حجاب دختران...

ro0zhin

عضو جدید
کاربر ممتاز
بستن چشم بر روي «حرام» صد دريچه به روي «باغ معني» و بوستان كمال مي‌گشايد. قهرمان كسي است كه بر هوس‌هاي شيطاني و وسوسه‌هاي ابليسي غالب آيد. و ... شيعه كسي است كه آن چنان زندگي كند كه بتواند سربلند و با عزت، به روي محمد و علي و فاطمه عليهم السلام بنگرد. اينك اين شما، و اين پایگاه «برترين حجاب»...
در پناه چادر خاکی مادرمان فاطمه زهرا سلام ا...علیها


حديث حجاب....

رسول اكرم صلي الله عليه و آله و سلم فرمود : در آخر امت من زناني پيدا مي شوند كه در عين لباس پوشيدن لخت و عريان هستند ...

اميرالمؤمنين علي عليه السلام: يظهر في آخر الزمان و هو شر الازمنه نسوه كاشفات عاريات متبرجات خارجات من الدين داخلات في الفتن مائلات الي الشهوات مسرعات الي اللذات مستحلات للمحرمات في جهنم خالدات

در آخر الزمان كه بدترين زمانها مي باشد زنهايي هستند كه پوشيده ي لخت هستند داراي زينت آلات هستند از دين خارج ولي در فتنه قرار گرفته اند ميل به شهوات و اميال نفساني هستند براي رسيدن به لذت دنيا سرعت مي گيرند حرامها را حلال مي دانند كه اين چنين زناني هميشه در جهنم خواهند ماند.

رسول اكرم صلي الله عليه و آله و سلم: سيكون في آخر امتي رجال يركب نساءهم علي سروج الرجال يركبون علي المياثر حتي ياتوا ابواب المساجد نساوهم كاسيات عاريات علي رؤوسهن كاشنمه البخت البحاف لايجدن ريح الجنه فالعنوهن ملعونات.

در آخر امت من مرداني پيدا مي شوند كه زنهايشان همچون مردها بر روي زينها سوار مي شوند ،در آن زمان مردان بر روي چيزهايي سوار مي شوند كه چرخ دارد (وسائل نقليه چون ماشين و موتور) و تا درب مساجد مي روند .زنانشان در عين لباس پوشيدن لخت و عريان هستند و بر روي سرهايشان چيزي مانند كوهان (شتر و يا استران لاغر) است انها عطر بهشت را هم نمي شنوند آنها را لعنت كنيد كه از رحمت خدا دورند.
 
آخرین ویرایش:

ro0zhin

عضو جدید
کاربر ممتاز


بچه‌تر که بودیم، وقت بازی که می‌شد، پارک که می‌رفتیم، مسابقه که می‌گذاشتیم، کوه که می‌رفتیم، ... مدام باید در کلنجار بودی ، هم با خودت و هم با دیگران.
که وقتی دخترکان همسن و سالت چادر از سر بر می‌دارند - به راحتی - و مشغول بازی می‌شوند، تو هم می‌خواهی بازی کنی، اما با چادر.
چادری که اصلاً دوست نداری از سر درش بیاوری و این در حالیست که مورد شماتت یا سرزنش بزرگتر و کوچک‌تر قرار می‌گیری که : "وقت بازی چادرت رو دربیار، چه طوری می تونی با چادر بازی کنی؟"
دبیرستانی که شدیم، مهمانی‌هایی که باید کمک می‌کردیم به بزرگ‌ترها، سینما که می‌خواستیم برویم، کوه که می‌رفتیم، ... مدام باید در کلنجار می‌بودی، با خودت و با دیگران.
که "مگه با چادر می تونی سفره پهن کنی و کمک کنی؟ " یا "مگه با چادر می تونی ظرف بشوری؟" و "سینما می خوای با چادر بیای؟ ضایع است بابا. اونجا کسی این جوری نمیره"
"با چادر می خوای بری کوه؟؟؟ می‌افتی نمی تونی خودتو کنترل کنیا" و...
چادری که حتی به بهانه‌ی یک ساعت کار و فیلم و کوه نوردی هم حاضر نبودی درش بیاوری. چرا که در صورت نبودش، حس نبود چیزی و سنگینی نگاه‌های ناسالم دیگران شدیداً احاطه ات می‌کرد... انگار باید در برابر این نگاه‌ها چیزی می‌داشتی که الآن نداری و قرار است سنگینی نگاه‌هایشان کم کم شانه‌ات را خم کند...
باید می‌دیدی ، به اجبار دخترانی را که به دلیل کمبودهایی که حس می‌کنند در برابر دختران بد حجاب دیگر، از چادری بودنشان شرم دارند. و برای جبرانش اکثر دوستانشان چادری نیستند.​

به دانشگاه که رفتیم، وسایلی که باید مدام دستمان می‌گرفتیم، کلاس‌ها و... و البته بهتر بگویم، جو دانشگاه ... مدام تو را به کلنجاری دوباره سوق می‌داد. کلنجاری با خودت و با دیگران.
باید می‌دیدی دختران جوانی را که روز اول با چادر می‌آیند و یک ماه بعد کم کم چادر از سرشان می‌افتد.
باید می‌دیدی، به اجبار، دخترانی را که تا در دانشگاه از ترس ... (هر چیزی یا کسی) چادر سر می‌کنند و دم در، سریع چادر را از سر درآورده ، تا می‌کنند و وارد محوطه می‌شوند.
باید می‌دیدی دختران چادری ناراضی از چادر سر کردنشان را...
باید می‌دیدی ، به اجبار دخترانی را که به دلیل کمبودهایی که حس می‌کنند در برابر دختران بد حجاب دیگر، از چادری بودنشان شرم دارند. و برای جبرانش اکثر دوستانشان چادری نیستند.

و تو همچنان دوست داشتی چادر از سرت نیفتد، نه به خاطر چادر که عزیزترینش می‌داری، به خاطر خودت که دانشگاه را با سالن مد اشتباه نگرفته‌ای و آمده‌ای تا صرفاً درس بخوانی و فعالیت کنی، ... و به خاطر خودت که پسران دانشگاهتان ، تو را با عروسک‌های مد روز دانشگاه اشتباه نگیرند که بخواهند با هر بهانه‌ای نزدیکت شوند...
و تو همچنان دوست داری درس بخوانی، کلاس بروی، طراحی کنی، کارگاه شرکت کنی، اردو بروی ، ... و زندگی کنی، با چادر!
ازدواج که کردیم، مهمانی‌هایی که باید به اجبار، خودمان را به عنوان تازه عروس زیبای رویایی فرض می‌کردیم تا در خانواده همسرمان، ناچاراً بدرخشیم، رقابت‌هایی که با دختران و زنان دیگر ایجاد می‌شد و ما نا خواسته وسط ماجرا بودیم، سفرهایی که با فامیل می‌رفتیم، تولدها و میهمانی‌هایی که شرکتمان در آن‌ها اجباری بود، همه جا و همیشه باید مدام در کلنجار می‌بودی، هم با خودت و هم با دیگران.
که تو هنوز دوست داری چادر حریم تو باشد با نامحرم حتی اگر این نامحرم، فامیل باشد، که تو هنوز دوست داری چادر چتر حفاظ تو باشد از نگاه‌های گاه و بیگاه نامحرمانی که در اطرافت حضور دارند، که تو هنوز چادر سر کردنت را دوست داری چه مشکی‌اش باشد و چه رنگی که هر دفعه قرار است با رنگ لباس‌ها و روسری‌ات ست شود...
و تو همچنان دوست داشتی چادر از سرت نیفتد، نه به خاطر چادر که عزیزترینش می‌داری، به خاطر خودت که دانشگاه را با سالن مد اشتباه نگرفته‌ای و آمده‌ای تا صرفاً درس بخوانی و فعالیت کنی.

اما باید تحمل کنی وقتی می‌شنوی "چادر اذیتت نمی کنه؟"
در حالی که تو دوست داری هنوز هم مهربان باشی و باعث اذیت دیگران نشوی، گرچه چادر تو را هم اذیت نمی‌کند. بلکه مهربان‌ترت می‌کند تا زنان دیگر در حضور تو آرامش داشته باشند همسرشان توجهش جلب نمی‌شود... اما با این همه؛
باید تحمل کنی وقتی می‌بینی دختران و زنان فامیل، گاه و بیگاه، با بهانه و بی بهانه، با کمال بی تفاوتی به دیگران و در اوج نامهربانی، چادر از سر در می‌آورند ، تا مثلاً زیبایی‌هایشان مخفی نماند (حالا برای چه کسی معلوم نیست)
باید تحمل کنی حرف‌های زنان و دخترانی را که مدام شکایت دارند "اگر شوهرم چیزی نگه، میخوام چادرم رو بردارم. چادر به نظر من چیز اضافی ایه"
باید تحمل کنی ، وقتی تو چادر را دوست داری و با بودنش آرام می‌شوی،و البته مهربان‌تر... ... حتی اگر تنها مؤنث چادری کل مهمانی فامیلی‌تان یا جمع حاضر باشی...
 

