انجام میده یکی هیچی احتمال سقوط کدوم بیشتره؟

این خلبان های بیشتر بازنشسته کشورهای دیگه...
بله تازگی قردادی برای اموزش خلبان های عربستانی در
پایگاه نیروی هوایی "Mountain Home" در ایالت آیداهو میزبان خلبانان جت های عربستانی خواهد بود.

و اسپانیا
قرارداد همكاري نظامي كه اسپانيا و عربستان در سال 2008 (1387) امضا كردند، مربوط به تعليم خلبان هاي نيروي هوايي عربستان در پايگاه هوايي مورون سويل در جنوب اسپانياست

شما کجا خوندی خلبانهای عربستان خلبانهای بازنشسته خارجی هستند؟
 
آخرین ویرایش:

ارش کمان گیر

عضو جدید
کاربر ممتاز
در مجله صنایع هوافضا.....و..دوماهنامه هواپیما.....الان شمارش مجله یادم نمی یاد....فک کنم...برای کشور برزیل بودند....دقیق اسم کشور یادم نیست.......
....
باید برم ارشیو رو چک کنم
 
آخرین ویرایش:

sea ray

عضو جدید
کاربر ممتاز
در مجله صنایع هوافضا.....و..دوماهنامه هواپیما.....الان شمارش مجله یادم نمی یاد....فک کنم...برای کشور برزیل بودند....دقیق اسم کشور یادم نیست.......
من خودم...طراحی هواپیماuav ...هم کار کردم.....
باید برم ارشیو رو چک کنم

شاید جریان مال 20 30 سال پیشه؟
 

ارش کمان گیر

عضو جدید
کاربر ممتاز
در ضمن وضعیت ما با کشورهای عربی فرق می کنه.....
اون ها که تحریم نیستند.....ما تحریم هستیم.....
حتی خلبان های ما ..برای شلیک موشک هوا به هوا فونیکس ...باید اجازه بگیرند...
همین f14 ...تعمیر و نگهداریش.....کار..بسیار اسونی نیست...جنگنده ای که بال های متحرک داره....مثل mi23
طبیعی هست...سورتی پروازی ما کمتر هست...
همین f313 که ایران ساخته ...نگاه کن...
...............
 

abolfaZZzl

عضو جدید
کاربر ممتاز

persian_land

عضو جدید
کاربر ممتاز
راست میگی..من فرض کردم... خوب با موشک مجهزشون می کنن..;)
دوست من هواپیماهای بدون سرنشین انواع متفاوتی دارند ....مثلا جنگنده ها زیاد مهم نیست رادارگریز باشه و حساسیت زیادی نداره نسبت به جاسوسی ها .... جاسوسی باید از هرگونه فلزی خالی باشه یا پوشش مشخصی داشته باشه تا رادار نگیرش......
آره خیلی آماده اند
برای حفظ آمادگی دو روز یه بار یکی از هواپیماهاشونو با خلبانش میکوبن مخ به زمین تا تجربه بشه برا بقیه خلباناشون

البته من فرض می کنم اینی که میگی رو از روی غلیان احساساتت گفتی چون فکر می کنم بچه های ابتدایی هم می دونن که از لحاظ تکنولوژی هوایی و دریایی کدوم کشورا معتبرند ....
اما
همه چیز تکنولوژی نیست ....من جنگ جهانی رو یاد آور می شم ...جایی که ژاپنی ها به خلبانانشون آموزش می دادند که با هواپیماشون هرطور شده دشمن از پا در بیارند و یا خودشون بکوبن بهشون ......
یا نیروی دریایی ما در بحث جنگ دفاع مقدس که حتما گوشه هایی از اون دیدید که با قایق موتوری گاهی ناو های دشمن کلافه می کردند ..... حتما بخونید خیلی جذابه ...... و کشورهای دیگه همین الان از تکنولوژی ما نمی ترسند از خود ما می ترسند ...باور کنید .....
 

abolfaZZzl

عضو جدید
کاربر ممتاز
دوست من هواپیماهای بدون سرنشین انواع متفاوتی دارند ....مثلا جنگنده ها زیاد مهم نیست رادارگریز باشه و حساسیت زیادی نداره نسبت به جاسوسی ها .... جاسوسی باید از هرگونه فلزی خالی باشه یا پوشش مشخصی داشته باشه تا رادار نگیرش......


البته من فرض می کنم اینی که میگی رو از روی غلیان احساساتت گفتی چون فکر می کنم بچه های ابتدایی هم می دونن که از لحاظ تکنولوژی هوایی و دریایی کدوم کشورا معتبرند ....
اما
همه چیز تکنولوژی نیست ....من جنگ جهانی رو یاد آور می شم ...جایی که ژاپنی ها به خلبانانشون آموزش می دادند که با هواپیماشون هرطور شده دشمن از پا در بیارند و یا خودشون بکوبن بهشون ......
یا نیروی دریایی ما در بحث جنگ دفاع مقدس که حتما گوشه هایی از اون دیدید که با قایق موتوری گاهی ناو های دشمن کلافه می کردند ..... حتما بخونید خیلی جذابه ...... و کشورهای دیگه همین الان از تکنولوژی ما نمی ترسند از خود ما می ترسند ...باور کنید .....

" از خود ما می ترسند ". همینقدر کافیه. ازینجور آدمها هم کم نداریم.:)
 

persian_land

عضو جدید
کاربر ممتاز
بزرگترین پیروزی تاریخ جنگهای هوایی مال اسرائیله جنگ لبنان 1982..... 85 شکار در برابر 1 هواپیمای از دست رفته در 2 روز

این مستندشه:
http://uplod.ir/7b04trxa7kjs/video_10_.3gp.htm

هرچند اون جنگ از زوایای خودش خیلی عجیب بوذ و اتحاد کشورهای عربی بی خیال ......اما در کل نمیشه نیروی نظامی اسراییل رو از لحاظ قدرت دست کم گرفت ....برای اون ها یک تلفات هم مهمه اما در جوامع ما فقط پیروزی مهمه

این x47 امریکا که......تازگی هم روی ناو میشنه.......یه جنگنده...است....تازه بال هایش هم جمع میشه
بدون سر نشین

این ایوب برای شناسایی
دوستانی که بازی های استراتژی انجام میدند براشون باید جالب باشه ....همین X47 و یا همونی که ایران گرفت شباهت خاصی به آخرین مرحله آپگرید هواپیماهای نظامی بازی ظهور تمدن ها داره ....تو بازی دیگه نمیشه این هواپیما رو زد .....
راست میگی..برای همین نتونستن حوثیها در یمن رو نابود کنن !!!
البته در طول تاریخ جنگ های هوایی فقط دو گروه بودند که نیروهای هوایی خود رو روی مردم بیگناه خودشون فرستادند ....راهنمایی می کنم هردوجنگ در آسیا بود ...اسماشون سرهنگ قذافی و بشار جون بوده ......
عربستان هم تکنولوژی بسیار عالی از لحاظ نظامی داره .....ایران کم کم باید نگران قدرت نمایی هوایی-نظامی کشورهایی مثل عربستان و اردن در این سکوت خبری باشه .....
 

