اوا همش دو روز نبودم ببین چی شد همه چی حسابی عوض شده انگار؟
چرا زندگی لذت نداره شاید ما از بس بعضی چیزا برامون عادی شده ازش لذت نمی بریم چون دیگه فکر می کنیم اونها چیز لذت بخشی برامون ندارن
زندگی سرشار از لذته لذت بودن در کنار اونهایی که دوستمون دارن ( منظورم پدر و مادر بود می دونم که شما دوستی ندارین تا ....)
فکر کنم یه کم سختی ها باعث شدن که شما اون قشنگی های زندگی را یادتون بره و یا کمرنگ ببینید درست زندگی برای همه ما چیزی جز درد و رنج نیست ولی اگر بخوایم به خاطر درد و رنجش برای مرگ لحظه شماری کنیم به نظرم چیزی جز کم اوردن نسیت
به نظرم اگر کسی برای مرگ لحظه شماری کنه به اعتمادی که خدا بهش کرده خیانت کرده
چرا ؟ چون خدا این همه امکانات را به ما داده تا ما با استفاده از اونا به بقیه هم نوعانمون کمک کنیم می دونم حالا همه می گن چه امکاناتی
ساده ترینش همین سقفی که بالای سرمون هست
می دونید چند میلیون نفر در ارزوی همین سقف هستن می دونید چقدر آدم از داشتن همین چیزی که اصلا ما به نظر هم نمی یاریم محرومن؟
آره خدا به ما انسان ها اعتماد کرده این امکانات را به ما داده تا ما با استفاده صحیح از اونا به بقیه هم کمک کنیم
شاید به نظرتون احمقانه باشه ولی تا به حال فکر کردید چرا اون بچه های دوره گرد نباید سر جای ما باشن و ما سر جای اونا ؟
چرا همیشه خودمون را با کسی که امکانات بهتری داره مقایسه می کنیم ؟
مگر زمانی که ما می خواستیم به این دنیا بیایم چه لطفی به خدا کرده بودیم که ما را زیر یه سقف قرار بده و اونا رو در اون شرایط سخت؟ این غیر از اعتماد خدا به ما بوده ؟ پس حالا باید اون را نا امید کنیم و بگیم ما اصلا نمی خواستیم این ها ارزونی خودت
نه منصفانه نیست

پس بیاید با کمک هم همون دنیای خوبی را که خدا می خواست و از ما انتظار داشت را بسازیم نه فقط با جنگ و دعوا وقت و انرژیمون را هدر بدیم و در انتظار مرگ باشیم
اگر حتی بهش نرسیم بازم پیش خدا شرمنده نیستیم چون تمام تلاشمون را کردیم
موفق و پایدار باشید