ro0zhin

عضو جدید
کاربر ممتاز
نقش حجاب و عفاف در عظمت زن
حجاب و عفاف و تعريف آن
حجاب و عفاف به عنوان دو ارزش در جامعه بشري و بويژه جوامع اسلامي مطرح است. همواره اين دو واژه در کنار هم به کار برده مي شوند و در نگاه اول به نظر مي آيد هر دو به يک معنا باشند اما با جستجو در متون ديني و فرهنگنامه ها به نکته قابل توجهي مي رسيم و آن تفاوت اين دو واژه است. در برخي کتب لغت حجاب را اين گونه تعريف کرده اند: «الحجاب، المنع من الوصول» حجاب يعني آنچه مانع رسيدن مي شود.(1) برخي گفته اند حجب و حجاب هر دو مصدر و به معناي پنهان کردن و منع از دخول است و به عنوان شاهد آيه شريفه «و من بيننا و بينک حجاب» (فصلت، آيه 5) را ذکر کرده اند. در ديگر کتاب هاي لغت حجاب را به معناي پرده آورده و نوشته اند: امراه محجوبه؛ زني که پوشانيده است خود را به پوشاندني.(2) با توجه به معاني ذکر شده در مي يابيم حجاب امري ظاهري و در ارتباط با جسم است، اگرچه اين پوشش برخاسته از اعتقادات و باورهاي دروني افراد است ولي ظهور در نشئه مادي و طبيعي دارد يعني پوشش ظاهري افراد و بويژه زنان را حجاب مي گويند که مانع از نگاه نامحرم به آنان مي شود. عفاف نيز داراي معاني گوناگوني است که در مجموع تعريف کاملي را به ما خواهد داد. راغب اصفهاني در مفردات القران مي نويسد: العفه حصول حاله للنفس تمتنع بها غلبه الشهوه؛ عفت حالتي دروني و نفساني است که توسط آن از غلبه شهوت جلوگيري مي شود.(3) البته قابل ذکر است که در قرآن کريم از واژه عفت در دو معنا استفاده شده است، گاه به معناي خود نگهداري و پاکدامني است و گاه «عفت» به معناي قناعت آمده و مسائل مالي مورد نظر است.(4) آنچه در اين مقاله مورد نظر ماست مفهوم اولي است يعني خود نگهداري از شهوت و مسائل جنسي؛ اگرچه مي توان براي هر دو معنا واژه عفت را آورد و ضرري به مفهوم آن نمي خورد. از مجموع معاني ذکر شده براي حجاب و عفاف مي توان نتيجه گرفت که عفاف نوعي حجاب دروني است که انسان را از گناه باز مي دارد. حفظ چشم، گوش، قلب و تمامي اعضا و جوارح از هرگونه خطا و گناه عفاف است که حاصل اين عفت و حجاب دروني، پوشش ظاهري است؛ به تعبيري لطيف تر حجاب ميوه عفاف است و عفاف ريشه حجاب. برخي افراد ممکن است حجاب ظاهري داشته باشند ولي عفاف و طهارت باطني را در خويش ايجاد نکرده باشند. اين گروه از حجاب، تنها پوسته اي و ظاهري بي معنا دارند و از سوي ديگر کساني هستند که ادعاي عفاف کرده و با تعابيري همچون؛ من قلب پاکي دارم، خدابا قلبها کار دارد، آدم بايد چشمش پاک باشد و... خود را سرگرم کرده و مصداق «ليفجر امامه» (بلکه انسان مي خواهد آزاد باشد و گناه کند- قيامت آيه 5) مي شوند. انسان هايي چنين بايد در قاموس انديشه خود نکته اي اساسي را بنگارند و آن اين است که درون پاک، بيروني پاک مي پروراند و هرگز قلب پاک موجب بارور شدن ميوه ناپاکي به نام بي حجابي و بدحجابي نخواهد شد. امام خميني(ره) پيام آور ارزشهاي الهي درباره حجاب و عفاف مي فرمايد: «توجه داشته باشيد حجابي که اسلام قرار داده است براي حفظ ارزش هاي شماست. هرچه را که خدا دستور فرموده است- چه براي مرد و چه براي زن- براي اين است که آن ارزش هاي واقعي که اينها دارند و ممکن است به واسطه وسوسه هاي شيطاني يا دست هاي فاسد استعمار پايمال شوند اين ارزشها زنده بشوند.»(5)
فلسفه حجاب
يکي از نکات اساسي که زمينه اي براي عمل به احکام است شناخت جايگاه هرچيز در نظام هستي است. البته در نظامي که خداوند متعال در جاي جاي آن ديده مي شود و ارتباط اشيا و اعمال با خداوند بسيار مشهود است و با درک اين ارتباط و حضور، بسياري از مشکلات زندگي بشر حل مي شود. «حق» به عنوان زيباترين و پسنديده ترين واژه آفرينش در تمامي اديان و جوامع بشري مورد توجه قرار گرفته است و حقوق و اداي آنها فراتر از زمانها و مکانها واشخاص و اديان است. در واقع هر فردي از هر طبقه اجتماعي و از هر دين و مليت، نسبت به اداي حقوق ديگران حساسيت نشان مي دهد واين مطلب، حق و حقوق را فرازماني و فرامکاني مي کند. برخي از انديشه گران و حکيمان بر اين باورند که حجاب، حق الله است و در اين باره مي گويند: «حرمت زن نه اختصاص به خود زن دارد و نه مال شوهر و نه ويژه برادر و فرزندانش مي باشد. همه اينها اگر رضايت بدهند، قرآن راضي نخواهد شد، چون حرمت زن و حيثيت زن به عنوان حق الله مطرح است. لذا کسي حق ندارد بگويد من به نداشتن حجاب رضايت دادم. از اينکه قرآن مي گويد: هر گروهي، اگر راضي هم باشند، شما حد الهي را در برابر آلودگي اجرا کنيد، معلوم مي شود عصمت زن حق الله است.»(6) پر واضح است که آدمي نمي تواند حقوق الهي را کاملا ادا کند ولي با انجام برخي کارها مي تواند رضايت الهي را به دست آورد. حضرت رسول (ص) مي فرمايند: «حقوق خداوند متعال بزرگتر از آن است که توسط بندگان ادا شود و نعمت هاي خداوند بيشتر از آن است که به شمارش آيد»(7) و حضرت علي(ع) مي فرمايد: «خداوند بر بندگان حقي قرار داده و آن اين است که او را اطاعت کنند.»(8) اگرچه حق خدا بزرگ است و قابل ادا نيست ولي اداي وظايف و اطاعت از خداوند متعال به نوعي اداي حق محسوب مي شود. حجاب که امر خداست و شارع مقدس به عنوان يکي از احکام ضروري دين آن را واجب کرده است بايد حفظ شود. حفظ اين واجب الهي اطاعت از اوست و اطاعت از او حقي است که بر بندگان نهاده است و هر انسان باورمندي بايد تعبدا و نه فقط به خاطر مصالح عمومي و... اين حق و حد الهي را ادا کند. پس حکمت حجاب، سنجش ميزان عبوديت واطاعت بندگان است. بانوان با حفظ حجاب مي توانند اطاعت را که روح و پيام اصلي عبادات بشر است اثبات کنند و در زمره اطاعت کنندگان الهي قرار گيرند. بانوان به عنوان نيمي از جامعه اسلامي که در دامان خود انسان هاي پاک و برجسته مي پرورانند، داراي حرمت واحترام ويژه اي مي باشند. آنان معلمان عاطفه هستند و پيکره اجتماع، با محبت و تربيت آنها استوار خواهد ماند. مفسران وانديشه گران بر اين باور هستند که «قرآن کريم وقتي درباره حجاب سخن مي گويد، مي فرمايد: حجاب عبارت است از يک نحوه احترام گذاردن و حرمت قائل شدن براي زن که نامحرمان او را از ديد حيواني ننگرند. در قرآن علت و فلسفه حجاب را چنين ذکر مي کند که: ذلک ادني ان يعرفن فلا يوذين، يعني براي اينکه شناخته نشوند و مورد اذيت واقع نگردند، چرا که آنان تجسم حرمت و عفاف جامعه هستند و حرمت دارند.»(9) با اندکي تدبر در آيات قرآن فلسفه حجاب را به گونه اي صريح مي بينيم و مي يابيم که احترام و حرمت زن، فلسفه حقيقي و يا يکي از فلسفه هاي حجاب است براستي اگر معرفت انسان به شريعت و تعاليم ديني بالا رفته و قرآن را که آئين نامه سعادت و کمال بشر است درک کند، به عظمت حجاب پي برده و مي فهمد بدحجابي و بي حجابي ثمره عدم معرفت و شناخت حقيقي جايگاه زن در هستي است. خداوند در آيه 31 سوره نور حکم حجاب را به گونه اي صريح و آشکارا مطرح نموده و علاوه بر ظرافت هاي خاصي که در نوع پوشش زنان وجود دارد، اشخاص محرم را نيز ذکر مي کند تا نامحرم ها بازشناسانده شوند و در پايان فلسفه پوشش بيان شده است که زينتها و زيبايي هاي زنان در مقابل نامحرم آشکار نشود، تا آنها مورد توجه نگاه هاي ناپاک قرار نگيرند و احترام آنان حفظ گردد. در آيه ديگر حرمت و شخصيت زن به عنوان فلسفه حجاب مطرح مي شود: «اي پيامبر به زنان ودخترانت و زنان مومن بگو، پوشش خود را بر خود فرو پوشند. اين براي آنکه شناخته شوند و مورد آزار قرار نگيرند.» (احزاب، آيه 59) در اين آيه زنان و دختران پيامبر و زناني که همسر مردان مومن هستند از ديگر زنان جامعه آن روز جدا مي شوند و حکم حجاب براي اين زنان محترم آورده مي شود. از ظاهر آيه مي توان دريافت که حجاب به خاطر احترام و حرمت زنان بوده و مقام آنان به قدري والاست که بايد از طريق حجاب شناخته شوند؛ مبادا مانند زنان کفار مورد اذيت و آزار قرار گيرند. اين دسته از زنان به خاطر اعتقادات و باورهاي ديني، داراي ارزش و مقامي افزون از ديگران هستند و حرمت آنها بايد مورد شناسايي قرار گيرد.
آثار اجتماعي حجاب
هر عملي که افراد جامعه انجام مي دهند، در نگاه کلان اثر مستقيم در اجتماع دارد زيرا از خانواده که واحد کوچک اجتماعي است جامعه تشکيل مي شود و همان گونه که رفتار فرد در جامعه موثر است، اشخاص نيز از اجتماع و قوانين آن تاثير مي پذيرند. حجاب علاوه بر آثار شخصي و شخصيتي، داراي آثار اجتماعي است. جامعه اي که در آن بانوان باحفظ حدود وحقوق ديگران ظاهر مي شوند و موجب تخريب روح و جسم همنوعان خود شده و محيط آرام وامني را براي جوانان فراهم سازند، به سوي سعادت و سلامت رواني پيش خواهد رفت. اگر زنان جامعه باحجاب باشند، هم مردان از نظر طهارت روح و جسم سالم مي مانند و هم در جامعه، سلامت خانوادگي حفظ خواهد شد و محيط خانواده تحت تاثير خودنمايي هاي عده اي از زنان بدحجاب و بي حجاب قرار نمي گيرد و هم مراکز اجتماعي مثل اداره ها و بيمارستان ها و... در کمال سلامت رفتاري خواهند بود و بزهکاري هاي اجتماعي به حداقل خواهد رسيد. حضرت امام خميني(ره) در مورد فعاليت اجتماعي واشتغال زنان هميشه اين نکته را بيان مي کردند که: «فعاليت اجتماعي، سياسي کنيد ولي حدود شرعي از جمله رضايت همسر را رعايت کنيد.»(10) بسياري از پرونده هاي ضداخلاقي از عدم رعايت حدود شرعي نشات گرفته است و آمار جنايي ذکر شده همواره زنگ خطري بوده که انديشه گران تربيتي را نگران مي ساخته است. يکي از آثار اجتماعي حجاب، حفظ اجتماع و سلامت اجتماعي خانواده است، بالا رفتن درصد طلاق در کشور ما زنده ترين شاهد اين مطلب است. از روزي که حجاب دچار تغيير و تحول شد و آزادي هاي تعريف نشده در جامعه ما پا گرفت، سطح طلاق به مقدار نگران کننده اي بالا رفته و ميزان ازدواج رو به کاهش نهاده است و اين جزء آثار اجتماعي بي حجابي است که جامعه را در درازمدت به ورطه هلاکت مي رساند. البته آثار مثبت حجاب و پيامدهاي منفي بي حجابي به اينجا ختم نمي شود. وقتي که به صحنه تفکرات عالم نگاه مي کنيم و بينش اسلام را مشاهده مي نماييم، به روشني در مي يابيم که جامعه بشري هنگامي خواهد توانست نسبت به مسئله زن و رابطه زن و مرد، سلامت و کمال مطلوب خود را پيدا کند که ديدگاه هاي اسلام را بدون کم و زياد و بدون افراط وتفريط درک کند و کوشش نمايد آن را ارائه کند. اسلام مي خواهد که رشد فکري، اجتماعي، سياسي، علمي و بالاتر از همه فضيلتي و معنوي زنان به حد اعلا برسد و وجودشان براي جامعه و خانواده بشري حداعلاي فايده و ثمره را داشته باشد. همه تعاليم اسلام از جمله مسئله حجاب، بر اين اساس است. مسئله حجاب به معني منزوي کردن زن نيست. مسئله حجاب به معناي جلوگيري از اختلاط و آميزش بي قيد و شرط زن ومرد در جامعه است. اين اختلاط به ضرر جامعه و به ضرر زن و مرد و بخصوص به ضرر زن است. حجاب به هيچ وجه مزاحم و مانع فعاليت هاي سياسي، اجتماعي وعلمي نيست.
ريشه يابي بدحجابي يا بي حجابي در غرب وشرق
منشا بي حجابي و بدحجابي در جوامع گوناگون، متفاوت بوده و تحليل و بررسي علل اين دو پديده شوم ما را در شناخت و مبارزه با آن ياري مي رساند. بحث در اين مقوله بايد از دو زاويه مورد بررسي قرار گيرد. بي حجابي در غرب که ارمغان صنعتي شدن کشورهاي اروپايي است و در واقع با يک نوع صلاحديد اقتصادي صورت گرفت. به اين معنا که جامعه غرب براي استفاده از کار ارزان و کارآيي بيشتر تصميم گرفت از زنان که تا آن روز تنها خانواده را اداره مي کردند و تدابير عاطفي و تربيتي داشتند، استفاده کند و آنها را به صحنه اقتصاد راه دهد. چنين زناني براي استفاده از ماشين هاي صنعتي و کار در کارخانه ها و کارگاهها نياز به آزادي جسمي داشتند واعضا و جوارح آنها بايد آزادانه در خدمت صنعت قرار مي گرفت. از اين رو حجاب را که مانعي بر سر راه فعاليت هاي بدني خويش مي ديدند، کنار گذاشتند و تمامي آرمان هاي اعتقادي خود را به پاي صنعت ذبح کردند. در واقع انقلاب صنعتي اروپا اولين ثمره اش بدحجابي زنان بود. در اين جوامع، زن هويت اصلي خويش را از دست داده و ارزش او به مقدار توانايي جسمي اش در خدمت به اقتصاد بود. واژه هايي مثل همسر، مادر و يار همدل و همراه ديگر قداستي نداشته و همگي جاي خود را به واژه «کارگر» دادند. اما در کشورهاي جهان سوم و بويژه کشورهاي اسلامي، عدم حجاب پيامد اقتصاد نوين نبود و موضوع، مهم تر از غرب است. يکي از نويسندگان مي نويسند: «استعمارگران اولين قدمي که در مستعمره خود بر مي دارند، تهاجم فرهنگي است که براي نابودي فرهنگ ملت مورد ستم مي باشد، زيرا تنها چيزي که مليت مستعمره را از استعمارگر جدا مي کند، فرهنگ است. فرهنگ مرز جدايي با دشمن است. فرهنگ است که به يک ملت هويت و شخصيت مستقل مي دهد و...»(11) بدحجابي و بي حجابي در کشورهاي جهان سوم (در حال توسعه) و بويژه کشورهاي اسلامي پيامد تهاجم فرهنگي استعمارگران تاريخ بود. حجاب براساس اينکه شعارديني و بيانگر اعتقادات مذهبي بود و از طرفي هويت ملي يک ملت را نمودار مي گرداند، همواره هدف اصلي دشمنان بود. در واقع دشمنان با رواج بدحجابي به ريشه کن کردن اعتقادات وانديشه هاي ديني پرداخته و فرهنگ غيرديني خود را جايگزين فرهنگ ديني و الهي مردم دين باور مي کنند تا آنان را چونان برده هاي حلقه به گوش رام کنند و از امکانات انساني واقتصادي آنان حداکثر استفاده را بکنند. در همين زمينه «مستر همفر» جاسوس استعمار انگليس در کشورهاي اسلامي به عنوان يک راهکار سياسي براي پيشبرد اهداف شوم خود نقاط قوت کشورهاي اسلامي را شناخته و درصدد تضعيف اين ارزشها بر مي آيد. او در خاطرات سياسي خود به عنوان يکي از نقاط قوت مسلمانان مي نويسد: «زنانشان در حجاب سختي هستند که فساد به آنها راه نمي يابد.»(12) براي از بين بردن اين نقطه قوت سفارش به رواج بدحجابي شده است. او مي نويسد: «بايد زنان را تشويق کنيم که عبا و چادر از سر بيفکنند.. و آن گاه که زن عبا از سر بيفکند، جوانان را تشويق کنيم که به سوي آنان بروند تا فساد در ميانشان افتد.
در ابتدا بايد زنان غيرمسلمان عبا از سر بردارند تا زنان مسلمان نيز سر در پي آنان نهند.»(13) استعمارگران براي اسلام زدايي و مبارزه با فرهنگ اصيل و ناب اسلامي، مهره هاي خودباخته را شناسايي کرده و آنان را در پست هاي اصلي و کليدي کشورهاي اسلامي قرار مي دهند. براي مثال «کمال آتاتورک» براي نابود کردن فرهنگ اسلامي در ترکيه برگزيده شد و رضاخان براي ايران، که مذهب رسمي آن شيعه بود. آتاتورک با تغيير زبان مردم ترکيه به زبان انگليسي و تغيير پوشش و ارزشها موفق شد از ترکيه، کشوري خودباخته و وابسته سازد، به گونه اي که امروزه ورود يک بانوي با حجاب و پايبند به باورهاي ديني در مجلس ترکيه مورد اعتراض قرار مي گيرد. رضاخان اگرچه اقدام به کشف حجاب کرد و در برهه اي از زمان به مردم مظلوم ايران و بويژه متدينان ايراني ظلم بسياري روا داشت، ولي با روشنگري هاي روحانيت و غيرتمندي دين باوران ايراني اين قانون با شکست مواجه شد و حجاب، همچنان به عنوان فرهنگ والا که نمادي از انديشه اسلامي- انساني است، در جامعه حاکم شد. دين مبين اسلام همواره دعوت گر زن به سوي کمال و رشد و بالندگي است، آنچه با دين اسلام سازگاري ندارد، حضور بي پروا و بي قيد و بند زن در جامعه است، زيرا اين حضور بستر مناسبي براي رشد زمينه هاي ضد ارزشي و ضد اخلاقي خواهد شد و تاکيد بر حجاب و عفاف بهترين راه براي پاکسازي جامعه و ساختن جامعه اي سالم است.
 