persian_land

عضو جدید
کاربر ممتاز
" از خود ما می ترسند ". همینقدر کافیه. ازینجور آدمها هم کم نداریم.:)

بله ...جنگ ایران و عراق از لحاظ تاریخی برای ما بسیار مهم هست....ایران حدود 200 سال بود که در جنگ با کشورها شکست خورده بود...این جنگ بعد از 200 سال قدرت نظامی رو به ایران برگردوند.... همینطور که می دونید در شروع جنگ عراق پایگاه های هوایی و نقاط حساس کشور نشانه گرفت و بازگردوندن دوباره اون نقاط به جنگ کار سختی بود ...از جمله نیروی هوایی...
 

ارش کمان گیر

عضو جدید
کاربر ممتاز
بله ...جنگ ایران و عراق از لحاظ تاریخی برای ما بسیار مهم هست....ایران حدود 200 سال بود که در جنگ با کشورها شکست خورده بود...این جنگ بعد از 200 سال قدرت نظامی رو به ایران برگردوند.... همینطور که می دونید در شروع جنگ عراق پایگاه های هوایی و نقاط حساس کشور نشانه گرفت و بازگردوندن دوباره اون نقاط به جنگ کار سختی بود ...از جمله نیروی هوایی...
;)............
 

Ƨ0RΣӤɅ

عضو جدید
به نام خداوند مردان جنگ
دلیران چون شیر وببر پلنگ
...
آفرین به مردانی که گرچه به شیر زرد مشهور بودند ، گرچه به گربه های تیز چنگ مشهور بودند ، اما عقاب هایی بودند تیز پرواز و تیز چنگ ، اما با روحی ذلال و قلبی آسمانی واز همه مهمتر مقید بودند به آیه شریفه ، اشداء علی الکفار و رحمابینهم...
سلام خدای بزرگ بر آنهایی که در اوج خشمشان بر دشمن ، مهربان ترین بودند بر ضعفا
سلام خداوند بر انسان هایی که در اوج آسمان ها نور خداوند رو حس کردند
سلام خداوند بر آنهایی که زبان قاصر است از بیانشان
سلام خداوند بر شیران بیشه و عقاب های آسمان
...
ممنونم دوست عزیز ، آتشبار قلبمان را روشن کردید... :cry:
:gol:
 

محمد ساوه

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
باعث تأسف عده ای سعی دارن که تو تاپیک خلبان قهرمانمون،دارن از دارایی های بقیه میگن.
حقیقتش من تعجب کردم،این تاپیک مثل تاپیکای شهدای تالار اسلام بود،یهو...........

ما چند ساله شروع کردیم؟واقعا باید با بقیه غربی ها مقایسه بشیم؟
سوال از دوستان اعراب حاشیه خلیج فارس،اگر یک پیچ هواپیما شل بشه،دارن یه پیچ گوشتی بسازن و سفتش کنن؟
 

*mohsen_24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
ممنونم از تاپيك قشنگت دوست من;)
واقعا احساس غرور كردم:gol:
 

موطلایی

اخراجی موقت
به نام خداوند مردان جنگ
دلیران چون شیر وببر پلنگ
...
آفرین به مردانی که گرچه به شیر زرد مشهور بودند ، گرچه به گربه های تیز چنگ مشهور بودند ، اما عقاب هایی بودند تیز پرواز و تیز چنگ ، اما با روحی ذلال و قلبی آسمانی واز همه مهمتر مقید بودند به آیه شریفه ، اشداء علی الکفار و رحمابینهم...
سلام خدای بزرگ بر آنهایی که در اوج خشمشان بر دشمن ، مهربان ترین بودند بر ضعفا
سلام خداوند بر انسان هایی که در اوج آسمان ها نور خداوند رو حس کردند
سلام خداوند بر آنهایی که زبان قاصر است از بیانشان
سلام خداوند بر شیران بیشه و عقاب های آسمان
...
ممنونم دوست عزیز ، آتشبار قلبمان را روشن کردید... :cry:
:gol:


نایس

خوباش که رفتن :D
 

ارش کمان گیر

عضو جدید
کاربر ممتاز
باعث تأسف عده ای سعی دارن که تو تاپیک خلبان قهرمانمون،دارن از دارایی های بقیه میگن.
حقیقتش من تعجب کردم،این تاپیک مثل تاپیکای شهدای تالار اسلام بود،یهو...........

ما چند ساله شروع کردیم؟واقعا باید با بقیه غربی ها مقایسه بشیم؟
سوال از دوستان اعراب حاشیه خلیج فارس،اگر یک پیچ هواپیما شل بشه،دارن یه پیچ گوشتی بسازن و سفتش کنن؟
محمد جان
همه کشورهای عربی جمع بشند........
حریف ایران نمیشند........
قهرمانشون که صدام بود...............وضیعتشو دیدم...
این کشورها استعداد ندارند..............فقط پول نفت هست که.....زنده نگه داشته ...
 

*mohsen_24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
اتفاقن عربستان خلبان به اندازه کافی داره کشورهای کوچیک خلیج فارس خلبان خارجی میارن. بعد دشمن رو هیچ وقت نباید دست کم گرفت و کوچیک کرد الان نیروی هوایی عربستان از ایران خیلی قویتر و آماده تره

تجهيزاتش بله كامل تره
اما دوست من تو حاضري به خاطر پول يا هر چيز ديگ جونتو براي كشوري مثل عربستان بذاري؟:gol:
 

شادیاخ

عضو جدید
نام: نادر جهانبانی


معروف به: ژنرال چشم آبی

درجه نظامی: سپهبد خلبان (ژنرال خلبان ارتش)

قد: 190 سانتی متر

فرمانده خلبانان آکروجت ایران (بهترین خلبان ایران از آغاز تا کنون)

از میهن پرست ترین خلبانان ارتش

مسئول تربیت بدنی دوران قبل از انقلاب

ورزشکار و نفر اول رشته سوارکاری ایران در دوران خود

اعدام در نخستین روزهای انقلاب به دستور صادق خلخالی

جرم: ...... ؟


تیمسار سپهبد خلبان نادر جهانبانی (۲۷ فروردین ۱۳۰۷ - ۲۲ اسفند ۱۳۵۷) معروف به ژنرال چشم آبی، خلبان نیروی هوایی شاهنشاهی ایران، یکی از خلبانان ویژهٔ محمدرضا شاه پهلوی و سرپرست تیم آکروجت تاج طلایی بود. آخرین درجهٔ وی در ارتش سپهبد بود

