بابا امیر نمیدونم چی باید بگم
آخرین روزی که داشتم دعا میکردم بغض داشتم دلم یه جوری بود انگاری میدونستم وقتی فرانک خانم شب بهم خبر داد ترکیدم انگار خدا میخواست بهم یه جوری بفهمونه
امیر جان نمیدونم چطوری تسلیت بگم چون هنوز خودم داغدارم
یاده حرفه چندروز پیشت افتادم وقتی اومدی یادآوریم کن بهت بگم
قرار بود از باشگاه برم اما اومدم...
تو غمت مارو شریک بدون... اینو بدون هیچوقت تنها نیستی خدا هست
هیچوقت به ما نگفتی برات دعا کنیم اما ما همش بودیم میگفتیم امیر برامون دعا کن
امیر میدونم شاید نتونی اما دوست دارم وقتی اومدی باشگاه قوی باشی همون لبخندو داشتی باشی
باباییی کاملا درکت میکنم
خدا رحمتش کنه ...خدا دوستش داشتتسلیت میگم...
براش فاتحه خوندم...و دعاهای دیگه...
آخرین روزی که داشتم دعا میکردم بغض داشتم دلم یه جوری بود انگاری میدونستم وقتی فرانک خانم شب بهم خبر داد ترکیدم انگار خدا میخواست بهم یه جوری بفهمونه
امیر جان نمیدونم چطوری تسلیت بگم چون هنوز خودم داغدارم
یاده حرفه چندروز پیشت افتادم وقتی اومدی یادآوریم کن بهت بگم
قرار بود از باشگاه برم اما اومدم...
تو غمت مارو شریک بدون... اینو بدون هیچوقت تنها نیستی خدا هست
هیچوقت به ما نگفتی برات دعا کنیم اما ما همش بودیم میگفتیم امیر برامون دعا کن
امیر میدونم شاید نتونی اما دوست دارم وقتی اومدی باشگاه قوی باشی همون لبخندو داشتی باشی
باباییی کاملا درکت میکنم
خدا رحمتش کنه ...خدا دوستش داشتتسلیت میگم...
براش فاتحه خوندم...و دعاهای دیگه...