JavadMessi

مدیر بازنشسته
اميرالمؤمنين علي عليه السلام: يظهر في آخر الزمان و هو شر الازمنه نسوه كاشفات عاريات متبرجات خارجات من الدين داخلات في الفتن مائلات الي الشهوات مسرعات الي اللذات مستحلات للمحرمات في جهنم خالدات

در آخر الزمان كه بدترين زمانها مي باشد زنهايي هستند كه پوشيده ي لخت هستند داراي زينت آلات هستند از دين خارج ولي در فتنه قرار گرفته اند ميل به شهوات و اميال نفساني هستند براي رسيدن به لذت دنيا سرعت مي گيرند حرامها را حلال مي دانند كه اين چنين زناني هميشه در جهنم خواهند ماند.

قال امیر المؤمنین(علیه السلام): «یظهر فی آخر الزمان و اقتراب الساعه و هو شر الأزمنه نسوه کاشفات عاریات متبرجات خارجات من الدین، داخلات فی الفتن، مائلات الی الشهوات، مسرعات الی اللذات، مستحلات للمحرمات فی جهنم خالدات- در آخر الزمان و نزدیک شدن زمان موعود(قیامت) که بدترین زمانهاست (چون جهان از ظلم وستم پر شود) زنانی ظاهر می شوند که بی حجاب و عریان بیرون آمده خودنمایی می کنند، از دین خارج می شوند(به احکام دین توجهی ندارند) در فتنه ها (آشوبها یا محافل عیش و شهوت) داخل می شوند و به شهوترانی روی می آورند، به لذات جوئیها شتابانند، حرامهای الهی را حلال می کنند و در جهنم همیشه خواهند ماند»
من لا یحضره الفقیه ، شیخ صدوق (ره) ، ج 5 ، 21 ، کتاب النکاح ، حدیث 4374
حدیث بسیار عجیب و تکاندهنده ایست که انشاالله همیشه مدنظر باشه:gol:
 

ro0zhin

عضو جدید
کاربر ممتاز
نظر مراجع درباره بازیگران خارجی بدون حجابhttp://hijabs.blogfa.com/post-964.aspx


در سال های پس از انقلاب گاهی برای تهیه خبر و گزارش و مستند از کشورهای خارجی، زنانی در آنها نمایان می شدند که طبق فرهنگ کشورشان پوشش اسلامی نداشتند. این موضوع شاید در سال های اخیر در فیلم های سینمایی بیشتر از همیشه جلوه پیدا کرده و شاید یکی از دلایل استفاده از بازیگران خارجی بدون پوشش اسلامی این است که نمی توانند در داخل کشور این گونه فیلم ها را بسازند و دلیل بعضی از آنان نیز جلب نظر بیننده و بالا بردن مخاطبان است.

سؤال: اگر برای تهیه فیلمی که برای صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران است در خارج از کشور از زن اجنبی بدون حجاب اسلامی، یعنی بدون چادر و روسری و پوشش استفاده شود، چه حکمی دارد؟

به گزارش برنا پاسخ مراجع عظام تقلید بدین شرح است:


پاسخ آیت الله محمد حسین شاهرودی: چنانچه تحریک کننده باشد، جایز نیست.

پاسخ آیت الله مکارم شیرازی: در صورتیکه از غیر مسلمانان بوده و به صورت برهنه یا نیمه برهنه ظاهر نشود، مانعی ندارد.

پاسخ آیت الله علوی گرگانی: اگر با حالت زننده و مهیج فیلمبرداری نشود، حرام نیست گر چه ترک آن در غیر حالت ضرورت بهتر است.

پاسخ آيت الله خامنه ای: نگاه كردن به سر و صورت و گردن و دست هاى زنان غير مسلمان تا جايى كه معمولاً نمى‌پوشانند، بدون قصد لذت و ريبه اشكال ندارد؛ بنابراين اگر مستلزم مفسده نبوده و ترويج باطل هم محسوب نشود، فى‌نفسه اشکال ندارد.
 

ro0zhin

عضو جدید
کاربر ممتاز
[h=2]در کجای قرآن اسم "چادر" آمده؟ [/h] پاسخ کوتاه :آیات قرآن در خصوص حجاب به دو بخش تقسیم می‌شوند.
در بخش اول و حداقلی “روسری و مانتو” (خُمر) بیان شده و در بخش دوم و توصیه به حجاب اکمل چادر (جلباب) بیان شده است.