وی پسر امانالله جهانبانی بود. مادر او از مهاجران روس بود و به خاطر رخسار اروپاییاش به عنوان ژنرال چشمآبی معروف بود. همسر وی فرخ زنگنه نام داشت و این دو دارای دو فرزند به نامهای انوشیروان جهانبانی و گلنار جهانبانی بودند. نادر جهانبانی پس از انقلاب در ۲۲ اسفند ۱۳۵۷ به حکم صادق خلخالی حاکم شرع وقت بر روی پشت بام مدرسهٔ علوی تیرباران شد

این خبر در روزنامه اطلاعات به شرح زیر چاپ شد:

در تاریخ ۲۱ اسفند۱۳۵۷ دادگاه انقلاب اسلامی ایران جهت رسیدگی به کیفرخواست صادره از طرف دادستان انقلاب علیه ۱۱ نفر از متهمینی که جملگی از خائنین به ملت و عوامل سرسپردهٔ رژیم دستنشاندهٔ بیگانه بودند و همچنین جنایتکاران مفسد فی الارض نیز میباشند تشکیل جلسه داد و پس از چندین ساعت رسیدگی و مشاوره سرانجام حکم اعدام را صادر کرد:

1. سپهبد نادر جهانبانی فرزند امانالله معاون فرماندهی نیروی هوایی
.
.
.


(روزنامهٔ اطلاعات چهارشنبه ۲۳ اسفند ۱۳۵۷ شمارهٔ ۱۵۸۰۸ صفحهٔ5)
 

شادیاخ

عضو جدید
امیرحسین ربیعی ۱۱ اسفند ۱۳۰۹ در کرمانشاه متولد شد و از خلبانان تیم آکروجت تاج طلایی و نیروی هوایی شاهنشاهی بود.

• در سال ۱۳۵۵ پس از مرگ نابهنگام ارتشبدخاتم فرمانده وقت نیروی هوایی در جریان سانحه هوایی، به دستور محمدرضا پهلوی به مقام فرماندهی نیروی هوایی ایران رسید، انتصاب تیمسار ربیعی به فرماندهی به معنای تغییر نسلی فرماندهان نیروی هوایی تلقی شد.

• ربیعی از دبیرستان هدایت تهران مدرک دیپلم خود را دریافت کرد، سپس وارد دانشکده خلبانی میگردد. در دوران خدمت، به پایگاهها و مراکز شرکتهای هوایی معتبر هوایی جهان سفر نمود که از جمله میتوان پایگاههای هوایی :
• فورستنفلدبروک در مونیخ آلمان غربی سال۱۹۵۸
• ویلیامز، نلیس ، تراویس ، ادواردز در ایالات متحده اشاره کرد.

• او به کمپانیهای هواپیماسازی بوئینگ و شرکت نورتروپ در سال ۱۹۷۴
• ملاقات نمودو با ژنرالهای سرشناس آمریکایی: براون، کارلتون و رایان آشنا شد و ارتباط برقرار کرد. تیمسار ربیعی در جریان بازدید از پایگاه هوایی تراویس از فرماندهی تاکتیکی هوایی ایالات متحده بازدید نمود و با مهارت تمام ، یک فروند هواپیمای غولپیکر ترابری لاکهید سی-۵ گالکسی را به پرواز درآورد.

• او با دختر آلمانی به نام گرتا (Greta Hierl، متولد ۲۹ ژانویه ۱۹۳۸) ازدواج کرده و در سال ۱۳۵۷ دو پسر به نامهای آریان ۱۹ ساله و آرمان ۱۳ ساله داشت.

• تیمسار ربیعی به ورزش علاقه داشت بخصوص تنیس و اسکی روی آب، مشروب نمیخورد و سیگار نمیکشید به زبان انگلیسی بسیار مسلط بود و توانمندیش در ترجمه و بیان با یک شهروند آمریکایی برابری میکرد، در فن خلبانی تسلط ویژهای داشت و میتوانست با هر وسیله پروازی که در دسترسش باشد پرواز نماید.

• ربیعی از طرفدارن آمریکا بود ، به ویژه در مورد الگوگیری از نیروی هوایی ایالات متحده آمریکا. او همواره برای مشاورین ایالات متحده در ایران کمک مهمی به حساب میآمد.

• در خصوص برخی از دوره های تحصیل و دورههای نظامی امیرحسین ربیعی

• ۱۳۲۹ – ۱۳۳۰: دانشجوی دانشکده خلبانی
• ۱۳۳۰ – ۱۳۳۱: آموزش خلبانی در پایگاههای Reese ویلیامز نیروی هوایی ایالات متحده
• ۱۳۳۸: دوره استاد خلبانی در پایگاه هوایی فورستنفلدبروک آلمان غربی
• ۱۳۳۹: دوره عالی مدرسه افسران اسکادران، پایگاه هوایی ماکسول، آلاباما ایالات متحده
• ۱۳۴۳: مدرسه استاد خلبانی اف-۵ پایگاه هوایی ویلیامز، آریزونا ایالات متحده
• ۱۳۵۲: دوره عالی مدیریت ۵ هفتهای مدرسه عالی نیروی دریایی ایالات متحده، مونتری کالیفرنیا و
• دوره آموزش خلبانی جت آلمان غربی
• دوره آموزش استاد خلبانی جت آلمان غربی
• کالج فرماندهی و ستاد ایالات متحده
• دوره آموزش استاد خلبانی آلمان غربی
• دوره مدیریت ADC
• دوره عملیات هوا زمین A/G و CAS/BAI آلمان غربی

• مدارک تشویقی

• نشان افتخار درجه ۲ و ۳
• نشان لیاقت درجه ۲ و ۳
• مدال خدمت درجه ۲ و ۳
• نشان پاس درجه۲
• نشان همایون درجه۳
• مدال ۲۵۰۰ ساله سلطنتی
• تشویق در دستور همگانی ارتش
• تشویق بار دوم، تشویق بار سوم، تشویق نامه ۵ بار

• مسئولیتها

• رئیس باشگاه هوایی
• عضو باشگاه شاهنشاهی کشور
• ۱۳۳۵ – ۱۳۳۸: خلبان شکاری در گردان یکم شکاری مهرآباد تهران
• ۱۳۳۶ – ۱۳۳۸: دوره استاد خلبان جت در نیروی هوایی ایالات متحده در محل پایگاه هوایی فورستنفلدبروک
• ۱۳۴۱ – ۱۳۴۴: فرمانده اسکادران در گردان دوم شکاری
• ۱۳۴۵ – ۱۳۴۶: مدیر عملیات گردان یکم شکاری تهران
• ۱۳۳۷ – ۱۳۴۱: عضو تیم آکروجت تاج طلایی با هواپیمای اف-۸۴
• ۱۳۴۱ – ۱۳۴۸: فرمانده تیم پروازی تیم آکروجت تاج طلایی
• دو ماه خدمت در سمت فرماندهی اسکادران حافظ صلح سازمان ملل متحد در کنگو
• خلبان، گروه دوم، اسکادران هوایی، گردان شکاری، پایگاه سوم شکاری
• خلبان اول، گروه دوم، اسکادران هوایی، گردان شکاری، پایگاه سوم شکاری
• فرمانده گروه دوم اسکادران هوایی، گردان شکاری، پایگاه سوم شکاری
• فرمانده اسکادران سوم جت اف-۸۴، گردان شکاری
• فرمانده اسکادران چهارم شکاری بمبافکن پایگاه دوم شکاری
• فرمانده اسکادران سوم شکاری بمبافکن پایگاه دوم شکاری
• فرمانده اسکادران ۱۱۰ شکاری تاکتیکی پایگاه یکم شکاری
• رئیس عملیات پایگاه یکم شکاری
• جانشین فرمانده پایگاه یکم شکاری
• فرمانده، فرماندهی تاکتیکی هوایی
• ۱۳۵۴ – ۱۳۵۷: فرمانده نیروی هوایی شاهنشاهی

• تاپ گان ژنرال ارتشبد خلبان امیرحسین بیعی ، جزء فرماندهانی بودند که با پیشنهاد عباس قرهباغی پس از جلسه شورای عالی نیروهای مسلح در ۲۲ بهمن ۱۳۵۷ که در صبح همان روز برگزار شد نامه اعلام بیطرفی ارتش پهلوی در برابرحکومت اسلامی را امضا کردند.

• پس از واقعه انقلاب وی توسط نیروهای انقلابی دستگیر شد و به دادگاه انقلاب سپرده شد توسط صادق خلخالی و آیت الله آذری یه جرم شرعی و بی پایۀ فساد فی الارض متهم و در پاسخ خلخالی اظهار داشت :

• من مفسد فیالارض نیستم، من مفسد فی السماء هستم !!

منبع : ویکی پدیا فارسی

• سر انجام پس از محکومیت در دادگاه انقلاب مفسد فی الارض شناخته و در ۲۱ فروردین ۱۳۵۸ در زندان قصر به حکم صادق خلخالی تیرباران شد.
 

F iona

عضو جدید


تولد و كودكي
احمد، نامی است که شجاعت و پایداری را در یاد مردم این سرزمین زنده می کند. احمد، کشوری بود که در قلب ملتی جای باز کرد.1332، فیروزکوه شاهد طلوع فرزندی بود که شعاع نورش در فرداهای دور، آسمان ایران را پرتو افشانی کرد از همان آغاز از جبین این مولود، همت را می شد خواند. چیزی که گذر زمان نمودش را هر چه بیشتر هویدا ساخت. پدرش با اینکه در ژاندارمری مشغول به خدمت بود و چیزی کم نداشت، ظلم و زور دستگاه جبار را تاب نمی آورد و به شکل های مختلف می کوشید حقوق از دست رفته ی مردم را ایفا کند. سرانجام نیز که فضا را برای خدمت به مردم مناسب نمی دید؛ استعفا داد و به کشاورزی روی آورد. و به نان رنج و عرق جبین بسنده کرد.
دوران نوجواني
((انسان نباید فقط مسلمان شناسنامه ای باشد؛ بلکه باید عامل به احکام شرع باشد)) اینها را احمد همیشه و هر جایی می گفت. اهل مطالعه بود. سیر مطالعاتی اش، شخصیت سیاسی او را پی ریزی کرد. در دوران دبیرستان با دو تا از همکلاس هایش فعالیت سیاسی، مذهبی اش را شروع کرد.
می خواست به آسمان نزدیک تر شود. دیپلم را که گرفت. به استخدام نیروی هوایی درآمد، در همه دوره ها ممتاز بود. توی بچه های هوانیروز، همه به چشم استادی نگاهش می کردند. اساتید خارجی هم تحت تأثیر منش دینی او قرار گرفته بودند. می گفت: من یک مسلمانم و مسلمان نباید فقط به فکر خود باشد. عبادتش دیدنی بود. چنان غرق عبادت معبود می شد که انسان را تحت تأثیر قرار می داد. به نماز که می ایستاد خوف بر تمام وجودش سیطره پیدا می کرد و رنگ چهره اش عوض می شد؛ الذین فی صلاتهم خاشعون.
دوست داشت طلبه شود. افسوس می خورد که چرا نرفته است طلبگی بخواند؛ می گفت؛ ای کاش در لباس روحانیت بودم! آن گاه بهتر می توانستم حرف هایم را بزنم.
با شیرودی برای براندازی رژیم شاه فعالیت می کردند. پایگاه شکاری خاطره های بسیاری از دلاوری این دو یار دارد که چگونه بی هیچ هراسی خطر را به جان می خریدند. بارها تحت بازجویی ساواک قرار گرفت و هر بار از دست آنها فرار کرد. بارها در جریان تظاهرات کتک خورد. می گفت: این باطومی که من خوردم، چون برای خدا بود، شیرین بود. من شادم از اینکه می توانم قدمی بردارم و این توفیقی است از طرف پروردگار.
جنگ که شروع شد، کشوری کار خودش را خوب می دانست. دفاع از میهن و اسلام خستگی را خسته کرده بود و از سختی راه هراسی نداشت. می گفت: «تا آخرین قطره خون برای اسلام و اطاعت از ولایت فقیه خواهم جنگید.))
خاطره‌ای از شهید كشوری
یك شب كه تعدادی از خلبان‌ها مشغول خوردن شام بودند، صحبت از جنگ شد. یكی می‌گفت: من به خاطر حقوقی كه به ما می‌دهند می‌جنگم، یكی دیگر می‌گفت من به خاطر بنی‌صدر می‌جنگم. یكی می‌گفت من به خاطر خودم می‌جنگم و دیگری گفت من به خاطر ایران می‌جنگم. شهید كشوری گفت: من همه این‌ها را قبول ندارم تنها چند تا را قبول دارم و گفت: من به خاطر خدا می‌جنگم .
ترکشی به سینه اش نشسته بود. منتظر آخرین عمل جراحی بود، اما بلند شد که برود. گفتند بمان تا پس از عمل جراحی مرخص شوی. جواب داده بود:
وقتی اسلام در خطر باشد، من این سینه را نمی خواهم!