قدری مفصل‌تر:
اول : بیان حد حجاب واجب و حداقلی (مانتو) :
این بخش در سوره‌ی نور آیه ۳۱ بیان شده : “ و به زنان با ایمان بگو دیدگان خود را [از هر نامحرمی] فرو بندند و پاک‌دامنی ورزند و زیورهای خود را آشکار نگردانند مگر آنچه که طبعاً از آن پیداست و باید روسری خود را بر سینه خویش [فرو] اندازند و زیورهایشان را جز برای شوهرانشان یا ….. آشکار نکنند و پاهای خود را [به گونه‌ای به زمین] نکوبند تا آنچه از زینتشان نهفته می‌دارند معلوم گردد…“.
با توجه به این آیه، و تفسیر آن، پوشاندن زینت‌ها به وسیله‌ای مانند روسری یا مقنعه و مانتو و یا معادل آن حداقلی است که قرآن بیان فرموده.
در اینجا ”خمر” جمع خمار و به معنای روسری و سرپوش است. و “جیوب” از واژه “جیب” به معنای قلب و سینه و گریبان است که لازم است پوشانده شود.
در تفسیر “مجمع” هم آمده است: “زنان مدینه اطراف روسری‌های خود را به پشت سر می‌انداختند و سینه و گردن و گوشهای آنان آشکار می‌شد. بر اساس این آیه موظف شدند اطراف روسری‌های خود را به گریبان‌ها بیندازند تا این مواضع نیز مستور باشد”.
ای پیامبر به زنان و دخترانت و به زنان مؤمنان بگو جلباب خود را بر خود فروتر گیرند این برای آنکه شناخته شوند و مورد آزار قرار نگیرند [به احتیاط] نزدیکتر است و خدا آمرزنده مهربان است​


دوم : بیان و توصیه به حجاب کامل (چادر) :
در این بخش حجاب توسعه داده شده . در سوره‌ی احزاب آیه‌ی ۶۰ می‌فرماید : “ ای پیامبر به زنان و دخترانت و به زنان مؤمنان بگو جلباب خود را بر خود فروتر گیرند این برای آنکه شناخته شوند و مورد آزار قرار نگیرند [به احتیاط] نزدیکتر است و خدا آمرزنده مهربان است.“

در این آیه دو مطلب قابل توجه است:
۱- جلباب چیست؟
در مفهوم “جلباب” آن چه با توجه به کتب لغت و گفتار مفسّران شیعه مانند “علامه طباطبایی” و “فیض کاشانی” و اهل سنّت مانند ” قرطبی” وجود دارد ، آن است که “جلباب”، ملحفه و پوششی چادر مانند است، نه روسری و “خمار” ! و از ابن عباس و ابن مسعود روایت شده که منظور “عبا” است.
پس “جلباب” لباس گشاد و پارچه‌ای است که سرتاسر بدن را بپوشاند؛

۲- نزدیک کردن آن یعنی چه؟
نکته‌ی بعدی که معلوم می‌شود “جلباب” دقیقاً اشاره به چیزی شبیه به چادر امروزی است دستور قرآن به نزدیک ساختن جلباب، می‌باشد. معلوم است جلوی جلباب باز بوده مانند همان قسمت جلویی چادر که باز است. دستور داده می‌شود که آن جلو را به هم نزدیک کنند و حجاب خود را آزاد و رها نگذارند.














حجاب حق الله یا حق الناس
پس هر قدر به معنا و مفهوم عفت بیشتر بپردازیم، بحث جامع تر و زیباتر می شود. حجاب زن حق الله است. این گونه نیست که زن بگوید: من می خواهم حجابم را کم بگیرم و یا مردی بگوید: من راضی هستم همسرم حجابش را کم بگیرد یا مختصر آرایشی داشته باشد. هر قدر جامعه زنان افت کند، حجاب به صورت کمرنگ مطرح شود، چادرهای نازک و رنگی مطرح شود، ارزش ما و قرآن ما ضربه خواهد خورد.

سرکار خانم دکتر جلالی:


مسأله حجاب، مسأله بسیار مهمی است و می توان گفت سؤال برانگیزترین مطلب میان مسلمانان و غیر مسلمانان است. برای خانم ها گاهی تداعی می شود که حجاب محرومیت و ظلم است و الان در جهان همین گونه مطرح می شود، حتی گاهی برای ما نیز سؤال پیش می آید!!!!!
 

ro0zhin

عضو جدید
کاربر ممتاز
[h=2] اگه روسري خود را برندارم...[/h] دكتر مرتضي آقا تهراني تعريف مي كند كه: وقتي در «مؤسسه اسلامي نيويورك» مشغول فعاليت بودم روزي دختر جواني آمد كه مي خواست مسلمان شود؛ گفتم براي پذيرفتن اسلام، ابتدا بايد خوب تحقيق كنيد بعد اگر به اين نتيجه رسيديد كه دين اسلام دين حق است مي توانيد مسلمان شويد. او رفت و شروع به مطالعه كرد. در اين بين چندين بار ديگر به من مراجعه كرد و در نهايت با ناراحتي گفت: «اگر مرا مسلمان نكيند من مي روم و در وسط سالن داد مي زنم و مي گويم: من مسلمانم!»
گفتم حالا كه در پذيرفتن اسلام مصمم شده ايد فردا كه روز ميلاد است بياييد تا در طي مراسمي تشرف شما انجام شود. روز بعد، در بين مراسم گفتم اين خانم مي خواهد امروز به دين مبين اسلام مشرف شود. يكي از حضار گفت: «لابد اين دختر عاشق يك پسر مسلمان شده و چون دين ما اجازه ازدواج او را نمي دهد مي خواهد به صورت صوري مسلمان شود.» گفتم: «از صراحت لهجه شما متشكرم! ولي اين طور كه شما گفتيد نيست زيرا او در مورد حقانيت اسلام، مطالعه گسترده اي داشته است. به عنوان مثال در عقايد اسلامي چيزي به نام «بداء» هست كه مي دانم هيچ كدام از شما چيزي از آن نمي دانيد ولي اين دختر خانم مي داند، به هر حال او در آن مراسم مشرف به اسلام شد. خانواده وي كه مسيحي بودند با ديدن حجاب او، شروع به آزار و اذيت او كردند. اين آزار و اذيت ها روز به روز بيشتر مي شد به حدي كه مجبور شدم با حضرت «آيه الله مظاهري» تماس گرفته و جريان را با ايشان در ميان گذارم. ايشان فرمودند: «آيا احتمال خطر جاني وجود دارد؟» گفتم: «بي خطر هم نيست.» فرمودند: «پس شما به ايشان بگوييد مي تواند روسري خود را بردارد.» ماجرا را به آن خانم ابلاغ كردم و گفتم: «مي توانيد روسري خود را برداريد.» او پرسيد: «آيا اين حكم اوليه است يا حكم ثانويه است و به خاطر تقيه صادر شده است؟» گفتم: «نه! حكم ثانويه است و به خاطر تقيه صادر شده است.» گفت: «اگر روسري خود را بر ندارم و به خاطر حفظ حجابم كشته شوم آيا من شهيد محسوب مي شوم؟» گفتم: «بله!» گفت: «والله روسري خود را بر نمي دارم هر چند در راه حفسظ حجابم جانم را از دست بدهم.»

البته بعد از اين ماجرا خانواده او نيز با مشاهده رفتار بسيار مؤدبانه دخترشان از اين خواسته صرف نظر كردند.
 

ro0zhin

عضو جدید
کاربر ممتاز
مراجع تقلید: چادر مشکی مکروه نیستhttp://www.hijabs.blogfa.com/post-999.aspx

مراجع عظام تقلید با تأکید بر حجاب برتر چادر مشکی را مکروه نمی دانند.

[FONT=Tahoma, Arial]
[/FONT]

[FONT=Tahoma, Arial]به گزارش مهر، روزنامه ایران در ضمیمه مرداد ماه سال 1390 با عنوان «خاتون یک» به درج مطالبی راجع به حجاب و اعتقادات زن مسلمان ایرانی پرداخته و با حمله به چادر و طرح حجاب و عفاف با ترویج اباحه گری در حوزه پوشش اسلامی، مطالبی را درج کرده که جریحه دار کننده عفت و اخلاق عمومی است و طبق اعلام دادستانی مراتب جهت رسیدگی به دادسرای فرهنگ و رسانه اعلام شده است.[/FONT]

[FONT=Tahoma, Arial]
[/FONT]

[FONT=Tahoma, Arial]
[/FONT]



[FONT=Tahoma, Arial]اقدام روزنامه ایران جای تأسف دارد

[/FONT]
[FONT=Tahoma, Arial]
[/FONT]


[FONT=Tahoma, Arial]دبیر هماهنگ کننده شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی استان تهران در این خصوص به خبرنگار مهر گفت: جای تأسف و تعجب است که یک روزنامه دولتی و منتسب به دولت اصولگرا در شرایطی که مردم نسبت به مظاهر بی‌حجابی و بدپوششی معترض هستند به چادر که برترین نوع پوشش زن ایرانی و میراث پرافتخار ملی و اسلامی است می تازد.[/FONT]


[FONT=Tahoma, Arial]حجت الاسلام سید محسن محمودی گفت: در «الدرالمنثور» ۲۰۴/۵ آمده است: ام سلمه یکی از زنان پیامبر اکرم(ص) می‌گوید: هنگامی که آیه حجاب نازل شد زنان انصار از منزل بیرون آمدند در حالیکه عبا (و چادر) مشکی بر سر داشتند و این ارتباطی به ناصرالدین شاه ندارد.[/FONT]


[FONT=Tahoma, Arial]نظرات مراجع عظام تقلید: چادر مشکی مکروه نیست
[/FONT]
[FONT=Tahoma, Arial]
[/FONT]
[FONT=Tahoma, Arial]
[/FONT]



[FONT=Tahoma, Arial]مؤلف مجموعه پنج جلدی «مسائل جدید از دیدگاه مراجع عظام تقلید» در صفحه 35 جلد اول این کتاب نظر فقهی مراجع عظام تقلید را در این رابطه جویا شده است.
[/FONT]
[FONT=Tahoma, Arial]
[/FONT]


[FONT=Tahoma, Arial]متن سوال از مراجع عالیقدر چنین است: عده ای همراه با تبلیغات فرهنگی دشمن در روزنامه ها و سخنرانی هایشان می‌گویند، چادر مشکی برای بانوان مکروه است و باید پوشش جدید مانند مانتو و کت و دامن با رنگ های متنوع جایگزین چادر مشکی شود آیا چنین حرف و اقدامی صحیح است یا خیر؟[/FONT]


[FONT=Tahoma, Arial]
[/FONT][FONT=Tahoma, Arial]حضرت آیت الله صافی گلپایگانی:

[/FONT]


[FONT=Tahoma, Arial]نظر مذکور صحیح نیست و مفاسد بسیار دارد. متأسفانه در این زمان عده ای اصرار بر آشکار شدن مفاتن زن و خروج او از عفاف که حافظ شخصیت و ارزش و متانت اوست دارند مع الاسف می خواهند این امر را اسلامی جلوه دهند در حالیکه اسلامی نیست.[/FONT]

[FONT=Tahoma, Arial]

[/FONT]
[FONT=Tahoma, Arial]
[/FONT]
[FONT=Tahoma, Arial]
[/FONT][FONT=Tahoma, Arial]مرحوم حضرت آیت الله فاضل لنکرانی:
[/FONT]
[FONT=Tahoma, Arial]
[/FONT]
[FONT=Tahoma, Arial]
[/FONT]

[FONT=Tahoma, Arial]چادر مشکی بهترین نوع حجاب است و پوشیدن لباسهایی که جلب توجه کند حرام است.