صندوق کمک به فقرا ایده ای بود که کشوری با چند تا از دوستان در پایگاه راه اندازی کرد. از فقرا که سخن می گفت، اشک بر گونه اش سرازیر می شد. خود را در مقابل آنها مسئول می دانست. حرف هایش خیلی به دل می نشست.
صبحانه‌ای كه به خلبان‌ها می‌دادم، كره، مربا و پنیر بود. یك روز شهید كشوری مرا صدا زد گفت: فلانی! گفتم: بله. گفت: شما در یك منطقه‌ی جنگی در مهمان‌سرا كار می‌كنید. پس باید بدانید مملكت ما در حال جنگ است و در تحریم اقتصادی به سر می‌برد. شما نباید كره، مربا و پنیر را با هم به ما بدهید درست است كه ما باید با توپ و تانك‌های دشمن بجنگیم ولی این دلیل نمی‌شود ما این گونه غذا بخوریم. شما باید یك روز به ما كره، روز دیگر پنیر و روز سوم به ما مربا بدهید. در سه روز باید از این‌ها استفاده كنیم وگرنه این اصراف است.

در جبهه هر بار كه از مریم ۳ ساله و علی ۳ ماهه اش صحبت می شد، می گفت: آنها را به اندازه ای دوست دارم كه جای خدا را در دلم، تنگ نكنند.

با پیروزی انقلاب اسلامی، درگیری در كردستان شروع شد. احمدكشوری جزو هیأت همراه دكتر چمران بود كه با هم به كردستان رفتند. شهید شیرودی هم به پایگاه منتقل شده بود و خیلی زود، با او صمیمی شد و در تیم او قرار گرفت. خبر درگیری های شدید پاوه می رسید و دكترچمران در محاصره مزدورهای وطن فروش قرار گرفته بود. تیم پروازی احمد، نخستین گروه عملیاتی بود كه راهی كردستان شد. ما به اتفاق شهید سهیلیان وارد منطقه شدیم. با حملات پی درپی، دشمن را تار و مار كردیم و دكتر چمران و گروهش را از حلقه محاصره دشمن بیرون آوردیم. پاوه هم نجات پیدا كرد.
به روایت سرهنگ خلبان ((حمیدرضا آبی))
همرزم او درباره وضعیت هوانیروز در جنگ می گوید: «وقتی در كرمانشاه بودیم، حراست منطقه وسیعی از شمال غرب كشور كه از پایگاه كرمانشاه شروع می شد و تا آبدانان ایلام ادامه داشت، به عهده پایگاه هوانیروز كرمانشاه بود. حراست منطقه سرپل ذهاب برعهده سهیلیان و شیرودی و از منطقه سرپل ذهاب تا مهران برعهده احمد كشوری بود. احمد، تیمهایی تشكیل داده بود به نام «بكاو و بكش» یعنی بگرد و دشمن را پیدا كن و او را بكش .در یكی از مأموریت های روز های نخست جنگ، برای عقب راندن دشمن كه حد فاصل قصر شیرین تا سرپل ذهاب را جلوآمده بودند، وارد منطقه شدیم. دشمن با ستون بسیار عظیمی كه شامل ادوات زرهی، خودرویی و پرسنلی بود، به طول دو كیلومتر در جاده به راحتی در حال حركت بود. آنها از قصر شیرین وارد خاكمان شده بودند و به سمت سرپل ذهاب در مسیر مشخصی پیشروی می كردند. عشایر منطقه، اطلاعاتی را درباره این جابه جایی به ما دادند. وقتی به منطقه رسیدیم، احمد گفت: « نباید ساكت باشیم. هر طور شده باید جلوی پیشروی آنها را بگیریم.» با سه هلیكوپتر كبرا و یك هلیكوپتر ترابری از قرارگاه به سمت منطقه پرواز كردیم، در حالی كه هیچ آشنایی با منطقه نداشتیم و نمی دانستیم باید از كدام محور، وارد منطقه شویم و تا نزدیكی هاي ستون دشمن پیش رفتیم و از پهلو با ستون آنها مواجه شدیم.وحشت كردیم كه چرا تا این حد، جلو آمده اند. كسی جلودار شان نبود. هنگام روبرو شدن با آنها فكر كردیم در اطراف ستون، تیم های گشت گذاشته اند. چون وقتی ستون بخواهد در منطقه ناشناسی حركت كند، تیم گشت در اطراف می گذارند كه از جایی ضربه نخورند. تا هفتصد متری ستون جلو رفتیم و شناسایی كامل را انجام دادیم. احمد در یك لحظه به عنوان لیدر (راهنما) تیم گفت: ((اول و آخر ستون را بزنید كه مشكوك بشوند و همهمه ای بین آنها بیفتد و وقتی سرشان شلوغ شد، روی آنها آتش اجرا می كنیم)) هلیكوپتر خلبان سراوانی به موشك تاو مجهز بود. ایشان اول و آخر ستون را مورد هدف موشك های خود قرار داد. ستون نظامی دشمن، سنكوب كرد و هر چه مهمات داشتیم، روی سرستون ریختیم وقتی این تصمیم را گرفت كه دشمن را در محاصره بگیرند و به سروته ستون دشمن آسیب بزند، همه فهمیدند كه فقط با این شیوه، می توانند آن همه نیروی دشمن را نابود كنند. هلیكوپتر كبرا مانور می داد و حمله می كرد و بر سر دشمن، آتش می ریخت و تیر انداز های دشمن، سرگردان مانده بودند كه این چه شبیخونی است كه از هوانیروز خورده اند! وقتی تیم آتش و گروه پروازی احمد، با هلیكوپتر های شكاری به منطقه برگشتند، غوغایی را در منطقه دیدند. ستونی كه هیچ كس حریفشان نمی شدو میخواستند به قلب ایران بزنند، زمینگیر شده بود و این ضربه را از خوشفكری احمد خورده بود. نیروهای دشمن پس از این شكست مجبور شدند تا اطراف نفت شهر عقب نشینی كنند و از مرز خارج شوند.
نحوه ي شهادت
احمد فرماندهی تیم آتش هوا نیروز دراستان ایلام را به عهده داشت و بارها در هوای ابری و بارانی پرواز مي كرد سرانجام عشق به ولایت او را تا ملکوت راهی کرد در پانزدهم آذر 59 بعد از یک عملیات موفق، در تنگه بنیا میمك ایلام هلی کوپترش مورد اصابت راکت های دو میگ قرار گرفت. با اینکه هلی کوپترش داشت در آتش می سوخت، توانست آن را به خاک خودی برساند، اما دیگر مجالی نمانده بود، کشوری هم رفت.
 

شادیاخ

عضو جدید
خاطراتی از سپهبد جهانبانی

گريز از چنگال دشمن :

در زمان فرمانروايي " حسن البكر " حاكم وقت عراق كه فكر كنم به دست همين صدام حسين در پي كودتايي خونين سرنگون شد ، اختلافات مرزي با دولت ايران به وجود مي آيد . طرفين در آماده باش كامل به سر مي برند . در اون هنگام جت هاي جنگنده ايران مرتب در خط مرزي به گشت زني مي پردازند . در يكي از روزهايي كه ژنرال نادر جهانباني مشغول گشت زني بود به ناگاه توسط پنج جت جنگنده ارتش عراق محاصره مي شود . در اين گونه شرايط خلبان چاره اي جز تسليم ندارد . چون چهار فروند هواپيماي متخاصم از چهار طرف شكاري ايران رو محاصره كرده و يك فروند هم از جلو در حركت است تا راه را نشون دهد . تيمسار خيلي خونسرد به همراه شكاري هاي دشمن راهي عراق مي شود . با نزديك شدن به منظقه فرودگاه ، هواپيماي جلويي به زمين مي نشيند .. چهانباني دور موتور را كم مي كند .. و بعد از دقايقي چرخ هاي هواپيما رو هم پائين مي آورد ... خلبانان دشمن وقتي وضعيت جت جنگنده ايراني رو مي بينند كه در حال فرود است ، هر يك به سمتي رفته تا جت جنگنده ايراني به زمين بشيند . تيمسار آروم آروم به سمت باند فرود دشمن نزديك و نزديك تر مي شود . سرعت هر لحظه كم تر مي گردد . تا جايي كه از اون بالا شكاري هاي عراقي مي بينند كه هواپيما سر باند و در حال فرود است .... اما به محض اين كه چرخ هواپيما سطح باند رو لمس مي نمايد .... ژنرال چشم آبي با فشار آوردن مجدد بر دسته گاز ، به صورت وارو از زمين كنده مي شود و با استفاده از نيروي كمكي پس سوز ، همان طور در حالت پشت هواپيما به سمت زمين و چرخ ها رو به آسمان ، با سرعت سرسام آوري از منطقه دور مي شود ... هواپيماهاي عراقي كه سرعت خود را كم كرده بودند و براي فرود آمده مي شدند ، ناگهان مشاهده كردند كه جا تره ولي از بچه خبري نيست ... !! تا به خود آمده و بر سرعت خود افزودند ، هواپيما در خاك ايران به زمين نشسته بود !!

فرود اضطراري شكاري در جاده :


يك روز يك فروند فانتوم نيروي هوايي كه براي گشت زني رفته بود . وقتي به حوالي آسمان شهر ساوه مي رسد دچار نقص فني گشته و كنترل هواپيما نا ممكن مي گردد . اين رو هم بگم كه اكثر خلبانان به خاطر تعلق خاطري كه به پرنده آهنين خويش دارند ، علي رغم تآكيد قانون مبني بر پرش به وسيله چتر نجات ، ولي آن ها تا آخرين ثانيه ها سعي در كنترل آن دارند . ما در همين جنگ با عراق خيلي از بهترين خلبان هايمون را به خاطر اين مسئله از دست داديم . و آن ها موفق به پرش به موقع نشدند . همون طور كه مي دانيد اگه ارتفاع يك فروند شكاري خيلي به زمين نزديك بشه ، عملكرد چتر نجات قطعي نيست . و ممكنه به سمت زمين راكب خود را بكوبد . به هرحال آن روز هم آن افسر خلبان نهايت سعي خود رو مي كنه و هواپيماي فانتوم خود رو در جاده ساوه به زمين مي نشاند با فرود اضطراري هواپيما در جاده ... كه با دشواري خاصي هم همراه بود. اون هم هواپيماي شكاري كه در باند آسفالت طولاني با چتري كه از عقب هواپيما باز مي شود به زحمت مي نشيند . چه برسه به جاده پر چاله و چوله اون زمان كه ماشين ها و كاميون ها هم در حال عبور بودند !! كلي مستشار امريكايي به همراه مسئولين نيروي هوايي و متخصصان مربوطه مثل مور و ملخ مي ريزند اون جا . هر كس يك نظري مي دهد . آخرين نظر كارشناسي چنين بود كه شكاري فوق با جدا نمودن بال هايش آن را سوار تريلي كرده و جهت تعمير به مهرآباد ببرند . وقتي موضوع به گوش جهانباني مي رسد . خود به منطقه رفته و از نزديك آن جا رو بررسي مي نمايد . و سپس اظهار مي دارد هواپيما رو همين جا تعمير نمائيد خودم با آن به سوي تهران پرواز مي كنم .

مستشاران امريكايي با دليل و مدرك ثابت مي كنند كه اين پرواز امكان پذير نيست . زيرا با موانعي كه در سر راه است امكان بلند شدن در حد صفر است . حتي پا را فراتر گذاشته و با قاطعيت مي گويند تنها يك در صد اين امكان وجود دارد و نود و نه درصد شكاري به ساختمان برخورد مي نمايد . مي دونيد كه امريكايي ها خيلي دقيق هستند. و چه بسا بارها اون فاصله هواپيما رو تا ساختمون مورد نظر متر كرده بودند. جواب جهانباني به امريكايي ها ، اونا رو واقعآ شوكه مي كنه . ژنرال مي گويد اگه يك درصد امكان پذير باشه من با همون يك درصد بلند مي شوم . در نهايت بعد از چند روز تلاش متخصصان نيروي هوايي روز موعود فرا مي رسه .. تيمسار پشت كابين اف - ۴ اي نشسته و موتور هاي آن رو روشن مي نمايد . نفس تو سينه همگان حبس شده بود . همه يقين داشتند كه شكاري به ساختمان بر خورد خواهد نمود . حتي خوش بينانه ترين متخصصان هم چنين برداشتي داشتند . ژنرال خوش تيپ با خونسردي درپوش كابين را مي بندد . با اشاره دست او موانع چوبي از زير چرخ هاي هواپيما برداشته مي شود . و در حالي كه لبخند به لب داشت با جلو بردن دسته گاز حداكثر نيرو را به موتور ها وارد مي كند . صداي غرش موتورهاي جت جنگنده تا كيلومتر ها شنيده مي شود . و در يك آن با آزاد كردن ترمز ها هواپيما در جاده به راه مي افتد ... با هر تكان هواپيما ، آگاهان منتظر وقوع فاجعه اي مي شوند .. و عاقبت هواپيما در نزديكي ساختمان از زمين كنده مي شود .. به گفته شاهدان ميلي متري از روي ساختمان مرگ پرنده رو به آسمان مي برد . و دقايقي بعد به ارابه هاي فرود اجازه لمس باند مهر آباد رو مي دهد

http://oldpilot.ir/2007/11/_2_3.php#more
 

ارش کمان گیر

عضو جدید
کاربر ممتاز
نام: نادر جهانبانی


معروف به: ژنرال چشم آبی

درجه نظامی: سپهبد خلبان (ژنرال خلبان ارتش)