[/FONT]
[FONT=Tahoma, Arial]

[/FONT]
[FONT=Tahoma, Arial]
[/FONT]
[FONT=Tahoma, Arial]
[/FONT][FONT=Tahoma, Arial]حضرت آیت الله مکارم شیرازی:
[/FONT]
[FONT=Tahoma, Arial]
[/FONT]
[FONT=Tahoma, Arial]
[/FONT]

[FONT=Tahoma, Arial]با توجه به اینکه در حال حاضر رنگ مشکی برای حفظ پوشش زنان بهتر است کراهت آن ثابت نیست.[/FONT]

[FONT=Tahoma, Arial]
[/FONT][FONT=Tahoma, Arial]مرحوم حضرت آیت الله بهجت:

[/FONT]


[FONT=Tahoma, Arial]زن با چادر بهتر می تواند بدن و زینت را بپوشاند و چادر سیاه مثل عبای سیاه کراهت ندارد.[/FONT]

[FONT=Tahoma, Arial]
[/FONT]

[FONT=Tahoma, Arial][FONT=Tahoma, Arial]خامنه ای :

این صحبت صحیح نیست و بهترین نوع حجاب پوشش و چادر است و چادر سیاه هم بی اشکال است و کراهت ندارد.

[/FONT][/FONT]


[FONT=Tahoma, Arial]مراجع قانونی کشور باید در برابر این بی حرمتی ها مطابق قانون برخورد کنند.
[/FONT]
[FONT=Tahoma, Arial]
[/FONT]


[FONT=Tahoma, Arial]حجت الاسلام محمودی تصریح کرد: مراجع قانونی کشور باید در برابر این بی حرمتی ها مطابق قانون برخورد کنند
[/FONT]
[FONT=Tahoma, Arial]
[/FONT]
 

ro0zhin

عضو جدید
کاربر ممتاز
چندحرف حساب درمورد حجاب

طرح حجاب و حجاب در ایران
مراد از حجاب، پوشش اسلامي است، و مراد از پوشش اسلامي زن، به عنوان يكي از احكام وجوبي اسلام، اين است كه زن، هنگام معاشرت با مردان، بدن خود را بپوشاند و به جلوه‎گري و خودنمايي نپردازد.
در ((بازار آزاد برهنگى )) عملا زنان به صورت كالاى مشتركى (لااقل در مرحله غير آميزَش جنسِى ) در آمده اند ديگر قداست پيمان زناشوئى مفهومى نمى تواند داشته باشد و خانواده ها همچون تار عنكبوت به سرعت متلاشى می شوند.هنگامى كه زن را از طريق جاذبه جنٍسيش وسيله تبليغ كالاها و دكور اطاقهاى انتظار، و عاملى براى جلب جهانگردان و سياحان و مانند اينها قرار بدهند، در چنين جامعه اى شخصيت زن تا سر حد يك عروسٍك ، يا يك كالاى بى ارزش سقوط مى كند، و ارزشهاى والاى انسانى او به كلى به دست فراموشى سپرده مى شود، و تنها افتخار او جوانى و زيبائى و خودنمائيش مى شود.مساله اين است كه آيا زنان (با نهايت معذرت ) بايد براى بهره كشى از طريق سمع و بصر و لمس (جز آمٍيزش جٍنسى ) در اختيار همه مردان باشند و يا بايد اين امور مخصوص همسرانشان گردد.بحث در اين است كه آيا زنان در يك مسابقه بى پايان در نشان دادن اندام خود و تحريك شٍهوات و هوسٍهاى آلوده مردان درگير باشند و يا بايد اين مسائل از محيط اجتماع بر چيده شود، و به محيط خانواده و زندگى زناشٍوئى اختصاص ‍ يابد؟!برهنگٌى زنان كه طبعا پيامدهائى همچون آرايش و عشًوه گرى و امثال آن همراه دارد مردان مخصوصا جوانان را در يك حال تحِريك دائم قرار مى دهد تحِريكى كه سبب كوبيدن اعصاب آنها و ايجاد هيجانهاى بيمار گونه عصبى و گاه سر چشمه امراض روانى مى گردد، مگر اعصاب انسان چقدر مى تواند بار هيجان را بر خود حمل كند؟ مگر همه پزشكان روانى نمى گويند هيجان مستمر عامل بيمارى است ؟آمارهاى قطعى و مستند نشان مى دهد كه با افزايش برهنٍگى در جهان طلاق و از هم گسيختگى زندگى زناشٍوئى در دنيا به طور مداوم بالا رفته است ، چرا كه ((هر چه ديده بيند دل كند ياد)) و هر چه دل در اينجا يعنى هٍوسٍهاى سركش بخواهد به هر قيمتى باشد به دنبال آن مى رود، و به اين ترتيب هر روز دل به دلبرى مى بندد و با ديگرى وداع مى گويد.در جامعه‎اي كه برهنگي بر آن حاكم است، هر زن و مردي، همواره در حال مقايسه است؛ مقايسه‌ي آنچه دارد با آنچه ندارد؛
 

ro0zhin

عضو جدید
کاربر ممتاز
مفهوم و ابعاد حجاب در قرآن

حجاب در لغت به معنای مانع، پرده و پوشش آمده است. استعمال این کلمه، بیش‎تر به معنی پرده است. این کلمه از آن جهت مفهوم پوشش می‎دهد که پرده، وسیله‎ی پوشش است، ولی هر پوششی حجاب نیست؛ بلکه آن پوششی حجاب نامیده می‎شود که از طریق پشت پرده واقع شدن صورت ‎گیرد.
حجاب، به معنای پوشش اسلامی بانوان، دارای دو بُعد ایجابی و سلبی است. بُعد ایجابی آن، وجوب پوشش بدن و بُعد سلبی آن، حرام بودن خودنمایی به نامحرم است؛ و این دو بُعد باید در کنار یکدیگر باشد تا حجاب اسلامی محقق شود؛ گاهی ممکن است بُعد اول باشد، ولی بُعد دوم نباشد، در این صورت نمی‎توان گفت که حجاب اسلامی محقق شده است.
اگر به معنای عام، هر نوع پوشش و مانع از وصول به گناه را حجاب بنامیم، حجاب می‎تواند اقسام و انواع متفاوتی داشته باشد. یک نوع آن حجاب ذهنی، فکری و روحی است؛ مثلاً اعتقاد به معارف اسلامی، مانند توحید و نبوت، از مصادیق حجاب ذهنی، فکری و روحی صحیح است که می‎تواند از لغزش‎ها و گناه‎های روحی و فکری، مثل کفر و شرک جلوگیری نماید.
علاوه بر این، در قرآن از انواع دیگر حجاب که در رفتار خارجی انسان تجلی می‎کند، نام برده شده است؛ مثل حجاب و پوشش در نگاه که مردان و زنان در مواجهه با نامحرم به آن توصیه شده‎اند.


هدف و فلسفه حجاب

هدف اصلی تشریع احکام در اسلام، قرب به خداوند است که به وسیله‌ی تزکیه‌ی نفس و تقوا به دست می‎آید:
إِنَّ أَکْرَمَکُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقاکُمْ (حجرات؛13) بزرگوار و با افتخارترین شما نزد خدا با تقواترین شماست.

-=هُوَ الَّذِی بَعَثَ فِی الْأُمِّیِّینَ رَسُولاً مِنْهُمْ یَتْلُوا عَلَیْهِمْ آیاتِهِ وَ یُزَکِّیهِمْ وَ یُعَلِّمُهُمُ الْکِتابَ وَ الْحِکْمَةَ وَ إِنْ کانُوا مِنْ قَبْلُ لَفِی ضَلالٍ مُبِینٍ؛
اوست خدایی که میان عرب امّی (قومی که خواندن و نوشتن هم نمی‎دانستند) پیغمبری بزرگوار از همان قوم برانگیخت، تا بر آنان وحی خدا را تلاوت کند و آنها را (از لوث جهل و اخلاق زشت) پاک سازد و کتاب سماوی و حکمت الهی بیاموزد؛ با آن که پیش از این، همه در ورطه‌ی جهالت و گمراهی بودند.=-
از قرآن کریم استفاده می‎شود که هدف از تشریع حکم الهی، وجوب حجاب اسلامی، دست‌یابی به تزکیه‌ی نفس، طهارت، عفت و پاکدامنی است. آیاتی هم‎چون:
قُلْ لِلْمُؤْمِنِینَ یَغُضُّوا مِنْ أَبْصارِهِمْ وَ یَحْفَظُوا فُرُوجَهُمْ ذلِکَ أَزْکى لَهُمْ؛ ای رسول ما مردان مؤمن را بگو تا چشم‎ها از نگاه ناروا بپوشند و فروج و اندامشان را محفوظ دارند، که این بر پاکیزگی جسم و جان ایشان اصلح است.


حجاب چشم

قُلْ لِلْمُؤْمِنِینَ یَغُضُّوا مِنْ أَبْصارِهِمْ (نور؛30) ای رسول ما به مردان مؤمن بگو تا چشم‎ها را از نگاه ناروا بپوشند.

قُلْ لِلْمُؤْمِناتِ یَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصارِهِنَّ(نور؛31) ای رسول به زنان مؤمن بگو تا چشم‎ها را از نگاه ناروا بپوشند.

حجاب در گفتار

نوع دیگر حجاب و پوشش قرآنی، حجاب گفتاری زنان در مقابل نامحرم است:
فَلا تَخْضَعْنَ بِالْقَوْلِ فَیَطْمَعَ الَّذِی فِی قَلْبِهِ مَرَضٌ(احزاب؛32) پس زنهار نازک و نرم با مردان سخن نگویید؛ مبادا آن که دلش بیمار (هوا و هوس) است به طمع افتد.

حجاب رفتاری

نوع دیگر حجاب و پوشش قرآنی، حجاب رفتاری زنان در مقابل نامحرم است. به زنان دستور داده شده است به گونه‎ای راه نروند که با نشان دادن زینت‎های خود باعث جلب توجه نامحرم شوند
وَ لا یَضْرِبْنَ بِأَرْجُلِهِنَّ لِیُعْلَمَ ما یُخْفِینَ مِنْ زِینَتِهِنَّ(نور؛31) و آن طور پای به زمین نزنند که خلخال و زیور پنهان پاهایشان معلوم شود.

از مجموع مباحث طرح شده به روشنی استفاده می‎شود که مراد از حجاب اسلامی، پوشش و حریم قایل شدن در معاشرت زنان با مردان نامحرم در انحای مختلف رفتار، مثل نحوه‌ی پوشش، نگاه، ‌حرف زدن و راه ‎رفتن است.
بنابراین، حجاب و پوشش زن نیز به منزله‌ی یک حاجب و مانع در مقابل افراد نامحرم است که قصد نفوذ و تصرف در حریم ناموس دیگران را دارند. همین مفهوم منع و امتناع در ریشه‌ی لغوی عفت نیز وجود دارد؛


حجاب و عفت

دو واژه‌ی «حجاب» و «عفت» در اصل معنای منع و امتناع مشترک‎اند. تفاوتی که بین منع و بازداری حجاب و عفت است، تفاوت بین ظاهر و باطن است؛ یعنی منع و بازداری در حجاب مربوط به ظاهر است، ولی منع و بازداری در عفت، مربوط به باطن و درون است؛ چون عفت یک حالت درونی است، ولی با توجه به این که تأثیر ظاهر بر باطن و تأثیر باطن بر ظاهر، یکی از ویژگی‌های عمومی انسان است؛ بنابراین، بین حجاب و پوشش ظاهری و عفت و بازداری باطنی انسان، تأثیر و تأثّر متقابل است؛ بدین ترتیب که هرچه حجاب و پوشش ظاهری بیش‌تر و بهتر باشد، این نوع حجاب در تقویت و پرورش روحیه‌ی باطنی و درونی عفت، تأثیر بیش‌تری دارد؛ و بالعکس هر چه عفت درونی و باطنی بیش‌تر باشد باعث حجاب و پوشش ظاهری بیش‌تر و بهتر در مواجهه با نامحرم می‎گردد.