قد: 190 سانتی متر

فرمانده خلبانان آکروجت ایران (بهترین خلبان ایران از آغاز تا کنون)

از میهن پرست ترین خلبانان ارتش

مسئول تربیت بدنی دوران قبل از انقلاب

ورزشکار و نفر اول رشته سوارکاری ایران در دوران خود

اعدام در نخستین روزهای انقلاب به دستور صادق خلخالی

جرم: ...... ؟


تیمسار سپهبد خلبان نادر جهانبانی (۲۷ فروردین ۱۳۰۷ - ۲۲ اسفند ۱۳۵۷) معروف به ژنرال چشم آبی، خلبان نیروی هوایی شاهنشاهی ایران، یکی از خلبانان ویژهٔ محمدرضا شاه پهلوی و سرپرست تیم آکروجت تاج طلایی بود. آخرین درجهٔ وی در ارتش سپهبد بود

وی پسر امانالله جهانبانی بود. مادر او از مهاجران روس بود و به خاطر رخسار اروپاییاش به عنوان ژنرال چشمآبی معروف بود. همسر وی فرخ زنگنه نام داشت و این دو دارای دو فرزند به نامهای انوشیروان جهانبانی و گلنار جهانبانی بودند. نادر جهانبانی پس از انقلاب در ۲۲ اسفند ۱۳۵۷ به حکم صادق خلخالی حاکم شرع وقت بر روی پشت بام مدرسهٔ علوی تیرباران شد

این خبر در روزنامه اطلاعات به شرح زیر چاپ شد:

در تاریخ ۲۱ اسفند۱۳۵۷ دادگاه انقلاب اسلامی ایران جهت رسیدگی به کیفرخواست صادره از طرف دادستان انقلاب علیه ۱۱ نفر از متهمینی که جملگی از خائنین به ملت و عوامل سرسپردهٔ رژیم دستنشاندهٔ بیگانه بودند و همچنین جنایتکاران مفسد فی الارض نیز میباشند تشکیل جلسه داد و پس از چندین ساعت رسیدگی و مشاوره سرانجام حکم اعدام را صادر کرد:

1. سپهبد نادر جهانبانی فرزند امانالله معاون فرماندهی نیروی هوایی
.
.
.


(روزنامهٔ اطلاعات چهارشنبه ۲۳ اسفند ۱۳۵۷ شمارهٔ ۱۵۸۰۸ صفحهٔ5)

خلبانان تیم آکروجت فرشتگان آبی یا Blue Angels ایالات متحده هستند .توی حرکات نمایشی بهترین بودند....با f18
در آن زمان پایگاه فورستن فلدبروك مركز تیم آكروجت Sky Blazers نیروی هوایی آمریكا ، یکی دیگر از تیمهای همیشه برتر جهان بود و آنها هر روز تمرینات خود را در زیر نگاه کاپیتان چشمان آسمانی و پر حسرت نادر جهانبانی انجام میدادند.
...
از آرزوهای کاپیتان نادر این بود كه نیروی هوایی ایران هم یك روز گروهی مثل تیم آكروجت Sky Blazers داشته باشد . این آرزو سرآغازی بر ریختن طرح دوستی بین کاپیتان جهانبانی و تعدادی از اعضای گروه Sky Blazers به ویژه با سرگرد S.mallen لیدر گروه شد و این دوستی باعث شد کاپیتان جهانبانی بتواند در تمرینات تیم آكروجت Sky Blazers به عنوان میهمان و سرنشین عقب هواپیمای سرگرد S.mallen لیدر گروه حضور داشته باشد.
به دلیل اینكه نادر جهانبانی توانست به این رویا رنگ واقعیت ببخشد پدر تیم آكروجت ایران نام گرفت و سرانجام به مقام نایب قهرمانی چهان پس از تیم افسانه ای فرشتگان آبی دست یافت.

•• تیم آکروجت تاج طلائی نایب قهرمان جهان ، برای نخستین و آخرین بار در جهان اف 14 های تامکت تازه وارد به ایران را برای انجام نمایش با شکوه هوایی در خرداد ماه 1356 به مناسبت 50 امین سالگرد تشکیل نیروی هوایی ارتش ایران به خدمت گرفتند که در هشتم شکاری اصفهان و با حضور محمدرضا پهلوی و ژنرال های صاحب منسب آمریکایی چنین شهامتی با جنگنده های فوق پیشرفته تازه ساخته تازه وارد 40 میلیون دلاری حتی فرشتگان آبی رو انگشت به دهان متحیر کرد.

مامی تک خال های تاپ گان عقاب های خلبان اف 14 های تامکت و خلبانانی اسطوره ای چون جاویدانان خلبان : عباس بابایی ، علی اقبالی دوگاهه ، عباس دوران و سرافرازانی چون منوجهر محققی علی مازندرانی و فرج الله برات پور ، با بروز استعدادها و توانایی های خود جواز حضور در بهترین مراکز آموزشی در دنیا را می یافتند که حسین ماوریک شکارچی اوزا ، مرد شماره یک فانتوم در جهان ؛ جاویدان سرلشکر خلبان حسین خلعتبری ابتدا دورهٔ خود را در دانشگاه شپارد Shepherd University آغاز کرد و سپس به همراه دانشجویان برتر و ممتاز به دانشگاه به دانشکده ویژه TOP GUNS تگزاس به عنوان تنها خلبان ایرانی که به Top Guns vراه یافت منتقل شد.
 

ارش کمان گیر

عضو جدید
کاربر ممتاز
متن دفاعیه نادر جهانبانی در دادگاه صادق خلخالی را میخوانید.
.
«آنچه را که شما مطرح کردید آنقدر مسخره و احمقانه‌است که من لزومی به پاسخ گفتن به آن نمی‌بینم اما چند دروغ بزرگ گفتید که همراه با اتهام زدن‌های شما نشان می‌دهد که حکم شما علیه من مثلا صادر شده و همچنین حکایتگر این حقیقت است که شما نه تنها مسلمان نیستید بلکه مشتی بی وطن، بی دین و مزدور که به دستور اربابانتان فقط و فقط قصد ویرانی کشور من و ارتش سرزمین مرا دارید.