حجاب زنان سالمند

قرآن مجید به شکل ظریفی به این تأثیر و تأثّر اشاره فرموده است. نخست به زنان سالمند اجازه می‎دهد که بدون قصد تبرّج و خودنمایی، لباس‎های رویی خود، مثل چادر را در مقابل نامحرم بردارند، ولی در نهایت می‎گوید: اگر عفت بورزند، یعنی حتی لباس‎هایی مثل چادر را نیز بر ندارند، بهتر است.
وَ الْقَواعِدُ مِنَ النِّساءِ اللاَّتِی لا یَرْجُونَ نِکاحاً فَلَیْسَ عَلَیْهِنَّ جُناحٌ أَنْ یَضَعْنَ ثِیابَهُنَّ غَیْرَ مُتَبَرِّجاتٍ بِزِینَةٍ وَ أَنْ یَسْتَعْفِفْنَ خَیْرٌ لَهُنَّ وَ اللَّهُ سَمِیعٌ عَلِیمٌ.(نور؛60)

علاوه بر رابطه‌ی قبل، بین پوشش ظاهری و عفت باطنی، رابطه‌ی علامت و صاحب علامت نیز هست؛ به این معنا که مقدار حجاب ظاهری، نشانه‎ای از مرحله‌ی خاصی از عفت باطنی صاحب حجاب است. البته این مطلب به این معنا نیست که هر زنی که حجاب و پوشش ظاهری داشت، لزوماً از همه‌ی مراتب عفت و پاکدامنی نیز برخوردار است.
 

ro0zhin

عضو جدید
کاربر ممتاز
حجاب نزد فاطمه زهرا(س)

چند روایت درباره اهمیت حجاب در نظر فاطمه زهرا علیهاسلام:
حضرت موسی بن جعفر علیه السلام از پدران گرامیش از حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام نقل فرمود که:
روزی شخص نابینایی اجازه ورود خواست. فاطمه علیهاسلام برخاست و چادر به سر کرد.
رسول خدا فرمود:« چرا از او رو می‌گیری، او که تو را نمی‌بیند؟»
فاطمه عرض کرد:« او مرا نمی‌بیند، اما من که او را می بینم. و او اگر چه مرا نمی‌بیند ولی بوی مرا که حس می‌کند.»
رسول خدا فرمود:« شهادت می دهم که تو پاره تن منی.»

روزی رسول خدا از اصحاب خود پرسید:« نزدیکترین حالات زن به پروردگارش کدام است؟» اصحاب نتوانستند جواب بدهند. این سؤال به گوش فاطمه علیهاسلام رسید. فاطمه فرمود:« نزدیکترین حالات زن به پروردگارش وقتی است که در خانه اش بنشیند (و خود را در کوچه و بازار، جلو چشم نا محرمان قرار ندهد.)»
وقتی رسول خدا این سخن را شنید، فرمود:« فاطمه پاره تن من است.»

امیرالمؤمنین علیه السلام می‌فرماید: روزی رسول خدا از ما پرسید:« بهترین کار برای زنان چیست؟»
فاطمه علیهاسلام پاسخ داد:« بهترین کار برای زنان این است که مردان را نبینند و مردان نیز آنها را نبینند »
رسول خدا فرمود:« فاطمه پاره تن من است »

رسول خدا بعد از ازدواج فاطمه علیهاسلام کارها را بین او و علی علیه السلام تقسیم کرد و فرمود کارهای منزل با فاطمه و کارهای خارج از منزل با علی.
فاطمه علیها سلام می‌فرماید:« هیچ کس نمی‌‌داند من چقدر خوشحال شدم که رسول خدا مرا از ظاهر شدن در پیش چشم مردان معاف کرد.»

روزی فاطمه زهرا سلام الله علیها به اسماء فرمود:« چه بد است این تخته‌هایی که بدن مرده را برای تشییع جنازه روی آن می‌گذارند! زیرا وقتی زنی را روی آن قرار می دهند و پارچه ای بر بدنش می کشند، حجم بدن او معلوم است.»
اسماء گفت:« من که در حبشه بودم، می‌دیدم مردم آنجا تابوتی از چوب درست می‌کردند و مرده را داخل آن می‌گذاشتند.»
سپس اسماء با چوب خرما تابوتی لبه‌دار درست کرد و به فاطمه علیهاسلام نشان داد. حضرت فاطمه بسیار خوشحال شد و فرمود:« این خیلی خوب است. وقتی مرده را داخل آن قرار دهند و پارچه‌ای روی آن بکشند، دیگر معلوم نمی‌شود مرده مرد است یا زن.» و فرمود:« پس از مرگم، مرا در همین تابوت بگذارید.»
 

ro0zhin

عضو جدید
کاربر ممتاز
فطری بودن حجاب

آقای حجة الاسلام و المسلمین حسین مهدی زاده :


قال الله تبارک و تعالی : « یا بنی آدم لا یفتننّکم الشیطان کما اخرج ابویکم من الجنة ینزع عنهما لباسهما لیریهما سوآتهما » (سوره اعراف آیه 27).

از این آیه شریفه به روشنی استفاده می شود که اصل گرایش به حجاب امری فطری است. آدم و حوا در بهشت، دارای پوشش بودند و بعد در اثر وسوسه شیطان پوشش و لباس خودشان ار از دست دادند. نکته دومی که از آیه استفاده می شود، این است که اگر بگوییم اصل گرایش به پوشش امری فطری است و شارع مقدس محدوده ای برایش تعیین کرده است، پس برهنگی یک امر شیطانی است. زیرا بر اساس وسوسه شیطان بوجود می آید.

سرکار خانم حیدری مجد: « قال علی (ع) ما المجاهد الشهید فی سبیل الله باعظم اجراً ممن قدر فعفّ لکاد العفیف ان یکون ملکاً من الملائک. با توجه به کلام مولا علی (ع)، انسانی که در جایگاه قدرت عفت را پیشه کند، پاداش و اجر او کمتر از شهید فی سبیل الله (شهید در راه خدا) نیست.
 

ro0zhin

عضو جدید
کاربر ممتاز
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]ديدگاه شهيد بهشتي ؛ [/FONT][FONT=arial, helvetica, sans-serif]قدرت در برخورد با بدحجابي[/FONT]
آيت‌الله دكتر شهيد بهشتي طي سخناني در خصوص مسئله حجاب، به تلازم بين اقناع و اعمال قدرت در اين زمينه تأكيد كرده‌اند كه متن آن در ذيل مي‌آيد:
توضيح، بيدار كردن و اقناع و در يك مقطع مناسب، قدرت نيازمند اين امر است، البته قدرت بدون زور سامان پيدا نكرده است.
در برخورد با برخي افراد که تعمداً يا از روي بي توجهي چهره جامعه را از لحاظ ديني، نجابت و عفاف خارج مي کنند نيز بايد برخوردي قوي و صحيح انجام شود


آيا اجازه مي‌دهيد عين اين مطلب را در رابطه با دزدي‌ها عمل كنيم،
يعني بگوييم«اي پاسداران،‌كميته‌ها و پاسبان‌ها تشريف ببريد و شب‌ها در منازل‌تان بخوابيد، چون ما به وسيله راديو و تلويزيون، دزد‌ها را اقناع مي‌كنيم تا شب‌ها دزدي نكنند و قبل از اينكه اقناع كنيم نيز زور به كار نمي‌بريم».
آيا اجازه مي‌دهيد اين كار را انجام دهيم!
چه فرقي ميان آن دزد مال و خانم خودآرايي كه به عمل خودآرايي دست مي‌زند وجود دارد
و اين خانم،«دزد سلامت اخلاق مردان است»
و آن مرد بوالهوسي كه خودآرايي و خودشيريني مي‌كند و قصد جلب‌نظر خانم‌ها را دارد،
آن هم«دزد سلامت اخلاق است» و بايد هم به وسيله اقناع و هم به وسيله قدرت جلوي هر دو را گرفت.
مديريت در اين خصوص بايد از اين دو طريق باشد و اقناع بودن قدرت، تاكنون تجربه تاريخي اداره هيچ جامعه حتي صد هزار نفري را نداشته است و قدرت بدون اقناع، ديكتاتوري به حساب مي‌آيد و كار ساز نيست، پس اقناع و قدرت در اين خصوص بايد با هم به كار برده شوند.
 

ro0zhin

عضو جدید
کاربر ممتاز
یکی از واجباتی که در اسلام بسیار مهم و ضروری است، مسئله حجاب می باشد. خیلی از فسادها و بی بندباریهای یک جامعه، نبودن حجاب در آن جامعه می باشد.
ما مهمترین راههای مقابله با بی حجابی و بد حجابی یک جامعه را در ذیل قرار دادیم، البته شاید راههای دیگری برای مقابله با این معضل باشد که ما در موارد ذیل آن را نیاوردیم.

راههایی برای مقابله با بی حجابی و بدحجابی

1. تبیین صحیح حجاب از دیدگاه قرآن و سنّت توسط مبلغان و کارشناسان دینی
2. تبیین آثار حجاب و آثار شوم بی حجابی در جامعه، به گونه ای که مردم به عواقب آن به طور کامل پی ببرند.

3. رشد فکری و فرهنگی و تقویت اعتقادات مردم، و تبیین شخصیت واقعی زن در اسلام و جامعه اسلامی و یاد آوری وضعیت اسفبار فرهنگی و اجتماعی زنان در جوامع دیگر و دوران ننگین ستمشاهی
4. تبلیغات غیر مستقیم از طریق الگوسازی و ...

5. آسان کردن ازدواج ( با آموزش درست و صحیح چگونگی برگزاری عقد و عروسی و ... به جوانان و پدر و مادرها)
6. شناسایی ترفندهای استعمارگران در این راستا و مقابله و مبارزه شدید و پی گیر با تمامی آنها

7. تبیین جایگاه غیرت در اسلام برای مردان ( برگزاری کلاسهای آموزشی و فرهنگی، ساخت فیلم، برنامه و ... در صدا و سیما و آموزشهای ضمن خدمت کارکنان و کارمندان مشاغل مختلف )
8. برخورد قاطعانه با متخلفان ( کسانی که مروّج بی حجابی و بی بندباری در جامعه هستند )
(1)
 

fatimma

عضو جدید
به نظر من این همه کپی پیست هیچ تاثیری نداره بهتره نظرات و اعتقاداتتون رو خلاصه بگین تا 4 نفر ازش بهره ببرن
ازین جور متنا زیاده ولی قبول کن کسی بهش توجه نمیکنه
در ضمن حجاب چیزیه که منافع شخصیه خود شخص رو تامین میکنه.ینی اونواز خیلی چیزا حفظ میکنه ولی وقتی کسی دوست داره دیده بشه یا بهتر بگم خودشو در معرض دید بزاره ینی اینکه تفکراتش با شما فرق داره پس این حرفا 1 درصد هم براش تاثیری نداره
یک بیمار زمانی به دکتر مراجعه میکنه که احساس کنه از شرایطی که داره رنج میبره اونجاست که حرف دکتر رو میپذیره .چرا؟ چون به نفعشه.ولی تا زمانی که خودشو بیمار ندونه ینی از شرایطش لذت ببره حرف هیچ دکتری رو قبول نمیکنه چون سیر روند بهبودی محدودیت هایی رو در پی داره
 

المینا

عضو جدید
به نظر من این همه کپی پیست هیچ تاثیری نداره بهتره نظرات و اعتقاداتتون رو خلاصه بگین تا 4 نفر ازش بهره ببرن
ازین جور متنا زیاده ولی قبول کن کسی بهش توجه نمیکنه
در ضمن حجاب چیزیه که منافع شخصیه خود شخص رو تامین میکنه.ینی اونواز خیلی چیزا حفظ میکنه ولی وقتی کسی دوست داره دیده بشه یا بهتر بگم خودشو در معرض دید بزاره ینی اینکه تفکراتش با شما فرق داره پس این حرفا 1 درصد هم براش تاثیری نداره
یک بیمار زمانی به دکتر مراجعه میکنه که احساس کنه از شرایطی که داره رنج میبره اونجاست که حرف دکتر رو میپذیره .چرا؟ چون به نفعشه.ولی تا زمانی که خودشو بیمار ندونه ینی از شرایطش لذت ببره حرف هیچ دکتری رو قبول نمیکنه چون سیر روند بهبودی محدودیت هایی رو در پی داره

مطالبشون واقعا کامل بود...و خوندنشون واقعا مفید.
البته اینکه حجاب یه امر شخصیه که غلطه...حجاب یه امر کاملا اجتماعیه...برخلاف احکامی مثل نماز و روزه...
رعایت نکردنش به کل جامعه ضرر میرسونه.
اما در رابطه با اینکه تا کسی نخواد نوشتن کتاب هم بی فایده است....حق باشماست.
در هر صورت ما مامور به انجام وظیفه ایم....
کی میدونه...شاید این حرفها و جملات روی یه نفر اثر گذاشت...
 

fatimma

عضو جدید
مطالبشون واقعا کامل بود...و خوندنشون واقعا مفید.
البته اینکه حجاب یه امر شخصیه که غلطه...حجاب یه امر کاملا اجتماعیه...برخلاف احکامی مثل نماز و روزه...
رعایت نکردنش به کل جامعه ضرر میرسونه.
اما در رابطه با اینکه تا کسی نخواد نوشتن کتاب هم بی فایده است....حق باشماست.
در هر صورت ما مامور به انجام وظیفه ایم....
کی میدونه...شاید این حرفها و جملات روی یه نفر اثر گذاشت...
من نگفتم مفید نیست عزیزم
مفیده ولی برای اونی که دیدگاهش حجاب رو میپذیره
کسی حجاب داره که داره دیگه
اگه طوری تاپیک رو پیش ببریم که دیدگاه چند نفر عوض بشه اونجا برد کردیم
 

archi_arch

مدیر بازنشسته
بسیار کپی پیست های مزخرفی بود! مثل همیشه!

و تو همچنان دوست داشتی چادر از سرت نیفتد، نه به خاطر چادر که عزیزترینش می‌داری، به خاطر خودت که دانشگاه را با سالن مد اشتباه نگرفته‌ای و آمده‌ای تا صرفاً درس بخوانی و فعالیت کنی، ... و به خاطر خودت که پسران دانشگاهتان ، تو را با عروسک‌های مد روز دانشگاه اشتباه نگیرند که بخواهند با هر بهانه‌ای نزدیکت شوند...
اها یعنی هرکی چادری نیست رفته خودشو نمایش بده؟؟
لطفا بفهمید چی میگید و چی رو کپی میکنید!!


در کجای قرآن اسم "چادر" آمده؟

پاسخ کوتاه :آیات قرآن در خصوص حجاب به دو بخش تقسیم می‌شوند.
در بخش اول و حداقلی “روسری و مانتو” (خُمر) بیان شده و در بخش دوم و توصیه به حجاب اکمل چادر (جلباب) بیان شده است.

قدری مفصل‌تر:
اول : بیان حد حجاب واجب و حداقلی (مانتو) :
این بخش در سوره‌ی نور آیه ۳۱ بیان شده : “ و به زنان با ایمان بگو دیدگان خود را [از هر نامحرمی] فرو بندند و پاک‌دامنی ورزند و زیورهای خود را آشکار نگردانند مگر آنچه که طبعاً از آن پیداست و باید روسری خود را بر سینه خویش [فرو] اندازند و زیورهایشان را جز برای شوهرانشان یا ….. آشکار نکنند و پاهای خود را [به گونه‌ای به زمین] نکوبند تا آنچه از زینتشان نهفته می‌دارند معلوم گردد…“.
با توجه به این آیه، و تفسیر آن، پوشاندن زینت‌ها به وسیله‌ای مانند روسری یا مقنعه و مانتو و یا معادل آن حداقلی است که قرآن بیان فرموده.
در اینجا ”خمر” جمع خمار و به معنای روسری و سرپوش است. و “جیوب” از واژه “جیب” به معنای قلب و سینه و گریبان است که لازم است پوشانده شود.
در تفسیر “مجمع” هم آمده است: “زنان مدینه اطراف روسری‌های خود را به پشت سر می‌انداختند و سینه و گردن و گوشهای آنان آشکار می‌شد. بر اساس این آیه موظف شدند اطراف روسری‌های خود را به گریبان‌ها بیندازند تا این مواضع نیز مستور باشد”.
ای پیامبر به زنان و دخترانت و به زنان مؤمنان بگو جلباب خود را بر خود فروتر گیرند این برای آنکه شناخته شوند و مورد آزار قرار نگیرند [به احتیاط] نزدیکتر است و خدا آمرزنده مهربان است​





دوم : بیان و توصیه به حجاب کامل (چادر) :
در این بخش حجاب توسعه داده شده . در سوره‌ی احزاب آیه‌ی ۶۰ می‌فرماید : “ ای پیامبر به زنان و دخترانت و به زنان مؤمنان بگو جلباب خود را بر خود فروتر گیرند این برای آنکه شناخته شوند و مورد آزار قرار نگیرند [به احتیاط] نزدیکتر است و خدا آمرزنده مهربان است.“

در این آیه دو مطلب قابل توجه است:
۱- جلباب چیست؟
در مفهوم “جلباب” آن چه با توجه به کتب لغت و گفتار مفسّران شیعه مانند “علامه طباطبایی” و “فیض کاشانی” و اهل سنّت مانند ” قرطبی” وجود دارد ، آن است که “جلباب”، ملحفه و پوششی چادر مانند است، نه روسری و “خمار” ! و از ابن عباس و ابن مسعود روایت شده که منظور “عبا” است.
پس “جلباب” لباس گشاد و پارچه‌ای است که سرتاسر بدن را بپوشاند؛

۲- نزدیک کردن آن یعنی چه؟
نکته‌ی بعدی که معلوم می‌شود “جلباب” دقیقاً اشاره به چیزی شبیه به چادر امروزی است دستور قرآن به نزدیک ساختن جلباب، می‌باشد. معلوم است جلوی جلباب باز بوده مانند همان قسمت جلویی چادر که باز است. دستور داده می‌شود که آن جلو را به هم نزدیک کنند و حجاب خود را آزاد و رها نگذارند.





حجاب حق الله یا حق الناس



پس هر قدر به معنا و مفهوم عفت بیشتر بپردازیم، بحث جامع تر و زیباتر می شود. حجاب زن حق الله است. این گونه نیست که زن بگوید: من می خواهم حجابم را کم بگیرم و یا مردی بگوید: من راضی هستم همسرم حجابش را کم بگیرد یا مختصر آرایشی داشته باشد. هر قدر جامعه زنان افت کند، حجاب به صورت کمرنگ مطرح شود، چادرهای نازک و رنگی مطرح شود، ارزش ما و قرآن ما ضربه خواهد خورد.

سرکار خانم دکتر جلالی:


مسأله حجاب، مسأله بسیار مهمی است و می توان گفت سؤال برانگیزترین مطلب میان مسلمانان و غیر مسلمانان است. برای خانم ها گاهی تداعی می شود که حجاب محرومیت و ظلم است و الان در جهان همین گونه مطرح می شود، حتی گاهی برای ما نیز سؤال پیش می آید!!!!!
پوشش اعراب به این شکل بوده که برای جلوگیری از تاثیر مخرب تابش افتاب مجبور به پوشاندن سر بودن و لباسهای گشاد میپوشیدن.
چه زن چه مرد پوششی روی سرشون بوده.
این خمری که میگی اینه. و اینجا هم صحبت از پوشش خمر برای هر مسلمان نیومده!! (اگه بود برای مردها هم باید این اجبار میشد!)
تو این ایه گفته شده خمر رو روی سینه بندازن (برای پوشش سینه) یعنی پوشش سینه ملاک بوده نه سر!!!! که اینم درسته و منطقی!

درمورد ایه بعدی هم که اینطور تفسیر کردید همینطوره!
پوشش اعراب اینطور بوده. و روی سخن این هم با زنان پیامبره!! نه همه!!!! وگرنه میگفت زنان مسلمان!! دلیلشم واسه اینه که بواسطه زن پیامبر بودن مورد ازار بقیه قرار نگیرن. یعنی میخواستن که مشخص نشه زن پیامبره! نه اینکه پوشش برتر باشه و نه اینکه اصلا کسی نبینتشون!!!!