پدر من جاسوس روس نبود، بلکه افسری ایرانی بود که در روسیه درس خوانده، من هم هرگز عامل کشوری نبودام بلکه در سالهایی که شما برای لقمه نان مزدوری، سر حسین را از این منبر به آن منبر می‌کشاندید. در آمریکا به عنوان بهترین و با استعدادترین خلبان ایرانی، بر اوج ابرها پرواز می‌کردم. حال شما چگونه به خود اجازه می‌دهید به من تهمت خیانت بزنید. شما از خود خجالت نمی‌کشید شما از مردم شرم نمی‌کنید؟ شما از هزاران جوان ایرانی که من با همه تلاش در راه فراهم کردن وسایل ورزشی و ایجاد امکانات جهت تربیت روح و جسم آنها، در ماه‌های گذشته کوشیده‌ام، ازرم نمی‌کنید؟

شما که هستید آیا به جز جمعی غارتگر و خونخوار و دوری از هر نوع صفت انسانی کسانی را می‌شناسید که چون شما بر هر آنچه ملی و ایرانی است تیغ بکشند؟ آقایان من پنجاه یک سال به خوبی و نیکی زندگی کرده‌ام و قرارگاهم آسمان‌ها بود. پاسخی به یاوه گویی‌های شما ندارم. به دستوری که اربابانتان داده‌اند عمل کنید، ولی مطمئن باشید که مردم ایران خیلی زود از خواب فعلی بیدار می‌شوند و این تب که با دروغ و تزویر شما به آن در جان و روح آنها رخنه کرده، بسیار سریعتر از آنچه فکر کنید فرو خواهد نشست. آنگاه شما هستید و خشم ملتی که به تار و پود شما آتش می‌کشد.

من دفاع خاصی ندارم ولی من هیچ وقت بر ضد انقلاب کاری نکرده‌ام به هر حال دیگر مهم نیست و من آمادهٔ اعدام هستم.»
من خودم دقیق علت اعدام این بزرگوار رو نفهمیدم....
این متن دفاعی اش توی اینترنت هست........نمی دونم واقعی هست یا نه
واقعا مثل خلبان های دیگه....ایشون از برترین ها یود.....
سوابق درخشانی داشته
 

شادیاخ

عضو جدید
متن دفاعیه نادر جهانبانی در دادگاه صادق خلخالی را میخوانید.
.
«آنچه را که شما مطرح کردید آنقدر مسخره و احمقانه‌است که من لزومی به پاسخ گفتن به آن نمی‌بینم اما چند دروغ بزرگ گفتید که همراه با اتهام زدن‌های شما نشان می‌دهد که حکم شما علیه من مثلا صادر شده و همچنین حکایتگر این حقیقت است که شما نه تنها مسلمان نیستید بلکه مشتی بی وطن، بی دین و مزدور که به دستور اربابانتان فقط و فقط قصد ویرانی کشور من و ارتش سرزمین مرا دارید.

پدر من جاسوس روس نبود، بلکه افسری ایرانی بود که در روسیه درس خوانده، من هم هرگز عامل کشوری نبودام بلکه در سالهایی که شما برای لقمه نان مزدوری، سر حسین را از این منبر به آن منبر می‌کشاندید. در آمریکا به عنوان بهترین و با استعدادترین خلبان ایرانی، بر اوج ابرها پرواز می‌کردم. حال شما چگونه به خود اجازه می‌دهید به من تهمت خیانت بزنید. شما از خود خجالت نمی‌کشید شما از مردم شرم نمی‌کنید؟ شما از هزاران جوان ایرانی که من با همه تلاش در راه فراهم کردن وسایل ورزشی و ایجاد امکانات جهت تربیت روح و جسم آنها، در ماه‌های گذشته کوشیده‌ام، ازرم نمی‌کنید؟

شما که هستید آیا به جز جمعی غارتگر و خونخوار و دوری از هر نوع صفت انسانی کسانی را می‌شناسید که چون شما بر هر آنچه ملی و ایرانی است تیغ بکشند؟ آقایان من پنجاه یک سال به خوبی و نیکی زندگی کرده‌ام و قرارگاهم آسمان‌ها بود. پاسخی به یاوه گویی‌های شما ندارم. به دستوری که اربابانتان داده‌اند عمل کنید، ولی مطمئن باشید که مردم ایران خیلی زود از خواب فعلی بیدار می‌شوند و این تب که با دروغ و تزویر شما به آن در جان و روح آنها رخنه کرده، بسیار سریعتر از آنچه فکر کنید فرو خواهد نشست. آنگاه شما هستید و خشم ملتی که به تار و پود شما آتش می‌کشد.

من دفاع خاصی ندارم ولی من هیچ وقت بر ضد انقلاب کاری نکرده‌ام به هر حال دیگر مهم نیست و من آمادهٔ اعدام هستم.»
من خودم دقیق علت اعدام این بزرگوار رو نفهمیدم....
این متن دفاعی اش توی اینترنت هست........نمی دونم واقعی هست یا نه
واقعا مثل خلبان های دیگه....ایشون از برترین ها یود.....
سوابق درخشانی داشته

در خاطرات آقای خلخالی میخوانیم که سپهبد جهانبانی در برگزاری جشن های 2500 ساله نقش داشته و این دلیل اعدام ایشون به عنوان مفسد فی الارض بوده
 

ارش کمان گیر

عضو جدید
کاربر ممتاز

ادر جهانبانی با اشتغال در سمت‌های حساس نظامی و این اواخر ورزشی و نظایر آن با رژیمی که با ساقط کردن حکومت ملی شرعی به طریق غاصبانه و با ارادهٔ اجنبی در ایران سلطه پیدا کرده و مملکت را در جهت ارادهٔ اجنبی و در جهت خلاف شرع و مصلحت مملکت و ملت به قهقرا می‌برد و به نابودی می‌کشاند با اقدام علیه امنیت و قیام برای متزلزل کردن اساس استقلال و فساد در ارض و محاربه با خدا و نایب امام علیه السلام مطابع قوانین الهی و قوانین جاریه در زمان ارتکاب جرایم تقاضای رسیدگی و صدور حکم اعدام و مصادرهٔ اموال شخصی ایشان و آن مقدار از اموال که به خاطر فرار از ادای دین به صاحبان اصلی به فرزندان و اقربای نزدیک انتقال یافته‌است از طرف دادسرای کل انقلاب اسلامی از دادگاه دارم.
جهانبانی در رأس قدرتی قرار داشت که می‌توانست اعتراض کند؛ چون تقریباً از نزدیکان و خویشان شاه بود می‌توانست اعتراض کند، اما به خاطر حفظ زندگی انگلی خود و برای خوشگذرانی خود، ملتی را به انحطاط بکشاند و جشن هنری در شیراز ترتیب بدهد که در ماه مبارک رمضان جلوی چشم مردم مسلمان تئاتر آتش خوک و بچه را روی صحنه بیاورد! او مفسد فی الارض است.

این مطلابی که من بالا نوشتم...به رنگ ابی نوشتم......فقط توی اینترنت بود....
واقعی بودنش خبر ندارم......
اگه دوستان منبع متعبر....علت اعدام.........دارند.......معرفی کنند...........
مرسی
 
بالا