درمورد حق الناس و .. هم که گفتید باز هم بیربط بود! چون اون زمان پوششهای بد هم بود و تو همون زمان قران تازه اومد و اسلام تبلیغ شد! پس این هیچ مشکلی با ظلم به قران و این حرفا نداره و تو قران هم اومده "لا اکراه فی الدین" یعنی اجباری برای کسی نیست و کاملا شخصیه!!
 

fatimma

عضو جدید
من یه مثال همیشه میزنم
میگم حتما خیلیا رو دیدین که مانتوشون بالای باسنشونه (ببخشیدا) اینقدر هم تنگه که دکمه هاش داره شلیک میشه بعد میگی چرا اینطوری لباس پوشیدی میگه همه جام که پوشیدست(نه تو رو خدا بیا لخت شو وسط خیابون) اخه ادم چرا خودشو گول بزنه.هر چیز یه فلسفه ای داره فلسفه حجاب هم در امان ماندن از چشم ناپاکه .چرا ؟چون بدن زن طوریه که بخوای یا نخوای برجستگیهایی داره که جنس مخالفو تحریک میکنه.من به این جور ادما اینو میگم .میگم من تو هوای 20 درجه زیر صفر یه پارچه نازک بهت میدم شما برو تو حیاط بخواب اینو بنداز روت .خوبه دیگه همه جاتو میپوشونه
ولی باز اگه به همون فلسفه توجه کنیم میبینیم فلسفه استفاده از پتو یا لحاف در امان ماندن از سرماست (مثل فلسفه حجاب که در امام ماندن از چشم نا پاکه)پس اگر به جای توجه به فلسفه هر چیزی فقط به ظاهرش توجه کنیم فقط خودمونو گول زدیم.حالا هم فقط به چادر گیر ندید
من کسایی رو میشناسم که چادری نیستن ولی حجابشون عالیه
 

JavadMessi

مدیر بازنشسته
بسیار کپی پیست های مزخرفی بود! مثل همیشه!
!!!!!!!!!!!!!!!!
پوشش اعراب به این شکل بوده که برای جلوگیری از تاثیر مخرب تابش افتاب مجبور به پوشاندن سر بودن و لباسهای گشاد میپوشیدن.
چه زن چه مرد پوششی روی سرشون بوده.
ما فقهمون رو از 3 منبع میگیریم کتاب-سنت-عقل البته اجماع هم هست که فی نفسه حجت محسوب نمیشه پس نبودن حکمی تو قرآن دلیل بر نبودنش نیست مثلا در قرآن حرفی از نماز آیات زده نشده ولی به اجماع تمام علمای اهل سنت و شیعه واجبه یا خمس فقط در مورد غنائم جنگی توضیح داده شده حجاب مو هم در روایات به تواتر اومده و شکی توش نیست
این خمری که میگی اینه. و اینجا هم صحبت از پوشش خمر برای هر مسلمان نیومده!! (اگه بود برای مردها هم باید این اجبار میشد!)
تو این ایه گفته شده خمر رو روی سینه بندازن (برای پوشش سینه) یعنی پوشش سینه ملاک بوده نه سر!!!! که اینم درسته و منطقی!
این خمری که سینه رو نمیپوشونده سر رو هم همینطور پس به چه دردی میخورده؟؟؟
درمورد حق الناس و .. هم که گفتید باز هم بیربط بود! چون اون زمان پوششهای بد هم بود و تو همون زمان قران تازه اومد و اسلام تبلیغ شد! پس این هیچ مشکلی با ظلم به قران و این حرفا نداره و تو قران هم اومده "لا اکراه فی الدین" یعنی اجباری برای کسی نیست و کاملا شخصیه!!
منظور این آیه در تکوینه نه در تشریع چون بعدش میگه قد تبین الرشد:gol:
 

ro0zhin

عضو جدید
کاربر ممتاز
بسیار کپی پیست های مزخرفی بود! مثل همیشه!


اها یعنی هرکی چادری نیست رفته خودشو نمایش بده؟؟
لطفا بفهمید چی میگید و چی رو کپی میکنید!!



پوشش اعراب به این شکل بوده که برای جلوگیری از تاثیر مخرب تابش افتاب مجبور به پوشاندن سر بودن و لباسهای گشاد میپوشیدن.
چه زن چه مرد پوششی روی سرشون بوده.
این خمری که میگی اینه. و اینجا هم صحبت از پوشش خمر برای هر مسلمان نیومده!! (اگه بود برای مردها هم باید این اجبار میشد!)
تو این ایه گفته شده خمر رو روی سینه بندازن (برای پوشش سینه) یعنی پوشش سینه ملاک بوده نه سر!!!! که اینم درسته و منطقی!

درمورد ایه بعدی هم که اینطور تفسیر کردید همینطوره!
پوشش اعراب اینطور بوده. و روی سخن این هم با زنان پیامبره!! نه همه!!!! وگرنه میگفت زنان مسلمان!! دلیلشم واسه اینه که بواسطه زن پیامبر بودن مورد ازار بقیه قرار نگیرن. یعنی میخواستن که مشخص نشه زن پیامبره! نه اینکه پوشش برتر باشه و نه اینکه اصلا کسی نبینتشون!!!!

درمورد حق الناس و .. هم که گفتید باز هم بیربط بود! چون اون زمان پوششهای بد هم بود و تو همون زمان قران تازه اومد و اسلام تبلیغ شد! پس این هیچ مشکلی با ظلم به قران و این حرفا نداره و تو قران هم اومده "لا اکراه فی الدین" یعنی اجباری برای کسی نیست و کاملا شخصیه!!

من یه مثال همیشه میزنم
میگم حتما خیلیا رو دیدین که مانتوشون بالای باسنشونه (ببخشیدا) اینقدر هم تنگه که دکمه هاش داره شلیک میشه بعد میگی چرا اینطوری لباس پوشیدی میگه همه جام که پوشیدست(نه تو رو خدا بیا لخت شو وسط خیابون) اخه ادم چرا خودشو گول بزنه.هر چیز یه فلسفه ای داره فلسفه حجاب هم در امان ماندن از چشم ناپاکه .چرا ؟چون بدن زن طوریه که بخوای یا نخوای برجستگیهایی داره که جنس مخالفو تحریک میکنه.من به این جور ادما اینو میگم .میگم من تو هوای 20 درجه زیر صفر یه پارچه نازک بهت میدم شما برو تو حیاط بخواب اینو بنداز روت .خوبه دیگه همه جاتو میپوشونه
ولی باز اگه به همون فلسفه توجه کنیم میبینیم فلسفه استفاده از پتو یا لحاف در امان ماندن از سرماست (مثل فلسفه حجاب که در امام ماندن از چشم نا پاکه)پس اگر به جای توجه به فلسفه هر چیزی فقط به ظاهرش توجه کنیم فقط خودمونو گول زدیم.حالا هم فقط به چادر گیر ندید
من کسایی رو میشناسم که چادری نیستن ولی حجابشون عالیه

من نميدونم بعضي ها چرا آيه رو هر طوري ك دوست دارن واسه دل خودشون تفسير ميكنن...
در آیه 31 از سوره نور، خداوند به زنان مسلمان دستور می دهد که پوششهای خود را بر روی گریبان هایشان بیاندازند.[1] " خمر" که در این آیه آمده است به معنای «لباسی است که زن با آن، سر و سینه خودش را بپوشاند»[2]. که ظاهرا چیزی شبیه مقنعه یا بزرگتر از آن است.

در آیه 33 سورۀ احزاب خداوند نیز می فرماید:
« اى پیامبر، به زنان و دختران خود و زنان مؤمنان بگو كه چادر خود را بر خود فرو پوشند. این مناسب‏تر است، تا شناخته شوند و مورد آزار واقع نگردند. و خدا آمرزنده و مهربان است.»[3]

براى جلباب که در این آیه آمده است، دو معنا ذكر شده است:
1- پوششى كه سر و گردن و بالاتنه را مى‏پوشاند (مقنعه).
2- چیزى كه تمام بدن را بپوشاند (چادر).اگر كسى بتواند به شكل صحیح از چادر استفاده كند، مسلماً چادر حجاب برتر است زیرا حكمت‏هاى حجاب در چادر بیشتر یافت مى‏شود، گرچه پوشیدن چادر واجب نیست. حجاب منحصر در چادر و حتى مانتو نیست، بلكه هر لباسى كه غیر از وجه و كفین (دست‏ها تا مچ) را بپوشاند و موجب تحریك و جلب توجه نامحرم نگردد كافى است ولى باید توجه داشت كه همان طور كه بقیه واجبات داراى مراتب مختلفى مى‏باشند حجاب نیز داراى مراتب خوب، متوسط و خوب‏تر است و چادر حجاب برتر بانوان محسوب مى‏گردد.

[1] وَ لْیَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلى‏ جُیُوبِهِن‏.
[2] مصطفوی، حسن، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم،
[3] یا أَیُّهَا النَّبِیُّ قُلْ لِأَزْواجِكَ وَ بَناتِكَ وَ نِساءِ الْمُؤْمِنِینَ یُدْنِینَ عَلَیْهِنَّ مِنْ جَلَابِیبِهِنَّ ذلِكَ أَدْنى‏ أَنْ یُعْرَفْنَ فَلا یُؤْذَیْنَ.
 
  • Like
واکنش ها: nmd

ro0zhin

عضو جدید
کاربر ممتاز
بسیار کپی پیست های مزخرفی بود! مثل همیشه! درمورد حق الناس و .. هم که گفتید باز هم بیربط بود! چون اون زمان پوششهای بد هم بود و تو همون زمان قران تازه اومد و اسلام تبلیغ شد! پس این هیچ مشکلی با ظلم به قران و این حرفا نداره و تو قران هم اومده "لا اکراه فی الدین" یعنی اجباری برای کسی نیست و کاملا شخصیه!!
چرا فك ميكنيد هميشه حرفاي حقيقت كپي پيست ميشه؟؟؟؟
واقعا شمانميدونيد كه بي حجابي حق الناسه؟؟
لااكراه في الدين...خب ادامه آيه هم بگيد....!!!!!
لا اكراه في الدين قد تبين ارشد....
 

ro0zhin

عضو جدید
کاربر ممتاز
عنایت امام زمان عجل الله تعالی فرجه به یک زن محجّبه

مرحوم آیت الله سید باقر مجتهد سیستانی، پدر آیت الله سیدعلی و سید محمود سیستانی برای این که خدمت امام زمان مشرّف شود، 40 زیارت عاشورا در چهل جمعه در یکی از مساجد مشهد می خواند.خود ایشان می گوید: در یکی از جمعه ها نوری را دیدم به طرفم آمد و رفت. من بدنبال آن نور رفتم تا وارد خانه ای شد. در زدم. وقتی در را باز کردند، حضرت ولی عصر(عج) را در کنار جنازه ای مشاهده کردم که روی آن پارچه ی سفیدی کشیده بودند. در محضر آن حضرت خیلی گریه کردم(اشک شوق). امام فرمودند: چرا این گونه دنبال من می گردی و رنج ها را متحمّل می شوی؟ مثل این زن باشید تا من دنبال شما بیایم.بعد فرمود: این بانویی است که در دوران بی حجابی(رضاخان پهلوی) چند سال از خانه بیرون نیامد، تا مبادا نامحرم او را ببیند.
 
آخرین ویرایش:

venous_20

عضو جدید
کاربر ممتاز
رژبن خانم ممون ازتاپیک قشنگتون ولی اگرفلسفه حجاب بازبشه بهتره تااینکه شما حدیث بیاریدویانقل قولی ازروحانیون مختلف درتاپیک بگذارید
 

ro0zhin

عضو جدید
کاربر ممتاز
رژبن خانم ممون ازتاپیک قشنگتون ولی اگرفلسفه حجاب بازبشه بهتره تااینکه شما حدیث بیاریدویانقل قولی ازروحانیون مختلف درتاپیک بگذارید
ممنون دوست عزیز....
فلسفه حجاب رو توضیح میدم میگن چرا کپی پیست میکنی.....قرآن رو واسه دل خودشون طوری که دوست دارن تفسیر میکنن....
از احادیث میگم شاید......
از راهنمایی تون ممنون...چشم....ادادمه میدم...
 

venous_20

عضو جدید
کاربر ممتاز
ممنون دوست عزیز....
فلسفه حجاب رو توضیح میدم میگن چرا کپی پیست میکنی.....قرآن رو واسه دل خودشون طوری که دوست دارن تفسیر میکنن....
از احادیث میگم شاید......
از راهنمایی تون ممنون...چشم....ادادمه میدم...
شماادامه بده وازحرفهای مخالفین ناراحت نشو.انشالله روزی متوجه اشتباهاتشون خواهند شد
خواهش میکنم منم ممنونم
 
بالا